ای آتشین لاله... ای آتشین لاله !!

[Team Sar Dadbin]

ای آتشین لاله ای آتشین لاله ، چون روی یاری
بر آن دل خونین ، داغ که داری داغ که داری
ساغر بود پر می ساغر بود پر می ، در روزگارت
یا بی نوا چون من ، در روزگاری در روزگاری
بخت اگر به کام تو بود
از چه خون به جام تو بود
به نوبهاران
خنده گر گناه تو بود
داغ دل ، گواه تو بود
به عشق یاران
دل تو خونین
لب تو خندان
دلداده یا دلبری
ز روی لیلی
ز قلب مجنون
خندان و خونین تری
من هم از شراب محبت ،
چون تو باده نوشم
جان و دل در آتش ،
ولیکن لاله سان خموشم
دارم دلی خونین دارم دلی خونین ، بی لاله رویی
افتاده چون اشکم ، در خاک کویی در خاک کویی
جویی ز خون رانم جویی ز خون رانم ، از دیده ، بی او
چون لاله ای بینم ، بر طرف جویی بر طرف جویی
خیزد از جگر ناله ی من
دور از آتشین لاله ی من
به نوبهاران
دور از آن مه غنچه دهن
روز و شب بود دیده ی من
ستاره باران
فتادم از پا به ناتوانی
چون سایه در کوی او
صبا پیامی به مهربانی
از من ببر سوی او
کاتشین عذار تو ای گل
برده صبر و هوشم
جان و دل در آتش
ولیکن لاله سان خموشم

دانلود با صدای آسمانی استاد بنان (ره):
/Banan-Laleh_Khounin

[Team Sar Dadbin]

آتشین لاله در ادب پارسی و علی الخصوص خود پارسی "نه فارسی" قدمتی به درازای تاریخ داره ! رهی عزیز پس از هزاران سال اون رو دوباره زنده میکنه *

بطور کل، این شعر و رهی و صوت عرفانی بنان، برای کَسانی که روزی لاله رویی در چنگ و بزم داشتند، اوج عرفانِ عاشقیه، "لاله" خودش یکی از القاب "معشوق"ه ولکن ! بقول مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، اتشین لاله دیگه اون اوج القاب برای معشوقه، دلیل سادشم شاید اون آتشیه که بر جان عاشق میزنه "با استفاده از آتشِ سوزانِ چهره اش"

*من خودم گمانم بر اینه که "باربد" چنگ نواز زمان خسرو و شیرین، این چنین اشعاری رو از زبان خسرو در وصف شیرین گفته، علتشم شاید یکی از قهرهای شیرین باشه

[Team Sar Dadbin]

این جستار هم جستاری است که خودم، منتخب تصنیف های استاد بنان بهمراه تفسیر شعرش رو میزارم

[SiLeNcE_]

ای لاله تو چون رنگ رخ یار منی. یامولا دلم تنگ اومده، شیشه ی دلم ای خدا زیر سنگ اومده


مرسی... قشنگ بود.

[_Bahar_]

ممنون

قشنگ بود

[Team Sar Dadbin]

ای شانه اگر دیدی شکنج مویش را رسان سلامی

از این عاشق مسکین به ان بت شیرین بده پیامی

قصد من بگو ای کمند جانم اشفتی از شوق اشیانم

جان فدای تو، جان فدای تار رسای تو، بر سرمه بود جای تو

تو بودی رهزن ازادیم، بر هم زن شادیم، روز جوانی

کنون بده ز راه وفا از او نشانی

شب تنهایی ای رشک پری

من و پروانه مرغ سحری

ستاره در حیرت ز چشم گریان من

ببین که مه سوزد ز قلب سوزان من

ز آه شبانه سیه کرده خانه

خدا داند و بس این افسانه

شعر: حسین مسرور


دانلود تصنیف پیام عاشق

http://dl.irmp3.ir/data/song/Banan-T....IRMP3.IR).mp3

[Team Sar Dadbin]

ای شانه اگر دیدی شکنج مویش را رسان سلامی

از این عاشق مسکین به ان بت شیرین بده پیامی

قصد من بگو ای کمند جانم اشفتی از شوق اشیانم

جان فدای تو، جان فدای تار رسای تو، بر سرمه بود جای تو

تو بودی رهزن ازادیم، بر هم زن شادیم، روز جوانی

کنون بده ز راه وفا از او نشانی

شب تنهایی ای رشک پری

من و پروانه مرغ سحری

ستاره در حیرت ز چشم گریان من

ببین که مه سوزد ز قلب سوزان من

ز آه شبانه سیه کرده خانه

خدا داند و بس این افسانه

شعر: حسین مسرور


دانلود تصنیف پیام عاشق

http://dl.irmp3.ir/data/song/Banan-T....IRMP3.IR).mp3

قدیم ترها که تلگرام و واتس اپ و اینستاگرام و امثالهم نبود !

شاید فردی که عاشق میشد و عشقشم اسطوره ای میشد، یک بار معشوق رو دیده باشه! مثلا در عشق یکی از شعرای مشهور معاصر، اینچنین اومده: سالی یکبار معشوق رو یه طوری میدیده! اونم همسایه و آشنا و عمه و فامیل و... و اصولا نمیشده اونچه که باید می گفته

حالا این رو هم بیفزایید که معشوق جفا کنه! و رد کنه و یا پس از طی دورانی عاشقو ترک کنه؛ در ادب فارسی شعرا متوسل میشدن به انواعی از پدیده های طبیعی ! مثل اب و رود و آسمون و...؛ این وسط درین شعر حسین مسرور، احساسات عاشقانه رو با شانه زدن زُلفون معشوق و پیام اش از زبان وی و گفتارش از طرف شانه به معشوق ! و البته صدای اسمانی و لحن استاد بنان، مساله رو زیباتر کرده!

[july]

من عذر میخوام هرچند از استاد بنان نیس ولی حیفه تو این جستار نباشه
اول اینکه از استاد سرهنگ زاده است و دومین دلیل که از اولی هم بسی مهمتره وجود کلمه مقدس " لاله" است
زحمت تفسیرش هم با خود تیمسار




Korous_Sarhangzadeh-Rafteh_Bood-(WWW.IRMP3.IR)

رفته بودم تا سر راهش بگیرم ,, رفته بود
تا که بوسه از رخ ماهش بگیرم ,, رفته بود
روی زردم ندیده ,, رفته بود
همچو مرغی پریده ,, رفته بود
بی خبر از حال دلم ,, لاله رویم ,, رفته بود
ارزویم رفته بود
لاله رویم از که جویم

می روم تنها بگریم
در دل صحرا بگریم
تا زاشکم لاله رویه ,, لاله رویه ,, لاله رویه
لاله شاید قصه ی مو ,, با تو گویه با تو گویه

می روم تنها بگریم.....
در دل صحرا بگریم......
تا زاشکم لاله رویه ,, لاله رویه ,, لاله رویه
لاله شاید قصه ی مو ,, با تو گویه با تو گویه

مه من اگر نیایی ز دلم گره گشایی
خبرت کنم زمانی که سر مزارم آیی

آرام جونم ,,,, شیرین زبونم,,,, نامهربونم,,,, دردت به جونم,,,,

[Team Sar Dadbin]

من عذر میخوام هرچند از استاد بنان نیس ولی حیفه تو این جستار نباشه
اول اینکه از استاد سرهنگ زاده است و دومین دلیل که از اولی هم بسی مهمتره وجود کلمه مقدس " لاله" است
زحمت تفسیرش هم با خود تیمسار




Korous_Sarhangzadeh-Rafteh_Bood-(WWW.IRMP3.IR)





رفته بودم تا سر راهش بگیرم ,, رفته بود
تا که بوسه از رخ ماهش بگیرم ,, رفته بود
روی زردم ندیده ,, رفته بود
همچو مرغی پریده ,, رفته بود
بی خبر از حال دلم ,, لاله رویم ,, رفته بود
ارزویم رفته بود
لاله رویم از که جویم

می روم تنها بگریم
در دل صحرا بگریم
تا زاشکم لاله رویه ,, لاله رویه ,, لاله رویه
لاله شاید قصه ی مو ,, با تو گویه با تو گویه

می روم تنها بگریم.....
در دل صحرا بگریم......
تا زاشکم لاله رویه ,, لاله رویه ,, لاله رویه
لاله شاید قصه ی مو ,, با تو گویه با تو گویه

مه من اگر نیایی ز دلم گره گشایی
خبرت کنم زمانی که سر مزارم آیی

آرام جونم ,,,, شیرین زبونم,,,, نامهربونم,,,, دردت به جونم,,,,

این آهنگو جالبه، اولین بار خودم 7-8 سال پیش آپ کردم و متن شعرشم تایپ کردم با بدبختی! چون بعضی جاهاش نامفهومه

شعر خراسانیه، ولی نمیدونم شاعرش کیه، صدای پر سوز و گداز کوروس سرهنگ زداه و اون ریتم مخصوص بخودش ازین تصنیف یه شاهکار ساخته!

اما درباره چراییش اینکه خب لاله که دیگه همون معشوقه!

ولی سبکش ازونهاست که بر خلاف مثلا همین آتشین لاله، امیدی به بازگشت معشوق نیست... توضیح بیشتر نمیگنجه، شکستی الی الابدی برای شاعر و وصفی از ازدواج اون معشوق یا هرچه

این سبک شعر رو باباطاهر هم خوب نشون داده


الهی گردن گردون شود خرد

که فرزندان آدم را همه برد

یکی ناگه که زنده شد فلانی

همه گویند فلان ابن فلان مرد