خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 43
    1. Top | #16
      کاربر باسابقه

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط LEA نمایش پست ها
      یه شب تو سالن بخش بودم
      یه مسئول بخش داشتیم
      خانوم فوق العاده ای بود
      واسه خودش یه پا مرد بود
      جنم داشت
      عرضه داشت
      وقتی اخم هاش و میزد تو هم، قفل می‌کرد طرف
      با اینکه خونه داشت ولی به علت شرایطی تو خوابگاه زندگی می‌کرد
      با خرجهای سنگین و این داستانا

      اون شب حالم خوب نبود
      درحینی که داشتم کُتَمو میپوشیدم، رفتم پیشش
      یه خورده با هم حرف زدیم
      تهش گفتم چیکار کنم مسئله ام باهاش حل شه

      بهم گفت مائده
      ما انسانیم
      پانتومیم بازی نمیکنیم
      هم عقل داریم هم زبون واسه حرف زدن
      حرف بزن
      اصن حل نشه گره تون
      ولی حرف بزن
      با پانتومیم اون طرف واسه خودش سناریو می‌سازه
      میشه کینه تو دلش
      تو هم داستان میبافی
      میشه درد رو دلت

      پانتومیم بازی نکن
      حرف بزن
      با دعوا
      با آرومی
      با خوبی
      با بدی

      ولی حرف بزن
      بزار باز شه ماجرا جلوتون




      این همه داستان گفتم که چی حالا؟
      جریانی که راه افتاده تو انجمن
      و فکر می‌کنم از یک ماه بیشتره
      تا الان ادامه داره
      مسئله ای که وقتی به اولش نگاه میکنی
      یه مورد کاملا طبیعی و عادی بوده
      ولی به کجاها داره میره؟
      به کجاها دارید میکشونیدش؟
      الان هم به هر کدوم خرده گرفته شه
      میگه تقصیر اون بود
      چون (اون) فلان طور رفتار کرد من (فلان) کردم
      محض رضای خدا تصمیم نگرفتید مثل چند انسان فهمیده بشینید و بدور از لجبازی و عصبی شدن و گارد دفاعی برداشتن، حرف بزنید

      سریع برخورد به هر کدومتون و رفتید کنار
      اون افکار رو هم گذاشتین تو ذهنتون
      موند و موند و موند تا فاسد شد
      وایسادی غیر مستقیم به حرف زدن
      باز شد دعوا



      من نه سر این دعوام و نه تهش
      و نه اصلا به من ربط داره
      منتها ما تو جایی هستیم که همه امون داریم بخشی از زندگیمونو کنار هم من میگذرونیم
      و خوبه کنار هم حالمون خوب باشه
      نه جایی باشه که باهاش خاطره ی تلخ داریم
      و پر جار و جنجاله
      و حالتون کنار هم بده
      و رو مود گارد گرفتن باشید علیه هم




      این بود توصیه ی مامان ماهده ♥️
      باشد که توجه و تامل نمایید


      دیگه همه ی لیست دوستان رو تگ میکنم
      هر کس نبود عذرخواهم



      شب بخیر
      مامان ماهده ما که کلا نفهمیدیم چی شدش نه سرشو فهمیدیم نه ته شو
      ? Happy or sad

    2. Top | #17
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      مائده ؟؟؟؟؟؟
      جدی جدی؟؟؟
      آخییییی
      اون وقت دلم برات تنگ بشه چی؟؟؟

      ممنون که هر چی گفتی طلا بود
      امیدوار و زمرد گونه زندگی کن

    3. Top | #18
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Black83 نمایش پست ها
      از بس سرمون تو کتابه از همه چی فروم جا موندیم...ای بابا/////....
      چیزی رو از دست ندادی. بهترین کار همینه که سرت به درس گرم باشه نه حاشیه های انجمن.
      زخم هاتو دوست داشته باش. اونا شاهدای اصلی اند که چطور شجاعانه زندگی کردی.

    4. Top | #19
      Uio
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Black83 نمایش پست ها
      از بس سرمون تو کتابه از همه چی فروم جا موندیم...ای بابا/////....
      واقعا...من ازین خوش غیبتام حیف که نهاییا دستو بالمو بسته
      شد شد، نشد چایی دم می کنیم

    5. Top | #20
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      مامان ماهیده

      جدی جدی میری؟؟ نه می‌شناسمت، شوخی های ماهی‌گونست یه دور میری پیش حافظ و میای بازم
      خب از چی بگم؟ از درد و سختی این دوران سخت، فشار زندگی سر کنکور، اینکه یه روزم خوب نمیشه زندگی کرد و ...
      میشه به بشت شیرین عسل بدی؟ نارگیل نه ها پرتقالی
      تو بزرگ ترین وکیل انجمنی هر وقت کسی چیزی میگه، دعوا میکنه، هیچی، هیچی به هیچی
      آروم، صبور، مهربون، و مث فیریشته میری بالا سرشون و اونارو دوباره بهم پیوند میزنی
      انقلاب درونی بوجود میاری و متحول میکنی آدمو
      راستی شدم ۱۸۰ حالا فاصلم ازت زیادتر شد یه جعبه شیرین عسل دیگم بدی اصن بیخیال
      کیک شیرازی بده از اونا که میری بستنی فروشی کنار بستنی میارن
      از عموقناده بگیر بیا

      ولی بقول دوست عزیزمون از بس درس می خونیم، کتابیم همش از خیلی چیزا غافلیم. یه روزم شده می خوایم آزاد باشیم، بریم دبی یا رم
      اگر حس کردی با حذف کردنم قراره زندگی بهتری داشته باشی، اینکارو بکن. ولی اگه یه روزی فهمیدی مشکلت من نبودم، هیچوقت سعی نکن برگردی....

    6. Top | #21
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط LEA نمایش پست ها
      یه شب تو سالن بخش بودم
      یه مسئول بخش داشتیم
      خانوم فوق العاده ای بود
      واسه خودش یه پا مرد بود
      جنم داشت
      عرضه داشت
      وقتی اخم هاش و میزد تو هم، قفل می‌کرد طرف
      با اینکه خونه داشت ولی به علت شرایطی تو خوابگاه زندگی می‌کرد
      با خرجهای سنگین و این داستانا

      اون شب حالم خوب نبود
      درحینی که داشتم کُتَمو میپوشیدم، رفتم پیشش
      یه خورده با هم حرف زدیم
      تهش گفتم چیکار کنم مسئله ام باهاش حل شه

      بهم گفت مائده
      ما انسانیم
      پانتومیم بازی نمیکنیم
      هم عقل داریم هم زبون واسه حرف زدن
      حرف بزن
      اصن حل نشه گره تون
      ولی حرف بزن
      با پانتومیم اون طرف واسه خودش سناریو می‌سازه
      میشه کینه تو دلش
      تو هم داستان میبافی
      میشه درد رو دلت

      پانتومیم بازی نکن
      حرف بزن
      با دعوا
      با آرومی
      با خوبی
      با بدی

      ولی حرف بزن
      بزار باز شه ماجرا جلوتون




      این همه داستان گفتم که چی حالا؟
      جریانی که راه افتاده تو انجمن
      و فکر می‌کنم از یک ماه بیشتره
      تا الان ادامه داره
      مسئله ای که وقتی به اولش نگاه میکنی
      یه مورد کاملا طبیعی و عادی بوده
      ولی به کجاها داره میره؟
      به کجاها دارید میکشونیدش؟
      الان هم به هر کدوم خرده گرفته شه
      میگه تقصیر اون بود
      چون (اون) فلان طور رفتار کرد من (فلان) کردم
      محض رضای خدا تصمیم نگرفتید مثل چند انسان فهمیده بشینید و بدور از لجبازی و عصبی شدن و گارد دفاعی برداشتن، حرف بزنید

      سریع برخورد به هر کدومتون و رفتید کنار
      اون افکار رو هم گذاشتین تو ذهنتون
      موند و موند و موند تا فاسد شد
      وایسادی غیر مستقیم به حرف زدن
      باز شد دعوا



      من نه سر این دعوام و نه تهش
      و نه اصلا به من ربط داره
      منتها ما تو جایی هستیم که همه امون داریم بخشی از زندگیمونو کنار هم من میگذرونیم
      و خوبه کنار هم حالمون خوب باشه
      نه جایی باشه که باهاش خاطره ی تلخ داریم
      و پر جار و جنجاله
      و حالتون کنار هم بده
      و رو مود گارد گرفتن باشید علیه هم




      این بود توصیه ی مامان ماهده ♥️
      باشد که توجه و تامل نمایید


      دیگه همه ی لیست دوستان رو تگ میکنم
      هر کس نبود عذرخواهم



      شب بخیر

      چقدر قشنگ بود این روایتی که تعریف کردی مائده !
      همیشه یادم میمونه
      🌿♥️ Dear GOD, Thank you for being always beside me, when no body else was

    7. Top | #22
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Iruka نمایش پست ها
      مامان ماهده ؟؟؟
      دلمو نشکون که
      ای کاش مینداختی اتاق درم به روم قفل میکردی البته قبلشم کتک میزدی
      ا
      دلم
      دلم
      دلم گریه خواست خب
      نقل قول نوشته اصلی توسط Iruka نمایش پست ها
      مائده ؟؟؟؟؟؟
      جدی جدی؟؟؟
      آخییییی
      اون وقت دلم برات تنگ بشه چی؟؟؟

