مرکز مشاوره سایت کنکور

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 59
    1. Top | #31
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      سلام.بی‌نهایت متشکرم از پیام‌تون. بسیار ممنونم که راهنماییم کردید و تجربه‌ی ارزشمندتون رو گفتید.
      واقعا به خواندن تجربیات و راهنمایی‌های بسیار مفیدتون خیلی احتیاج داشتم. خیلی لطف کردید.
      هفته‌ی پیش رفتم امورمالی تا هزینه‌ی انصراف رو بپرسم، چون آزاد هستم، انقدر مبلغش زیاد بود که همون‌جا رو به روی متصدی گریه کردم، چون حتی از پول گوشیمم بیشتر بود.
      اگر بدونم فقط حتی چند درصد هم شانس قبولی دارم واقعا مشکلی ندارم که گوشیم رو بفروشم و کار کنم و هزینه رو بدم. ولی خانواده و همه میگن وقتی این همه سال نتونستی نتیجه بگیری و رتبه‌ات رو کاهش بدی پس در همون حد هستی و باید همین سرنوشتت رو بپذیری. چون همین رشته رو هم از دست میدی. نصفه کاره ول نکن و …
      حق با اون‌هاست وقتی خودم هم به رقبای باهوش و سرسخت و شرایط سخت کنکور که هرسال سخت تر هم میشه فکر می‌کنم واقعا وحشت می‌کنم و فکر می‌کنم یک نفر با سطح هوشی خیلی معمولی مثل من هرگز نمی‌تونه رتبه‌ی ۲۰ هزارش رو ۱۰ هزار کنه.
      این هفته ترم جدید شروع شد و امروز سر کلاس‌ها هر ثانیه فقط به انصراف دادن فکر می‌کردم. توی راه و مسیر و بین کلاس‌ها سعی کردم زیست بخونم ولی واقعا سخت بود. یعنی نسبت به شرایط و سوالات ترسناک و دقیق کنکور، سخت بود.
      بله کاملا حق با شماست؛ چون متاسفانه و بدبختانه همیشه شکست خوردم می‌ترسم از پی دی اف استفاده کنم. چون همیشه فکر می‌کنم دارم تاوان گناهانم رو پس میدم که هیچ وقت موفق نمیشم.
      فکر ترمیم معدل و اینکه یکماه تمام نمیشه دانشگاه رفت اگر انصراف ندم هم رهام نمی‌کنه. در این دو هفته که کلاس‌ها و ترم تقریبا شروع شده کل مسیر و ساعات رو گریه می‌کنم. نه راه انصراف رو میدونم چه نتیجه‌ای داره و نه راه ادامه دادن. انگار تمام راه‌ها برام بن بسته.
      سلل پیش جون به خاطر پشت کنکور موندن مریض شده بودم و به خاطر خانواده که می‌گفتند باعث سرافندگی ما هستی به اجبار رفتم دانشگاه و سعی کردم بخونم و کنکور رو فراموش کنم. یادمه ترم اول میگفتم من هرگز دوباره کنکور نمیدم. اما نشد.

      تو‌رو خدا بهم بگید چه کار کنم؟ از طرفی وقتی به سال‌های پشت کنکور موندنم فکر می‌کنم که خوندم و نتیجه نگرفتم و آخر رفتم رشته‌ای که فکرش رو نمی‌کردم دوست دارم هر طور شده دوباره کنکور بدم، از طرفی منطق میگه بی‌رحمی کنکور و سطح پایین و معمولی من شانسی برای موفقیت نداره و انصراف دادن فقط باعث میشه رشته‌ی الانم رو از دست بدم و بیشتر از اینی که هست عقب بیفتم.من همین الان ۲۵ سالمه متاسفانه.

      کاملا حق با شماست و درست می‌فرمایید. حسرت هیچ‌وقت آدم رو رها نمی‌کنه ولی میترسم تصمیمم احساسی باشه و نتونم پیوسته بخونم و موفق بشم. گفتم من در تست زدن کندم و هوش خیلی معمولی دارم. برای همین همه توصیه می‌کنند همین چیزی که سرراهت قرار گرفته رو ادامه بده و باز هم ضرر مالی و عمری به خودت و ما نزن.

      میشه خواهش کنم لطفا از تجربیاتتون بگید؟ چه طور برنامه ریزی کردید؟ چه طور خوندید و تست زدید؟ پایه‌تون قوی بود؟ ترمیم معدل هم انجام دادید؟
      نمی‌دونم چه طور تشکر کنم از راهنماییتون. خیلی ازتون سپاس‌گزارم.
      ان شاءاالله آینده‌ای بسیار درخشان و سرشار از موفقیت‌های روزافزون داشته باشید و همیشه موفق باشید.
      ازتون قدردانی می‌کنم.
      من بقیه پیاماتون رو هم خوندم و خب میفهمم که از لحاظ احساسی چه شرایطی رو دارین پشت سر میذارین و حتی اون قضیه که نوشتید تنها راه نجات مرگه رو هم فقط میتونم بگم که نمیدونم چطور از اون دوره گذر کردم ولی یجوری و به یه نحوی شد.
      متاسفانه باید انتخاب کنید که چه بهایی میپردازید و چه چیزی به دست میارید... برای مایی که به اجبار خانواده یا هزار و یک مشکل دیگه و شرایط اقتصادی خانواده یک مسیری رفتیم و پشیمون شدیم خیلی وقتا این تصمیم که چه بهایی بدیم اصلا غیرقابل گرفتنه چون از یه جایی به بعد اصلا حق اشتباه کردن و درجا زدن نداریم. یعنی حتی من هم وقتی تصمیم گرفتم انصراف بدم و کنکور دوباره بدم به اخرین چیزهایی که برام مونده بود چنگ زدم و تونستم این کارو کنم.
      من تجربه خودمو صرفا دارم میگم و من در اولین قدم فقط و فقط اینارو قبول کردم که از لحاظ مالی در شرایط خوبی نیستم، خیلی از افراد و به احتمال زیاد خانواده و دوستان حتی اگه به زبون نیارن به چشم یک فرد شکست خورده به من نگاه میکنن، تغییر مسیر در رشته یعنی همون واحدهایی که پاس کردم هیچی میشن و از صفر مطلق قراره شروع کنم در یک مسیر جدید و در نهایت به هزار و یک دلیل که ممکنه تقصیر خودم بوده باشه یا نبوده باشه در زندگیم اشتباه رفتم. مهم نیست تقصیر کی بوده مهم اینه که مسئولیت درست کردنش متاسفانه یا خوشبختانه با خودمه.
      رفتم سر کار و سالندار و ظرفشور کافه بودم و روزایی که تک شیفت بودم درس میخوندم و خودم داوطلب میشدم که دو شیفت بیام چون از سمت خانواده حمایت کمی داشتم و فقط و فقط خودم بودم که میتونستم به خودم اکتفا کنم. خیلی از روزا هم که دو شیفت میرفتم از خانواده متهم میشدم که سر کار نمیرم و میرم دنبال کارای دیگه و این چیز دیگه ایه بود که قبول کرده بودم پیش خودم: قراره حرف زیاد بشنوم. و اینم بگم که من به عنوان یه پسر به شدت احساسی بودم و هنوزم هستم و تصمیمم هم تا حدودی احساسی بود چون اصلا از سر در دانشگاه رد شدن برای درس خوندن برای من مثل این بود که یه وزنه یه تنی روم میذارن... پس هرکاری میکردم تا ازونجا بیام بیرون
      من تجربی نبودم و کنکور دیگه ای دادم و نمیتونم راجع به پایه یا چطور خوندن و اینا کمکتون کنم. ترمیم معدل هم انجام دادم و برنامه ریزی هم خودم کردم نسبت به شناختی که نسبت به خودم داشتم چون یجورایی میشه گفت هم پول مشاور نداشتم هم اینکه از یجایی به بعد ادم میفهمه هیچ کسی بهتر از خودش، عقلش و احساساتش نمیتونه کمکش کنه حتی اگه هزاران هزاران نفر بهش بگن تو نمیتونی باز ادم راه خودشو پیدا میکنه.
      مهم خودتی اما خوبه که ادم ساپورت داشته باشه و انسانهایی که کمکش کنن. اگر خانواده به هر دلیلی نمیخواد کمک کنه و بهت باور نداره دوستایی پیدا کن که کمکت کنن. پیاماتو خوندم و واقعا از تک تک افرادی که به خودشون اجازه دادن بهت بگن نمیتونی بدون دیدنشون متنفرم چون اکثر ماها نمیدونیم داریم چه ضربه ای به بقیه وارد میکنیم. باور کن چون من خودم این مسیر رو رفتم میگم... تو اگه اعتماد به نفستو درست کنی و به این باور برسی که به هیچ کس هیچ چیزی بدهکار نیستی و ملت حتی اگه موفق ترین باشی باز هم ازت ایراد میگیرن به هرچی که میخوای میرسی... تراپیست و مشاور هزینش زیاده ولی هر شهری یه خانه بهداشت داره که داخلش مشاور هست که هزینش رایگانه.. اونو پیدا کن و راجع به اعتماد به نفست باهاش صحبت کن مطمئن باش ضرر نمیکنی... اگر میتونی برو سر کار و هرچی مردم گفتن برات مهم نباشه... حتی اگه کاری کنی که از نظر مردم سطح پایین باشه چون داری تلاش میکنی و پول درمیاری برای خودت از خیلی چیزها باارزش تره.
      در نهایت من اخلاقم اینطوریه که حرفیو الکی نمیزنم و روحیه الکی نمیدم.... تو فقط خودت به خودت نگو نه، مطمئنم که از من و خیلیای دیگه که این مسیرو رفتن موفقتر میشی چون از پیامات میفهمم که انگیزشو داری.
      اگه هم واحداتو راحت میتونی پاس کنی، این مدت رو بخون و برای ارشد برو به چیزی که میخوای... اما بهایی که میپردازی و چیزی که به دست میاری رو قبل از انتخاب مسیرت بسنج... زندگی کلا متاسفانه زیاد عادلانه نیست و زورمون خیلی وقتا بهش نمیرسه ولی تلاشمون رو بکنیم بهتره... نظر من اینه حداقل

    2. Top | #32
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      سلام بچه‌ها؛ میشه ازتون خواهش کنم لطفا اگر دوست داشتید دلسوزانه راهنماییم کنید.

