– تو هنوزم سعی میکنی به ماه برسی.
– نه پدر! ماه سعی میکنه به من برسه.
دیالوگی از فیلم سابرینا (هپبورن در نقش سابرینا)
آدری هپبورن با نام اصلی آدری کاتلین راستن Audrey Kathleen Ruston در ۴ می ۱۹۲۹ در شهر بروکسل پایتخت بلژیک به دنیا آمد. پدرش -جوزف ویکتور آنتونی راستن- بانکدار ثروتمند بریتانیایی و مادرش -بارونِس الا فون همسترا- هلندی بود. او از ازدواج قبلی مادرش دو برادرخوانده نیز داشت. دوران کودکیاش را در زمان جنگ جهانی دوم، در هلند سپری کرد. شانزده ساله بود که برای همیشه هلند را ترک کرد و به انگلستان رفت.
با وقار و معصومیت، او نسلهای مختلف را مجذوب خود کرد، چه در نقش یک شاهزاده خانم، راهب یا زنی اهل منهتن، در وجود هر یک شخصیتهایی که بازی کرد، مقداری از انسانیت و جذابیت را نیز دمید.
او دو بار ازدواج کرد که هر دو ازدواج او به ترتیب با مل فرر بازیگر و آندره آدوتی روانپزشک به جدایی انجامید.
در طی فعالیت هنری ادری، یک بار به خاطر بازی در فیلم دوستداشتنی تعطیلات رمی، برنده جایزه اسکار شد و ۴ بار هم به خاطر فیلمهای سابرینا، داستان راهبه، صبحانه در تیفانی و تنها در تاریکی نامزد این جایزه شد.
ادری هپبورن در زمان جنگ جهانی دوم، در هلند بزرگ شد و زندگیاش را در اوج تردید و بلاتکلیفی آغاز کرد. مطمئن نبود آیا میتواند دوباره پدرش را ببیند، وعده غذایی بعدشاش از کجا فراهم خواهد شد و یا اصولا از آفت جنگ، جان سالم به در خواهد برد یا خیر.
تنها مایه تسلای خاطرش، باله بود و همین هنر بود که او را وارد عالم سینما کرد و از او یک ستاره ساخت.
پس از نقشهایی کوتاه در چند فیلم انگلیسی، او خود را در تعطیلات رمی در سال ۱۹۵۳ در مقابل گریگوری پک یافت. این فیلم با استقبال خوب مردم و منتقدها روبرو شد. او در این زمان ۲۴ ساله برد و همان طور که نوشتم به خاطر همین نقش، برنده جایزه اسکار شد.
سال بعد او به خاطر بازیاش در نمایش ایزسن در برادوی، جایزه تونی را از آن خود کرد.
بعد از آن فیلمهای سابرینا، چهره نمکین و صبحانه در تیفانی آمدند.
در آن دوره هم چهره و هم اندام او در نقطه مقابل چهره ستارگان زن مورد علاقه مردم بود، او چهره و اندامی ساده، ظریف و کودکانه داشت که به او زیبایی معصومانه خیرهکنندهای میداد.
در سال ۱۹۵۹ نوبت به بازی در فیلم داستان راهبه رسید و بعد از آن در سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۶۷، فیلمهای ساعت بچهها و تنها در تاریکی آمدند.
در فیلمهای عشق در بعد از ظهر و دو همسفر در سال ۱۹۵۷ و ۱۹۶۷، اُدری چهره تازهای از شخصیتهای زن معاصر ارائه داد که بیشتر به شخصیت خودش در زندگی واقعی نزدیک بود.
در این میان او دو باری سعی کرد که برای ایجاد تعادل بین زندگی حرفهای و شخصی اش از دنیای سینما کناره بگیرد، اما هر بار کارگردانی علاقهمند پیدا شد که او را دوباره جلوی دوربین بکشاند.
یکی از این کارگردانهای ریچارد لستر بود که توانست پس از ۹ سال غیبت، هپبورن را در سال ۱۹۷۶ برای بازی در فیلم رابین و ماریان در مقابل شون کانری، متقاعد کند. بار دیگر استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۸۹ او را ترغیب کرد که در فیلم همیشه حضور یابد.
هپبورن در اواخر عمر سفیر یونیسف بود و بارها به مناطق فقرزده آفریقا سفر کرد.
او در ۲۵ ژانویه سال ۱۹۹۳ در سوئیس به خاطر ابتلا به سرطان حفره شکم (به طور دقیق Pseudomyxoma peritonei) درگذشت.