      ممنون که هر چی گفتی طلا بود
      امیدوار و زمرد گونه زندگی کن
      نقل قول نوشته اصلی توسط SINA_1384 نمایش پست ها
      مامان ماهیده

      جدی جدی میری؟؟ نه می‌شناسمت، شوخی های ماهی‌گونست یه دور میری پیش حافظ و میای بازم
      خب از چی بگم؟ از درد و سختی این دوران سخت، فشار زندگی سر کنکور، اینکه یه روزم خوب نمیشه زندگی کرد و ...
      میشه به بشت شیرین عسل بدی؟ نارگیل نه ها پرتقالی
      تو بزرگ ترین وکیل انجمنی هر وقت کسی چیزی میگه، دعوا میکنه، هیچی، هیچی به هیچی
      آروم، صبور، مهربون، و مث فیریشته میری بالا سرشون و اونارو دوباره بهم پیوند میزنی
      انقلاب درونی بوجود میاری و متحول میکنی آدمو
      راستی شدم ۱۸۰ حالا فاصلم ازت زیادتر شد یه جعبه شیرین عسل دیگم بدی اصن بیخیال
      کیک شیرازی بده از اونا که میری بستنی فروشی کنار بستنی میارن
      از عموقناده بگیر بیا

      ولی بقول دوست عزیزمون از بس درس می خونیم، کتابیم همش از خیلی چیزا غافلیم. یه روزم شده می خوایم آزاد باشیم، بریم دبی یا رم
      عاغاااااااا
      کی خواس بره دارین خداحافظی میکنین
      نگا کنا
      کاری کردین الان از تو انجمن موندن شرمسار گشتم



      مهربونا من هستم پیشتون
      اگه هم بخوام برم، و نباشم میگم که یه مدت نیستم


      چون کنجکاوی بچه ها زیاد شد به شوخی به فاز گفتم اکانتم دستش باشه جواب بچه ها رو بده
      آه ای جان
      آخر تا کی سرگردان...

    8. Top | #23
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط arad.m نمایش پست ها
      مامان ماهده...
      اومدم از دلخوری بگم برات...
      بچه هات همو اذیت کردن...
      راستش این اذیت کردنه برای قبل بدنیا اومدنه بچه های جدیدت بوده انگار
      همون لحظه که پشت هم حرف زدن ورک باهم حرف نزدن...
      همون لحظه که برادرو خواهر نشستن پشت سر هم جلوی اون یکی خواهر یا برادرشون غیبت کردن
      همون لحظه که باید میومدن درد دلشونو بریزن بیرون وهمو کتک بزنن ولی تهمت نزنن...
      مامان ماهده...
      من یادگرفتم تاوقتی فلان برادر یا فلان خواهرم پشت اون یکی بد گفت همراهیش نکنم
      من یادگرفتم تا وقتی از ذات ادم ها با خبر نشدم سعی کنم کاراشونو راز نگهدارم
      مامان ماهده من پشیمونم...
      پشیمون از قضاوت بی اساس
      قضاوت از روی چت ...
      مامان ماهده بهتره حتی اگه طرف مقابلت گند ترین ادم باشه توصورتش حرف بزنی نه پشتش
      اره فهمیدم خیلیا میتونن بد باشن ولی ادای خوبا رو دربیارن
      یا نه خیلیا خوب باشن وادم بده اونا بشن...
      من ساده لوحی کردم...
      پشیمونم
      بنظرم ندامت کافی باشه برای انابت و بخشش از طرف دوستان وخدا
      ولی هنوزپای حرفم هستم یک مریض روانی سادیسمی درست بشو نیست
      تو خودتو درگیر نکن..
      خواهرای گلم نیلیا ونخسته یه انجمن منتظر شما هستن...
      روزگار بروفق مراد
      من به زیبایی قلب تو شکی ندارم مادر
      هر طور که باشی
      هر جا که باشی
      میدونم قلبت زیباس
      میدونم ذاتت قشنگه
      و میدونم برای کسی بد نخواستی ♥️


      و برای همه ی ما عزیزی
      امیدوارم خدا گره از دل همتون باز کنه و آرامش سهم زندگی هاتون باشه
      از اون آرامش ها که وسط طوفان هم باشی دلت تکون نمیخوره[/b][/size][/color]
      آه ای جان
      آخر تا کی سرگردان...

    9. Top | #24
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط SINA_1384 نمایش پست ها
      مامان ماهیده

      جدی جدی میری؟؟ نه می‌شناسمت، شوخی های ماهی‌گونست یه دور میری پیش حافظ و میای بازم
      خب از چی بگم؟ از درد و سختی این دوران سخت، فشار زندگی سر کنکور، اینکه یه روزم خوب نمیشه زندگی کرد و ...
      میشه به بشت شیرین عسل بدی؟ نارگیل نه ها پرتقالی
      تو بزرگ ترین وکیل انجمنی هر وقت کسی چیزی میگه، دعوا میکنه، هیچی، هیچی به هیچی
      آروم، صبور، مهربون، و مث فیریشته میری بالا سرشون و اونارو دوباره بهم پیوند میزنی
      انقلاب درونی بوجود میاری و متحول میکنی آدمو
      راستی شدم ۱۸۰ حالا فاصلم ازت زیادتر شد یه جعبه شیرین عسل دیگم بدی اصن بیخیال
      کیک شیرازی بده از اونا که میری بستنی فروشی کنار بستنی میارن
      از عموقناده بگیر بیا

      ولی بقول دوست عزیزمون از بس درس می خونیم، کتابیم همش از خیلی چیزا غافلیم. یه روزم شده می خوایم آزاد باشیم، بریم دبی یا رم
      دانشمند
      ♥️♥️در برابر حرفای زیبات چی میتونم بگم
      جز اینکه تو خودت قلبت انقد صاف و خوبه که بقیه رو خوب میبینی

      حداقل من دیدم چقد متفاوته بین تو و اکثر پسرهایی که میبینم♥️


      خدا رو شکر که 180 شدی... می‌بینی دیگه کل کل نمیکنم، چون نقشه دارم




      دعات میکنم دانشمند مهربون
      چون هم لایقی
      هم خوش قلبی[/B][/SIZE][/COLOR]
      آه ای جان
      آخر تا کی سرگردان...
      ویرایش توسط LEA : 22 خرداد 1403 در ساعت 17:12

    10. Top | #25
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      آقا تکلیف این سبزی هایی که من گرفتم چی میشه..؟ها ؟
      ✟✟✟مشکل از آن جایی شروع شد که هرکس خدایی داشت و او را طرف خود میدانست././!/


      درکشورمن ارزش انسان به نقاب است....

    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط LEA نمایش پست ها




      دانشمند
      ♥️♥️در برابر حرفای زیبات چی میتونم بگم
      جز اینکه تو خودت قلبت انقد صاف و خوبه که بقیه رو خوب میبینی

      حداقل من دیدم چقد متفاوته بین تو و اکثر پسرهایی که میبینم♥️


      خدا رو شکر که 180 شدی... می‌بینی دیگه کل کل نمیکنم، چون نقشه دارم




      دعات میکنم دانشمند مهربون
      چون هم لایقی
      هم خوش قلبی
      خوش قلبی از خودته مامان ماهی
      دلت عین رود تمیز، صاف و زلال. همه چیو فقط با قلبت می بینی و احساسات رو درک میکنی
      چه نقشه ای داری

      قربون ماهده انجمن
      منم دعات میکنم چون لایق بهترینایی

      شیرین عسلم کو
      اگر حس کردی با حذف کردنم قراره زندگی بهتری داشته باشی، اینکارو بکن. ولی اگه یه روزی فهمیدی مشکلت من نبودم، هیچوقت سعی نکن برگردی....

    12. Top | #27
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط black83 نمایش پست ها
      آقا تکلیف این سبزی هایی که من گرفتم چی میشه..؟ها ؟
      میدیم خرگوش ها بخورن [/b][/size][/color]
      آه ای جان
      آخر تا کی سرگردان...
      ویرایش توسط LEA : 22 خرداد 1403 در ساعت 17:14

    13. Top | #28
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط SINA_1384 نمایش پست ها
      خوش قلبی از خودته مامان ماهی
      دلت عین رود تمیز، صاف و زلال. همه چیو فقط با قلبت می بینی و احساسات رو درک میکنی
      چه نقشه ای داری

      قربون ماهده انجمن
      منم دعات میکنم چون لایق بهترینایی

      شیرین عسلم کو
      ♥️♥️ارادتمندیم

      نقشه رو اگه بگن که نقشه نیس

      ارسال کردم با پیک سریع السیر برسه
      (مخفی:وقتی دانشمند بسته رو باز میکنه بمبی در بسته موجوده که منفجر شده و قد دانشمند را کوچولو میکنه )
      آه ای جان
      آخر تا کی سرگردان...

    14. Top | #29
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Black83 نمایش پست ها
      آقا تکلیف این سبزی هایی که من گرفتم چی میشه..؟ها ؟
      قورمه سبزی میکنیمش پخش میکنیم بین بچه ها

    15. Top | #30
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Iruka نمایش پست ها


      قورمه سبزی میکنیمش پخش میکنیم بین بچه ها
      یکمیم بیا پیتزای سبزیجات درست کنیم خیلیه این سبزیا
      اگر حس کردی با حذف کردنم قراره زندگی بهتری داشته باشی، اینکارو بکن. ولی اگه یه روزی فهمیدی مشکلت من نبودم، هیچوقت سعی نکن برگردی....

    صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن