خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 14 نخستنخست 12312 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 203
    1. Top | #16
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من تنها راهی که باعث میشه خودمو موجه کنم که بشینم و فرار نکنم مرور گذشته است...تا میام پاشم یاد پارسال و رتبه ای که تو کنکور آوردم میفتم و یادم میاد دیگه حق ندارم برای دومین بار پشت کنکور بمونم چون باهام اتمام حجت شده...
      یکیم قانون ۵ دقیقه اس...۵ دقیقه خودتو موجه کن کاری رو انجام بدی تو ۹۰ درصد مواقع بعد اون ۵ دقیقه برات عادی میشه و دیگه از کاری که انجام میدی فرار نمیکنی...فقط استارتش سخته...استارت که میزنی دیگه حل میشه...
      ضمن اینکه هرچقدررر نخونی بدتره...من ۸۰ درصد روزای پارسالم اینجوری بود که خیلی آرمانگرا بودم اگه یکم دیر شروع میکردم دیگه کل اون روزو هدر میدادم میگفتم یا باید حتما بالای ۸ ساعت بخونم یا اصن دیگه خوندن فایده نداره...امسالم اوایل سال اینجوری شدم اما بعد خودمو جمع کردم و گفتم مثلا ۵ ساعت خوندن بهتر از نخوندنه...
      و ضمن اینکه خیلی اوقات آدما میگن باید انگیزه ایجاد کنیم تا بخونیم ولی خودم تجربه کردم که خیلییی وقتا اول باید شروع کنی تا انگیزه بگیری و پیشرفت کنی...یعنی درست مثل یه رابطه دو طرفه است و هر دو رو هم تاثیر دارن...

    2. Top | #17
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط josef76 نمایش پست ها
      چرا فکر میکنی یه سال از عمرت رو تباه کردی؟؟؟ تو یه سال راه هایی رو تجربه کردی که نمیشه باهاشون تو کنکور موفق شد همین یکسال تجربه ت بیشتره
      میخوای بری بیرون؟؟ مشکلت فقط بیرونه؟؟؟ باشه برو خیلی هم خوبه فقط موقع رفتن کتاب رو هم با خودت ببر ببر بشین تو باغچه یکم درس بخون یکم تو اشپزخونه اون کرمه ازت بپره بعد برگرد اتاق امتحان کن ببین جچوری میشی اگه جواب نداد
      برو بیرون ولی زود برگرد در حد یه دوری بزنی تو آشپزخونه و در یخچلی باز کنی ببینی چی به چیه کم کم ترکش میکنی
      داداش فعلا که سه ساله این کرمم نپریده که هیچ تبدیل به مار شده فقط کنم راهش کتکه
      آغوشم بااازه ،مثا دهن مردم .

    3. Top | #18
      کاربر انجمن

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      یعنی مشاوره منظورش این بوده که باهوشی؟؟بابا ایولشوخی کردم ...منم اینو شنیده بودم که ذهن بعضیا روی یه چیز نمیتونه فوکوس کنه چون براش کمه.اما نمیخوام با گفتن اینکه مشکل از باهوشی و ... هست هندونه زیر بغل خودم بزارم چون تا الان همین بهم ضربه زده ...یکی هم نیس راه سخت کوش بودن رو یاد بده بهمون
      منظورش نمیدونم ولی کلی داشت میگفت، روش سخت کوشی به نظرم زندانی شدن تو اتاققو خر خونی،اگه دیدی میخوایی فرار کنی برو تو آینه با خودت حرف بزنم یا روی در اتافت یه چیزی بنویس که با دیدنش پشیمون پشی از فرار کردنت یا از پنجره به بیرون یه نگاه بنداز ذهنت باز بشه راه کار های مختلفی انجام بده تا ببینی با کدوم میتونی جلو خودتو بگیری

    4. Top | #19
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Marshmello نمایش پست ها
      موقع تست زدن (به جز زیست)به موسیقی گوش کن شاید تمرکزت بهتر شد(من خودم سر ریاضی فیزیک آهنگ میزاشتم)
      موسیقی؟؟؟ داداش من تا رپ و راک و هیپ هاپ گوش نکنم حتی در این حد کم هم پای درس نمیموندم....اوضاع عجیب شده برام گاهی دو اهنگ مختلف گوش میدادم و کتاب هم میخوندم اونموقع یه کمی ارومم میگرفت
      آغوشم بااازه ،مثا دهن مردم .

    5. Top | #20
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      درد و ترس از درد دوتا انگیزه مهم هستن .
      گاهی وقتا واقعا باید بترسیم از اینکه اگه درس نخونیم چه اتفاقایی میفتن :/

    6. Top | #21
      کاربر انجمن

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      موسیقی؟؟؟ داداش من تا رپ و راک و هیپ هاپ گوش نکنم حتی در این حد کم هم پای درس نمیموندم....اوضاع عجیب شده برام گاهی دو اهنگ مختلف گوش میدادم و کتاب هم میخوندم اونموقع یه کمی ارومم میگرفت
      ای بابا اصلا چند وقت درس کنار بزار تا خودت حسرت درس و بکشی با عشق بری درس بخونی،

    7. Top | #22
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      سلام من امسال اولین کنکورم بود البته یکسال جهشی خونده بودم و بخاطر کم کاری و بر عرضگی خودم گند زدم بهش...رتبه امسالم حدود 3500 اومدمشکل من اینه تحمل پشت سر هم درس خوندن رو ندارم و به هر بهانه ای میزنم بیرون از اتاق یا میرم سراغ گوشی و ....حتی چند وقت خودمو به میز بستم اما کارساز نبود و انگار کرمک داشتم و فقط فکر پیچوندن.چند وقت هم در اتاقو قفل کردم کلیدو انداختم دور اما نزدیک بود درو بشکونم برم بیرون (در این حد اوضاع خرابه)لطفا یه راهکار عملی به من معرفی کنید هر چی باشه قدردانم ازتون فقط بگینمن یه سال عمرمو تبااااه کردم دیگه نمیخوام....

      منم کمالگرا ام اونم از نوع بدش...مثلا در خودکارم گم شه تا پیداش نکنم ترک تحصیلم...تیپ شخصیتم هم intj هستش که یکمی هم باعث وسواسی بودنم شده...کاش راه کار هایی واسه هر تیپ شخصیتی بود
      آغوشم بااازه ،مثا دهن مردم .

    8. Top | #23
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      داداش بهترین کار گوش کردن آهنگه،ببین من خودم الان از وقتی المپیاد داشتم تا الان همه درسامو با آهنگ(نه موسیقی)خوندم،شما رو نمیگم همه درسارو اینکار بکن ولی بعضی درسا بکنی خوبه

    9. Top | #24
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من تو مدرسه خیلیییی درس خون بودم(سخت کوش بودم یعنی...باهوش نبودم) یعنی روش خوندنم برای مدرسه و تشریحی خوانی خیلییی جوابگو بود و نمراتم همیشه بالا بود اما تو کنکور کاملا برعکس عمل کردم همه برگاشون ریخت از نتیجه ام
      یعنی کلا تو تست زدن کند عمل میکنم چون مثلا تو برای مدرسه میدونی باید تا چه حد مطالعه کنی و چقدر درس خوندن جوابگوئه اما کنکور عملا بی در و پیکره اینکه تو مباحث کتابو بخون همش حرفه و متاسفانه معلوم نیست گستردگیش چقدره و هرسال مدلش تغییر میکنه امسالم از شانس ما بدترین سال بود واقعا...و هرچقدر برای کنکور بخونی بازهم کمه...یکی از دلایلی که سال گذشته منو هم از درس مینداخت همین قضیه بود چون من برای حل سوال و پیدا کردن ایده سوال تو زمان زیر ۱ دقیقه واقعا کندم(عمومی ها و زیست مشکل خاصی نیست اما سه درس دیگه تخصصی واقعا اذیت میکنن)و این هم باعث میشد هی درسها رو پشت گوش بندازم...گفتم شاید این مشکل شما هم باشه...

    10. Top | #25
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      شاید باورش سخت باشه اما مدتیه که هیچی نمیترسونتم...وقتی میام خودمو قانع کنم که اگه نخونم فلان بیسار میشه،اون بخش به اصطلاح روشنفکر ذهنم میاد میگه، خوب که چی ؟اصن زندگی معنیش چیه ؟ چرا خودمو ناراحت کنم واسه هر چی ؟ ایا مگه اخر زندگی تباه نیست ...خیلی بی تفاوت شدم ..یادمه موقع کنکور خواهرم وقتی سال اول قبول نشد جوری گریه میکرد من پشمام ریخته بود اما موقع نتایج خودم یه حس راحتی ترسناکی داشتم اصولا باید یه اعصاب خوردی میداشتم.ولی....اولش یه کم عذاب وجدان داشتم اما الان کمرنگ شده...چه کار کنم یه شوک خیلی جدی بهم وارد شه
      آغوشم بااازه ،مثا دهن مردم .

    11. Top | #26
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      منم کمالگرا ام اونم از نوع بدش...مثلا در خودکارم گم شه تا پیداش نکنم ترک تحصیلم...تیپ شخصیتم هم intj هستش که یکمی هم باعث وسواسی بودنم شده...کاش راه کار هایی واسه هر تیپ شخصیتی بود
      من تو هر دوره سنی یه وسواس جدید میگیریم مثلا بچگی هام وسواس قرینه داشتم و هر چند وقت یه بار وسواسم تغییر کرده و واسه هرکی هم تعریف میکنم تعجب میکنه.مثلا چند وقته وسواسم اینه که هر چیزی که جهتش به سمت جنوب غربه یعنی هم سمت پایینه و هم سمت چپ باید تغییر جهت بده یعنی خودم اگه بتونم باید جهت قرارگیریشو عوض کنم و به شمال شرق تغییرش بدم کلا واسم بالا و راست جهت ایده اله.

    12. Top | #27
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      شاید باورش سخت باشه اما مدتیه که هیچی نمیترسونتم...وقتی میام خودمو قانع کنم که اگه نخونم فلان بیسار میشه،اون بخش به اصطلاح روشنفکر ذهنم میاد میگه، خوب که چی ؟اصن زندگی معنیش چیه ؟ چرا خودمو ناراحت کنم واسه هر چی ؟ ایا مگه اخر زندگی تباه نیست ...خیلی بی تفاوت شدم ..یادمه موقع کنکور خواهرم وقتی سال اول قبول نشد جوری گریه میکرد من پشمام ریخته بود اما موقع نتایج خودم یه حس راحتی ترسناکی داشتم اصولا باید یه اعصاب خوردی میداشتم.ولی....اولش یه کم عذاب وجدان داشتم اما الان کمرنگ شده...چه کار کنم یه شوک خیلی جدی بهم وارد شه
      خودتون از قبلش آمادگی پشت کنکور موندن و این نتیجه رو نداشتین؟!
      چون من از حدود دو،سه هفته قبل کنکور دیگه تصمیمم برای پشت کنکور موندن قطعی شد و برای همین امتحانی رفتم سر جلسه و حدود نیم ساعت زودتر از زمان قانونی هم بلند شدم برا همین حدس میزدم نتیجه چی میاد و زیاد برام مهم نبود چون هدفم امسال نبود

    13. Top | #28
      کاربر انجمن

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      شاید باورش سخت باشه اما مدتیه که هیچی نمیترسونتم...وقتی میام خودمو قانع کنم که اگه نخونم فلان بیسار میشه،اون بخش به اصطلاح روشنفکر ذهنم میاد میگه، خوب که چی ؟اصن زندگی معنیش چیه ؟ چرا خودمو ناراحت کنم واسه هر چی ؟ ایا مگه اخر زندگی تباه نیست ...خیلی بی تفاوت شدم ..یادمه موقع کنکور خواهرم وقتی سال اول قبول نشد جوری گریه میکرد من پشمام ریخته بود اما موقع نتایج خودم یه حس راحتی ترسناکی داشتم اصولا باید یه اعصاب خوردی میداشتم.ولی....اولش یه کم عذاب وجدان داشتم اما الان کمرنگ شده...چه کار کنم یه شوک خیلی جدی بهم وارد شه
      اگه هدف داشته باشی هر کاری میکنی بهش برس در غیر این صورت بهونه میاری تا از درس خوندن فرار کنی

    14. Top | #29
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      شاید باورش سخت باشه اما مدتیه که هیچی نمیترسونتم...وقتی میام خودمو قانع کنم که اگه نخونم فلان بیسار میشه،اون بخش به اصطلاح روشنفکر ذهنم میاد میگه، خوب که چی ؟اصن زندگی معنیش چیه ؟ چرا خودمو ناراحت کنم واسه هر چی ؟ ایا مگه اخر زندگی تباه نیست ...خیلی بی تفاوت شدم ..یادمه موقع کنکور خواهرم وقتی سال اول قبول نشد جوری گریه میکرد من پشمام ریخته بود اما موقع نتایج خودم یه حس راحتی ترسناکی داشتم اصولا باید یه اعصاب خوردی میداشتم.ولی....اولش یه کم عذاب وجدان داشتم اما الان کمرنگ شده...چه کار کنم یه شوک خیلی جدی بهم وارد شه
      داداش کتاب غیر درسی هم وقت کردی بخون،برو کنار شوینه و چایی بگیر دستت بخون،اینقدر حال میده ،خودش باعث میشه زمان بیشتری سر درس بمونی برای مشکل بی هدف شدن و فلسفی باف شدنت هم کتاب نبرد من رو بخون،خیلی خوبه(البته باید به سیاست علاقه داشته باشی)
      راستی آهنگ هم میخوای گوش بدی،پدر و مادر دار گوش بده(منظورم اصیله)تمرکزت رو بیشتر میکنه

    15. Top | #30
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط -Shirin- نمایش پست ها
      من تو هر دوره سنی یه وسواس جدید میگیریم مثلا بچگی هام وسواس قرینه داشتم و هر چند وقت یه بار وسواسم تغییر کرده و واسه هرکی هم تعریف میکنم تعجب میکنه.مثلا چند وقته وسواسم اینه که هر چیزی که جهتش به سمت جنوب غربه یعنی هم سمت پایینه و هم سمت چپ باید تغییر جهت بده یعنی خودم اگه بتونم باید جهت قرارگیریشو عوض کنم و به شمال شرق تغییرش بدم کلا واسم بالا و راست جهت ایده اله.
      منم مثل تو بودم اما خدارو شکر با کمک دکتر هلاکویی درمانش کردم....یه پیشنهاد دارم برات یه مدت اتاقت رو در بینظم ترین حالت ممکن بچین .اون حالتی که اذیتت میکنه رو بچین و خودت هم بینظرم و کج و کوله شو و همه چیزو شلخته تو اتاق بنداز بعد از حدود یکماه خیلی نرمال تر میشی....البته بهتره این دوره رو بزاری واسه بعد کنکور
      آغوشم بااازه ،مثا دهن مردم .

    صفحه 2 از 14 نخستنخست 12312 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن