روزگار همگی به خیر دوستان.هر ساله از یک ماه بعد از شروع تابستون موج یه سوال شروع میشه! از الان...آره یا نه؟! میشه یا نه؟! و این روند تا یک ماه قبل از کنکور و حتی نزدیک تر ادامه پیدا میکنه.وقتی میخوایم در این زمینه دنبال نمونه ها بگردیم،باید کلی دست و پا بزنیم و اونا رو از زیر خاک بیرون بکشیم و بعدش بگیم آخییییش!پس نمونش هست و خیلیا بعد از اون باز به راه خودشون(وقت تلف کردن) تا نوبت بعدی پرسیدن این سوال ادامه میدن! میدونید چرا این نمونه ها خیلی کم هستن؟! چون کمتر کسی هست که از قدرتای مغزش به شکل درست استفاده کنه.چون کمتر کسی هست که وقتی یک بار شنید که آره میشه بسم الله بگه و با یه یا علی محکم شروع کنه.خیلیا تازه بعد از شنیدن آره میشه موج دوم استراحتشون رو شروع میکنن!چیزی که دقیقا برعکسش باید انجام بشه!
حالا این همه نوشتم که چی بشه؟!
عنوان تاپیک رو یه بار دیگه بخونید : نمونه شروع موفق از دی ماه!
من از امروز شروع کردم! به تاریخ دوشنبه 15/10/99
پشت کنکوری تجربی ام و با یه رتبه ی بد! +رتبت چند شده پارسال؟! -بد!خیلی بد! +حالا حدودی بگو حداقل که ما بدونیم با چه پایه ای پشت موندی! -باشه رفیق حدوی میگم.وقتی یکی بهت میگه رتبم بد شده...خیلی بد شده...تو چه رتبه ای تو ذهنت متصور میشی؟! من از اونم بدترم!!! دیگه حدود بهتر از این؟! با توجه به همون رتبه هم پایم خیلی ضعیفه!
از امروز تا خود روز کنکور هم هر شب بعد از پایان مطالعم گزارش کارم رو داخل همین تاپیک مینوسم که به صورت مستند و به یادگار برای خودم و بقیه ی کنکوری ها سال های بعد بمونه!
خدایا چنان کن سرانجام کار/ تو خوشنود باشی و ما رستگار
پ.ن: همینجا بگم دوستان...برنامم خیلی متفاوته و احتمالا 99درصد شما ها وقتی گزارش کار منو ببنید بگید برنامت اشتباهه و اینا!پیشاپیش میگم که دوستان برنامم متفاوته ولی تا تهش رو چیدم!مشکلی نیست!میخوام راهم رو ادامه بدم! مرسی ازتون!
پ.ن: این تاپیک از 15 دی ماه 99 تا خود کنکور هر شب ویرایش میشه و گزارش اون شبم رو به بهش اضافه میکنم!
بسم الله
اولین گزارش
#گزارش_شماره_1
تاریخ : دوشنبه 15/10/99
ادیت به تاریخ 19/10/99 :
+وایسا وایسا ببینم! چیشد الان؟! -چی چیشد؟! +همین گزارش کارات که هر شب مینوشتی دیگه! جا زدی نه؟! میخوای فرار کنی آثار جرمو پاک کنی؟! - بسه بسه وایسا تند نرو
یکم دندون رو جیگر میذاشتی خودم داشتم مینوشتم که توضیح بدم! من جا بزنم؟! نه عزیز من جا نمیزنم جا میذارم
و اون تکه آخرش!!!!!!! آثار جرم؟! فرار؟! رفیق فک کنم بد گرفتی قضیه رو! اولا که من هرگز این تاپیکو پاک نمیکنم!دوما باید بهت بگم که من تو کنکور موفق شدم! +چیییییی؟! چی میگی داداش امروز که تاااازه 19 دی ماهه کو تا کنکور کو تا اعلام نتایج!!! توهم زدی؟! -اوهوم.شاید! به نظرم من همون روز 15 دی ماه که استارتو زدم موفق شدم.موفق از نظر من اونی هست که تلاش میکنه و من مطمئنم هیچ تلاشی بی نتیجه نیست.دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره! ایشالا به اون موفقتیه که منظور تو هم هست میرسم! خدا هست! +عجب! خوشمان آمد! - فدایی داری .gif)
و اما میخواستم این تغییری که میخواستم بگم و تو هم دربارش پرسیدی رو توضیح بدم.
من از دوشنبه 15 دی ماه تا پنج شنبه 18 دی ماه هر شب گزارش میدادم.یه چند دلیل میخوام رویه رو تغییر بدم و #هفتگی گزارشامو بنویسم. +عه چرا؟! -دو دقیقه دندون رو جیگر بذار! یکی از دلیلا اینه که میخوام هر شب نیام داخل هزارتوی فضای مجازی! واقعا برگشتنمون از مجازی با خداست :/ وقتمو میگیره و مشغولم میکنه.برا همین از همین امشب که جمعست تا آخرین جمعه که میشه روز کنکور هر جمعه شب میام و یه گزارش کلی از کل اون هفتم مینویسم. و اما دلیل دومم این بود که دلیل اول خیلی برام مهم بود!
مدل گزارش دادنو هم یکم متفاوت تر خواهم نوشت و همچین یکم خودمونی میشه!
پس بریم که اولین گزارش هفتگی رو ببینیم : (این #گزارش_شماره_1 روزانه رو پاک نمیکنم به یادگار بمونه اسمش :/ )
بسم الله
#گزارش_شماره_1 از دوشنبه 15/10/99 الی جمعه 19/10/99
خببببب!به سلامتی و به لطف خدا این هفته دیگه از وسطاش استارتو زدم.یه چیزیو دقت کردین؟! از شنبه شروع نکردم
یعنی منتظر شنبه ی موعود که هیچ وقت نمیرسه نموندم
خب این درس اول.حالا چیا خوندم این 5 روز؟! کل زیست شناسی دهم رو از روی کتاب درسی خوندم به همراه درسنامه های مختصری که داخل قسمت پاسخ تشریحی کتاب جامع خیلی سبز هست و تست های غیر ترکیبیشون رو به جز آزمونای انتهای فصل زدم!
خب خب خب.این بار به تاریخ 26/10/99 اومدم سایت ولی برا گزارش هفتگی اومدم؟! نچ.gif)
.gif)
.gif)
چرا نه حالا؟!
این هفته خووووب به مفهوم یه شعر پی بردم...اونجا که عطار میگه :
ای مرد رونده مــــرد بـــیچاره مبـاش/ از خـویش مشو برون و آواره مباش/در باطن خویش کن سفر چون مردان اهـــل نظری، تو اهل نظــاره مبـاش/گر مردرهی راه نهــــــان بایـــد رفت /صـد بادیه را به یک زمان باید رفت/گر می خواهی که راهت انجــــام دهد منزل همــه در درون جـان باید رفت/گر مردرهی میان خـون بــایــــد رفت /از پــای فتــاده ســرنـگون بایـد رفت/
تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس/ خـود راه بگویدت که چـون باید رفت
مخصوصا دو بیت آخرش خیلی خفنه.میگه آقاااا...خااااانم...عزیز من....تو فقط شروع کن.برو تو مسیر.تو خود مسیر متوجه میشی که باید چیگاراکنی.
واقعا گل فرمایش کرده...گل .gif)
حالا این همه مقدمه چینی کردم که چی بگم؟!
من حتی با همین شروع کوتاه مدتم داخل خیلی چیزا تغییرات ایجاد کردم.از برنامه تا مدل و ساعت درس خوندن و ...
مدل برنامم رو که دیگه نگم براتون...کلا یه چیز دیگه شد!
چند تا پروژه برا خودم تدارک دیدم داخل برنامم!.gif)
WOW
پس نتیجه اخلاقی : تو فقط شروع کن خودت میفهمی باید چیکارا کنی!
حالا من به جای جمعه ها در پایان هر پروژه ای که برای خودم تعریف کردم گزارش میدم!
هر پروژه ای که تعریف کردم احتمالا یه چیزی حدود 1 ماه وقت ببره! البته پروژه اول یکم از بقیه بیشتر...
پس فعلا تا پایان پروژه ی 1. بد قولم خودتونید .gif)
.gif)
فقط در همین حد بگم که به جاهای خوبی رسیدم داخل همین 10 یازده روز! وای و افسوس به حال اونایی که شروع نمیکنن!پاشو رفیق به خدا زشته تلاش نمیکنی!