وای که چقدر خاطره هاتون منو برد به دوران مدرسم خاطرات من عمدتا توی سال هشتممم خلاصه میشه اونم بخاطر همکلاسیام وگر ن خودم اونچنان جراتشو نداشتم اونسال ی گروه ۵ نفره بودیم هممونم درسخون بودیم خدایی برا امتحانا برگه ذخیره میزاشتیم زیر برگه اصلی هرسوالیو که میخاستیم مینوشتیم میزاشتیم ته دسته صندلی جلوییمون تونم جوابو مینوشت برگرو پس میداد..البته من یکم خشن اینکارو میکردم بعد نوشتن جواب سریع برگرو پرت میکردم عقب من ی مشکلی که داشتم سر امتحانام باید صددرصد تمرکز میکردم مخصوصا از سال دهم به بعد بعدش همیشه جام چسبیده به تخته و جلو کلاس بود اینجوری اصن ن تقلب میگرفتم نه میدادم...