ویرایش توسط Parniya : 20 آذر 1392 در ساعت 10:46
سلاملحظه لحظه ، هنگام شروع است. امّا گاهی تمام اسباب و لوازم دست به دست هم میدهند تا این شروع شدن را درک کنیم. امروز هم یکی از همان روزهاست. آغاز هفته و آغاز آخرین بّرج فصل برگریز پاییز. آموختهایم که همیشه در آغاز ، کارمان را با نام و یاد او شروع کنیم که هم کار به نتیجه برسد و هم ما دلگرم به پشتیبانی آن یگانهی بیهمتا باشیم. چرایی این پشتوانه روشن است؛ زیرا «له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر – پادشاهی و ستایش مخصوص اوست ، زنده میکند و میمیراند و میمیراند و زنده میکند در حالی که او زندهی دائمی است که نمیمیرد، نیکیها به دست اوست و او بر هرکاری تواناست» بهجاست در این آغاز باردیگر اورا بخوانیم. هم برای شروعی مجدّد و هم برای جلب یاری و پشتیبانیاش که سخت به آن نیازمندیم. با نام او آغاز میکنیم تا خوب آغاز کرده باشیم که چنین آغازی ، نیمی از راهی است که باید بپیماییم و مطمئنّاً انجام آن نیز خوب خواهد بود. الهی بهامید تو.
«گاهی وجود برخی مشکلات و یا ناآگاهیهای ریز و درشت سبب میشود تا در شروع فعّالیّتی تأخیر داشته باشید. امّا وقتی آگاهیتان کامل می شود و یا از مشکلات و موانع رها میشوید، بدون شک از آن به بعد عذر و بهانهای برای توقّف و یا تأخیر و تعویق فعّالیّتها ندارید و هر تأخیر مساوی با عالمانه و عامدانه دور کردن خویش از موفّقیّت است. کسانی را سراغ دارم که پس از رفع مشکلات و یا آگاهی یافتن درست از شرایط بازهم فعّالیّت و تلاش را به تأخیر میاندازند.» یکی از همکلاسیها حرفهای مشاورمان را قطع کرد و گفت:«کسی که یک فعّالیّت علمی مثل درس خواندن با هدف آماده شدن برای آزمون سراسری با آن همه خصوصیّات و ویژگیها را به هر دلیلی با تأخیر آغاز میکند ، بهتر نیست اصلاً شروع نکند؟» مشاورمان گفت:«این افراد معمولاً همین فکر را میکنند. میاندیشند؛ دیر شروع کردهایم و دیگران از ما جلوترند. معلوم است که نمیتوانیم نتیجه بگیریم. پس ... . این طرز تفکّر و شیوهی نتیجهگیری کاملاً اشتباه است زیرا از مقدّماتی درست ، نتیجهای غلط استخراج شده است. در درجهی نخست منفی انگاری آفت بزرگی است که بسیاری از دستاوردها را نابود میکند و بسیاری از دستیابیها را غیرممکن میسازد. در مرتبهی دوم آیا در مورد دوندهای که تا نیمههای مسیر یک مسابقهی دو استقامت از سایرین جلوتر است میتوان حکم قطعی داد و گفت که او برندهی نهایی خواهد بود؟ و یا نفر آخر همین مسابقه را میتوان بازندهی قطعی تلقّی کرد؟ حتماً پاسختان منفی است. پس همواره باید تلاشگر بود. امّا یادتان باشد که باید بکوشید تا تلاشتان همیشه همراه با اندیشهی مثبت باشد.»
حتماً تاکنون فهمیدهاید که همه چیز با هم آمیخته و مرتبط است. موفّقیّت با تلاش مستمر مرتبط است . برای یک داوطلب کوشا و جدّی ، تلاش مستمر همان درس خواندن و فعّالیّت علمی داشتن است. درس خواندن با تغذیه ارتباط دارد و تغذیه وابستهی تامّ و تمام به خواب است و ... دهها و صدها وابستگی دیگر که حتماً برخی از آنهارا تجربه کردهاید. اگر شب خواب خوب و راحت داشته باشید ، هنگام روز نشاط و آمادگی بیشتری خواهید داشت و طبیعتاً بهتر و دقیقتر خواهید آموخت. این خواب شب هم از آن ماجراهایی است که خیلیها با آن درگیر هستند. یادتان باشد کلسیم موجود در شیر باعث کاهش گرفتگیهای عضلانی و ایجاد حالت آرامش در بدن می شود .برای داشتن خواب راحت و کافی هر شب قبل خواب یک لیوان شیر نیمگرم مصرف کنید.البتّه ماست و دوغ خیلی ترش ترش ، اگر چه ممکن است خواب آور باشد امّا خوردن ماست شیرین علاوه بر کاهش استرس و اضطراب ، میزان کلسیم ضروری بدن را تامین میکند. همچنین میتوانید از انواع کشک پاستوریزه نیز استفاده کنید زیرا علاوه بر داشتن کلسیم کافی، منبع خوب پروتئین است. حواستان باشد که غفلت از خوردن شیر ، ماست یا دوغ و کشک موجب پشیمانی است.
«باز هفتهی آزمون شد و این دلشوره گریبانم را گرفت. به خصوص که احساس میکنم یکی دو روز گذشته آن گونه که دلم میخواسته نبودهاست. از این میترسم که اگر نتوانم از دو روز باقیمانده خوب استفاده کنم ، آزمونم خراب شود.» اینها را در جواب دوستی گفتم که دلیل آشفتگیام را پرسیده بود. گفت:«اوّلاً یادت باشد که قرار است در هر حالتی آرامش خود را حفظ کنیم. ثانیاً روزهای قبل طبق برنامه پیش رفتهای و کارهای پیشبینی شدهات را انجام دادهای. ثالثاً اگر در یکی دو روز گذشته کار انجام نشدهای داری احتمالاً به دلیل این بوده است که از قبل پیش بینی مناسبی برای اتّفاقات غیرمترقّبه نداشتهای. رابعاً اساس وجود ساعات جبرانی و اوقات آزاد در برنامه ، داشتن فرصت و فرجه برای جبران همین عقب افتادگیهای پیش بینی نشده است. خامساً همین دو روز فرصت های مناسبی دارند که با استفادهی از آنها حتماً می توانی به قسمت عمدهای از پیش بینیهای برنامهات برسی. سادساً فقط براساس دلخواه نبودن کارهایت نمیتوانی قضاوت کنی. قضاوت در مورد شرایطی که داری باید منطقی و اصولی و واقعی باشد. سادساً فرض کنیم به بخشی از کارهایت نرسیدی ، خوب به پرسشهای همان بخشها پاسخ نمی دهی. سابعاً ... » گفتم:«نشمار که میترسم تا صد ادامه دهی. فهمیدم که دلیلی برای نگرانی نیست. باید آرامشم را حفظ کنم و برنامه ام را پیش ببرم. حتماً همین کار را خواهم کرد.»
«قبلاً هم گفتهای که این هفتهی آخر اختصاص به مرور دارد ، در برنامه هم همین را نوشتهام و انجام دادهام ، امّا یکی دو درس را هنوز نخواندهام. راستش نگران آنها هستم. میدانم که آنچه را خوانده م ، بلدم ولی از درسهای نخواندهام میترسم.» حرفهایم که تمام شد گفت:«اتّفاقاً اگر قرار است از چیزی بترسی از همانهایی که خواندهای بترس. چون آنچه را که نخواندهای پاسخ نمیدهی ولی امان از وقتی که در جلسهی آزمون بفهمی از عهدهی پاسخ دادن به آنچه که فکر میکردی بلدی ، برنمیآیی.» گفتم :«واقعاً چنین چیزی ممکن است؟» گفت:«بله. این اتّفاق به همین سادگی که برایت تعریف کردم میافتد. امّا تو میتوانی بسیار سادهتر جلوی وقوع آن را بگیری.» گفتم:«چگونه؟» گفت:«آن چه درس و مطالعه را برایت تثبیت میکند و تو را به تسلّط میرساند ، تمرین و تمرین و تمرین است. پس در همین فرصت کوتاه باقی مانده تا آزمون ، به جای خواندن درسهای جدید ، تمام وقتت را به تمرین و تکرار و تست زنی آنچه از آزمون گذشته تا کنون مطالعه کردهای اختصاص بده. این سبب خواهد شد تا در جلسهی آزمون مطالب و موضوعاتی را که مطالعه کردهای و در آن ها به تسلّط رسیدهای ، راحتتر و سریعتر به خاطر بیاوری و از عهدهی پاسخ گویی به پرسشهای مربوط به آنها نیز بهتر بربیایی.» نفس بلندی کشیدم وگفتم:«چقدر آرام میشوی وقتی دانستههایت را از زبان دیگران میشنوی!»
آزمون تمام شد. با حبیب از سالن بیرون آمدیم. گفتم:«خسته نباشی» گفت:«چرا به جای این عبارت که ذاتاً القای خستگی میکند از عبارت بهتری استفاده نمیکنی؟» گفتم:«مثلاً؟» گفت:«خدا قوّت. بهتر نیست؟ دو کلمهای که یکی مظهر قدرت ، جاودانگی و عظمت است و دیگری یادآور نیرو و توان. ضمن آن که نام و یاد مقدّس خدا سبب آرامش دل و جان گوینده و شنونده میشود.» مثل همیشه حرفش کامل و دقیق و درست بود. گفتم:«درست میگویی. تا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم.» گفت:«به چیزی فراتر از این دو عبارت باید فکر کنی. باید به این بیندیشی که تمام واژهها و عبارت هایی که به کار میبری ذات و ماهیّتی مثبت داشته باشند. اگر ذهنت را عادت دهی تا همیشه به دنبال عبارتهای مثبت بگردد و زبانت را عادت دهی تا همیشه عبارتهای مثبت را به کار ببرند ، آنگاه گوش تو هم همواره عبارات مثبت را خواهد شنید و آنگاه تبدیل به وجودی مثبت اندیش خواهی شد.» گفتم:«و سرانجام این همه مثبت بودن چه میشود؟» گفت:«وقتی مثبت اندیش باشی، موفّقیّت برای به دست آوردن تو تلاش خواهد کرد. این همان حالتی است که میگویند توفیق درب خانهی کسی را میکوبد.»
«از نگرانی و استرس نفسم بالا نمی آید. قلبم آن قدر تند تند می زند که گویی می خواهد از سینه ام بیرون بیاید. ...» نگذاشت ادامه دهم. پرسید: «چرا؟ اتّفاقی افتاده؟» لب ها را گزیدم و گفتم:«یکی دو شب پیش اعلام کردند که دانشگاه آزاد آزمون مستقلّی برگزار نخواهد کرد.» تیز نگاهم کرد وگفت:«خوب. حالا تو چرا استرس داری؟» گفتم:«همین دیگر. اگر دانشگاه آزاد آزمون برگزار نکند ، تکلیف چه خواهد شد؟» گفت:« تکلیف تو چه خواهد شد یا تگلیف دانشگاه آزاد؟ این چه نوع استرس گرفتن و نگران شدن است؟ اوّلاً گفتهاند که اگر قرار باشد آزمون مستقلّی برای دانشگاه آزاد برگزار شود ، این آزمون توسّط سازمان سنجش طرّاحی و اجرا خواهدشد. ثانیاً برگزار شدن یا نشدن آزمون مستقل برای دانشگاه آزاد در شرایطی که ما در حال حاضر داریم تفاوتی ایجاد میکند؟ ما فعلاً مشغول آماده سازی خود هستیم. درس میخوانیم ، تمرین میکنیم ، تست میزنیم و دهها فعّالیّت مطالعاتی انجام میدهیم. ما اکنون مشغول آمادهسازی هستیم و باید تمام همّتمان را بهکار ببندیم تا از این شرایط بهترین استفاده را ببریم.» گفتم:«خوب وقتی به این چیزها فکر میکنم نگران میشوم و آن وقت ... » نگذاشت ادامه دهم. گفت:«هیچ چیزی نباید ما را از کار اصلیمان که مطالعه و فعّالیّتهای مرتبط با آن است غافل کند. اگر از فعّالیّت اصلی غفلت کنیم همان اتّفاقی میافتد که از آن میترسیم. یعنی عدم موفّقیّت. این یعنی بر سر شاخه نشستن و آن را بریدن. حتماً توقّع نداری که نیفتی. عقلت را به کار بینداز. به جای دنبال اخبار ریز و درشت بودن و تحلیل آنها و نگران شدن ، کار و وظیفهی اصلیات را انجام بده که فقط در این صورت به موفّقیّت خواهی رسید.» رفت . ولی انصافاً حرفهایش درست است. امان از بی عقلی.
سالهاست زندگی میکنید و در حدِّ خودتان دورههای مختلفی را تجربه کردهاید. بد نیست گاهی برگردید و به پشت سرتان نگاهی بیندازید. دقیقاً به تجربیّاتی که اندوختهاید. شاید آنها را جایی ثبت نکرده باشید ، امّا اکنون آنها را بنویسید و سعد کنید نگرانیهایی را که همزمان با کسب هرکدام از آن تجربهها داشتهاید ، بهیاد بیاورید. حتماً حاصل این نوشته و یادآوری چیزی شبیه این خواهد شد که :«اغلب مشکلات بزرگی که آن روزها پیشبینی میکردم ، هرگز اتّفاق نیفتاده است!» و شاید هم بگویید: «اغلب مشکلاتی که آن روزها پیشبینی میکردم به آن بزرگی و دشواری که فکر میکردم نبودهاند!» موضوع دقیقاً همین است. ماجرای ما و مشکلاتی که در موردشان فکر میکنیم و شرایطی واقعی که تجربه میکنیم. معنای این حرف آین است که ما اغلب خود را فدای نگرانی میکنیم و این نگرانی سبب میشود که از بکار بردن راه حلهای ساده و سازنده برای حل مشکل منصرف شویم. به همین علّت نه تنها از نظر روحی و فکری دچار اضطراب و تشویش میشویم بلکه دقیقهها و ساعتهای باارزشی را که میتوانستیم به یک فعّالیّت سودمند بپردازیم، از دست میدهیم. برای جلوگیری از این وضعیت لازم است منبع بروز نگرانی را تحت کنترل خود درآوریم و آن را تبدیل به مسئلهای با اهمّیّتِ کمتر کنیم. در چنین حالتی تجزیه و تحلیل موضوع کمک میکند تا با آرامش راه حلِّ مناسبی بیابیم. تبدیل مشکلات بزرگ به اجزاء کوچکتر کمک میکند تا هیچوقت با مشکل بزرگی روبهرو نباشیم.
ای آنکه گره کارهای فروبسته به سرانگشت تو گشوده میشود. و ای آنکه سختی دشواریها با تو آسان میگردد. و ای آنکه راه گریز و آسودگی را از تو باید خواست! سختیها به قدرت تو به نرمی میگرایند و به لطف تو اسباب کارها فراهم میشود. تویی آنکه در کارهای مهم میخوانندش و در ناگواریها به او پناه میبرند. هیچ بلایی از ما برنمیگردد مگر تو آن بلا را بگردانی و هیچ اندوهی برطرف نمیشود مگر تو آن را از دل برانی. دری را که تو بسته باشی هیچکس نگشاید و دری را که تو گشوده باشی ، هیچکس نمیتواند ببندد. کاری را که تو دشوار کنی هیچکس آسان نمیکند و آن کسی را که تو خوار کنی ، هیچکس مدد نرساند.. پس بر محمّد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من ! به احسان خویش درِ آسایش به روی من بگشا و به نیروی خود سختی اندوه را درهم شکن و مرا در آنچه از تو خواستهام ، شیرینی اجابت بچشان و از پیش خود رحمت و گشایشی دلخواه به من ده. و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نه!
همیشه گفتهاند و شنیدهایم که سلامت جسمی یکی از مهمترین پایههای موفّقیّت است. بیتوجّهی به این موضوع میتواند گاه رقم زنندهی شرایطی باشد که حتّی تصوّر آن نیز آزار دهنده است. یکی از پراهمّیّتترین کارها در موضوع سلامت جسمی ، رعایت برخی بایدها و نبایدهای ساده در مورد غذا خوردن است. آیا تابهحال پیرامون شش کار ممنوعهی مربوط به بعد از غذا خوردن چیزی شنیدهاید؟ بعد از غذا 1 - آب ننوشید: بلافاصله بعد از صرف غذا آب خوردن سبب رقیق شدن شیرهی معده میشود بنابراین بهتر است نیم ساعت قبل و بعد از غذا آب ننوشیم. 2 - میوه نخورید: بهتر است نیم ساعت قبل و بعد از غذا میوه نخورید چون سبب نفخ معده میشود البته میوهی پخته اشکالی ندارد. 3 - حمام نکنید: حداقل نیم ساعت فاصله قرار دهید به ویژه حمام داغ توصیه نمیشود زیرا در جریان خون اطراف معده اختلال ایجاد میکند و بر هضم غذا اثر منفی میگذارد. 4 - راه نروید: حداقل نیم تا یک ساعت بعد از صرف غذا پیاده روی طولانی نکنید چون در حالت آرامش هضم غذا بهتر صورت میگیرد. 5 - نخوابید: در مورد خوابیدن تأکید اکید میشود که حداقل 2 ساعت بعد از خوردن غذا انجام نشود بنابراین شام خوردن در آخر شب کار بسیار اشتباهی است. 6 - چای ننوشید: چای میتواند محیط معده را اسیدی کند و تأثیر منفی بر مواد معدنی معده بگذارد. بعد از غذا مایعات با نیم ساعت تا یک ساعت فاصله مصرف شود.
«این نفرات برتر چه کسانی هستند؟» این را دوستم پرسید و حبیب پاسخ داد:«در هر آزمون گروهی از شرکت کنندگان وجود دارند که وضعیّت آزمونی آنها نسبت به سایر داوطلبان ، به مراتب بالاتر است. در حقیقت این افراد برترهای آن آزمون هستند. در آزمونهای گزینه دو برای تعیین این نفرات برتر 5% بالایی شرکت کنندگان را در نظر میگیرند. یعنی بخشی از جامعهی آماری که بالاترین و بهترین شرایط را کسب کردهاند.» گفتم:«میانگین این گروه به چه درد سایر داوطلبان میخورد که در کارنامه آن را اعلام میکنند.؟» حبیب گفت:«اوّلاً این که بدانی جدّیترین شرکت کنندگان در چه وضعیّت و شرایطی هستند به خودی خود اطّلاع پر ارزشی است. ثانیاً از مقایسهی میانگین نفرات برتر با میانگین آزمون وضعیّت ساده یا دشوار بودن آزمون کشف میشود. ثالثاً از مقایسهی نمرهی خودت با میانگین نفرات برتر و فاصلهای که با آن داری میتوانی به میزان تلاشی که لازم است انجام دهی تا به شرایط بهبود یافتهای دست پیدا کنی ، واقف خواهی شد. حالا اگر به جای همین درصدها و میانگین ها ، تراز خودت را در هر درس از تراز نفرات برتر کم کنی و حاصل را بر 350 تقسیم کنی ، تعداد پرسشهایی را به دست خواهی آورد که باید بزنی تا در گروه نفرات برتر قرار بگیری.» گفتم :«حبیب جان این فرمول را خودت ساختی یا واقعی است.» گفت:«این فرمول را در یکی از مقالههای روزخواندم. من درستی آن را آزمودم . تو هم میتوانی این کار را تجربه کنی. » کارنامهام را برداشتم تا میزان فاصلهی واقعی خودم را با نفرات برتر محاسبه کنم .
«یکی از عوامل ایجاد استرس و نگرانی ، انجام ندادن آنچه موظّف به انجام آن هستیم در زمان مناسب است. وقتی انجام کارها را به فرصت های پایانی موکول میکنیم ، فشار ناشی از انجام و عدم انجام ، ترس از درست انجام شدن ، نگرانی نسبت به بروز اشکالات و دهها عامل دیگر دست به دست هم میدهند تا میزان استرس و نگرانی فردی بالا برود و نتیجهی آن چیزی جز درست و دقیق انجام نشدن فعّالیّت مورد نظر نخواهد بود. مثلاً؛ انجام همین فرآیند ثبتنام آزمون سراسری. وقتی کار را به موقع انجام میدهید ، تمام رفتارها و شرایط شما آمیخته با آرامش و اطمینان خواهد بود. امّا واگذار کردن همین فرآیند ساده و دقیق به روزها و ساعات پایانی ، موجی از نگرانی را در شما ایجاد میکند و چه بسا همین نگرانی باعث بروز خطا در مراحل ثبت نامی شما بشود. بنابراین بهتر است در همین روزهای ابتدایی ثبت نام خود را نهایی کنید و چشم انتظار لحظات پایانی و تمدید احتمالی نباشید. ضمناً توصیه میکنم کار ثبت نام را با فرم پیش نویسی که سازمان سنجش آموزش کشور در انتهای دفترچهی ثبت نام قرار داده است آغاز کنید. ابتدا تمامی اطّلاعات را در این فرم بنویسید و آنگاه نسبت به ورود اطّلاعات در پایگاه اینترنتی اقدام کنید. انجام این روش سبب خواهد شد تا در زمان ورود اطّلاعات تنها یک برگه کنار دستتان باشد و این یعنی تمرکز بیشتر روی ورود اطّلاعات و در نتیجه خطای کمتر و اطمینان بالاتر.» اینها مطالبی بود که مشاورمان در پاسخ دوستی که از احتمال افزایش مهلت ثبتنام پرسیده بود ، بیان کرد.
معبودا ! با اشتیاق تمام به سویت آمدم و با اعتماد دست امید به دامان تو زدم. دانستم که خواستههای فراوان من، پیش توانگری تو کوچک است و گنجایش لطف تو بیشتر از نیاز خواهی خواهندگان است و دست بخشش تو بالاتر از همه دستان است. خدایا! بر محمّد و خاندان او درود فرست و به لطف خود با من آن کن که سزاوار بخشش بسیار توست. من نخستین کسی نیستم که به تو روی آورد و تو به او نعمت دادی، حال آنکه سزاوار رانده شدن بود و نخستین کسی نیستم که دست خواهش به سویت دراز کرد و تو خواستهاش را برآوردی، حال آنکه سزاوار ناامیدی بود.خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست و دعای مرا اجابت کن و به ندایم نزدیک باش و بر زاریهای من رحمت آور و آوازم را بشنو.مرا از خودت ناامید مساز و رشتهی پیوند من با خودت را مگسل و در این نیاز که اکنون از تو میخواهم و هر نیاز دیگر مرا به دیگران حواله مکن. پیش از آنکه از جای خود برخیزم با آسان کردن سختیها بر من و با تقدیر نیکویی که در همهی کارها برایم قرار دادهای، بر عهده بگیر که خواستهام را روا کنی و نیازم را برآوری و مرا به مطلوبم برسانی.خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست؛ درودی پیوسته و بالنده، بیگسست و ناپایان، و این درود را یاری رسان من و وسیلهی برآمدن حاجتم گردان که تو وسعت دهنده و کریمی
«بارها و بارها گفتهایم که راهکارها و روشهایی که باید بهکار ببندیم تا زندگیمان طبیعی و عادی باشد ، بسیار سادهتر آن هستند که میاندیشیم. گاهی آنقدر ساده که به دشواری آنها را باور میکنیم و مشکل همینجاست که میاندیشیم حلِّ مسائل ، مشکلات و دشواریها مستلزم استفاده از راه حلهای پیچیده هستند.» اینها را مشاورمان گفت. نگاهش را در کلاس چرخاند و سپس ادامه داد: «مثلاً اغلب تجربه کردهاید که در حین مطالعه و انجام فعّالیّتهای مطالعاتی پس از مدّت کوتاهی احساس خستگی میکنید، تمرکزتان بههم میخورد و با اینکه تازه کار را شروع کردهاید ، ادامهی آن برایتان دشوار میشود. اینجاست که بهدنبال راه حلِّ پیچیده میگردیم در حالی که چارهی کار ساده است. سادهتر از آنچه میاندیشید. در هنگام خستگی ، عدم تمرکز و اضطراب شدید آب میل کنید.همیشه درکنار میز تحریر یا محلِّ مطالعهی خود آب خنک بگذارید و در هنگام خستگی و عدم تمرکز چند جرعه بنوشید. امتحان کنید.ضرر نمی کنید! حین درس خواندن به طور معمول کمتر آب مصرف مينمايند. کمبود مصرف آب ميتواند اختلالات مهمي در سلامت انسان به جا گذارد؛ از جمله آن که موجب بروز يبوست و ناراحتيهاي گوارشي ناشي از آن شود. کمبود مصرف آب در انجام واکنشهاي بيوشيميايي حياتي که در داخل بدن انجامميشود، اختلال ايجاد ميکند. آب در حفظ سلامت ، شادابي و طراوت پوست تأثير مهمي دارد و کمبود مصرف آن باعث کاهش رطوبت و طراوت پوست میشود و يکي از عوامل موثر در خشکي و پژمرده شدن پوست و پيري و چروک شدن آن است. مصرف آب کافي، باعثفعّاليّت بهتر و مناسبتر کليهها در تصفيهخون و دفع مواد زائد از بدن ميشود. پس مصرف آب کافي را در برنامهی غذايي روزانهیخود فراموش نکنيد.»
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)