هعیی یعنی میشه منم ساله دیگه بیام بگم از پسش بر اومدم؟؟
روزهای تلخ و بدی بودن نمیخوام بهشون فکر کنم
ولی یه چیزی بگم شاید بدرد کسی بخوره
لحظاتی بود که از شدت غمی که توی دلم بود و هجوم مقایسه گری ها و سرکوفت ها و سرکوب ها میخواستم دق کنم . دقققق به معنی واقعی
اما
همهاش گذشت ! واقعا رد شد بچه ها . همه اش گذشت . زمان همه چی رو حل میکنه بنابراین خیلی نگران نباشید . هم خودتون هم پدر و مادرتون کنار میایید با هر اتفاقی که بیوفته .
بعلاوه بعدا میفهمید که خیلی مهم نیست پدر و مادر ناراحت بشن یا ناامید . مهم خودتونید ! شاید خودخواهانه بنظر برسه ولی واقعیته . این مسیر زندگی شماست و غم و شادی شما هم توش اهمیت داره نه هیچ کس دیگه .
موفق باشید همگی
من نتايج امسالم آسمون تا زمین با پارسال فرق می کنه و بهتر شده داخل آزمون های آزمایشی هم کاملاً مشخصه پارسال الکی غیراصولی فقط تلاش داشتم امسال اصولی اومدم بالا
بله حتماً البته قراره برم مسافرت البته در حد یه مقاله فرصت دارم اما چیزی که برای اطرافیان و هم کلاس ها و دوستان عجيبه قبلاً هم برای من عجیب بود اما الان کامل درک می کنم من روش مطالعه و تست زنی اینها تفاوت جزىی داشته و حتی ساعت مطالعه کمتر هم شده اما نتایج خیلی بزرگ تر شده تا این لحظه از تراز ۴۵۰۰ رسیدم به ۷۳۰۰ یه تستی روانشناسی باورهای محدود کننده ضمیر ناخودآگاه از خودم گرفتم بعدش با تمریناتش که جایگزینی باورهای قدرتمند با محدود کننده است چند بار جهش داشتم
اولش ذهنم خیلی مقاومت می کرد اما چون چند تا از رتبه های تک رقمی داخل سایت قلم چی گفته بودند اولش طبیعی است برای ما هم همین طور بود بعد از 10 بار گوش دادن دوره و تمریناتش مقاومت کمتر میشه منم ادامه دادم
۲. تمرین عکس قبل از عمل و بعد از عمل هم داره الان من که دوباره بعد از عمل پر کردم دیدم (یه بار هم بعد از کنکور پرش می کنم) اگه با دست خودم نه نوشته بودم و تاریخ امضا نزده بودم ۱۰۰۰ نفر هم مورد اعتماد بهم می گفتند منم باورم نمی شد که قبلاً این جوری بودم و الان این همه تغییرات مثبت داشتم مخصوصا روحیه خیلی عالی شده
۳.ویس رتبه ۷ کنکور که گذاشتم اونو حتماً گوش بدید یه ویس برانگیخته شدن هم براتون گذاشتم بقیه ویس های مشاور رتبه ۷ می تونيد خودتون از سایتش دانلود کنید بنوسید و تمرینات انجام بدید این جوری ذهنتون خیلی آماده میشه
در نهایت این جمله دوره :برای تغییر نتایج کنکور لازم شخصیت تغییر کنه برای تغییر شخیت لازم عادت ها تون تغییر کنه برای تغییر عادت لازم باورهاتون تغییر کنه برای تغییر باورها تمرینات
سال ۹۵ که کنکور ریاضی دادم، زمان اعلام نتایج اولیه اتفاق خاصی نیافتاد و همون لحظه که توی سیستم رتبهام رو در سهمیه منطقه دو (۴۶۶۵) دیدم، فهمیدم که چه رشته محلهایی رو واسه قبولی میتونم بزنم .
ولی موقع اعلام نتایج نهایی یادمه که همون روز با زمان اعلام نتایج آزمون ورودی مدارس تیزهوشان پایهی هفتم یکی بود و خواهر کوچیکم هم که آزمون رو داده و منتظر نتایج قبولی بود؛ عصر اون روز نتایج تیزهوشان اومد و توی سایت نگاه کردم و دیدم که خواهرم قبول شده و بهش خبر دادم و اونم خوشحال شد . یکمی بعدش رفتم حموم و همونطور با حوله لباسی که اومدم بیرون متوجه شدم نتایج نهایی کنکور هم اومده و با همون وضعیت سایت رو نگاه کردم و مطابق انتظارم دیدم که مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی تبریز رو قبول شدم .
منم یکمی خوشحال شدم، اما نه اونطور که مثلا زاید الوصف باشه! چون یه چیزی ته دلم میگفت که این آخرین کنکورم نیست و بازم قراره به این چرخه برگردم... از سر ناچاری هم مجبور بودم که رشته محل قبولی رو برم . از یه طرف روزانه بود و اون موقع محرومیت و این داستانا رو داشت و از یه طرف هم نمیشد همچنان توو خونه موند !
که در هر صورت روزگار چرخیده و فی الحال یه کنکوریِ تجربی سال ۱۴۰۳ هستم ...!
ببین راستش اگر نهایی وجود نداشت من امسال میتونستم قبول شم و راحت شم ولی نهایی ها گند زد به همه چی توی همین سایت یکسری چیزهایی رو دیدم از بچه های سال ۹۳ و ۹۴ که به معنای واقعی کلمه میتونم بگم با دیدنش از اون روز تا خودالان دارم گریه میکنم و اینکه من ک واقعا رتبه ی خوب میخواستم الان میگم ایا واقعا محاز میشم ؟راستش تصمیم گرفتم دانشگاه ازاد برم و اینکه یک رشته ی مسخره ولی خب میدونی شاید بیشترش بخاطر بستن درب دهن فامیل هست و اینکه مریض هستم به شدت واقعا دیگه توان توی خونه موندن رو ندارم و کنکور دادن رو به همچنین و معلوم نیست راستش چی کار کنم از یکطرف واقعا میگم این همه سال درس خوندم الان..؟
ولی میدونی تا یک مدت خیلی طولانی احتمالا نتونم درس بخونم و یکمی به مغزم استراحت بدم و شاید اصلا همون دانشگاه ازاد رو ادامه بدم نمیدونم واقعا قراره چه اتفاقی بیوفته ولی به هر حال دقیقا حق با توست نهایی از کنکور سخت تر بود من خودم هزارن هزار بار به خودم فوحش میدم ک اولا چرا پارسال دانشگاه نرفتم و مورد بعد اینکه حاضر بودم صد تا عمومی رو توی کنکور ازمون بدم ولی نه نهایی رو.
ولی به طور کلی من پشت کنکور موندن رو به دشمن جونمم پیشنهاد نمیکنم چون میدونم خیلی خیلی سخته روی اعصاب و روان صد درصد تاثیر داره و هر یک روزش به اندازه ی صد روز هست و بسیار بسیار فشار روت هست و خب درصد قبولی هم پایین میاد به طور کلی میگم شاید خودمم دیگ کنکور شرکت نکنم واقعا نمیدونم ولی از طرف دیگ چیزی ک توی ذهنم هست رو دوست دارم و میگم تو واسش این همه سال تلاش کردی و درس خوندی و صبح پا شدی با کلی سختی مدرسه رفتی ک الان جا بزنی ؟یعنی ارزش نداره ؟بازم میگم داره نمیدونم...
راستش منم قبل نهایی ها میگفتم دیگه نهایت 4000 میشم که ولی درکل به زیر 1000 فکر میکردم اما حالا دقیقا منم دارم میگم ایا اصلا مجاز میشم؟
دروغ نگم واقعا برای نهایی ها نخوندم ، در اون حد بودم که بتونم نهایی ها رو 20 بشم . اما سر امتحان دینی ...
بعد امتحان دینی فقط گریه میکردم و میگفتم چرا ، چطور تونستن اینجوری سوال بدن !
برای بقیه ها امیدم کلا از بین رفت ، میخوندم ولی با استرس ، سر امتحان هر سوالیو حل میکردم با خودم میگفتم سوال بعدی سخته؟ نکنه نتونم حلش کنم و ...
تو هر درس حساب کردم 2 نمره فقط بیدقتی دارم از استرس . امتحانای اخرم که دیگه وضع روحیم انقدر خراب شد فقط میگفتم دیگه برام مهم نیست ، همینکه بالای 12 بشم بسه فقط میخوام تموم بشه ، بعدشم حساب کردم دیدم تو بهترین حالت اگه درست تصحیح کنن معدلم 17 میشه، دیکه حالم بشدت بد شد و کلا از این کنکور گذشتم . هدفمم نشستم درست انتخاب کردم ، حالا که فهمیدم چقدر بلا میتونه سرمون بیاد حس میکنم قوی تر شدم و استانه تحملم بالا رفته ، یه چیزی ته دلم میگه سال بعد نتیجه زجرامو میبینم :/
خداییش امسال خیلییییی داغون بود ، از استرسایی که بچه ها تو مدرسه میدادن و از وضع درس دادن معلما و از هر روز امتحان گرفتناشون تا عوض شدن کنکور و ...
هوففففففف منمیدونم چیبگم
5 ماه و 5 روز برای 5 سال و 5 ماه
Mon 22 1 2024
˙ᵕ˙
خب بیام تعریف کنم دای
البته بدون شیرینی و سوغات شهرمون که موند سال بعد
من بعد اینکه از کنکور برگشتم پشتیبان سگ اخلاق و بازاریاب زنگ زد که برو درصدات رو تو سایت کانون وارد کن 5 بار زنگ زد اونقد زر زد تا منم گفتم برم وارد کنم
بعد اینکه درصدامو وارد کردم (دفعه اول شانسی همشو گزینه 1 زدم بعد گفتم من که وقتمو تلف میکنم حداقل درستشو وارد کنم) بعد چن روز که کلید سنجش اومد رفتم چک کنم دیدم از 30 تا زیست که جواب دادم 26 تاش غلطه تصور کنین من که رسیدم خونه گفتم زیستش از همه بهتر بوود بعد 26 تا غلط؟ بقیه پس چی؟؟؟
بقیشو چک نکردم دای
ینی تا روز اومدن کارنامه درصدی جهنم بود برام که اون همه کلاس و کتاب بشه منفی 10 ؟
خلاصه شب اعلام نتایج تو گروه دوستا دعواا و جنگ بود که اومد؟ نیومد / کی میاد ؟ و ....
منم بیخیال
صب بابام میرفت اداره منم بیدار شدم چک کنم دیدم ای وای اومده
یهو باز کردم دیدم منفی ندارم
هیچی دای
با جیغ و داد و ... میگفتم که منفی ندارم منفی ندارم
هرچند تلخ بود ولی خوشحال بودم منفی ندارم
اعلام نتایج کلی هم جمعه بود همه خواب بودیم یهو گوشی زنگ زد
یکی از فامیلا بود
که میگفت کارنامه اومده رتبتو بگو
منم پوکر طور رفتم کارنامه مو دیدم
یذره گریه کردم ...
یذره هم خندیدم از اونایی که خنده تلخ من از گریه غم انگیزتره
ولی فرداش یادم رفت دیگه
و پ . اها این یادم رفت بعد اینکه حساب کردم زیست شد منفی از مامان بابام میپرسیدم ممکنه پاسخبرگ اشتباه تصحیح بشه؟ که یوقت منفی دیدم حداقل بگم اشتباه تصحیح شده
ویرایش توسط Iruka : 30 شهریور 1402 در ساعت 12:48
یکی لایک کرده
من اصلا یادم نبود همچین چیزی نوشتم
اعلام نتایج پارسال و سالهای قبلشم اصلا یادم نمیاد
اینقدر اتفاقات تازه هر روز میوفته دیگه مغز جا نداره برای گذشته ها
بخصوص که خاطراتش خوبم نباشن
دوباره میرسم به حرف پارسالم : همه اش میگذره . همه اش .
ایشالا خاطرات امسالو بیام بنویسم بعدا
سلام
401 بود رشته ریاضی
خب از اونجایی که من از سال یازدهم شروع کردم به خوندن با ساعت مطالعه زیاد، دوازدهم واقعا کم آورده بودم و فقط میخواستم کنکور رو زودتر بدم و رهاشم، از سالن کنکور اومدم بیرون با اینکه کنکور رو بد داده بودم ولی حس آزادی میکردم و خوشحال بودم
نتایج حدود یک و نیم شب اومد و رتبه رو دیدم زدم تو سرم و خوانده تبریک گفتن و گفتن خوبه ولی توقعم خیلی بهتر بود ام خب اومدم دانشگاه و باتغییر رشته رتبه ام رو درست کردم به نوعی
.
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 3 مهمان)