      من پارسال بعد از چند سال پشت کنکور موندن به اجبار رفتم رشته‌ای که علاقه ندارم در دانشگاه آزاد؛
      یکسال خوندم و تلاش کردم تا علاقه‌ام به رشته‌های پیراپزشکی رو فراموش کنم و معدل و نمراتم هم در دانشگاه خوب شد. چند وقت دیگه ترم جدید شروع میشه هر چه قدر فکر می‌کنم اصلا نمی‌تونم با رشته‌ام کنار بیام و دوباره تحملش کنم.بدتر از جهنم می‌مونه برام.علاوه بر رفت و آمد سختی که داره راهش.
      خانواده‌ام هزینه انصراف یا کنکور مجدد نمیدند؛ دوست دارم گوشیم رو بفروشم و هزینه انصراف رو بدم و فقط همه‌چیز رو رها کنم و دوباره برای کنکور بخونم.

      کتاب‌ تست‌هام برای سه سال پیشه؛ نمی‌دونم با توجه به تغییرات کتاب درسی چه قدر میشه هنوز ازشون استفاده کرد ولی مجبورم از همون‌ها استفاده کنم.
      خیلی دوست دارم پرستاری یا هوشبری یا اتاق عمل قبول بشم و یا حتی کاردانی فوریت.

      خانواده‌ام میگن نمی‌تونی قبول بشی، سنت بالاست و از این حرف‌ها. ولی به خدا من هیچ‌وقت در عمرم درس‌نخون نبودم.قبلا هم گفتم سال ۹۹ رتبه‌ام میخورد ولی انتخاب رشته‌ام کد رشته اشتباه خورد و داستانی داره که طولانیه.

      من دبیرستان نمونه دولتی بودم و معدلمم ۱۹.۵ بود ولی خب به نظام قدیمی‌ها تراز بدی دادند پارسال.
      از طرفی هر روز دارند شرایط رو برای پشت کنکوری‌ها سخت می‌کنند. من از ترمیم معدل یازدهم و دوازدهم پشت سر هم می‌ترسم. اینکه برای زیست و زمین یازدهم باید برای نهایی یک چاپ و کنکور چاپ دیگه بخونم. یا ما هیچ‌وقت درسی به اسم محیط زیست نداشتیم یا درس تاریخ ما نهایی نبود. و دیروز که پی‌دی‌اف کتابش رو می‌دیدم اصطلاحات و مطالبش با زمان ما فرق داشت. (شاید بگید تاریخ که عوض نمیشه ولی واقعا با مطالب و سبک تاریخ نظام قدیم فرق داره.)
      حتی اینجا هم تاپیک زدم میشه همراه دانشگاه بخونم ولی بعدش که انتخاب واحد اومد، با برنامه‌ای که چیدند پنج روز در هفته از صبح تا غروب کلاس گذاشتند و فکر کنم‌ نمیشه خوند.
      بچه‌ها به نظر شما انصراف بدم؟ واقعا دارم از شدت ناراحتی و حسرت نابود میشم.
      به نظر شما با این شرایط چه کار کنم؟

      بی‌نهایت ممنونم که متن طولانی من رو خوندید؛ یک دنیا ممنونتون میشم اگر من رو راهنمایی کنید.
      همه‌ی درها به روم بسته شده و راهی نمی‌بینم.

      سلام دوست عزیز
      من به نظرم انصراف اصلا در هیچ صورتی منطقی و عاقلانه نیست
      اگر انصراف بدین با این بار روانی ای که از طرف خودتون و دیگران بهتون وارد میشه به نظرتون می تونین با ذهن آروم درس بخونین؟




      _ شما منطقی بخوای جلو بری، اگه برای رشته های پرتقاضا بخوای بخونی مثل پزشکی، دندون، دارو، فیزیو و ... باید برنامه یکی دوساله بچینی چون با رتبه بالای بیست هزار پشت موندن فرق داره با رتبه ای مثل ۵ هزار.
      به دلیل اینکه رتبه بیشتر نشون میده شما نه تنها در تست زنی بلکه احتمالا یکم هم ضعف علمی داری در مفاهیم ولی خب رتبه کمتر یعنی احتمالا شما آنچنان ضعف علمی نداری بلکه مشکلت بیشتر سرعت و دقت و ... هست.


      پس شما زمان بیشتری احتیاج داری و هدفت باید چند ساله باشه؛ البته اگر که رشته پر تقاضا مد نظرت باشه.
      تو این دو سه سال هم تا درستو تموم کنی میتونی با برنامه متوسط هم برای کنکور خودتو آماده کنی هم برای معدل
      یا می تونی هر سالم کنکور بدی و نتیجه باب میلت رو به دست آوردی همون تایم انصراف بدی(حالا من دقیق از شرایط جدید انصراف خبر ندارم)






      _ موارد بالا برای زمانیه که رتبه خیلی خوبی بخوای اما اگر طبق گفته خودت به رشته های اتاق عمل و پرستاری وهوشبری و فوریت علاقه داری( که این هم جای بحث داره چون شما خیلی سردرگم به نظر میای!
      این چهارتا رشته با اینکه تو فیلد درمانن ولی دنیای متفاوتی دارن، به طور کلی بخوام یکی از تفاوتاشو بگم پرستاری شیفتای سنگین داره با مریض و همراه مریض خیلی بیشتر در ارتباطی نسبت به اتاق عمل و هوشبری

      اگر چیزی که از فوریت هم تو ذهنت داری مثل چیزیه که تو روند کاریِ آقایون دیدی اشتباه می کنی
      خانم هارو چند ساله که می گیرن و به اون شدت هم کار فیزیکی و ...بهشون نمیدن می تونی از کسانی که "کار" می کنن نه دانشجوهاش دقیقشو بپرسی


      و خب شما باید ببینی چی میخوای از یه شغل.
      درآمد؟جایگاه؟به صرف علاقه میخوای اون رشته رو؟ که خب علاقت هم باید یه دلیلی داشته باشه
      به چیِ اون رشته علاقه مندی


      که اگر نمیدونی چی میخوای پیشنهاد می کنم وقت داشتی کتاب "می خواهم چکاره شوم" آلن دوباتن رو بخونی
      کمک کنندست)
      داشتم می گفتم که طبق گفته هات اگر به رشته هایی که بالاتر گفتم علاقه داری خب همین امسالم احتمالش هست که بتونی قبول شی اگه روی شهرو دانشگاهی که قبول میشی حساس نیستی.
      به این صورت که زیستوشیمی رو کامل سعی کن بخونی و تست بزنی ولی فیزیک و ریاضی می تونی مباحث منتخب و پر تکرار رو بخونی و تست بزنی
      طبق گفته خودت تشریحی هارو راحتتر میخونی پس سعی کن تو امتحان نهایی ها خوب بخونی و معدلتو بالاتر ببری و تراز معدل بیشتری بگیری تا تراز کم کنکورتو جبران کنه




      دانشگاتم ترم سومو بخون نمره در حد قبولی بگیر، ترم چهارمو سعی کن مرخصی بگیری و اون تایم دانشگاهتو برو کتابخونه ای جایی درس بخون اگر نمیخوای خانوادتو در جریان بذاری


      کتاب تستاتم یا دست دو یا پی دی اف بگیر.
      اگر نگران حلال حرومی(که نباش، خوبه اختلاس نمیکنی. آموزش رایگان حق همه ست که متاسفانه تو این جامعه هیچی سرجاش نیست، پول نداشته باشی به علمم نمیرسی)می تونی از چاپ ۱۴۰۲ کتابا استفاده کنی که به فروش نمیرن دیگه.
      تعدد منابع هم نداشته باش
      برای هر درس یه منبع که باهاش راحتیو استفاده کن.

      امیدوارم موفق باشی
      ویرایش توسط lolli.pop : 27 شهریور 1403 در ساعت 01:03

    3. Top | #33
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      خیلی ممنونم ازتون. بسیار قدردان محبت‌هاتون و وقت ارزشمندی که گذاشتید هستم.
      متاسفانه تقریبا ۹۰ درصد دروس این رشته ریاضی و فیزیک و آب و فاضلاب و مسئله است که زیاد به بازرسی مربوط نمیشه؛ یعنی چیزی که در دانشگاه درس میدن خیلی به شغل این رشته مربوط نمیشه. برای همین پذیرفتنش برای من که یک عمر فکر می‌کردم و دوست داشتم رشته‌های مربوط به درمان بخونم خیلی سخته.
      انقدر که فکر می‌کنم با ضرر مالی فراوان و از دست دادن همه چیزم باید انصراف بدم.
      بله کاملا حق یا شماست می‌فرمایید؛ تصمیم بسیار سختیه. تو رو خدا برای من دعا کنید.
      بی نهایت ازتون متشکرم. خیلی سپاس‌گزارم.
      از خدا همیشه بهترین‌ها رو براتون خواستارم.
      تو هر رشته ای یکسری درس ها داریم که هیچکس دوسش نداره ولی بعدا کارایی اش رو می فهمیم
      مثلا بچه های پزشکی بیوشیمی می خونند که درس سختیه ولی بعدا نتیجه اش رو تو کنترل ph بیمار متوجه میشن
      تو رشته شما چون باید کیفیت آب و مواد غذایی و ...بسنجید باید با ترکیبات آب و وسیله های اندازه گیری و میزان نرمال مواد موجود در آب و..آشنایی داشته باشین
      در ظاهر درس های سخت و به اصطلاح نچسبند ..ولی واقعا کارایی دارند
      هر درسی برای کنکور یا دانشگاه میخونید سعی کنید ببینید چه کاربردی داره تا براتون شیرین تر بشه و راحت تر باهاش کنار بیایین
      تو پرستاری هم بهداشت محیط و اپیدمیولوژی و آمار و.. گذروندم، متوجه ام که سخت و نچسبن و کلی مطلب حفظی داره ولی بالاخره تموم میشن

      میدونم الآن جایی هستی که دوست نداری و داری تحمل میکنی
      به هیچ وجه نمی‌گم تسلیم شو و شرایط رو بپذیر
      ولی میتونی از این فرصت به عنوان پله پرتاب به سمت رشته ای که دوست داری استفاده کنی، اگه شرایط کنکور برات جور شد که کنکور رو قوی شروع کن
      در غیر اینصورت به جای ناراحتی و افسردگی ، تو این مدت کلی مهارت مختلف یادبگیر از کلاس زبان و ورزش و برنامه نویسی و...هر چی که دوست داری و بهت انرژی خوب میده
      الآن انقدر مطلب آموزشی رایگان تو اینترنت هست که میتونی خودخوان یادبگیری و نیاز به هزینه اضافه نداره
      یا میتونی دوره های هلال احمر شرکت کنی و یکم حس بالین رو برای خودت زنده کنی

      و اینکه بعضی دانشگاه ها شرایط تغییر رشته رو قبول می کنند، صحبت نکردین که میتونید به رشته فوریت یا پرستاری برید؟
      أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ🍀

    4. Top | #34
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط lolli.pop نمایش پست ها
      سلام دوست عزیز
      من به نظرم انصراف اصلا در هیچ صورتی منطقی و عاقلانه نیست
      اگر انصراف بدین با این بار روانی ای که از طرف خودتون و دیگران بهتون وارد میشه به نظرتون می تونین با ذهن آروم درس بخونین؟




      _ شما منطقی بخوای جلو بری، اگه برای رشته های پرتقاضا بخوای بخونی مثل پزشکی، دندون، دارو، فیزیو و ... باید برنامه یکی دوساله بچینی چون با رتبه بالای بیست هزار پشت موندن فرق داره با رتبه ای مثل ۵ هزار.
      به دلیل اینکه رتبه بیشتر نشون میده شما نه تنها در تست زنی بلکه احتمالا یکم هم ضعف علمی داری در مفاهیم ولی خب رتبه کمتر یعنی احتمالا شما آنچنان ضعف علمی نداری بلکه مشکلت بیشتر سرعت و دقت و ... هست.


      پس شما زمان بیشتری احتیاج داری و هدفت باید چند ساله باشه؛ البته اگر که رشته پر تقاضا مد نظرت باشه.
      تو این دو سه سال هم تا درستو تموم کنی میتونی با برنامه متوسط هم برای کنکور خودتو آماده کنی هم برای معدل
      یا می تونی هر سالم کنکور بدی و نتیجه باب میلت رو به دست آوردی همون تایم انصراف بدی(حالا من دقیق از شرایط جدید انصراف خبر ندارم)






      _ موارد بالا برای زمانیه که رتبه خیلی خوبی بخوای اما اگر طبق گفته خودت به رشته های اتاق عمل و پرستاری وهوشبری و فوریت علاقه داری( که این هم جای بحث داره چون شما خیلی سردرگم به نظر میای!
      این چهارتا رشته با اینکه تو فیلد درمانن ولی دنیای متفاوتی دارن، به طور کلی بخوام یکی از تفاوتاشو بگم پرستاری شیفتای سنگین داره با مریض و همراه مریض خیلی بیشتر در ارتباطی نسبت به اتاق عمل و هوشبری

      اگر چیزی که از فوریت هم تو ذهنت داری مثل چیزیه که تو روند کاریِ آقایون دیدی اشتباه می کنی
      خانم هارو چند ساله که می گیرن و به اون شدت هم کار فیزیکی و ...بهشون نمیدن می تونی از کسانی که "کار" می کنن نه دانشجوهاش دقیقشو بپرسی


      و خب شما باید ببینی چی میخوای از یه شغل.
      درآمد؟جایگاه؟به صرف علاقه میخوای اون رشته رو؟ که خب علاقت هم باید یه دلیلی داشته باشه
      به چیِ اون رشته علاقه مندی


      که اگر نمیدونی چی میخوای پیشنهاد می کنم وقت داشتی کتاب "می خواهم چکاره شوم" آلن دوباتن رو بخونی
      کمک کنندست)
      داشتم می گفتم که طبق گفته هات اگر به رشته هایی که بالاتر گفتم علاقه داری خب همین امسالم احتمالش هست که بتونی قبول شی اگه روی شهرو دانشگاهی که قبول میشی حساس نیستی.
      به این صورت که زیستوشیمی رو کامل سعی کن بخونی و تست بزنی ولی فیزیک و ریاضی می تونی مباحث منتخب و پر تکرار رو بخونی و تست بزنی
      طبق گفته خودت تشریحی هارو راحتتر میخونی پس سعی کن تو امتحان نهایی ها خوب بخونی و معدلتو بالاتر ببری و تراز معدل بیشتری بگیری تا تراز کم کنکورتو جبران کنه




      دانشگاتم ترم سومو بخون نمره در حد قبولی بگیر، ترم چهارمو سعی کن مرخصی بگیری و اون تایم دانشگاهتو برو کتابخونه ای جایی درس بخون اگر نمیخوای خانوادتو در جریان بذاری


      کتاب تستاتم یا دست دو یا پی دی اف بگیر.
      اگر نگران حلال حرومی(که نباش، خوبه اختلاس نمیکنی. آموزش رایگان حق همه ست که متاسفانه تو این جامعه هیچی سرجاش نیست، پول نداشته باشی به علمم نمیرسی)می تونی از چاپ ۱۴۰۲ کتابا استفاده کنی که به فروش نمیرن دیگه.
      تعدد منابع هم نداشته باش
      برای هر درس یه منبع که باهاش راحتیو استفاده کن.

      امیدوارم موفق باشی
      سلام دوست خوبم. از تک تک کلماتی که لطف کردی و برای من نوشتی سپاس‌گزاری می‌کنم. خیلی قدردانتم. ممنونم که مشکل من رو خوندی و برام نوشتی.
      اگر انصراف بدم بار روانی خانواده رومه و اگر انصراف ندم بار روانی خودم. به خدا امروز سرکلاس فقط گریه می‌کردم. هر چی جلوتر میره بیشار از درس‌های این رشته متنفر میشم. توی خیابون و در مسیر گریه می‌کنم. فقط به این امید میرم دانشگاه که ماشین بهم بزنه و بمیرم. در جملات نمیتونم بگم چه قدر حالم بده.
      امروز بین کلاس‌ها از زیست دهم شروع کردم به خوندن کتاب درسی. فقط ناتوانی‌ام رو دیدم که چرا ۸ ساله محکومم به خوندن درس‌های تکراری و نتیجه نگرفتنم. به جز دروس سنگین زیست، سوالات همیشه سخت ریاضی و فیزیک و شیمی و ترمیم و تشریحی جواب دادن دو پایه. همه‌اش باعث‌ میشه احساس ناتوانی کنم. یعنی نهذفقط احساس واقعا ناتوانم. پشت کنکور موندن خیلی مریضم کرد علاوه بر مشکلات روحی، باعث مشکلات جسمیم شد؛ دیگه نمی‌تونم مثل آدم‌های عادی غذا بخورم و مشکلات گوارشی حاد پیدا کردم. وقتی هم رفتم دانشگاه با این رشته‌ و مشکلات الان حتی بدتر شده.
      فقط یاد دبیرستانم افتادم، چه قدر میخوندم، یاد پرسش‌های کلاسی، من هیچ وقت اون موقع کم‌کاری نکردم ولی حیف که تاثیر معدل اون موقع نبود.
      جو دبیرستان وقتی بالای سر آدم معلم و… باشه خیلی با وقتی که تنها و پشت کنکوری باشم فرق داره.
      دلم به حال خودم میسوزه، به حال پدر و مادرم که پیر شدند میسوزه که از اول دبستان تا اخر دبیرستان با همه‌ی بیماری‌ها و مشکلاتشون دلشون خوش بود که من درسم رو میخونم و حتما موفق میشم ولی نشد. همه‌اش میگم چرا؟ چرا من نتونستم؟

      درست میگی، من در تست زدن ضعف علمی هم دارم. یعنی موضوع رو میتونم تشریحی توضیح بدم ولی وقتی به صورت تست میاد، گیج میشم و وحشت میکنم و نمیتونم تشخیص بدم. یا برای ریاضی و فیزیک و شیمی سوالاتی که در کتاب تست نوشته میشد از سوالات کتاب درسی رو می‌تونستم حل کنم ولی وقتی اسم کنکور می‌اومد نمی‌تونستم حل کنم.

      من فقط دوست دارم یا دوست داشتم رتبه‌ی ۲۰ هزارم رو به ده هزار یا ۸،۹ هزار برسونم. که بتونم پیراپزشکی دولتی قبول بشم.
      نه هدف درآمد میخوام و نه جایگاه. فقط علاقه دارم. به درس‌هاشون، درباره‌ی علمشون کنجکاوم. کمک کردن و مشکل کسی رو برطرف کردن رو از این طریق هم دوست دارم.
      برعکس رشته‌ی الانم. از دروس و علمی که اموزش میدن متنفرم. برام مهم نیستند. هیچ وقت دغدغه‌ام نبوده. فقط مسئله‌ است.

      با وجود امتحان نهایی‌ها میشه مبحثی رو از کنکور حذف کرد؟ قبلا که تاثیر معدل نبود میشد ولی مگه الان هم میشه؟

      ازت خیلی متشکرم دوست عزیزم. آره خیلی نگرانم که راضی نباشند، اول میخواستم فیلم دبیرهای معروف رو ببینم ولی بعد رفتم داخل سایت این موسسات که دبیرها اونجا کار می‌کردند که نوشته بودند راضی نیستند، ترسیدم. حتی این‌جا هم سرچ کردم بچه ها میگفتند خود اساتید گفتند راضی نیستند؛
      اموزش رایگان حق همه است درست میگی دوست عزیزم خودمم هم میگم یک نفر مثل من که پول نداره واقعا باید چه کار کنه؟ چه حوری از پس این کنکور بربیاد ولی راستش انقدر بدبخت و بدشانس هستم که ترسیدم استفاده کنم و مجبور شدم از آلا دیدم.

