خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 345 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 46 به 60 از 77
    1. Top | #46
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      موفق باشین و با قدرت ادامه بده

    2. Top | #47
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام حالتون خوبه منم مثل شما هستم پشت کنکور بودن و توسری خوردن باعث شده ی ادم ترسو بشم امسالم از افسردگی هیچی نخوندم دقیقا مثل شمام و از استرس زیاد فقط راه میرم شما میگین اجبار و تحقیر با تمام وجودم درک میکنم خوشحال شدم این تایپیک دیدم شاید از شدت تنهایی دیگ دووم نمی اوردم چون هیشکیو نداشتم باهاش دردل کنم ک درک بشم وقتی میگم ناراحتم و غیره همه براحتی هرچی به ذهنشون میاد بهم میگن خودم باعث شدم این روزا خیلی از خودم ناراحت و دلگیرم و بهم ریختم کاش بدنیا نمی اومدم
      حالم یه حالت خنثی‌ست
      نه خوشحالم؛ نه ناراحت.
      حتی نمیتونم توصیفش کنم.
      خنثی ام اما به اندازه تمام دنیا فکرم درگیره..!
      من حالِ این روزامو دوست ندارم

    3. Top | #48
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      http://forum.konkur.in/thread77124.html#post1757413اینم تایپیکی که چندماه پیش زدم و بعد اون بهتر که نشدم هیچ صد برابر بدتر شدم
      حالم یه حالت خنثی‌ست
      نه خوشحالم؛ نه ناراحت.
      حتی نمیتونم توصیفش کنم.
      خنثی ام اما به اندازه تمام دنیا فکرم درگیره..!
      من حالِ این روزامو دوست ندارم

    4. Top | #49
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      انجمن کنکور شده مهدکودک، این با اون دعوا داره و دیگر حواشی

      واقعا انجمن از روزای خوبش خیلی فاصله گرفته
      ویرایش توسط Friedrich : 11 خرداد 1401 در ساعت 14:55

    5. Top | #50
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      کافیه یه تاپیک خوب استارت بخوره
      مثلااقای ارتور زیرو وامثالهم
      پشتش زحمت
      نه تنهافیدبک نمیگیرن بلکه دیده هم نمیشن اونجور که باید
      .
      من قصدتوهین به استارترندارم فقط
      وقتی تعدادصفحات این تاپیک زیادشده
      ی مکان میشه بقیه مطرح کنن خودشونودعواکنن


      .
      وتربخوره بیشتر به وجنات اینجا .
      .
      فقط اینومیدونم یه سری ادم بودن براسرپانگه داشتن اینجا فضا واحوالش خیلی تلاش کردن که اینجااین شد
      .
      حالامقصریکی دوتانیست
      خیلی دیگه دست شستن جمع کردن رفتن...
      .
      ولی قبل اینکه یه نظری بدین خوبوبد
      به مطرح کردنش فک کن کنین
      .
      یاازخصوصی استفاده کنین
      .
      )ولومپن های درصحنه بانظرات صریح وزیبا((=

    6. Top | #51
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط arezooham mord نمایش پست ها
      سلام حالتون خوبه منم مثل شما هستم پشت کنکور بودن و توسری خوردن باعث شده ی ادم ترسو بشم امسالم از افسردگی هیچی نخوندم دقیقا مثل شمام و از استرس زیاد فقط راه میرم شما میگین اجبار و تحقیر با تمام وجودم درک میکنم خوشحال شدم این تایپیک دیدم شاید از شدت تنهایی دیگ دووم نمی اوردم چون هیشکیو نداشتم باهاش دردل کنم ک درک بشم وقتی میگم ناراحتم و غیره همه براحتی هرچی به ذهنشون میاد بهم میگن خودم باعث شدم این روزا خیلی از خودم ناراحت و دلگیرم و بهم ریختم کاش بدنیا نمی اومدم
      سلام عزیز وقتت بخیر پیغام خصوصی تو چک کن واست یه چیزی ارسال کردم ( کامل و جامع ) توضیح دادم حتما ببین
      اگر تمام دنیا هم از تو بدشان بیاید و تو را آدم بدی بدانند، تا وقتی که وجدانت تو را تایید می کند و تو را گناهکار نمی داند،تو بدون دوست نمی مانی.

    7. Top | #52
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام عزیزم چشم الان میبینم
      نقل قول نوشته اصلی توسط Parimah نمایش پست ها
      سلام عزیز وقتت بخیر پیغام خصوصی تو چک کن واست یه چیزی ارسال کردم ( کامل و جامع ) توضیح دادم حتما ببین
      حالم یه حالت خنثی‌ست
      نه خوشحالم؛ نه ناراحت.
      حتی نمیتونم توصیفش کنم.
      خنثی ام اما به اندازه تمام دنیا فکرم درگیره..!
      من حالِ این روزامو دوست ندارم

    8. Top | #53
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط NYC نمایش پست ها
      پشت کنکوریهای عزیزم دور سرتان بگردم من این پیام من ایا باعث ناراحتی شما شد؟ اگه شد بگین که من پاکش کنم
      خدایی خیلی رو داری انقدر ری دی دیگه نمال و همش نزن سیفونو بکش حالام خاموش شو دیگه حوصله پارس کردنتو ندارمااا بای
      خلاصه کلام اینو بگم بهت کسی که میگه وقت من تلف شد و حوصله تو ندارم و دایورت میکنم به کف پاهام و حالمو بهم میزنی و فلان

      همچین شخصی چرا باید پیگیر جوابهای بعدیه شخص مقابلش باشه؟ مگه به چپ و راستت موکول نکردی؟ پس چرا هی ادامه میدی ؟

      مثل بزنم ؟ یه آهو همیشه با پای خودش میره محل شکارچی هاش جلوشون گیاه هارو میخوره و اینقدر جولون میده که تو صدم ثانیه پلنگ یا ببر بهش حمله میکنه خود آهو مقصر بوده چون هی رفت و اومد هی چراغ سبز داد

      فرار میکنه و سرعت آهو بیشتر از شکارچی هاش هست ولی هی برمیگرده به عقب هی تماشا میکنه بهش شکارچی رسیده یا نه و همین باعث میشه اسیر بشه !!

      تو هی میای و میری !! هی میگی واسم مهم نیستی پس چرا چراغ سبز نشون میدی؟ حرفهات ضد و نقیضه عزیزم

      تصمیم راسخ بگیر ! اینطوری هم اعصاب خوردی واسه خودت و دیگران درست نمیشه تو رسالت خودتو با اون پیام دادی ! دیگ پیامهای بعد فقط جاده خاکیه !

      خودت مثل آهو باعثش شدی چون هی رفتی و اومدی
      اگر تمام دنیا هم از تو بدشان بیاید و تو را آدم بدی بدانند، تا وقتی که وجدانت تو را تایید می کند و تو را گناهکار نمی داند،تو بدون دوست نمی مانی.

    9. Top | #54
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      یه پشت کنکوریمیفهمهه روز قبل کنکور چیه و دعا میکنه ای کاش فقط دو روز بیشتر وقت داشتم یه پشت کنکوری میفهمه که وقتی نتایج اومد و میری انتخاب رشته کنی طرف بهت میگه اگه زیست به جا ۶۰ ۷۰ میزدی الان اون رشته که میخواستی قبول میشدی ۳۰ روز وقت داری و بخون حرف این جماعت هم گوش نکن اگه اینا موفق بودن تلاش میکردن زندگی خودشون سر و سامان بدن نه با بچه های کنکوری بحث کنند کسانی که کلی فشار روانی روشون

    10. Top | #55
      کاربر فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      چ اشتباهی کردم پیام دادم این تاپیک اومد بالا
      بابا همو دوست داشته باشید عه
      اصن نباید من هیچی اینجا می‌نوشتم نباید
      نمیدونستم جنبه و احترام و همه چی از این انجمن رفته
      خود را به زندگی سپرده ام.
      فقط شروع به تلاش کرده ام.
      همین.

    11. Top | #56
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط arezooham mord نمایش پست ها
      سلام حالتون خوبه منم مثل شما هستم پشت کنکور بودن و توسری خوردن باعث شده ی ادم ترسو بشم امسالم از افسردگی هیچی نخوندم دقیقا مثل شمام و از استرس زیاد فقط راه میرم شما میگین اجبار و تحقیر با تمام وجودم درک میکنم خوشحال شدم این تایپیک دیدم شاید از شدت تنهایی دیگ دووم نمی اوردم چون هیشکیو نداشتم باهاش دردل کنم ک درک بشم وقتی میگم ناراحتم و غیره همه براحتی هرچی به ذهنشون میاد بهم میگن خودم باعث شدم این روزا خیلی از خودم ناراحت و دلگیرم و بهم ریختم کاش بدنیا نمی اومدم
      این سرزنشای بیش از حدی که خودمون رو میکنیم نمیشه گفت که تقصیر خودمون نیست
      چرا اتفاقا تقصیر خودمونم هست ولی بیشترش به خاطر تموم اون آدم هاییه که بدون اینکه درک محدودی از شریط فوق پر استرس آدم داشته باشن آدمو قضاوت میکنن و هر برچسبی که خودشون دلشون میخواد به آدم میزنن
      اگر ما نتونیم الان اون بخشی که تقصیر خودمون هست رو ببخشیم و یه جورایی خودمونو ببخشیم بعده ها هم شاید نتونیم از اشتباهات دیگران بگذریم و تبدیل بشیم به یکی از همین آدمایی که به دیگران لیبل میزننن
      پس اول از همه خومونو ببخشیمو دست از سرزنش کردن خودمون باید برداریم کاری که خودم تو این سالها خودم خیلی انجامش دادم و قدرت تخریب حرف و تحقیر ها دیگران چند برابر کرد

      جدیدا سعی میکنم خودم اول یکم خودمو ببخشم
      جناب لَجکار

    12. Top | #57
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط YasharUR نمایش پست ها





      مهندس دکتر یا حالا هرچی که عشقته و میخوای بشی
      من تو رو نمیشناسم
      خودمم کنکور نیستم ...مشاوره کنکور هم نمیدم
      یعنی قبولی یا عدم قبولی تو یا این داشمون هیچ تاثیری تو کار من نداره از اینجا باید بفهمی هر حرفی زدم در راستای کمک کردنه ....ولی به یه بابایی که دور بر 22-23 سالشه مینیمم دیگه جای لوس کردن و اینا نیست باید حرفت رو مستقیم بزنی خواه پند گیره خواه ملال
      بقیه اش رو پایین بخون


      این نقل قول بالا رو بخون ....بعد بیا بقیه اش همونی که به این داشمون هم گفتم بیاد بخونه

      گفتی دانش اموز تیزهوشان بودی ....دیگه در این حد ازت انتظار نداشتم که فک کنی من پشت کنکوری ها رو به معتاد تشبیه کردم
      من کسی که با زور و غیر اصولی و صرفا روی یه واژه به نام اراده میخواد یه مشکلی رو حل کنه به معتادی تشبیه کردم که بجای اینکه بره کمپ واسه ترک خودش رو میبنده به تخت که که نره سمت مواد
      و مطمعنا این بابا اگه ترکم کنه بازم برمیگرده سمتش ...اینو امار میگه
      پشت کنکور بودن تو یا هر بابای دیگه بالای دو سال مطمعنا و صد درصد تاثیرات مخربی روی روحیه و جسمت داره
      این به عنوان کسی که به قول nyc دو تا تست بیشتر ریاضی و فیزیک زده نمیگم
      به عنوان کسی میگم که خودم تو شرایط مشابه بودم
      تو یه ایراد اساسی یه دلیل اساسی داری واسه پشت کنکور موندنت ...
      از طرفی این سال های پشت کنکور بودن از نظر ذهنی و روحی و جسمی واست کلی مشکل ایجاد کرده
      چه مشکلاتی ؟؟
      مثلا همین نقل دومی که ازت گرفتم ....بزرگترین درد قضاوت های نابجاست ....آآآه ناتاتاییل ....که این نمودش رو تو نقلی که از من هم گرفتی نشون داد....اینکه همه دشمنتن ...
      اینکه همه حقت رو گرفتن ...اینکه نهایت خار مظلومیت تویی ....اینکه باید بزنم تو دهن همه ای که گفتن نمیشه ....اینکه باید روی همه اوناییکه نذاشتن موفق بشم رو کم کنم

      همه اینا هر کدوم یه گره تو مغزت ایجاد میکنه که نمیگذاره درست فکر کنی ....واقعیت ها رو ببینی و اون ایراد اساسی که باعث عدم موفقیتت شده رو پیدا کنی

      ببین واقعیت جریان اینه ....
      اگه یه مریضی واست پیش نیومده که زمین گیرت کنه و مینمم های لازم رو داشتی ...مثلا کتاب تستات به راه بوده و در کل سطح مالی خانواده متوسط بوده ملت حق دارن قضاوتت کنند .
      و مقصر اصلی و صفر تا صد خودتی
      چون نمیدونم مشکلت چی بوده ولی باید میتونستی اون شرایط رو مدیریت کنی

      خودمو مثال میزنم ....قبلا هم تو انجمن گفتم نمیدونم کجا که لینک بدم مجدد مینویستم برات
      منم دانش اموز تیزهوشان بودم ....در مورد ضریب هوشی و اینا ادعا دارم
      ولی سر یسری مشکلات خانوادگی نتونستم ....پشت کنکور موندن سه چهار سال ....تو این مدت انگشت اشاره ام رو گرفته بودم سمت همه و اونا رو مقصر میدونستم ...زمین و زمان هم هر حرفی توصیه ای میکرد چون مثل الان تو یا این nyc همه رو دیفالت دشمن می دیدم و تو فاز انتقام و باید بزنم تو دهنشون گوش نمیکردم ...حتی حرفای خودم به خودمو ....
      مقصر بودن؟؟ آره
      مشکل اساسی بود؟؟ آره
      ولی تا یه جایی ....از یه جایی به بعد وقتی شرایط دیدی همونه و شرایط ر سنجیدی و متوجه اش شدی
      که مطمعنا باید بعد 1 سال پشت کنکور موندن باید دوهزاریت می افتاد
      مقصر فقط و فقط خودتی
      میری تو یه سیف زون و تو یه منطقه امن که نمیخوای بیای بیرون
      منظور از سنجیدن شرایط چیه
      خانواده ساپورت مالی نمیکنند ؟برو کار کن دختر پسر فرق نداره پول در بیار خیلی عشق پزشکی داری بیا مجدد بخون
      محیط خونه اروم نیست ؟؟ برو کتابخونه از صبح تا شب .. پول دربیار خونه اجاره کن یا هر کوفت و راه حل دیگه ای
      یا شاید اصلا علاقه ات یا تیپ شخصیتیت پزشکی و این خزعبلات نیست صرفا همون هنجار و فشار جامعه و زور دادن به اثبات چیزی که نیستی

      وقتی قبول کردم مقصر خودمم چون بنا به شرایط خودمو تغییر دادم اول شروع کردم حل کردن اون مشکلاتی که در راستای پشت کنکور بودن ایجاد شده بود
      تا زمانی که اونجان چیزی حل نمیشه ....اونقدر فکر و خیال داشتم یه بازی گل یا پوج رو نمیتونستم تمرکز کنم واسه بازی ....اون دست رو وا میکنند میگن دوباره بازی کن ....اونو من دست پرو وا میکردم
      رفتم یه روانشپزشک اس سیتالوپرام نوشت گفت ذهنت رو اروم میکنه ...یه ماه استفاده کردم و اروم کرد ...اروم که شدم اون ایراد اساسی رو پیدا کردم راه حلش هم روال کردم ....یه خونه با پس اندازا گرفتم رفتم 6-7 ماه اونجا
      اخراش اگه کرونا نمیگرفتم رتبه بهتر هم میشد ولی 2 هزار و خورده ای منطقه دو اوردم که با علم به اینکه 3 ماه اخرم پرید راضی ام
      فکره اروم ...خودم مسئولیت همه اتفاقا رو گردن گرفتم و این باعث شد که کنترل دست خودم باشه
      مثل ادم نگاه کردم دیدم اقا من ادم محیط درمانی نیستم....با همین رتبه بدون کنکور رفتم دنبال برنامه نویسی و این صحبتا
      که اگه اشتباه نمیکردم و کنکور ریاضی میدادم الان شرایط بهتر بود ....اشتباه هم بخاطر این بود که من از مهر شروع کردم و واقعا اون تایم وقت بررسی برای پیدا کردن شغل مناسب نبود ....
      تو الان وقتشو داری واسه همه کارایی که من کردم + اینکه ببینی شغل مناسبت چیه (کاری که من نکردم)
      این اصل هایی که بهت گفتم و مثالی که از خودم بهت زدم رو بخون با داستان خودت تطبیق بده
      اصول کار اینه ولی انتخاب با خودته

      میتونی با این جملات قشنگ که اره ملت تو دانشگاه میخونند میشه منم میتونم یا من صرفا اراده میکنم و این یه ماه رو فلان ساعت میخونم و مشت محکمی بر دهان قضاوت کنندگان میزنم فریب بدی ولی تو اصل ماجرا که باید اصولی کار کنی واسه ایجاد تغییر نه با زور هیچ فرقی نمیکنه

      ملت دوسال میخونند به زور فلان درصد ها رو میزنند و هشت شون گرو نه شونه ....کنکور با دانشگاه فرق داره ....سوالات بسیار ریز تر بسیار ترکیبی تر و تستیه ...دانشگاه هم استاد کارتو راه میندازه هم سوالات ملوعه و هم این حجم رقابت نیست...با یه ماه رتبه نمیشه اورد
      اراده هم یه ظرفیتی داره ....وقتی ذهنت مدخوشه (بالا توضیحش رو گفتم) و هیچی رو اصول نیست جواب نمیده ....تو نمیتونی یه ماشین که دست ترمزش تا فیها خالدون بالاست و تو دنده است تو سربالایی هل بدی بالا ...
      حالا هی اراده کن ...هی بگو نه فلانی گفت تو ضعیفی باید حالشو بگیرم
      باید چیکار کنی ...دستی رو بدی پایین دنده رو خلاص کنی نیاز شد از یه نفر کمک بگیری شروع کنی به هل دادن
      دمت گرم
      متنت طولانی بود ولی حوصله کردمو خوندمش
      آدم باید جنبه پذیرش اشتباهشو داشته باشه،زود قضاوت کردم و مشکل از کج فهمی من از کامنت اولت بود
      حرفات جمله به جملش درسته و اتفاقا خودمم خیلی خیلی بیشتر به منطق اعتقاد دارم تا صرفا احساسات زودگذر و به قول خودت انتقام و مشت محکم کوبیدن...
      اتفاقا راه حل روانشناس و روانپزشک رو هم خودم امتحان کردم و الان مدت یکساله ای هم هست که زیر نظرم
      و اینکه سالای اول خودمم به دنبال مقصر میگشتم و همیشه انگشت اتهامم به سمت دیگران بود ولی اخیرا اینو خیلی عمیق فهمیدم که تقصیر کار کسی نیست مگر خودم و خودم و خودم
      اگه دقت کرده باشی تو استارت هم گفتم که نمیخام جو بدم و بگم من تو یه ماه رتبه میشم و ره صد ساله رو یه شبه میرم
      از نظر نظام وظیفه تا آذر فرصت دارم و اتفاقا این که به خودم قبل رفتن به خدمت یکم آرامش بدم و با فکر آزاد بشینم فکر کنم و تو برنامم داشتم خودم
      ولی خب گفتم این 5 سال گذشت این یک ماهم روش،حداقل بعدا نیام بگم ظرفیتا رو برده بودن بالا...سطح بچه ها شاید پایین بود و کاش میخوندم
      در اصل راه بهونه رو میخوام برای خودم بگیرم
      هدف از نوشتن این تاپیک هم این بود کهبگم اگه کسی مثل من وجود داره بدونه که تنها نیست و اگرم که دانش آموزای دهم تا دوازدهمی خوندنش شاید یکم از تجربه های امثال من دوست داشتن استفاده کنن و از همون اول سفت بچسبن به مسیر و به فکر پشت نباشن
      وگرنه حرفات کاملا از منطق میاد و همشونو قبول دارم،کامنتی قبلی هم از سر کج فهمی من بود
      و پوزش


      جناب لَجکار
      ویرایش توسط mehdi_dghn : 11 خرداد 1401 در ساعت 21:31

    13. Top | #58
      کاربر حرفه ای

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mehdi_dghn نمایش پست ها
      سلام
      اگر پشت کنکوری هستی که میدونم خیلی طولانیه این متن ولی شاید به درد تو هم بخوره و شایدم با هم درد باشیم
      اگرم که دانش آموزی یا از الان دارن برای پشت موندن تصمیم میگیری بازم میدونم طولانیه بازم بخونش شیاد به درد تو هم خورد



      آقا به عنوان یه پشت کنکوری قصه من خیلی خیل خیلی طولانیه...



      تا اونجایی که به عنوان یه فارغ التحصیل نظام قدیم داستان من بر میگرده به سال 95 زمانی که امتحانای نهایی سال سوم دبیرستانمون رو با موفقیت نسبی آخرای خرداد 95 تموم کردیم و گفتن بهمون مشاورا و معلما که یه هفته 10 روزی برای خودتون استراحت کنین

      دقیقا این شروع مصیبت من بود چون منی که از اول راهنمایی تو مدرسه تیزهوشان درس خونده بودم و حتی تابستونام استراحت نداشتم این کلمه استراحت خیلی جذاب بود بعد از اون امتحانای جدی نهایی و استرسی که بهمون وارد میکردن که معدل دیپلم سال بعد تو کنکور اثر میذاره(همینایی که الان برا کنکور 1402 به دوازدهمیا میگن!!!)

      خلاصه که جواب امتحانا اومد و منم معدلم شد19/69 دیگه غرور بود که از سرو روم میبارید دیگه فرض کن یکی بهش 7 سال گفته باشن باهوش و تو فامیل و همه جا سیس عقاب گرفته 7 سال بعد معدلشم به نظر خودش بالا باشه و میانگین تراز قلمچیشم 6900 ببین دیگه چه شود واسه یکی مثل من که جنبشو ندارم
      ای خدا لعنت کنه این مدارس تیزهوشانو(با لحن همون حاج آقا بخونین...خدا لعنت کنه این دانشگاه آزادو)

      رتبه زیر 500 منطقه دو رو برای خودم کنار گذاشته بودم و از همون موقع عکس و اسم خودم رو بنرای گوشه و کناره همدان میدیدم
      تابستون رو با کلاسای مختلف گذروندم و بجز کلاس رفتن هیچ درسی نخوندم و در طول سالم تراز یه سقوط وحشیانه به 5500 داشت و تا عید هرکاری کردم بالا نیومد که نیومد

      آقا عید شد و مدرسه گفت بیاین اردو نوروزی
      چشمتون روز بد نبینه 4 تا رفیق ربختیم تو یه کلاس و تو 90 درصد مواقع هرکاری میکردیم بجز درس خوندن از سفارش غذا های مختلف برا نهار تا فیلم دیدن
      هنوزم که هنوزه به خودم میگم اگر همون موقع درس خونده بودم الان حداقل پزشکی پردیس شهر خودمو آورده بودم...مثل خیلی از دوستام که شاید از من پایین تر بودنو و اون مدتو خوندن و قبول شدن...

      بعد از عیدم که حدسش فک نکنم برا اهل دلا خیلی سخت باشه گفتم سال بعد و اگر یه نیمچه درسی میخوندم همونم نخوندم و معدل پیش دانشگاهی شد 17 و رتبه کنکور 11000

      بعد از اون سال 96،97،98،99 و امسال که گذست ینی هزار و چهارصد هر کدوم برای یه کنکور گذشتهبودن و به لطف پیام نور از سربازی فرار کرده بودم

      تا اینکه آذر 1400 جوگیر شدم و مثل تابستون 95(قبل از اولین کنکورم)دیگه خودمو قبول شده میدونستم و داشتم در مورد دانشگاهم که تهران باشه یا بهشتی یا ایران فکر میکردم

      بخوام ریز به ریز توضیح بدم که چی شده تو این سالا خیلی طولانی میشه و از حوصله همه هم خارجه
      فقط اینو بگم در کل این سالا همش درس خوندن رو پاس میدادم به بعدا و تا الانم ادامه پیدا کرده

      ولی خوشبختانه یا متاسفانه بیشتر از این نمیتونه ادامه پیدا کنه بخاطر سربازی...
      و من فقط و فقط یک ماه دارم


      نمیخوام جو بدم و بگم تو این مدت بسیار بسیار کم من پزشکی دولتی یا پردیس قبول میشم
      ولی به عنوان کسی که آب از سرش گذشته میخوام یه بار با تمام وجود امتحان کنم اگر چه تا حالا خیلی زیاد از این تصمیما گرفتم و اجراش به هفته نرسیده

      خلاصه اگه بتونم سر قولم بمونم و انجامش بدم هر رشته ای که قبول شدم میام و اینجا میگم و اگرم موفق نشدم جلو این نفس تنبلم وایسم که به قول بابام سربازی آدمم میکنه و بازم میام اینجا میگم شاید که حداقل یه تلنگری شد برای بقیه

      اینکه چقد حرف دیگران،فامیل،خانواده،بی معرفتی و بیمرامی دوستا تو این چند سال برام سخت بوده که بماند و بعد کنکور در هر صورت همشو سیر تا پیاز میگم که شاید اگه کسی حوصلش گرفت و این داستان حسین کرد شبستری منو بخونه به کارش بیاد



      دیگه بچه های انجمن خودشون ماشالا اوستان ولی برای اونایی که نمیدونن به عنوان یه پیر کنکور بخونین که پشت موندن خیلی سخته خیلیییی

      دمتون گرم اگه تا اینجا خوندی
      فلن
      با این وضع سربازی بری نابودتر میشی ، هر رشته ای اوردی امسال برو اونجا با دیپلم اگه پارتی نداشته باشی فقط باید حمالی کنی و احتمال زیاد دیسک کمر و مشکلات دیگه هم سراغت میاد

    14. Top | #59
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      منم پارسال شدم46هزار...امسال تصمیم خودمو گرفتم باید قبول شم باااااااااااااااااااااااا ااااید نمیشه که قبول نشم زندگیم ****** میره

    15. Top | #60
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      بچه های شروع صفری این همه داستان عجیب قبل ما بوده پس حتما میشه ..یادتون باشه بازی هنوز تموم نشده و میشه ورق رو برگردوند^^کی تعیین میکنه چقدر باید واسه ی رتبه خوند؟
      **بیاین بعد از نتایج اولیه بیایم همین جا و از معجزه ایی که برامون رقم میخوره بگیم و گروهی بشیم به اسم معجزه ی ۳۰ روزه یا همچین چیزی ������������بیخیال حاشیه و فقط بخونیم

    صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 345 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن