مشکل من چیست دوستان؟بنظر شما چیکار کنم؟

[pezeshkitehran]

سلام دوستان گلم درود بر همگی

من متاسفانه با اون همه استعداد و زرنگی که دوران مدرسه داشتم و تو گرافیک ،کامپیوتر، و هرچه بگی ونگی، حداقل یه هنری داشتم که دوستای همسنم اونموقع نداشتند. احساس میکنم روزبه روز نابودتر و به سمتی پوچ گرایی سوق پیدا میکنم...

همیشه توی دوران مدرسه علی الخصوص ابتدایی و راهنمایی جزو نفرات اول مدرسه بودم ولی توی دبیرستان احساس میکردم معلما بهم توجه نمیکنند چون وارد یه مدرسه شده بودم که دانش آموزاش پدراشون آقازاده و بیشتر اونا به چشم میومدند که باعث شد اعتماد به نفسمو از دست بدم ولی بازم جزو نفرات خوب مدرسه بودم .البته همیشه ترم یک معدل تاپ میاوردم و ترم دو افت میکردم و از طرف خانوادمم با اونکه تقریبا سواد دارند نظارتی صورت نمیگرفت...خلاصه

97 اولین کنکور بنده بود و هیچی درس نخوندم حتی امتحانات مدرسه هم یکی دوتاشونو به زور تو شهریور پاس کردم خلاصه هیچی نخوندم و داشتم فیلم بازی میکردم و سر خودم کلاه میذاشتم و تو جو کنکور نبودم و وارد حاشیه های موبایل و فضای مجازی شده بودم .سال 98 که میشد دومین کنکور بنده باز اسیر حاشیه های الکی شده بودم و متاسفانه از عید به بعد یک کلمه هم نخوندم و سر جلسه کنکور کلا پاسخنامه رو سفید سفید تحویل دادم .و این شد سرنوشت دو سال بنده

برای کنکور 99 هم نظامم رو به جدید تغیر دادم چون اولا حالم از کتابای نظام قدیم بهم میخورد دوما هم کنکور 98 خیلی ظلم شد به قدیما پس تصمیم گرفتم نظام جدید رو بدم.
من توی سال 97و98هیچ وقت سابقه نداشت دو هفته پشت سرهم روزی 10 ساعت بخونم ولی امسال بیست روز پشت سرهم روزی میانگین 10 ساعت درس خوندم ولی بعد این 20 روز باز یه حس اومد ناامیدی و افسردگی اومد توی قلبم و باعـث شده تا امروز 2دی ماه هیچی نخونم .پس قاعدتا برنامه نیم سال اول کانون رو عقب افتاده ام و نمیشه به آسانی هم جبرانش کرد من توی ذهن خودم چند پلان دارم که بنظر شما کدومو انجام بدم؟...

1_توی 100 روز بیام درسارو تموم کنم و بقیه مدت باقی مانده رو با کانون هماهنگ بشم بعد این 100 روز که شاید بیفته اردیبهشت ماه تا با کانون یکی شد

2_کلا بیخیال کنکور بشم و توی دانشگاه شهر خودمون یه رشته رو بخونم و یکم از فضای تنهایی و افسردگی بیام بیرون چون میری دانشگاه یه چن تا پسرودختر میبینی جوت عوض میشه ...و بعد از تابستون بشینم برا 1400

3_برای بیرون اومدن از تنهایی و افسردگی چیکار کنم؟بنظرتون همزمان با اون 100 روزی که برنامه رو اجرا میکنم برم ورزش؟یا برم کلاسای دانشگاه شهر خودمون؟

4_با رفتن به کشورهای اروپایی موافقید برای دندونپزشکی؟

5_و در آخر بنظرتون برم سربازی و بعد اون برگردم رو درس چون احساس میکنم از دوستام عقبم بعضیاشون که رفتن سربازی الان دارن تموم میشن بعضیاشونم که دانشگاهن ولی تکیف بنده اصلا مشخص نیست و خیلی نابودم خیلی

لطف میکنید کمک کنید مرسی

[Hadis_farhadi_]

متاسفانه شما دچار سردرگمی وحشتناکی شدی که توی ذهنتونم راه های خیلی زیادی گذاشتین
اما کاملا واضح ادمی که هدف داره و میخاد که پیشرفت کنه اصلا این همه راه برای خودش نمیذاره
ممکنه من هم ک کنکوری ام دچار بحران های روحی باشم اما ی سوال
تا کی تا کجا وچرا؟
کی میاد بهم کمک کنه تو زمانی که بیشتر مردم درگیر خودشونن

شما استعداد زیادی دارین باهوش هم هستین و شاید به نظر میاین اما خب ازش غلط استفاده نکنید
یه راه رو انتخاب کنید اگر واقعا به درس خوندن علاقه دارین دیگه جای بحثی نیست شروع کنید و اصلا نگران نباشید
به دنبال تایید بقیه هم نباشید
مهم تلاش خودتونه
ذهنتونو پراکنده نکنید و فکر تونو جمع ی موضوع کنین
اگرم به درس خوندن علاقه ندارین بقیه راه هارو برید
اما فقط یه چیزو همیشه از خودتون بپرسید
قبل از سی سالگی کجام!؟
امیدوارم بتونین بهترین راه رو انتخاب کنین

[Lagertha]

خب منم تاحدودی مشابه شماهستم ولی خب بایکم تفاوت ...
و اینکه منم ازقدیم امسال اومدم جدید.. مثل خودتون کنکوری هم هستم فقط چون شرایطتونو درک میکنم دارم جواب میدم شاید جوابای بقیه بهتره باشه اما دیدم منم نظرمو بگم.
من پیشنهاد میکنم الان که اومدین جدید وتاالان ریسک اینو پذیرفتین اصلا این موقع از سال موقع جا زدن نیس چون فرصت خیلی خوبی تاکنکور مونده و اینکه 20روز تونستیند پیوسته 10ساعت بخونید یعنی پتانسیل رسیدن به رشته ی دلخواهتونو با تلاشی که میکنید دارید.
ولی مهمترین عامل این افسردگی وخسته شدن و تضعیف روحیه یکی برمیگرده به اعتیاد به اینترنتی که قبلا داشتین وشاید یهویی کنارش گداشتین که بنظرم یهویی هم باید کنار گذاشته بشه چون کم کم اصلا امکانش نیس..
و دومین عامل باور نداشتن به خودتونه. هروقت حس کردین درسی رونمیفهمین یاد موفقیتاتون تو دوره تحصیلتون بیفتین همون نمره های خوبی که داشتین همون اندک نقاط قوتا ...
و ازهمش مهمتر نمیشه فقط درس خوند..تفریح حتما لازمه ولی تفریحی که مربوط به اینترنت ومجازی و آدمای مجازی نباشه.
من حس میکنم بهترین تفریح میتونه ورزش یاکلاس موسیقی باشه و این ورزش نباید یه ورزشی باشه که آدمو خسته کنه میتونید مثلا شنارو انتخاب کنید.
و یا یه کلاس موسیقی که وسیلشو داشته باشید اما خب این باید جوری باشه که مثلا هفته ای یک ساعت ونیم باشه بعضا...
و یه چیزدیگه که من واسه تقویت روحیم امسال ازش استفاده کردم وجواب داد ازمون دادن بود.
شما هرچی که میخونید میتونید مثلا سه روزی یبار طی یه بازه ی زمانیه 40دقیقه ای مثلا از یه فصل زیستی که خوندین ازخودتون ازمون بگیرید حالا به چ صورت : اینجوری باشه که 40تاسوال انتخاب کنید مثلا بگید تستای زوج یا تستای فرد یا اگر منبع دومی دارید ازاون منبع یااگر ازمون قلم چی گزینه دویی چیزی دارید از رو اون انتخاب کنید وبهش پاسخ بدین. ولی دقت کنید این درصورتی باشه که واقعا اون فصلوخوندین وتستاشم زدین. تا نکنه یه وقت نخونده برین سر ازمونو روحیتون بدتر ضعیف شه . ولی وقتی خوندین و تستارو میزنید ومیبینید حتی اگر از40تا 20 تاشم درست زدین خودش کلی ادمو خوشحال میکنه وانگیزه میده.
من توصیه ام اینه ابدا کنار نذارید امسالو این فرصتیه که خدا بهتون داده و خصوصا اینکه شاید بعدا به هرطریقی ازدرس دور بشید ودیگه نتونید برگردین سر درس خوندن واین حرفا...
امیدوارم مفید باشه براتون اینا فقط تجربه ی 3ساله ی خودم بود با شباهت بسیار زیاد نسبت به شما.
با آرزوی بهترینا

[reza2018]

اگر وضع مالیتون طوری هست که بتونی بری اروپا، برو...پشت سرت رو هم نگاه نکن
جدای از شوخی،تا حدودی درک میکنم چی میگی چون من هم پارسال وضعیت تقریبا مشابهی داشتم،اولین پیشنهادم این هست که بری پیش مشاور خوب و واقعی(نه این دانشجو ها و مشاور تلگرامی ها)،در ضمن بهتر بری کتاب خونه درس بخونی اینطوری تا حدود از اون حس تنهایی خارج میشی.

[Lagertha]

راستی درباره اروپا رفتن واینا بهتون بگم که الان بااین وضع دلار اصلا اوضاع مشابه سال های قبل نیست. دخترعموی من المانه وداروسازی میخونه و بااینکه هزینه ی تحصیل تو المان رایگان هست ودانشجوها از خیلی ازمزایای تخفیف یا حتی مجانی برخوردان بازم عموم باید ماهیانه 14میلیون براش بفرسته..
این 14میلیون هم شامل وسیله نقلیه برای رفت وامدش به دانشگاه وسوییتی میشه که توش زندگی میکنه. تازه غذاو ایناهم که تو دانشگاه میخوره با قیمت خیلی مناسب تر بجز روزای تعطیل که دیگه باخودشه..
بهرحال صدای ساز و دهل از دور خوش است...
ازاین فکرا بیاید بیرون : )

[Mysterious]

بهتره با مشاور مشورت کنی

[parisa-konkoori]

حالا که کانون ثبت نام کردی باید ادامه بدی و طبق ازموناش پیش بری ...11 بهمن ازمون پایه هست . بشین مباحث ازمون پایه رو خوب جمع بندی کن با تست استاندارد بعدش اون فصلای سخت دوازدهم و هم بخون که تو ازمون 16 فروردین زیاد اذیت نشی ... اگه از فردا شروع کنی به خوندن 38 روز برای ازمون پایه وقت داری .... نمیخواد بری خارج دندون پزشکی بشی بشین درستو بخون از این توهمات هم بیا بیرون.

[Maja7080]

منم وضعیتم تقریبا مشابه شماست با این تفاوت که دخترم
ما چون به قول خودت تو دوران مدرسه جز شاگرد زرنگا بودیم و فقط درس خوندیم،موقع کنکور پنچر شدیم چون یه دفعه باید برای آیندمون تصمیم میگرفتیم،هیچکس رو هم نداشتیم راهنماییمون کنه
شما اول باید به جیب خانوادتون نگاه کنید. اگه وضع مالیتون خوبه برو دنبال رشته ای که بهش علاقه داری،اگه واقعا به دندونپزشکی علاقه داری بشین این چندماهو سفت و سخت بخون(گفتم اگه واقعا علاقه داری چون ممکنه علاقت به این رشته بخاطر این باشه که تو دوران مدرسه جز دانش اموزای تاپ بودی و حالا حق خودت میدونی که رشته ی تاپ درس بخونی تا به خودت و همه ثابت کنی هنوزم جز بهترینایی درحالیکه ممکنه به اون رشته علاقه انچنانی نداشته باشی)
اگه اوضاع مالی خوبی نداری که هیچی دیگه مثل خودم بدبختی

[ij16]

سلام دوستان گلم درود بر همگی

من متاسفانه با اون همه استعداد و زرنگی که دوران مدرسه داشتم و تو گرافیک ،کامپیوتر، و هرچه بگی ونگی، حداقل یه هنری داشتم که دوستای همسنم اونموقع نداشتند. احساس میکنم روزبه روز نابودتر و به سمتی پوچ گرایی سوق پیدا میکنم...

همیشه توی دوران مدرسه علی الخصوص ابتدایی و راهنمایی جزو نفرات اول مدرسه بودم ولی توی دبیرستان احساس میکردم معلما بهم توجه نمیکنند چون وارد یه مدرسه شده بودم که دانش آموزاش پدراشون آقازاده و بیشتر اونا به چشم میومدند که باعث شد اعتماد به نفسمو از دست بدم ولی بازم جزو نفرات خوب مدرسه بودم .البته همیشه ترم یک معدل تاپ میاوردم و ترم دو افت میکردم و از طرف خانوادمم با اونکه تقریبا سواد دارند نظارتی صورت نمیگرفت...خلاصه

97 اولین کنکور بنده بود و هیچی درس نخوندم حتی امتحانات مدرسه هم یکی دوتاشونو به زور تو شهریور پاس کردم خلاصه هیچی نخوندم و داشتم فیلم بازی میکردم و سر خودم کلاه میذاشتم و تو جو کنکور نبودم و وارد حاشیه های موبایل و فضای مجازی شده بودم .سال 98 که میشد دومین کنکور بنده باز اسیر حاشیه های الکی شده بودم و متاسفانه از عید به بعد یک کلمه هم نخوندم و سر جلسه کنکور کلا پاسخنامه رو سفید سفید تحویل دادم .و این شد سرنوشت دو سال بنده

برای کنکور 99 هم نظامم رو به جدید تغیر دادم چون اولا حالم از کتابای نظام قدیم بهم میخورد دوما هم کنکور 98 خیلی ظلم شد به قدیما پس تصمیم گرفتم نظام جدید رو بدم.
من توی سال 97و98هیچ وقت سابقه نداشت دو هفته پشت سرهم روزی 10 ساعت بخونم ولی امسال بیست روز پشت سرهم روزی میانگین 10 ساعت درس خوندم ولی بعد این 20 روز باز یه حس اومد ناامیدی و افسردگی اومد توی قلبم و باعـث شده تا امروز 2دی ماه هیچی نخونم .پس قاعدتا برنامه نیم سال اول کانون رو عقب افتاده ام و نمیشه به آسانی هم جبرانش کرد من توی ذهن خودم چند پلان دارم که بنظر شما کدومو انجام بدم؟...

1_توی 100 روز بیام درسارو تموم کنم و بقیه مدت باقی مانده رو با کانون هماهنگ بشم بعد این 100 روز که شاید بیفته اردیبهشت ماه تا با کانون یکی شد

2_کلا بیخیال کنکور بشم و توی دانشگاه شهر خودمون یه رشته رو بخونم و یکم از فضای تنهایی و افسردگی بیام بیرون چون میری دانشگاه یه چن تا پسرودختر میبینی جوت عوض میشه ...و بعد از تابستون بشینم برا 1400

3_برای بیرون اومدن از تنهایی و افسردگی چیکار کنم؟بنظرتون همزمان با اون 100 روزی که برنامه رو اجرا میکنم برم ورزش؟یا برم کلاسای دانشگاه شهر خودمون؟

4_با رفتن به کشورهای اروپایی موافقید برای دندونپزشکی؟

5_و در آخر بنظرتون برم سربازی و بعد اون برگردم رو درس چون احساس میکنم از دوستام عقبم بعضیاشون که رفتن سربازی الان دارن تموم میشن بعضیاشونم که دانشگاهن ولی تکیف بنده اصلا مشخص نیست و خیلی نابودم خیلی

لطف میکنید کمک کنید مرسی

حتما به یه مشاور تحصیلی برو موفق میشی

[samar_98]

والا بهترین گزینه برا کسایی ک پول دارن، اینه که بذارن برن ازین مملکت خراب شده. اما واقعا هزینه سنگینی داره.
شما تمرکز کن رو کنکور 99 ولی خودتو تو خونه حبس نکن
باشگاه برو، اگه میتونی کلاس کنکوری جایی برو که یکم انگیزه بگیری ازشون
والا کلاس ما که مختلط بود، استادمونم خیلی خیلی باحال و پایه بود خیلی بهمون خوش میگذشت، من خودمم مستعد افسردگی بودم، تا قبل از مهر 97 قرص ضد افسردگی هم میخوردم اما به اصرار استادم گذاشتم کنار. یه روز در هفته ک کلاس میرفتم تا چند روز شارژ میشدم
تو خونه موندن مث سم میمونه، تک بعدی زندگی نکنین
کلاس موسیقی هم پیشنهاد خوبیه، چون فقط یه روز در هفته کلاس هس.
خلاصه اینکه تو باید بلد باشی خودتو سرگرم کنی و درستم بخونی. اگه امسال بری دانشگاه و سال بعد بخای برا 1400 شروع کنی، خب قاعدتا باید دانشگاتو کنار بزاری اون موقه م فرقی نداره که باز بعد یه مدت افسرده میشی.

[sis.b]

چقدرررر ما شبیه همیم

من قصد دارم از همین الان با برنامه کانون هماهنگ شم.
باشگاهم برو واسه روحیت خوبه.منtrxمیرم هم قدرتیه هم هوازی.واقعا ادم شارژ میشه و ورزش هوازی تاثیر خیلی خوبی تو روحیه میزاره
موفق باشی

[-Sara-]

برو همون اروپا
هم از تنهایی در میای و هم میری دانشگاه و هم دوست جدید پیدا میکنی و هم از دوستای قبلت جلو میفتی!

اگرم موندی همینجا بشین محکم درس بخون!
ورزش کن صبحا یه ربع
هفته ای یه روز برو باشگاه!
به خودت جایزه بده اگه درس خوب خوندی!

[Promise]

اگه میتونی از پس هزینه های زندگی تو یه کشور دیگه بر بیای،چرا که نه؟حتما این کارو بکن و دیگه هم برنگرد.تو یکی از گزینه ها گفتی بری دانشگاهو بعدش بشینی واسه کنکور 1400 بخونی،که من توصیه نمی کنم.جو دانشگاه کلا آدمو از درس دور می کنه.مگه اینکه مرخصی بگیری،که خب فرقی به حالت نمی کنه

[_LEYLA_]

6 ماه تا کنکور فرصت داری
ارزشش رو داره که بشینی بخونی
واسه روحیه ات هم به نظرم ،باشگاه ثبت نام کن
هم از تنهایی درمیای و دوستای جدید پیدا میکنی ، هم ورزش خیلی آدمو شاداب میکنه

[Rafolin403]

سلام دوستان گلم درود بر همگی

من متاسفانه با اون همه استعداد و زرنگی که دوران مدرسه داشتم و تو گرافیک ،کامپیوتر، و هرچه بگی ونگی، حداقل یه هنری داشتم که دوستای همسنم اونموقع نداشتند. احساس میکنم روزبه روز نابودتر و به سمتی پوچ گرایی سوق پیدا میکنم...

همیشه توی دوران مدرسه علی الخصوص ابتدایی و راهنمایی جزو نفرات اول مدرسه بودم ولی توی دبیرستان احساس میکردم معلما بهم توجه نمیکنند چون وارد یه مدرسه شده بودم که دانش آموزاش پدراشون آقازاده و بیشتر اونا به چشم میومدند که باعث شد اعتماد به نفسمو از دست بدم ولی بازم جزو نفرات خوب مدرسه بودم .البته همیشه ترم یک معدل تاپ میاوردم و ترم دو افت میکردم و از طرف خانوادمم با اونکه تقریبا سواد دارند نظارتی صورت نمیگرفت...خلاصه

97 اولین کنکور بنده بود و هیچی درس نخوندم حتی امتحانات مدرسه هم یکی دوتاشونو به زور تو شهریور پاس کردم خلاصه هیچی نخوندم و داشتم فیلم بازی میکردم و سر خودم کلاه میذاشتم و تو جو کنکور نبودم و وارد حاشیه های موبایل و فضای مجازی شده بودم .سال 98 که میشد دومین کنکور بنده باز اسیر حاشیه های الکی شده بودم و متاسفانه از عید به بعد یک کلمه هم نخوندم و سر جلسه کنکور کلا پاسخنامه رو سفید سفید تحویل دادم .و این شد سرنوشت دو سال بنده

برای کنکور 99 هم نظامم رو به جدید تغیر دادم چون اولا حالم از کتابای نظام قدیم بهم میخورد دوما هم کنکور 98 خیلی ظلم شد به قدیما پس تصمیم گرفتم نظام جدید رو بدم.
من توی سال 97و98هیچ وقت سابقه نداشت دو هفته پشت سرهم روزی 10 ساعت بخونم ولی امسال بیست روز پشت سرهم روزی میانگین 10 ساعت درس خوندم ولی بعد این 20 روز باز یه حس اومد ناامیدی و افسردگی اومد توی قلبم و باعـث شده تا امروز 2دی ماه هیچی نخونم .پس قاعدتا برنامه نیم سال اول کانون رو عقب افتاده ام و نمیشه به آسانی هم جبرانش کرد من توی ذهن خودم چند پلان دارم که بنظر شما کدومو انجام بدم؟...

1_توی 100 روز بیام درسارو تموم کنم و بقیه مدت باقی مانده رو با کانون هماهنگ بشم بعد این 100 روز که شاید بیفته اردیبهشت ماه تا با کانون یکی شد

2_کلا بیخیال کنکور بشم و توی دانشگاه شهر خودمون یه رشته رو بخونم و یکم از فضای تنهایی و افسردگی بیام بیرون چون میری دانشگاه یه چن تا پسرودختر میبینی جوت عوض میشه ...و بعد از تابستون بشینم برا 1400

3_برای بیرون اومدن از تنهایی و افسردگی چیکار کنم؟بنظرتون همزمان با اون 100 روزی که برنامه رو اجرا میکنم برم ورزش؟یا برم کلاسای دانشگاه شهر خودمون؟

4_با رفتن به کشورهای اروپایی موافقید برای دندونپزشکی؟

5_و در آخر بنظرتون برم سربازی و بعد اون برگردم رو درس چون احساس میکنم از دوستام عقبم بعضیاشون که رفتن سربازی الان دارن تموم میشن بعضیاشونم که دانشگاهن ولی تکیف بنده اصلا مشخص نیست و خیلی نابودم خیلی

لطف میکنید کمک کنید مرسی

اول باید بگم که اون جمله ی (از طرف خانوادم نظارتی صورت نمیگرفت) و ماجرای اقازاده ها و اعتماد به نفس یجور سرپوش گذاشتن رو اصل ماجراست در واقع یه حس ضعیفی تو وجودتون داره میگه اگه نتونستی دوسال بخونی به خاطر اینه..! کلا بریزش دور!!

درضمن در مورد ظلمی که به نظام قدیم شده بود که باید بگم( اونم ماجراش واسه کسیه که رتبه ش زیر ده هزار شده و شاکیه ولی شما که میگین نخوندین)
همین طرز تفکر شما یجور مشغله ذهنی براتون ایجاد میکنه

چی باعث شده فکر کنید اگه برید دانشگاه بعدش میتونید دوباره درس بخونید؟ یا که برید سربازی بازم میتونید درس بخونید؟ یا که اصلا برید خارج و بتونید درس بخونید؟؟؟!!!
اگه قراره درس بخونید ۳ ماه هم کافیه تا بتونید خودتونو به یه جایی برسونید چه برسه به ۶ ماه!!! باید بخونی دیگه یکمم طرز تفکرت رو عوض کن مثلا بشین رک و راست به خودت بگو اگه کنکورای قبلی رو موفق نشدم صد در صد تقصیر خودم بوده که نخوندم و کسی توش دخالتی نداشته الانم باید خودم درستش کنم...