      دوست عزیزم اگر ترم چهار رو مرخصی بگیرم به نظرت میشه در چندماه تا تیر هم نهایی بدم و هم کنکور؟
      دوست مهربانم خیلی قدرت تجزیه و تحلیل خوبی داری و از نوشته‌های من، تونستی من و سطحم رو بشناسی میشه لطفا صادقانه و دلسوزانه کمکم کنی و بهم بگی آیا اگه ترم چهارم مرخصی بگیرم چه طور میتونم درس‌های تشریحی و تستی رو تمام کنم؟ چه طوری برنامه بریزم؟ الانم دارم سعی می‌کنم با دانشگاه بخونم ولی چهار روز در هفته تا غروب کلاسه و من هم خیلی کندم. از روی گوشی هم میخونم. میشه لطفا راهنماییم کنی؟
      مثلا الان در روز نمیتونم همه دروس اختصاصی رو بخونم و خیلی میترسونتم. خوندن درس‌های تکراری و… خیلی ناتوانم. احساس میکنم دیگه نمیکشم. نه میکشم برای کنکور بخونم و نه این رشته‌ که از هر ثانیه اش متنفرم رو ادامه بدم.

      دوست عزیزم اگر جای من بودی و رشته‌ای بودی که از درس‌هاش متنفر بودی و سن من رو داشتی چه کار میکردی؟
      یک دنیا ازت ممنونم. ببخشید پیامم طولانی شد.
      خواهش می‌کنم برام دعا کن.
      ان شااءالله همیشه موفق و سلامت باشی.

    5. Top | #35
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sweetdream نمایش پست ها
      تو هر رشته ای یکسری درس ها داریم که هیچکس دوسش نداره ولی بعدا کارایی اش رو می فهمیم
      مثلا بچه های پزشکی بیوشیمی می خونند که درس سختیه ولی بعدا نتیجه اش رو تو کنترل ph بیمار متوجه میشن
      تو رشته شما چون باید کیفیت آب و مواد غذایی و ...بسنجید باید با ترکیبات آب و وسیله های اندازه گیری و میزان نرمال مواد موجود در آب و..آشنایی داشته باشین
      در ظاهر درس های سخت و به اصطلاح نچسبند ..ولی واقعا کارایی دارند
      هر درسی برای کنکور یا دانشگاه میخونید سعی کنید ببینید چه کاربردی داره تا براتون شیرین تر بشه و راحت تر باهاش کنار بیایین
      تو پرستاری هم بهداشت محیط و اپیدمیولوژی و آمار و.. گذروندم، متوجه ام که سخت و نچسبن و کلی مطلب حفظی داره ولی بالاخره تموم میشن

      میدونم الآن جایی هستی که دوست نداری و داری تحمل میکنی
      به هیچ وجه نمی‌گم تسلیم شو و شرایط رو بپذیر
      ولی میتونی از این فرصت به عنوان پله پرتاب به سمت رشته ای که دوست داری استفاده کنی، اگه شرایط کنکور برات جور شد که کنکور رو قوی شروع کن
      در غیر اینصورت به جای ناراحتی و افسردگی ، تو این مدت کلی مهارت مختلف یادبگیر از کلاس زبان و ورزش و برنامه نویسی و...هر چی که دوست داری و بهت انرژی خوب میده
      الآن انقدر مطلب آموزشی رایگان تو اینترنت هست که میتونی خودخوان یادبگیری و نیاز به هزینه اضافه نداره
      یا میتونی دوره های هلال احمر شرکت کنی و یکم حس بالین رو برای خودت زنده کنی

      و اینکه بعضی دانشگاه ها شرایط تغییر رشته رو قبول می کنند، صحبت نکردین که میتونید به رشته فوریت یا پرستاری برید؟

      بی‌پایان قدردان وقت ارزشمندی هستم که برای من گذاشتید. نمی‌دونم چه طور متشکرتون باشم.

      کاش دروسش فقط حفظیات بیهوده بود، سرشار از مسئله‌های سخت و پی‌درپی هست. امروز سر کلاس‌ها فقط گریه می‌کردم.
      امروز دوباره بین کلاس‌ها که وقت خیلی کمی هم سعی کردم زیست بخونم. فقط احساس ناتوانی کردم که نمیکشم برای ۸ امین سال درس‌های تکراری بخونم. من خیلی بدبختم. تو روخدا برام دعا کنید.
      به خدا در زندگی‌ام به جز درس به چیز دیگه ای فکر نکردم و آخر نتیجه این شد. شاید برای همین هست که جز رشته و درس چیزی خوشحالم نمی‌کنه. دلم برای خودم و پدر و مادرم که پیر و ناتوان شدند میسوزه که امیدشون به من بود. از دبستان تا اخر دبیرستان همیشه بهم افتخار می‌کردند که معدلم ۲۰ بود. ما هم امتحان نهایی دادیم برای دیپلم و پیش دانشگاهی. امروز فقط یاد اون دوران افتادم که چرا سرنوشتم این چنین شد؛ مگه گناهم چی بود؟

      در مورد تغییر رشته قبلا هم پرسیدم، یعنی اولین چیزی که دنبالش رفتم همین تغییر رشته بود. یک روز تمام بین چندین دانشکده که در جاهای مختلف شهر بودند رفتم و ساعت‌ها منتظر موندم تا جلسه‌هاشون تمام بشه بعد که تمام هم شد گفتند ساعت اداری تمام شده، التماس کردم فقط یک سوال دارم و پرسیدم و تحقیر شدم و گفتند نمیشه یا نمی‌دونیم و خبر نداریم.

      تمام امروز رو گریه کردم گفتم یعنی باید فقط بپذیرم و همه جیز برای من تموم شده و حسرت مونده؟ اگر نپذیرم چه کار کنم؟ فقط باید بمیرم؟ چه راهی با این ناتوانی برای تغییر دارم؟

      یک دنیا ازتون ممنونم. خیلی سپاس گزارم. کاش می‌تونستم جبران محبت‌هاتون رو انجام بدم.
      مدیون وقتی هستم که برای من گذاشتید.
      از خدا عالی‌ترین‌ها رو براتون خواستارم.
      خواهش می‌کنم برای من دعا کنید.

    6. Top | #36
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط rezaa81 نمایش پست ها
      من بقیه پیاماتون رو هم خوندم و خب میفهمم که از لحاظ احساسی چه شرایطی رو دارین پشت سر میذارین و حتی اون قضیه که نوشتید تنها راه نجات مرگه رو هم فقط میتونم بگم که نمیدونم چطور از اون دوره گذر کردم ولی یجوری و به یه نحوی شد.
      متاسفانه باید انتخاب کنید که چه بهایی میپردازید و چه چیزی به دست میارید... برای مایی که به اجبار خانواده یا هزار و یک مشکل دیگه و شرایط اقتصادی خانواده یک مسیری رفتیم و پشیمون شدیم خیلی وقتا این تصمیم که چه بهایی بدیم اصلا غیرقابل گرفتنه چون از یه جایی به بعد اصلا حق اشتباه کردن و درجا زدن نداریم. یعنی حتی من هم وقتی تصمیم گرفتم انصراف بدم و کنکور دوباره بدم به اخرین چیزهایی که برام مونده بود چنگ زدم و تونستم این کارو کنم.
      من تجربه خودمو صرفا دارم میگم و من در اولین قدم فقط و فقط اینارو قبول کردم که از لحاظ مالی در شرایط خوبی نیستم، خیلی از افراد و به احتمال زیاد خانواده و دوستان حتی اگه به زبون نیارن به چشم یک فرد شکست خورده به من نگاه میکنن، تغییر مسیر در رشته یعنی همون واحدهایی که پاس کردم هیچی میشن و از صفر مطلق قراره شروع کنم در یک مسیر جدید و در نهایت به هزار و یک دلیل که ممکنه تقصیر خودم بوده باشه یا نبوده باشه در زندگیم اشتباه رفتم. مهم نیست تقصیر کی بوده مهم اینه که مسئولیت درست کردنش متاسفانه یا خوشبختانه با خودمه.
      رفتم سر کار و سالندار و ظرفشور کافه بودم و روزایی که تک شیفت بودم درس میخوندم و خودم داوطلب میشدم که دو شیفت بیام چون از سمت خانواده حمایت کمی داشتم و فقط و فقط خودم بودم که میتونستم به خودم اکتفا کنم. خیلی از روزا هم که دو شیفت میرفتم از خانواده متهم میشدم که سر کار نمیرم و میرم دنبال کارای دیگه و این چیز دیگه ایه بود که قبول کرده بودم پیش خودم: قراره حرف زیاد بشنوم. و اینم بگم که من به عنوان یه پسر به شدت احساسی بودم و هنوزم هستم و تصمیمم هم تا حدودی احساسی بود چون اصلا از سر در دانشگاه رد شدن برای درس خوندن برای من مثل این بود که یه وزنه یه تنی روم میذارن... پس هرکاری میکردم تا ازونجا بیام بیرون
      من تجربی نبودم و کنکور دیگه ای دادم و نمیتونم راجع به پایه یا چطور خوندن و اینا کمکتون کنم. ترمیم معدل هم انجام دادم و برنامه ریزی هم خودم کردم نسبت به شناختی که نسبت به خودم داشتم چون یجورایی میشه گفت هم پول مشاور نداشتم هم اینکه از یجایی به بعد ادم میفهمه هیچ کسی بهتر از خودش، عقلش و احساساتش نمیتونه کمکش کنه حتی اگه هزاران هزاران نفر بهش بگن تو نمیتونی باز ادم راه خودشو پیدا میکنه.
      مهم خودتی اما خوبه که ادم ساپورت داشته باشه و انسانهایی که کمکش کنن. اگر خانواده به هر دلیلی نمیخواد کمک کنه و بهت باور نداره دوستایی پیدا کن که کمکت کنن. پیاماتو خوندم و واقعا از تک تک افرادی که به خودشون اجازه دادن بهت بگن نمیتونی بدون دیدنشون متنفرم چون اکثر ماها نمیدونیم داریم چه ضربه ای به بقیه وارد میکنیم. باور کن چون من خودم این مسیر رو رفتم میگم... تو اگه اعتماد به نفستو درست کنی و به این باور برسی که به هیچ کس هیچ چیزی بدهکار نیستی و ملت حتی اگه موفق ترین باشی باز هم ازت ایراد میگیرن به هرچی که میخوای میرسی... تراپیست و مشاور هزینش زیاده ولی هر شهری یه خانه بهداشت داره که داخلش مشاور هست که هزینش رایگانه.. اونو پیدا کن و راجع به اعتماد به نفست باهاش صحبت کن مطمئن باش ضرر نمیکنی... اگر میتونی برو سر کار و هرچی مردم گفتن برات مهم نباشه... حتی اگه کاری کنی که از نظر مردم سطح پایین باشه چون داری تلاش میکنی و پول درمیاری برای خودت از خیلی چیزها باارزش تره.
      در نهایت من اخلاقم اینطوریه که حرفیو الکی نمیزنم و روحیه الکی نمیدم.... تو فقط خودت به خودت نگو نه، مطمئنم که از من و خیلیای دیگه که این مسیرو رفتن موفقتر میشی چون از پیامات میفهمم که انگیزشو داری.
      اگه هم واحداتو راحت میتونی پاس کنی، این مدت رو بخون و برای ارشد برو به چیزی که میخوای... اما بهایی که میپردازی و چیزی که به دست میاری رو قبل از انتخاب مسیرت بسنج... زندگی کلا متاسفانه زیاد عادلانه نیست و زورمون خیلی وقتا بهش نمیرسه ولی تلاشمون رو بکنیم بهتره... نظر من اینه حداقل

      خیلی متشکرم ازتون. نمی‌دونم چه طور تشکر کنم که شایسته باشه. بی‌نهایت ممنونم از وقتی که گذاشتید و مشکل من رو خوندید و جواب دادید. خیلی قدردانی می‌کنم.
      به خدا امروز رفتم دانشگاه و فقط به این امید میرم که یک ماشین بهم بزنه و بمیرم. دلم برای خودم و سرنوشتم میسوزه، دلم برای پدر و مادر پیرم میسوزه که ناتوان شدند و من هنوز به هیج جا نرسیدم. از ابتدایی تا اخر دبیرستان همیشه بهم افتخار میکردند که معدل و نمراتم خوب بود؛ معلم‌هام ازم راضی بودند. متاسفانه اون موقع تاثیر معدل نبود. فکر می‌کردند حتما به جایی میرسم. ولی نتیجه نگرفتم. همه اش میگم چرا؟ گناهم چیه؟ چرا دارم عذاب میکشم.

      میدونم انصراف دادن کار درستی نیست . ولی تمام مدت کلاس های امروز اشک ریختم. توی مسیر، توی خونه فقط گریه می‌کنم و زجر می‌کشم.
      هر چی بیشتر کلاس‌ها جلو میره متوجه میشم که چه قدر متنفرم از دروسش.
      امروز از یکی از دانشجوهای کاردانی به کارشناسی این رشته که با ما کلاس داشت چون سن و تجربه‌اش بیشتر بود در مورد مشکلم صحبت کردم اون هم از شرایط سخت کنکور حرف میزد که نشدنیه و میگفت تو می‌مونی پشت کنکور و در حالی که هم کلاسی هات فارغ التحصیل میشن.همه فقط همین رو میگن.
      میدونم سنم بالاست، از سنم میترسم، از کنکور میترسم، از این رشته میترسم، همه چیز برام سیاهه و راهی نمی‌بینم.

      باعث دلگرمیه که شما تجربه‌تون رو لطف کردید دراختیار گذاشتید و گفتید انصراف دادید و موفق شدید.
      بین کلاس‌ها باز هم سعی کردم زیست بخونم از دهم شروع کردم. ناتوان تر از چیزی بودم که تصور میکردم. برای ۸امین سال متوالی دروس تکراری خوندن و نتیجه نگرفتن. تازه فقط زیست بود؛ مسائل سخت شیمی، فیزیک و ریاضی، امتحانات تشریحی مداوم. در کنارش دروس زجر آور پر از مسئله‌ی رشته‌ی بهداشت محیط.
      به خدا جملات و کلمات برای بیان حال و وضعیت بدم کم هستند.هر ثانیه عذاب میکشم.

      کاملا درست میگید؛ انصراف دادن و پشیمان شدن بهای خیلی سنگینی داره. یعنی همه چیز صفر و پوچ شدن و به عقب برگشتن.همه من رو از این می‌ترسونند.
      به خدا قسم اگر سنم کمتر بود و عادی بود حتی یک لحظه‌ هم برای تحمل نکردن و انصراف دادن شک نمی‌کردم. ولی نزدیک ۳۰ سالمه و هیچ ‌چیزی نیستم.
      این که فرمودید باید بدونیم چه بهایی داره و در ازاش چه چیزی به دست میاریم در مورد من هم صدق می‌کنه به نظرتون؟ اخه من خیلی پشت کنکور موندم بعد مجبور شدم برم این رشته و پشمیون شدم. یعنی فکر می‌کنم من قرار نیست هیچ وقت چیزی به دست بیارم.
      شما پایه درسیتون قوی بوده و باهوش بودید چون گفتید مکانیک دولتی هم میخوندید ولی من خیلی معمولی‌ام، حتی پایین‌تر از معمولی. یک مطلب رو باید چندین و چند بار تکرار کنم تا یادم بمونه.

      سر کلاس‌ها زجر می‌کشم؛ تمام مدت فقط منتظرم کسی بیاد و من رو نجات بده از این رشته.
      شما حتما باید انسان خیلی خاصی باشید که این مسیر رو رفتید و با وجود تمام مشکلات مقاومت کردید و هم کار کردید و هم درس خوندید و موفق شدید. اون هم به تنهایی. اینکه پایبند بودید و خودتون خوندید.

      یکی‌ از سال‌های پشت کنکورم ازمون کانون میرفتم، مهرماه بود و محرم. یادمه از صبح با ریاضی شروع میکردم میخوندم تا انتهای شب که هر شب تست قرابت و املا و ارایه و دستور زبان میزدم. درصدهام توی عمومی‌هام بالا میرفت ولی در اختصاصی نه. پشتیبانمون بهم میگفت چرا درصدهای اختصاصی‌ات پایینه میگفتم به خدا میخونم. باورش نمیشد. به خدا ازمون تحلیل میکردم. برای تک تک دروس اختصاصی فیلم تحلیل ازمون که دانشجوها می‌گذاشتند داخل همون سایت رو میدیدم و نکته مینوشتم ولی ازمون بعدی باز هم پیشرفت نمیکردم. هرگز نفهمیدم و نمیفهمم مشکلم کجا بود؟

      به این خاطرات که فکر می‌کنم انگار آتشم میزنند که انگار باید بپذیرم و با حسرت زندگی کنم تا اخر عمر.
      همه میگن ریسک نکن. حرف‌های شما که خودتون این مسیر رو طی کردید و میگید میشه خیلی دلگرمیه، ولی برای آدم‌های معمولی رو به پایین هم میشه؟ یا راست میگن که حدم همینه. خواهش می‌کنم صادقانه بگید.

      برای ارشد وزارت بهداشت نمیشه آزمون رشته‌ی غیرمرتبط داد و باید لیسانس مرتبط داشت. حتی در این مورد هم پرس و جو کردم.
      هیچ راهی ندارم.

      سرکلاس که هستم از شدت ناراحتی و غیرقابل تحمل بودن درس‌ها اشک می‌ریزم، بین کلاس‌ها که از روی گوشی برای کنکور میخونم، از شدت ناتوانی ‌ام و سخت بودن زجر می‌کشم. توی راه همه‌ی مردم با تعجب نگاهم می‌کنند که چرا

      بی‌نهایت از تک تک جملاتی که وقت ارزشمندتون رو گذاشتید و نوشتید سپاس‌گزاری می‌کنم.

    7. Top | #37
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      خیلی متشکرم ازتون. نمی‌دونم چه طور تشکر کنم که شایسته باشه. بی‌نهایت ممنونم از وقتی که گذاشتید و مشکل من رو خوندید و جواب دادید. خیلی قدردانی می‌کنم.
      به خدا امروز رفتم دانشگاه و فقط به این امید میرم که یک ماشین بهم بزنه و بمیرم. دلم برای خودم و سرنوشتم میسوزه، دلم برای پدر و مادر پیرم میسوزه که ناتوان شدند و من هنوز به هیج جا نرسیدم. از ابتدایی تا اخر دبیرستان همیشه بهم افتخار میکردند که معدل و نمراتم خوب بود؛ معلم‌هام ازم راضی بودند. متاسفانه اون موقع تاثیر معدل نبود. فکر می‌کردند حتما به جایی میرسم. ولی نتیجه نگرفتم. همه اش میگم چرا؟ گناهم چیه؟ چرا دارم عذاب میکشم.

      میدونم انصراف دادن کار درستی نیست . ولی تمام مدت کلاس های امروز اشک ریختم. توی مسیر، توی خونه فقط گریه می‌کنم و زجر می‌کشم.
      هر چی بیشتر کلاس‌ها جلو میره متوجه میشم که چه قدر متنفرم از دروسش.
      امروز از یکی از دانشجوهای کاردانی به کارشناسی این رشته که با ما کلاس داشت چون سن و تجربه‌اش بیشتر بود در مورد مشکلم صحبت کردم اون هم از شرایط سخت کنکور حرف میزد که نشدنیه و میگفت تو می‌مونی پشت کنکور و در حالی که هم کلاسی هات فارغ التحصیل میشن.همه فقط همین رو میگن.
      میدونم سنم بالاست، از سنم میترسم، از کنکور میترسم، از این رشته میترسم، همه چیز برام سیاهه و راهی نمی‌بینم.

      باعث دلگرمیه که شما تجربه‌تون رو لطف کردید دراختیار گذاشتید و گفتید انصراف دادید و موفق شدید.
      بین کلاس‌ها باز هم سعی کردم زیست بخونم از دهم شروع کردم. ناتوان تر از چیزی بودم که تصور میکردم. برای ۸امین سال متوالی دروس تکراری خوندن و نتیجه نگرفتن. تازه فقط زیست بود؛ مسائل سخت شیمی، فیزیک و ریاضی، امتحانات تشریحی مداوم. در کنارش دروس زجر آور پر از مسئله‌ی رشته‌ی بهداشت محیط.
      به خدا جملات و کلمات برای بیان حال و وضعیت بدم کم هستند.هر ثانیه عذاب میکشم.

      کاملا درست میگید؛ انصراف دادن و پشیمان شدن بهای خیلی سنگینی داره. یعنی همه چیز صفر و پوچ شدن و به عقب برگشتن.همه من رو از این می‌ترسونند.
      به خدا قسم اگر سنم کمتر بود و عادی بود حتی یک لحظه‌ هم برای تحمل نکردن و انصراف دادن شک نمی‌کردم. ولی نزدیک ۳۰ سالمه و هیچ ‌چیزی نیستم.
      این که فرمودید باید بدونیم چه بهایی داره و در ازاش چه چیزی به دست میاریم در مورد من هم صدق می‌کنه به نظرتون؟ اخه من خیلی پشت کنکور موندم بعد مجبور شدم برم این رشته و پشمیون شدم. یعنی فکر می‌کنم من قرار نیست هیچ وقت چیزی به دست بیارم.
      شما پایه درسیتون قوی بوده و باهوش بودید چون گفتید مکانیک دولتی هم میخوندید ولی من خیلی معمولی‌ام، حتی پایین‌تر از معمولی. یک مطلب رو باید چندین و چند بار تکرار کنم تا یادم بمونه.

      سر کلاس‌ها زجر می‌کشم؛ تمام مدت فقط منتظرم کسی بیاد و من رو نجات بده از این رشته.
      شما حتما باید انسان خیلی خاصی باشید که این مسیر رو رفتید و با وجود تمام مشکلات مقاومت کردید و هم کار کردید و هم درس خوندید و موفق شدید. اون هم به تنهایی. اینکه پایبند بودید و خودتون خوندید.

      یکی‌ از سال‌های پشت کنکورم ازمون کانون میرفتم، مهرماه بود و محرم. یادمه از صبح با ریاضی شروع میکردم میخوندم تا انتهای شب که هر شب تست قرابت و املا و ارایه و دستور زبان میزدم. درصدهام توی عمومی‌هام بالا میرفت ولی در اختصاصی نه. پشتیبانمون بهم میگفت چرا درصدهای اختصاصی‌ات پایینه میگفتم به خدا میخونم. باورش نمیشد. به خدا ازمون تحلیل میکردم. برای تک تک دروس اختصاصی فیلم تحلیل ازمون که دانشجوها می‌گذاشتند داخل همون سایت رو میدیدم و نکته مینوشتم ولی ازمون بعدی باز هم پیشرفت نمیکردم. هرگز نفهمیدم و نمیفهمم مشکلم کجا بود؟

      به این خاطرات که فکر می‌کنم انگار آتشم میزنند که انگار باید بپذیرم و با حسرت زندگی کنم تا اخر عمر.
      همه میگن ریسک نکن. حرف‌های شما که خودتون این مسیر رو طی کردید و میگید میشه خیلی دلگرمیه، ولی برای آدم‌های معمولی رو به پایین هم میشه؟ یا راست میگن که حدم همینه. خواهش می‌کنم صادقانه بگید.

      برای ارشد وزارت بهداشت نمیشه آزمون رشته‌ی غیرمرتبط داد و باید لیسانس مرتبط داشت. حتی در این مورد هم پرس و جو کردم.
      هیچ راهی ندارم.

      سرکلاس که هستم از شدت ناراحتی و غیرقابل تحمل بودن درس‌ها اشک می‌ریزم، بین کلاس‌ها که از روی گوشی برای کنکور میخونم، از شدت ناتوانی ‌ام و سخت بودن زجر می‌کشم. توی راه همه‌ی مردم با تعجب نگاهم می‌کنند که چرا

      بی‌نهایت از تک تک جملاتی که وقت ارزشمندتون رو گذاشتید و نوشتید سپاس‌گزاری می‌کنم.
      لطفا این حرف ها رو با خودتون مدام تکرار نکنید . اجازه ندید بخشی از ذهنتون بشه !
      حتی اگر معمولی باشید هم میتونید مسیر کنکور رو از اول خط با موفقیت طی کنید
      فقط کافیه که زمان رو از دست ندید و از همین امروز شروع کنید
      اگر بتونید دو ترم از دانشگاه مرخصی تحصیلی با احتساب سنوات بگیرید ، هم خیال خودتون راحت تره و هم میتونید با آرامش بیشتری ، برای مطالعه کنکور استارت بزنید . از طرفی اگر یک درصد هم کنکور رشته دلخواهتون قبول نشدید ، حداقل این رشته فعلی تون رو دارید ...
      اما با توجه به سردرگمی و ترسی که دارید ، پیشنهاد می کنم حتما از مشاور تحصیلی کمک بگیرید و به تنهایی وارد این مسیر نشید

    8. Top | #38
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      سلام دوست خوبم. از تک تک کلماتی که لطف کردی و برای من نوشتی سپاس‌گزاری می‌کنم. خیلی قدردانتم. ممنونم که مشکل من رو خوندی و برام نوشتی.
      اگر انصراف بدم بار روانی خانواده رومه و اگر انصراف ندم بار روانی خودم. به خدا امروز سرکلاس فقط گریه می‌کردم. هر چی جلوتر میره بیشار از درس‌های این رشته متنفر میشم. توی خیابون و در مسیر گریه می‌کنم. فقط به این امید میرم دانشگاه که ماشین بهم بزنه و بمیرم. در جملات نمیتونم بگم چه قدر حالم بده.
      امروز بین کلاس‌ها از زیست دهم شروع کردم به خوندن کتاب درسی. فقط ناتوانی‌ام رو دیدم که چرا ۸ ساله محکومم به خوندن درس‌های تکراری و نتیجه نگرفتنم. به جز دروس سنگین زیست، سوالات همیشه سخت ریاضی و فیزیک و شیمی و ترمیم و تشریحی جواب دادن دو پایه. همه‌اش باعث‌ میشه احساس ناتوانی کنم. یعنی نهذفقط احساس واقعا ناتوانم. پشت کنکور موندن خیلی مریضم کرد علاوه بر مشکلات روحی، باعث مشکلات جسمیم شد؛ دیگه نمی‌تونم مثل آدم‌های عادی غذا بخورم و مشکلات گوارشی حاد پیدا کردم. وقتی هم رفتم دانشگاه با این رشته‌ و مشکلات الان حتی بدتر شده.
      فقط یاد دبیرستانم افتادم، چه قدر میخوندم، یاد پرسش‌های کلاسی، من هیچ وقت اون موقع کم‌کاری نکردم ولی حیف که تاثیر معدل اون موقع نبود.
      جو دبیرستان وقتی بالای سر آدم معلم و… باشه خیلی با وقتی که تنها و پشت کنکوری باشم فرق داره.
      دلم به حال خودم میسوزه، به حال پدر و مادرم که پیر شدند میسوزه که از اول دبستان تا اخر دبیرستان با همه‌ی بیماری‌ها و مشکلاتشون دلشون خوش بود که من درسم رو میخونم و حتما موفق میشم ولی نشد. همه‌اش میگم چرا؟ چرا من نتونستم؟

      درست میگی، من در تست زدن ضعف علمی هم دارم. یعنی موضوع رو میتونم تشریحی توضیح بدم ولی وقتی به صورت تست میاد، گیج میشم و وحشت میکنم و نمیتونم تشخیص بدم. یا برای ریاضی و فیزیک و شیمی سوالاتی که در کتاب تست نوشته میشد از سوالات کتاب درسی رو می‌تونستم حل کنم ولی وقتی اسم کنکور می‌اومد نمی‌تونستم حل کنم.

      من فقط دوست دارم یا دوست داشتم رتبه‌ی ۲۰ هزارم رو به ده هزار یا ۸،۹ هزار برسونم. که بتونم پیراپزشکی دولتی قبول بشم.
      نه هدف درآمد میخوام و نه جایگاه. فقط علاقه دارم. به درس‌هاشون، درباره‌ی علمشون کنجکاوم. کمک کردن و مشکل کسی رو برطرف کردن رو از این طریق هم دوست دارم.
      برعکس رشته‌ی الانم. از دروس و علمی که اموزش میدن متنفرم. برام مهم نیستند. هیچ وقت دغدغه‌ام نبوده. فقط مسئله‌ است.

      با وجود امتحان نهایی‌ها میشه مبحثی رو از کنکور حذف کرد؟ قبلا که تاثیر معدل نبود میشد ولی مگه الان هم میشه؟

      ازت خیلی متشکرم دوست عزیزم. آره خیلی نگرانم که راضی نباشند، اول میخواستم فیلم دبیرهای معروف رو ببینم ولی بعد رفتم داخل سایت این موسسات که دبیرها اونجا کار می‌کردند که نوشته بودند راضی نیستند، ترسیدم. حتی این‌جا هم سرچ کردم بچه ها میگفتند خود اساتید گفتند راضی نیستند؛
      اموزش رایگان حق همه است درست میگی دوست عزیزم خودمم هم میگم یک نفر مثل من که پول نداره واقعا باید چه کار کنه؟ چه حوری از پس این کنکور بربیاد ولی راستش انقدر بدبخت و بدشانس هستم که ترسیدم استفاده کنم و مجبور شدم از آلا دیدم.

      دوست عزیزم اگر ترم چهار رو مرخصی بگیرم به نظرت میشه در چندماه تا تیر هم نهایی بدم و هم کنکور؟
      دوست مهربانم خیلی قدرت تجزیه و تحلیل خوبی داری و از نوشته‌های من، تونستی من و سطحم رو بشناسی میشه لطفا صادقانه و دلسوزانه کمکم کنی و بهم بگی آیا اگه ترم چهارم مرخصی بگیرم چه طور میتونم درس‌های تشریحی و تستی رو تمام کنم؟ چه طوری برنامه بریزم؟ الانم دارم سعی می‌کنم با دانشگاه بخونم ولی چهار روز در هفته تا غروب کلاسه و من هم خیلی کندم. از روی گوشی هم میخونم. میشه لطفا راهنماییم کنی؟
      مثلا الان در روز نمیتونم همه دروس اختصاصی رو بخونم و خیلی میترسونتم. خوندن درس‌های تکراری و… خیلی ناتوانم. احساس میکنم دیگه نمیکشم. نه میکشم برای کنکور بخونم و نه این رشته‌ که از هر ثانیه اش متنفرم رو ادامه بدم.

      دوست عزیزم اگر جای من بودی و رشته‌ای بودی که از درس‌هاش متنفر بودی و سن من رو داشتی چه کار میکردی؟
      یک دنیا ازت ممنونم. ببخشید پیامم طولانی شد.
      خواهش می‌کنم برام دعا کن.
      ان شااءالله همیشه موفق و سلامت باشی.

      الان بخوام تایپ کنم خیلی طولانی میشه. اگه تلگرام داری آیدیتو برام امتیاز کن لطفا که ویس بدم بهت.
      حتما ممنون و همچنین خودت

    9. Top | #39
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط _Parsa_ نمایش پست ها
      لطفا این حرف ها رو با خودتون مدام تکرار نکنید . اجازه ندید بخشی از ذهنتون بشه !
      حتی اگر معمولی باشید هم میتونید مسیر کنکور رو از اول خط با موفقیت طی کنید
      فقط کافیه که زمان رو از دست ندید و از همین امروز شروع کنید
      اگر بتونید دو ترم از دانشگاه مرخصی تحصیلی با احتساب سنوات بگیرید ، هم خیال خودتون راحت تره و هم میتونید با آرامش بیشتری ، برای مطالعه کنکور استارت بزنید . از طرفی اگر یک درصد هم کنکور رشته دلخواهتون قبول نشدید ، حداقل این رشته فعلی تون رو دارید ...
      اما با توجه به سردرگمی و ترسی که دارید ، پیشنهاد می کنم حتما از مشاور تحصیلی کمک بگیرید و به تنهایی وارد این مسیر نشید
      سلام. خیلی متشکرم ازتون که مشکل من رو خوندید و جواب دادید. خیلی لطف کردید.
      به خودم میگم که میتونم ولی وقتی سراغ تست‌ها و کتاب‌ها میرم در واقعیت فقط ناتوانی و ضعف در خودم می‌بینم و فکر می‌کنم اگر چندین سال هم بگذره باز نتیجه نمیگیرم مثل سال‌های قبل. برای همین میترسم و وحشت می‌کنم.
      چون آزاد هستم باید هزینه‌ی مرخصی بدم؛ هفته‌ی پیش رفتم امورمالی و هزینه‌های مرخصی و انصراف رو پرسیدم. اگر مرخصی بگیرم و سال بعد قبول نشم با احتساب شهریه‌ها باید هزینه‌ی بیشتری بدم و اگر انصراف هم بدم چون هزینه‌ی شهریه و مرخصی متاسفانه با شهریه‌ی همون سال که سی درصد بیشتر از پارساله حساب میشه، باز هم ضرر مالی و هزینه‌ی زیادی برام میشه. تنها راهی که با ضرر مالی کمتر برخورد کنم این بود که الان انصراف بدم که البته هزینه‌اش هنوز هم خیلی زیاده. حتی از متصدی اون جا هم پرسیدم به نظرتون من چه کار کنم به نظرتون با اینکه من رو نمی‌شناخت بهم گفت کنکور سخت شده فکر نکن سال دیگه قبول میشی…
      به چند مشاور تحصیلی پیام دادم هیچ‌کدومشون جوابم رو اصلا ندادند. داخل سایت قلم‌چی یکی از بچه‌ها از مشاور‌های کانون رو معرفی کرد، پیام دادم و جواب ندادند.
      برای کسی که معمولی و پایینه مسیر کنکور رو چه طور از اول خط باید طی کنه؟ یعنی به نظرتون در یکسال نمیشه؟ درسته؟

    10. Top | #40
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط lolli.pop نمایش پست ها
      الان بخوام تایپ کنم خیلی طولانی میشه. اگه تلگرام داری آیدیتو برام امتیاز کن لطفا که ویس بدم بهت.
      حتما ممنون و همچنین خودت
      خیلی ازت ممنون و سپاس گزارم دوست عزیزم.
      چشم آی‌دیم رو نوشتم.
      بی نهایت متشکرم از وقت ارزشمندی که گذاشتی.
      الهی همیشه موفق و سلامت باشی.

    11. Top | #41
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      وقتی میرم دانشگاه فقط دوست دارم از اونجا فرار کنم، از سر کلاس… فقط دوست دارم انصراف بدم یا نجات پیدا کنم. هر روزی که مجبورم برم آرزوی مرگ می‌کنم که پام به اون جا نرسه. انقدر که حالم بد میشه.
      ولی از هر کسی می‌پرسم فقط من رو میترسونند که اگر انصراف بدی هرگز با این شرایط کنکور قبول نمیشی و سنم رو یادآوری می‌کنند.
      هیچ راهی ندارم…

    12. Top | #42
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      سلام. خیلی متشکرم ازتون که مشکل من رو خوندید و جواب دادید. خیلی لطف کردید.
      به خودم میگم که میتونم ولی وقتی سراغ تست‌ها و کتاب‌ها میرم در واقعیت فقط ناتوانی و ضعف در خودم می‌بینم و فکر می‌کنم اگر چندین سال هم بگذره باز نتیجه نمیگیرم مثل سال‌های قبل. برای همین میترسم و وحشت می‌کنم.
      چون آزاد هستم باید هزینه‌ی مرخصی بدم؛ هفته‌ی پیش رفتم امورمالی و هزینه‌های مرخصی و انصراف رو پرسیدم. اگر مرخصی بگیرم و سال بعد قبول نشم با احتساب شهریه‌ها باید هزینه‌ی بیشتری بدم و اگر انصراف هم بدم چون هزینه‌ی شهریه و مرخصی متاسفانه با شهریه‌ی همون سال که سی درصد بیشتر از پارساله حساب میشه، باز هم ضرر مالی و هزینه‌ی زیادی برام میشه. تنها راهی که با ضرر مالی کمتر برخورد کنم این بود که الان انصراف بدم که البته هزینه‌اش هنوز هم خیلی زیاده. حتی از متصدی اون جا هم پرسیدم به نظرتون من چه کار کنم به نظرتون با اینکه من رو نمی‌شناخت بهم گفت کنکور سخت شده فکر نکن سال دیگه قبول میشی…
      به چند مشاور تحصیلی پیام دادم هیچ‌کدومشون جوابم رو اصلا ندادند. داخل سایت قلم‌چی یکی از بچه‌ها از مشاور‌های کانون رو معرفی کرد، پیام دادم و جواب ندادند.
      برای کسی که معمولی و پایینه مسیر کنکور رو چه طور از اول خط باید طی کنه؟ یعنی به نظرتون در یکسال نمیشه؟ درسته؟
      شما اگر هیچی از دروس به یاد نداشته باشید ، در مدت 2 سال میتونید جمع کنید . اگر هم تا حدودی مطالبی رو به یاد دارید و بلدید ، در مدت یک سال به راحتی میتونید جمعش کنید
      احیانا دانشگاه آزاد به دانشجوها وام نمیده ؟ شرایط دریافت وام دانشجوییش رو دارید ؟ میتونه فکر خوبی باشه برای تامین بخشی از هزینه انصرافتون . البته به شرطی که قبلا از این امتیاز استفاده نکرده باشید

    13. Top | #43
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط _Parsa_ نمایش پست ها
      شما اگر هیچی از دروس به یاد نداشته باشید ، در مدت 2 سال میتونید جمع کنید . اگر هم تا حدودی مطالبی رو به یاد دارید و بلدید ، در مدت یک سال به راحتی میتونید جمعش کنید
      احیانا دانشگاه آزاد به دانشجوها وام نمیده ؟ شرایط دریافت وام دانشجوییش رو دارید ؟ میتونه فکر خوبی باشه برای تامین بخشی از هزینه انصرافتون . البته به شرطی که قبلا از این امتیاز استفاده نکرده باشید
      خیلی متشکرم ازتون. ان شاءالله به هرچیزی که دوست دارید برسید.
      وام رو از قسمت شهریه و درآمد پرسیدم به من گفتند برای تقسیط شهریه است فقط برای قبل از انتخاب واحد که حداقل شهریه می‌گیرند اون قسمت رو قسط بندی میکنند. بعد بهشون گفتم برای انصراف میتونم وام بگیرم گفت نه. اشکال نداره گوشیم رو میفروشم و حتی شده میرم کار میکنم هزینه‌ی انصراف رو میدم اگر فقط بدونم میتونم قبول بشم.
      خواهش می‌کنم بگید شما جای من بودید انصراف میدادید؟ با تمام وجودم دوست دارم انصراف بدم. هر ثانیه بهش فکر میکنم خوشحال میشم و بعد از ترمیم معدل دو پایه و زیست و زمین یازدهم که برای نهایی باید یک چاپ و برای کنکور چاپ دیگه خونده بشه و … میترسم.
      حتی خانواده ام هم میگن خیلی بدبختی.

    14. Top | #44
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      خیلی متشکرم ازتون. ان شاءالله به هرچیزی که دوست دارید برسید.
      وام رو از قسمت شهریه و درآمد پرسیدم به من گفتند برای تقسیط شهریه است فقط برای قبل از انتخاب واحد که حداقل شهریه می‌گیرند اون قسمت رو قسط بندی میکنند. بعد بهشون گفتم برای انصراف میتونم وام بگیرم گفت نه. اشکال نداره گوشیم رو میفروشم و حتی شده میرم کار میکنم هزینه‌ی انصراف رو میدم اگر فقط بدونم میتونم قبول بشم.
      خواهش می‌کنم بگید شما جای من بودید انصراف میدادید؟ با تمام وجودم دوست دارم انصراف بدم. هر ثانیه بهش فکر میکنم خوشحال میشم و بعد از ترمیم معدل دو پایه و زیست و زمین یازدهم که برای نهایی باید یک چاپ و برای کنکور چاپ دیگه خونده بشه و … میترسم.
      حتی خانواده ام هم میگن خیلی بدبختی.
      خب شما یکمی شرایطتون خاص هست و باید در مدت یک ماه ، حدود 18 درس رو ترمیم کنید که کار سختیه حقیقتا
      مضاف بر اینکه قطعیتی وجود نداره که با این مصوبه شورای عالی و تراز های سیو ، بتونید به خواستتون در کنکور 1404 برسید
      من اگر جای شما بودم ، هزینه مرخصی تحصیلی رو پرداخت میکردم و به مدت 2 ترم کامل مرخصی با احتساب سنوات تحصیلی میگرفتم و از همین مهر ماه برای کنکور سال بعد استارت میزدم
      ترجیحا یک آزمون آزمایشی هم ثبت نام کنید . اگر خودتون یا اقوام نزدیکتون کارت حکمت داشته باشید ، میتونید برای آزمون های قلم چی تخفیف بسیار خوبی دریافت کنید . اگر هم از پس هزینه های آزمون آزمایشی بر نمیاید ، حتما خودتون در منزل از خودتون آزمون بگیرید ، مشابه با حالت سر جلسه . هر روز که آزمون آزمایشی برگزار میشه ، شما هم از خودتون آزمون بگیرید و حتما همون روز تحلیل آزمون و یادداشت برداری نکات آزمون رو انجام بدید . سعی کنید مطابق برنامه یکی از آزمون های آزمایشی پیش برید

    15. Top | #45
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Summer99 نمایش پست ها
      خیلی متشکرم ازتون. نمی‌دونم چه طور تشکر کنم که شایسته باشه. بی‌نهایت ممنونم از وقتی که گذاشتید و مشکل من رو خوندید و جواب دادید. خیلی قدردانی می‌کنم.
      به خدا امروز رفتم دانشگاه و فقط به این امید میرم که یک ماشین بهم بزنه و بمیرم. دلم برای خودم و سرنوشتم میسوزه، دلم برای پدر و مادر پیرم میسوزه که ناتوان شدند و من هنوز به هیج جا نرسیدم. از ابتدایی تا اخر دبیرستان همیشه بهم افتخار میکردند که معدل و نمراتم خوب بود؛ معلم‌هام ازم راضی بودند. متاسفانه اون موقع تاثیر معدل نبود. فکر می‌کردند حتما به جایی میرسم. ولی نتیجه نگرفتم. همه اش میگم چرا؟ گناهم چیه؟ چرا دارم عذاب میکشم.

      میدونم انصراف دادن کار درستی نیست . ولی تمام مدت کلاس های امروز اشک ریختم. توی مسیر، توی خونه فقط گریه می‌کنم و زجر می‌کشم.
      هر چی بیشتر کلاس‌ها جلو میره متوجه میشم که چه قدر متنفرم از دروسش.
      امروز از یکی از دانشجوهای کاردانی به کارشناسی این رشته که با ما کلاس داشت چون سن و تجربه‌اش بیشتر بود در مورد مشکلم صحبت کردم اون هم از شرایط سخت کنکور حرف میزد که نشدنیه و میگفت تو می‌مونی پشت کنکور و در حالی که هم کلاسی هات فارغ التحصیل میشن.همه فقط همین رو میگن.
      میدونم سنم بالاست، از سنم میترسم، از کنکور میترسم، از این رشته میترسم، همه چیز برام سیاهه و راهی نمی‌بینم.

      باعث دلگرمیه که شما تجربه‌تون رو لطف کردید دراختیار گذاشتید و گفتید انصراف دادید و موفق شدید.
      بین کلاس‌ها باز هم سعی کردم زیست بخونم از دهم شروع کردم. ناتوان تر از چیزی بودم که تصور میکردم. برای ۸امین سال متوالی دروس تکراری خوندن و نتیجه نگرفتن. تازه فقط زیست بود؛ مسائل سخت شیمی، فیزیک و ریاضی، امتحانات تشریحی مداوم. در کنارش دروس زجر آور پر از مسئله‌ی رشته‌ی بهداشت محیط.
      به خدا جملات و کلمات برای بیان حال و وضعیت بدم کم هستند.هر ثانیه عذاب میکشم.

      کاملا درست میگید؛ انصراف دادن و پشیمان شدن بهای خیلی سنگینی داره. یعنی همه چیز صفر و پوچ شدن و به عقب برگشتن.همه من رو از این می‌ترسونند.
      به خدا قسم اگر سنم کمتر بود و عادی بود حتی یک لحظه‌ هم برای تحمل نکردن و انصراف دادن شک نمی‌کردم. ولی نزدیک ۳۰ سالمه و هیچ ‌چیزی نیستم.
      این که فرمودید باید بدونیم چه بهایی داره و در ازاش چه چیزی به دست میاریم در مورد من هم صدق می‌کنه به نظرتون؟ اخه من خیلی پشت کنکور موندم بعد مجبور شدم برم این رشته و پشمیون شدم. یعنی فکر می‌کنم من قرار نیست هیچ وقت چیزی به دست بیارم.
      شما پایه درسیتون قوی بوده و باهوش بودید چون گفتید مکانیک دولتی هم میخوندید ولی من خیلی معمولی‌ام، حتی پایین‌تر از معمولی. یک مطلب رو باید چندین و چند بار تکرار کنم تا یادم بمونه.

      سر کلاس‌ها زجر می‌کشم؛ تمام مدت فقط منتظرم کسی بیاد و من رو نجات بده از این رشته.
      شما حتما باید انسان خیلی خاصی باشید که این مسیر رو رفتید و با وجود تمام مشکلات مقاومت کردید و هم کار کردید و هم درس خوندید و موفق شدید. اون هم به تنهایی. اینکه پایبند بودید و خودتون خوندید.

      یکی‌ از سال‌های پشت کنکورم ازمون کانون میرفتم، مهرماه بود و محرم. یادمه از صبح با ریاضی شروع میکردم میخوندم تا انتهای شب که هر شب تست قرابت و املا و ارایه و دستور زبان میزدم. درصدهام توی عمومی‌هام بالا میرفت ولی در اختصاصی نه. پشتیبانمون بهم میگفت چرا درصدهای اختصاصی‌ات پایینه میگفتم به خدا میخونم. باورش نمیشد. به خدا ازمون تحلیل میکردم. برای تک تک دروس اختصاصی فیلم تحلیل ازمون که دانشجوها می‌گذاشتند داخل همون سایت رو میدیدم و نکته مینوشتم ولی ازمون بعدی باز هم پیشرفت نمیکردم. هرگز نفهمیدم و نمیفهمم مشکلم کجا بود؟

      به این خاطرات که فکر می‌کنم انگار آتشم میزنند که انگار باید بپذیرم و با حسرت زندگی کنم تا اخر عمر.
      همه میگن ریسک نکن. حرف‌های شما که خودتون این مسیر رو طی کردید و میگید میشه خیلی دلگرمیه، ولی برای آدم‌های معمولی رو به پایین هم میشه؟ یا راست میگن که حدم همینه. خواهش می‌کنم صادقانه بگید.

      برای ارشد وزارت بهداشت نمیشه آزمون رشته‌ی غیرمرتبط داد و باید لیسانس مرتبط داشت. حتی در این مورد هم پرس و جو کردم.
      هیچ راهی ندارم.

      سرکلاس که هستم از شدت ناراحتی و غیرقابل تحمل بودن درس‌ها اشک می‌ریزم، بین کلاس‌ها که از روی گوشی برای کنکور میخونم، از شدت ناتوانی ‌ام و سخت بودن زجر می‌کشم. توی راه همه‌ی مردم با تعجب نگاهم می‌کنند که چرا

      بی‌نهایت از تک تک جملاتی که وقت ارزشمندتون رو گذاشتید و نوشتید سپاس‌گزاری می‌کنم.
      والا من انسان خاصی نبودم و نیستم و در دبیرستان هم واقعا درس خون نبودم... من ریاضی دهممو افتادم و ریاضی و فیزیک رو که عملا اسم رشته ام بود رو همیشه ضعف داشتم... دانشگاه هم شهر خودم قبول شدم و دانشگاهش واقعا صادقانه بگم خیلی بد نبود اما تیپ دو و یا حتی سه محسوب میشد... صرفا تنها دلیلی که در کنکور دومم موفق شدم این بود که هدفی که انتخاب کردم برای خودم بود و تمام مسئولیت اشتباهات احتمالی خودم رو خودم قبول کردم. معدلم در دبیرستان 14 15 بود و واقعا دوباره میگم انسان خاصی نیستم.. اینو به این خاطر نمیگم که بگم آره من خیلی کار شاخی کردم و خیلی خوبم و فلان... میگم که بدونید بعضی وقتا تنها راهی که جلوی خیلی از ماها هست تو این کشور تا به یک حداقل رفاهی برسیم تلاش زیاد تو راهیه که خودمون انتخابش میکنیم... خیلی خیلی دوست داشتم راه ساده تری باشه ولی من به شخصه هنوز پیداش نکردم.
      من کنکور تجربی ندادم و راجع به برنامه ریزی بقیه دوستان که اینجا مسیرش رو رفتند بهتر میتونن کمکش کنن... ولی اگه راجع به بقیه مسائلی که تو این راه هست کمکی خواستید هم اینجا میام هم اگر دوست داشتید تو تلگرام هم هستم و میتونم تجربه خودم رو بگم بهتون یا در حد توان کمک کنم..

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. تعیین عدد کوئوردیناسیون
      توسط amin1441 در انجمن پرسش و پاسخ شیمی
      پاسخ: 4
      آخرين نوشته: 31 خرداد 1397, 10:52
    2. پاسخ: 1
      آخرين نوشته: 29 مرداد 1396, 23:10



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن