سلام، درمورد همش نظری ندارم، اما اولی اینو میگه : اگه من پادشاه تن خودم باشم، یعنی خودمو به اندازه کافی دریابم و بشناسم، با اینکه تک نفرم اما امیریم برا خودم، یعنی خیلی بزرگم...
دومی : اگه کل اون شعرو بخونی متوجه میشی دو تا معنی میتونه داشته باشه، اولی اینکه میتونی به عنوان بیوفایی دنیا بدونی، که شاعر داره افسوس میخوره و حسرت میکشه، معنی دیگشم اینطوریه که چون همه به دنبال معشوقن، شاعر این صحنه رو میبینه و باز حسرت میکشه... نهایتن مفهوم کلیش حسرت کشیدنه (نظر شخصیمه)
سومی داره میگه کلی کافر به محراب ابروان معشوق سجده کردن که نشانه مسلمان شدنه! داره از معشوق تعریف میکنه!
آخری میگه که پشیمانی همیشه باعث سود میشه، نگران نباش اگه پشیمان شدی، مصراع دوم از نظر من یه تمثیله برای مصراع اول، اونم معنیش اینه آرزو رو نمیشه از بین برد... البته بازم مطمعن نیستم درست باشه نظرم، راستی میدونی این بیت آخر از کیه؟ من نتونستم پیداکنم شعر کاملشو!
به هرحال اینا نظرات خودم بود، حتما اشکال داره اما تا جایی که شد سعی کردم کمک کنم... ممنون