زمستون گذشت و بهارون گذشت
عطش رد شد و عطر بارون گذشت
نه غم موندنی بود و نه سرخوشی
چه شیرین چه تلخ، سخت و آسون گذشت
یه روز دلخوشی بود و دلبستگی
یه روز با فراغ و دلِ خون گذشت
هم از پنجره خندهی شادیو
هم از حنجره، آهِ بیجون گذشت ...
زمستون گذشت و بهارون گذشت
عطش رد شد و عطر بارون گذشت
نه غم موندنی بود و نه سرخوشی
چه شیرین چه تلخ، سخت و آسون گذشت
یه روز دلخوشی بود و دلبستگی
یه روز با فراغ و دلِ خون گذشت
هم از پنجره خندهی شادیو
هم از حنجره، آهِ بیجون گذشت ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
보이지 않는 널 찾으려고 애쓰다
들리지 않는 널 들으려 애쓰다
보이지 않던 게 보이고
들리지 않던 게 들려
너 나를 떠난 뒤로 내겐 없던 힘이 생겼어
늘 나밖에 몰랐었던 이기적인 내가 yeah
네 맘도 몰라줬던 무심한 내가
이렇게도 달라졌다는 게 나조차 믿기지 않아
네 사랑은 이렇게 계속 날 움직여
اینجاش خیلی قشنگ میگه که:
난 생각만 하면 세상을 너로 채울 수 있어 음
پ ن۱: اگه الان کرهای بلد بودید میدونستید من چی نوشتم
پ ن۲: حتما فکر میکنید من چقد کرهای حالیمه حالا
باید بگم که نه بابا، خودمم زدم از تو گوگل متنشو پیدا کردم
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
باب دلمی، بس که تو رو خوب کشیدن
چشمای تو تهرونو به آشوب کشیدن
باب دلمی بس که دل انگیزه نگاهت
خطاطی ابروتو چه مطلوب کشیدن
دور منو موهای تو نیزار کشیدن
نای منو موهای تو بر دار کشیدن
هم موی من و هم قد و بالای تو رعنا
همسایه و همزاد سپیدار کشیدن
از دستِ تو توو سینهی من هلهله برپاست
انگار درختی رو پُر از سار کشیدن
دست منو به موی تو محتاج کشیدن
چشماتو شبیه شبِ معراج کشیدن ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
شبی که شونههاتو کم دارم
سر روو شونهی خودم میذارم
من حواسم به توئه تا زندهم
تو شب رو بخواب، من بیدارم
اگه برگردی خودت میفهمی
زندگیم زندگیِ سابق نیست
اون که گفته بعد تو میمیره
اگه زنده باشه که عاشق نیست ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
تو سایه ها بمونی
اسیر سایه ها شی
مفهوم زندگی رو از یاد برده باشی !!
تو دنیایِ «دیدی گفتم» ها
تو ؛
قوتِ قلب باش : )...🌱
اگه فردایی باشه من با تو میسازم
بُرد من وقتیه که، به تو میبازم
توی این روزای شوم، شده کل آرزوم
روز آزادی بیاد حبس بشم تو بغلت
بین دستات برسم به اوج پروازم
با لبات فاتحهی هر غمیو میخونم
من به آرامش وحشی چشات مدیونم
یه پناهندهی ترسیدهی تنهام اما
پشت مرز تن تو تا به ابد میمونم ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
ای دریغ از من، که بیخود مثل تو
گم شدم، گم شدم تو ظلمت تن
ای دریغ از تو، که مثل عکس عشق
هنوزم داد میزنی تو آیینهی من
وای، گریهمون هیچ، خندهمون هیچ
باخته و برندهمون هیچ
تنها آغوش تو مونده، غیر از اون هیچ
ای، ای مثل من تک و تنها
دستامو بگیر که عمر رفت
همه چی تویی، زمین و آسمون هیچ ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
سفیدی و چشمات سیاهه سیاه
چشام توی شطرنج تو مات شد
روزی که موهاتو شرابی زدی
یکی دائم الخمر موهات شد
ازت ضربه خوردم هلاکم نکن
چقد پشت پاهاتو محکم زدی
هنوز فکر سرگیجههای توأم
همون لحظههایی که دورم زدی
تو رو تو کدوم کوچه گم کردمو
بیا بیقراریمو سرکوب کن
به سمتم به فکر عقبگرد باش
منِ بخت برگشته رو خوب کن
به دادم برس اعتیادم به تو
ریههامو خاکستری میکنه
کدوم خونه دیوونگی منو
یه شب پیش تو بستری میکنه ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
هر لحظه دارم غرق تر میشم
تو عمق چشمایی که آبی نیست
من مست میشم تو شبِ موهات
با اینکه موهاتم شرابی نیست
تا خوابِ تو چشمامو میگیره
از هرچی بیداری گریزونم
گاهی یه جوری محو تو میشم
که اسممو حتی نمیدونم
تو شرط بستی تا ابد دستات
با دستهای من نمیسازه
یک روز عشقم باورت میشه
یک روز قلبت شرطو میبازه ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
نمیدونم چرا هنوز یاد تو میافتم
که با هر قطرهی اشکت، منم مثل تو آشفتم
نمیدونم چرا منم مثل تو بیتابم
شبایی که تو بیداری، به یاد تو نمیخوابم
انقدَر گفتن که آزادیم، به مرگ ساده تن دادیم
شاید از جرم دیروزه که به این روز افتادیم
منم همرنگ تو میشم سراغ عشقو میگیرم
که با هر قطرهی خونت منم مثل تو میمیرم
پای حرف تو میمونم که امید رو به من دادی
منم همراه تو میشم، به عشق صبح آزادی
سکوتو میشکنی این بار، بفهمن که هنوز هستی
با فریادت نشون میدی، که از هیچی نمیترسی
داره آروم جون میده، نسلی که مرگو فهمیده
نمیدونم چرا اما آزادی بوی خون میده ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
Yeah, I know nobody knows
Where it comes and where it goes
I know it's everybody's sin
You got to lose to know how to win
Dream on, dream on, dream on
Dream yourself a dream come true
Dream until your dream comes true
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
شمالم تا جنوبم عشق
چه خاک و گندمی دارم
صدام یاریم کنه باید
بگم چه مردمی دارم
بگم این حق هیچکس نیست
که با ثروت فقیر باشه
کسی که فرش میبافه
نباید رو حصیر باشه
اگرچه سختی از انسان
یه کوه درد میسازه
ولی از مردم ما درد
داره یک مرد میسازه ...
با پسرا و دخترای پولدار نپرید،
وارث حقیقی زمین؛ ما مستضعفین خواهیم بود
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)