با سلام خدمت همه دوستان
نميدونم از کجاش بنويسم فقط ميتونم بگم کنکور شده داستان غم انگيزه زندگي من
که هميشه بدون تلاش باختم
من سال 95 و96 و97کنکور دادم
کنکور 97 رو هم مثل سال هاي گذشته فقط با خوابيدن وگشتن گذروندم تا رسيد به 25 روز پايانيش که رفيقم کلي نصيحتم کرد وهلم داد تا من شروع به خوندن کردم
ولي راه يک ساله رو نميشه تو 25 روز رفت باز بنظرم رتبه ام نسبت به تلاشم خوب اومد 49 هزار منطقه 2 رو آوردم
اگه واقعه خوشبينانه هم بخوام حرف بزنم مطمئنم پرستاري آزادم قبول نميشم
(خير سرم جز شاگرد هاي ممتاز کلاس بودم ونميدونم چي شد که مسير زندگيمو اينجور عوض کردم والان پرستاري آزادم واسم شده آرزو
)
شايد واستون مسخره به نظر برسه که چرا واسه سال چهارم با اين وضعم ميخوام بشينم
ولي شکستن پدرم بدترين چيزي بود که امسال تجربه کردم غرورم شکست بخاطر حرف هايي که از اين واون شنيدم وهمه اينا منو مصمم کرد واسه يبارم شده تو زندگيم تلاش کنم وبا تلاش به چيزي برسم
اما مشکل همينجا شروع ميشه من ديگه شده بيست سالمه وسربازيروبايد برم
سال پيش دانشگاه آزاد ثبت نام کردم ويک سال مرخصي گرفتم وامسال نميتونم دوباره مرخصي بگيرم ومجبورم برم سر کلاس
ازتون راهنمايي ميخوام تو اين زمينه که چيکار کنم
آيا ميتونم يه رشته رو شبانه بزنم واونجا يکسال رو مرخصي بگيرم ؟؟
خيلي ممنون ميشم راهنماييم کنيد