یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی در تابلوی اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود:
دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود در گذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ در سالن اجتماعات برگزار میشود دعوت میکنیم.ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت میشدند، اما پس از مدتی، کنجکاو بودند بدانند کسی که مانع پیشرفت آنها در اداره میشده که بوده است.این کنجکاوی تقریباً تمام کارکنان را ساعت ۱۰ به سالن کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد میشود، هیجان هم بالا میرفت. همه پیش خود فکر میکردند: «این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مُرد! ».«برای اصلاح زندگی باید از درون خود آغاز کنیم» -اندور متیوس
کارمندان در صف و به نوبت، یکی یکی به تابوت نزدیک میشدند و وقتی به درون آن نگاه میکردند، ناگهان خشکشان میزد و زبانشان بند میآمد.آینه ایی درون تابوت قرار داشت که هر کس به درون آن نگاه میکرد، تصویر خود را میدید. نوشته ای نیز بدین مضمون در کنار آینه بود:«تنها یک نفر وجود دارد که میتواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که میتوانید زندگیتان را متحول کنید. شما تنها کسی هستید که میتوانید بر روی شادیها، تصورات و موفقیتهایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسی هستید که میتوانید به خودتان کمک کنید.»زندگی شما وقتی که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگیتان یا محل کارتان تغییر میکند، دستخوش تغییر نمیشود. زندگی شما فقط وقتی دگرش مییابد که شما تغییر کنید، باورهای محدود کنندهٔ خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسئول زندگی خودتان میباشید.مهمترین رابطه ای که در زندگی میتوانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. خودتان را امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیر ممکنها و چیزهای از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیتهای زندگی خودتان را بسازید.دنیا مثل آینه است. انعکاس افکاری را که فرد قویاً به آن اعتقاد دارد به او باز میگرداند. تفاوتها در روش نگاه کردن به زندگی است.سخن سردبیر :باور به این موضوع که این ما هستیم که بر تمامی موانع و رشدها در زندگی خود اثر گذاریم هرگز یک شبه و آنی به وجود نمیآید. به جرئت میتوان گفت تمامی مکاتب فکری و تحول خواه (چه با ریشه مذهبی و غیر مذهبی) بیشترین انرژی خود را صرف رساندن شما به این نقطه سخت اما دست یافتی میکنند، آن نقطه خودشناسی است.و سادهترین ابزار خودشناسی آینه است که در این داستان به خوبی و در مکان مناسب دیده میشود. در یک تابوت! چرا؟مرگ آخرین نقطه در این جهان مادی است که ما با بخشی از حقایق مستتر روبرو خواهیم شد و یکی از آنها خویشتن خویش است. اما در آن لحظه فقط نگاهی کوتاه و گذراست! پس کمی زود تر حرکتی کنیم اگر میخواهیم برای عبور از این مرحله باری بر گیریم، از امروز تلاش کنیم تا هر روز کمی و قدمی به سوی شناخت بهتر خویش برداریم که گفتهاند : آنکه خود را شناخت، خدای خود را شناخت.از امروز هر روز قدمی به سوی خویش، حتی یک قدم!داستان برگرفته از کتاب دوقدم تا لبخند