مرکز مشاوره سایت کنکور

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 33
    1. Top | #16
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mahsa _84 نمایش پست ها
      چی ذهنت رو مشغول کرده؟
      استرس داری؟
      افسرده ای؟
      نمی دونم مرگ دوستم مهم‌ترینش ه
      یه چیزی شد برگشتم به اون زمان انگار تو ذهنم
      اولی انگار دیگه نمی کشه ذهنم

    2. Top | #17
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Loneman نمایش پست ها
      البته بگم عوارض زیاد خوندم هست + ذهن مشغولی
      نه خیلی هم نخوندم ولی سوالای حفظیش خوب بود اینا رو اشتباه کردم که حل کردنی بود بعد اشتباه خواندن سوال دارم می دونن احمقانه است انکار هربار سوال می خونم یه چیزی می ببینم نمی دونم چه مرضی گرفتم

    3. Top | #18
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      نمی دونم مرگ دوستم مهم‌ترینش ه
      یه چیزی شد برگشتم به اون زمان انگار تو ذهنم
      اولی انگار دیگه نمی کشه ذهنم
      خدا رحمتشون کنه
      وقتی که توی فشار روانی قرار میگیری افکار ناراحت کننده بیشتر میشه؟
      کنکور چندمته؟

    4. Top | #19
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      نمی دونم مرگ دوستم مهم‌ترینش ه
      یه چیزی شد برگشتم به اون زمان انگار تو ذهنم
      اولی انگار دیگه نمی کشه ذهنم
      تجربه بدیه ،ان شا الله حالا حالاها کسی تجربه نکنه
      هر وقت حالت دگرگون میشه اینجوری یادش میفتی براش یه صفحه قرآن بخون ، یه دو رکعت نماز بخون
      وقتی تاس آدم بد نشست، بد نشست .
      این دنیا یه نخود بهم مردونگی نشون نداده که براش یه دنیا مردونگی کنم
      تو رفتی، ما وایسادیم…تو خوندی، ما نخوندیم…ته جفتشم که بگیری یعنی زرشک
      به تیغ علی رسوایت میکنم کنکورستم ! از زندگی بیرونت میکنم

    5. Top | #20
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      نه خیلی هم نخوندم ولی سوالای حفظیش خوب بود اینا رو اشتباه کردم که حل کردنی بود بعد اشتباه خواندن سوال دارم می دونن احمقانه است انکار هربار سوال می خونم یه چیزی می ببینم نمی دونم چه مرضی گرفتم
      جزئی نگری بیش از حد ، یه جور وسواس جبری
      وقتی تاس آدم بد نشست، بد نشست .
      این دنیا یه نخود بهم مردونگی نشون نداده که براش یه دنیا مردونگی کنم
      تو رفتی، ما وایسادیم…تو خوندی، ما نخوندیم…ته جفتشم که بگیری یعنی زرشک
      به تیغ علی رسوایت میکنم کنکورستم ! از زندگی بیرونت میکنم

    6. Top | #21
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط -Mahta- نمایش پست ها
      توی کنکور اختمالا اکثر بی دقتی ها سر عدم تسلط کافیه منم خیلیییی بی دقتی میکنم ولی خب واقعا با تست بیشتر حل میشه ولی برای امتحان نهایی بیین اصلا عجله نکن خداروشکر وقت امتحان زیاده به همه چی میرسی . وقتی میخونی سوال رو زیر کلمات مهم خط بکش. وقتی حل کردی دوباره یه چک بکن من خودم اول توی برگه سوال حل میکنم بعدش وارد میکنم تو پاسخ برگ که این دفعه دقتم رو خیلی بیشتر میکنم . بعدشم تازه که مینویسم یه نگاه میندازم روش بیینم جایی اگر اشتباهه همون موقع اصلاح کنم.
      خیلی از بی دقتی های این طوری ریشه اش استرسه برای همین سعی کن اونو کنترل کنی. قبل از اینکه ازمون شروع بشه هی به خودت حرفای مثبت بزن شاید خنده دار باشه ولی خودتو شیر کن ختی اگر نخوندی یه جوری رفتار کن انگار خیلی بلدی و تسلطت خداست. تهشم دوباره تا وقتی که فرصت داری چک کن دو بار سه بار چهار بار هرچقدر میتونی چک کن. هر دفعه موقع چک کردن مغزت رو پاک کن از اول بشین حل کن. دیگه واقعا اگر کلمه ای هم نخوندی توی بار دوم سوم قطعا میخونی.
      سعی کن شب بخوابی حتی شده سه چهار ساعت. صبحانه ی مقوی بخور و سر جلسه هم فرض کن هیچکسی رو به جز خودت نمیبینی. اینطوری تمرکز کن. فقط به برگه ات نگاه کن به هیچی فکر نکن سر جلسه فقط به حل سوال ها فکر کن
      سر کنکور من یه اشتباهاتی سر فیزیک کردم آره قبول دارم تسلط کافی ندارم ولی دیگه این مدلی اشتباه کرپن خیلی گریه اوره
      فک کنم از استرس رفتم یه مرحله بالاتر ولی خب بشدت حس شکست می کنم اینم هست مامانم همش می گه بهت گفتم ترمیم نزن گفتم بدتر میشی نمره هات خوبن فلان

    7. Top | #22
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      سر کنکور من یه اشتباهاتی سر فیزیک کردم آره قبول دارم تسلط کافی ندارم ولی دیگه این مدلی اشتباه کرپن خیلی گریه اوره
      فک کنم از استرس رفتم یه مرحله بالاتر ولی خب بشدت حس شکست می کنم اینم هست مامانم همش می گه بهت گفتم ترمیم نزن گفتم بدتر میشی نمره هات خوبن فلان
      ببین هنوز فرصت nuke زدنشو داری برای امتحان آخر ، درسته پول خرج شده و استرس کشیده و خوندات پر ولی اگه همش خیلی پایین بود آخری رو میتونی نری و nuke
      وقتی تاس آدم بد نشست، بد نشست .
      این دنیا یه نخود بهم مردونگی نشون نداده که براش یه دنیا مردونگی کنم
      تو رفتی، ما وایسادیم…تو خوندی، ما نخوندیم…ته جفتشم که بگیری یعنی زرشک
      به تیغ علی رسوایت میکنم کنکورستم ! از زندگی بیرونت میکنم

    8. Top | #23
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mahsa _84 نمایش پست ها
      خدا رحمتشون کنه
      وقتی که توی فشار روانی قرار میگیری افکار ناراحت کننده بیشتر میشه؟
      کنکور چندمته؟
      خیلی وقت گذشته ولی الان دوباره یادم افتاده انگارهمه چی

    9. Top | #24
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      خیلی وقت گذشته ولی الان دوباره یادم افتاده انگارهمه چی
      ببین عزیزم درکت میکنم
      احساس ناکافی بودن نداری؟
      مثلا فکر کنی اگه کنکور قبول نشم ی ادم شکست خورده ای هستم که هیچ ارزشی نداره

    10. Top | #25
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Loneman نمایش پست ها
      جزئی نگری بیش از حد ، یه جور وسواس جبری
      اره قرآن م می خونم اون وقتا بیشتر الان خودمم چندان ...
      نمی دونم ‌‌یهچیزی شدم که هیچوقت اینجوری نبودم
      هیچوقت این مدلی امتحان نمی دادم اصلا یه چیز مال امسال
      سلامت رو خیلی کند زدم
      فارسی فک کنم 19شم قبلی م 19.5 بود ولی فک کنم تراز این بیشتر
      دینی که کلا بستگی داره فیزیک م شبیه قبلی میشم 18.5شدم فک کنم
      ولی با کشش ندارم. الان زبان می ترسیم بیست نشم

    11. Top | #26
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mahsa _84 نمایش پست ها
      ببین عزیزم درکت میکنم
      احساس ناکافی بودن نداری؟
      مثلا فکر کنی اگه کنکور قبول نشم ی ادم شکست خورده ای هستم که هیچ ارزشی نداره
      این
      از خودم عمیقأ ناراضی م ولی این مدل واقعا یه چیز عجیب شدم اصلا نمی توانم توضیح بدم ولی اصلا یه چیزی شدم
      ویرایش توسط pariaa : 04 خرداد 1404 در ساعت 13:25

    12. Top | #27
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      من دوبار دانشگاه قبول شدم همونی که می خواستم یه بارش رفتم چند ترم یه چیزهایی شد که در اختیار من نبود منم اختیاری تو تغییرش نداشتم بنابراین
      از خودم عمیقأ ناراضی م ولی این مدل واقعا یه چیز عجیب شدم اصلا نمی توانم توضیح بدم ولی اصلا یه چیزی شدم
      میدونی که ی مشکلی است ولی نمیدونی چیه فقط میدونی هست
      فکر کنم حوصله هیچ کاری نداری

    13. Top | #28
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mahsa _84 نمایش پست ها
      میدونی که ی مشکلی است ولی نمیدونی چیه فقط میدونی هست
      فکر کنم حوصله هیچ کاری نداری
      انگار مغزم کنارم نیست
      به خدا یه مدلیم سر جلسه
      مرسی ازت

    14. Top | #29
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      من دوبار دانشگاه قبول شدم همونی که می خواستم یه بارش رفتم چند ترم یه چیزهایی شد که در اختیار من نبود منم اختیاری تو تغییرش نداشتم بنابراین
      از خودم عمیقأ ناراضی م ولی این مدل واقعا یه چیز عجیب شدم اصلا نمی توانم توضیح بدم ولی اصلا یه چیزی شدم
      آها ، خب این ترومای بدیه ، حق داری
      مثلاً بری یه رشته ای بعد بدازنت بیرون خیلی درده خیلی
      صادق هدایت راست می‌گفت :تو کتاب سه قطره خون (داش اکل)
      بعضی زخمها در زندگی هست که روح را در انزوا می‌تراشد و میخورد
      ببین خواهر من ، واقعیتش حتی ما بتونیم دلیل و علت مشکلتون پیدا کنیم ، بازم خودتی که میتونی حلش کنی ، سوال ریاضی نیست که جواب بدیم ، این همون زخمیه که یا باید دردشو نادیده بگیری ، یا اینکه بزاری کارتو بسازه ، تو موقعیت بد روحی هستی ، خیلی بد
      ولی بدون اگه دردشوتسکین بدی آروم آروم خوب میشه ، بسپار به خدا ازش صلاحتو بخواه و بهش بگو نزار ول بشی به حال خودت(الان تاثیر جدی ندارن این حرف چون الان درد داری درد روحی که به جسم زده ) ولی بعداً تاثیرشو میزاره ، واسه کم شدن دردت باید سر خدا غر بزنی داد بیداد کنی و باهاش دعوا کنی ، چون اون میگه بیا ، بعضی چیزا اتفاق می‌افته که بهت ثابت بشه صلاحت چیه ، باورش سخته ولی با گذشت زمان که زخما درداش برن میفهمی
      وقتی تاس آدم بد نشست، بد نشست .
      این دنیا یه نخود بهم مردونگی نشون نداده که براش یه دنیا مردونگی کنم
      تو رفتی، ما وایسادیم…تو خوندی، ما نخوندیم…ته جفتشم که بگیری یعنی زرشک
      به تیغ علی رسوایت میکنم کنکورستم ! از زندگی بیرونت میکنم

    15. Top | #30
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pariaa نمایش پست ها
      اره قرآن م می خونم اون وقتا بیشتر الان خودمم چندان ...
      نمی دونم ‌‌یهچیزی شدم که هیچوقت اینجوری نبودم
      هیچوقت این مدلی امتحان نمی دادم اصلا یه چیز مال امسال
      سلامت رو خیلی کند زدم
      فارسی فک کنم 19شم قبلی م 19.5 بود ولی فک کنم تراز این بیشتر
      دینی که کلا بستگی داره فیزیک م شبیه قبلی میشم 18.5شدم فک کنم
      ولی با کشش ندارم. الان زبان می ترسیم بیست نشم
      شدی عین فیلم داش اکل
      داش اکل هم بعد جور کردن ازدواج مرجان با پسر ولی الله خان ، به شرابخواری و ضعف افتاد، همه آدما اینطورین ، تا آخر فیلم از خدا خواست مهر اونو از دلش بیرون کنه و برگشت به داش اکل قبل و توبه کرد تا با کاکا رستم روبرو بشه(داستان فیلم بود ، آخرش اون آهنگ تهش با این متن صادق هدایت خیلی درد داشت)
      وقتی تاس آدم بد نشست، بد نشست .
      این دنیا یه نخود بهم مردونگی نشون نداده که براش یه دنیا مردونگی کنم
      تو رفتی، ما وایسادیم…تو خوندی، ما نخوندیم…ته جفتشم که بگیری یعنی زرشک
      به تیغ علی رسوایت میکنم کنکورستم ! از زندگی بیرونت میکنم

    صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 40
      آخرين نوشته: 05 آذر 1394, 10:49
    2. یه ساعت دیگه میمیری ، تو این 60 دقیقه چیکار میکنی ؟
      توسط Jean.Reno در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 53
      آخرين نوشته: 11 شهریور 1394, 22:28
    3. پاسخ: 7
      آخرين نوشته: 05 آذر 1392, 01:52
    4. پاسخ: 8
      آخرين نوشته: 28 تیر 1392, 19:03



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن