سلام به همگی
از اونجایی که اکثرا اینجا احساس منفی مینویسن این تاپیک رو زدم که کارای خوبمون رو اینجا بنویسیم خیلی به ادم انرژی میده
سلام به همگی
از اونجایی که اکثرا اینجا احساس منفی مینویسن این تاپیک رو زدم که کارای خوبمون رو اینجا بنویسیم خیلی به ادم انرژی میده
مرسی بابت تایپک♡
از ساعت ۴ بیدار شدم رفتم کنار پنجره نور ماه حیاطمون خیلی قشنگ کرده بود وایسادم یه مدتی تو آرامش و سکوت شب بهش نگاه کردم حالم خوب کرد
چند تا پست تو انجمن گذاشتم.
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه میرفت. تکهیِ اول راه را با یووانا آمده بود.
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی میکرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود.
بعد از باغِ آنها بنایِ دیگری نبود، خانهشان انتهای دنیا مینمود.
کتابِ دنیایِ سوفی
نوشتهی یوستین گردر
ترجمهی حسن کامشاد
چقد قشنگههه این تایپک همون اول عنوانشو دیدم پر شدم از انرژی مثبت منم شاید از این بعد پست هایی اینجا بزارم مرسی از استارتر عزیز
ما نبینیم کسی را که نبیند ما را
مرده دانیم کسی را که نبیند ما را
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)