خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 57
    1. Top | #31
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
      یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
      گلبرگ: برگ گل، كنايه از صورت محبوب.
      سنبل مشكين: سنبل خوشبو و مشك مانند، كنايه از گيسوي محبوب.
      بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
      چون شیشه‌های دیده ما پرگلاب کن
      شيشه هاي ديده: (اضافه تشبيهي) ديده ها به شيشه تشبيه شده
      ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
      ساقی به دور باده گلگون شتاب کن

      ایام گل منظور فصل بهار است که تشبیه شده به عمر...وجه شبه: به شتاب سپري شدن
      باده گلگون شراب سرخ معنی میده (موصوف و صفت).

      بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
      و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
      نرگس: (استعاره) چشم.
      نرگس پر خواب مست: چشم خواب آلود مست.
      نرگس رعنا: گلِ نرگس بلند قامت(نماد خودنمایی در باغ)
      بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر
      بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
      زان جا که رسم و عادت عاشق‌کشی توست
      با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
      قدح کش یعنی شراب بنوش
      همچون حباب دیده به روی قدح گشای
      وین خانه را قیاس اساس از حباب کن
      چشم و نگاه رو به حباب روی آب تشبیه کرده
      خانه کنایه از دنیا
      حافظ وصال می‌طلبد از ره دعا

      یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن

    2. Top | #32
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Abf نمایش پست ها
      بیت اول مشکین یعنی رنگ تیره ... منظور موی تیره یار است پس سنبل به مشک تشبیه نیست بلکه مشکین صفت برای سنبل است
      اما بیت دوم آیا داخل چشم عرق وجود داره ؟؟؟داخل چشم چی داریم که شبیه گلاب هست ؟؟... اشک .. شاعر اشک رو به گلاب تشبیه کرده که فقط در این تشبیه مشبه به رو آورده (گلاب) پس گلاب استعاره از اشک است
      گلگون یعنی قرمز و باز هم صفت برای باده است ...
      باده مجاز نداره ... چون شاعر میگه به گردش درآوردن شراب شتاب کن .. ممکنه شما بخواید با دست اب را به گردش دربیارید پس منظور از باده کلمه عادی است
      فرداشب وقتی تشخیص و پس فردا استعاره را توضیح دادم صد درصد می تونید این بیت ها را به راحتی جواب بدید ولی عالی جواب دادید بعضی جاها به جای استعآره تشبیه گفتید در صورتی که دلیلتون درست بود
      میشه معنی شعراروهم بذارید؟ممنون

    3. Top | #33
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط raha113 نمایش پست ها
      میشه معنی شعراروهم بذارید؟ممنون
      (1) با سنبل مُشكبوي (مو) روپوشي بر روي گلبرگِ (صورت) بينداز يعني روي خود را بپوشان و مردم دنيايي را بي‌تاب و نگران كن.
      (2) از چهره ات عرق بيفشان و پيرامون بوستان را به مانند شيشه هاي چشم ما پر از گلاب كن.
      (3) چون فصل بهار و گل به مانند روزهاي عمر به شتاب در حال سپري شدن است، اي ساقي (تو هم) براي به گردش درآوردن جام شراب گلرنگ شتاب كن.
      (4) چشم مست خواب آلود خود را با غمزه و ناز باز و ديده نرگس خود‌نماي بوستان را از حسادت فروبند.
      (5) بنفشه را بوييده (در همان حال) زلف نگار را به چنگ آور و به رنگ لاله نظر انداخته (و هم زمان) قصد نوشيدن شراب كن.
      (6) از آنجا كه شيوه و عادت تو آزار و شكنجه عاشقان است با دشمنان شراب بنوش و با ما بد رفتاري و تندي كن‌!
      (7) به مانند حباب بر روي آب ديدگان خود را بر روي پياله شراب باز كرده و اساس اين دنياي بي دوام را با حباب آب مقايسه كن.
      (8) حافظ از راه دعا آرزوي ديدار تو را دارد. خدايا دعاي آزرده دلان را برآور.

    4. Top | #34
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      سلااام .. ببخشید اگر این چند روز مطلبی قرار ندادم .. چون واقعا کلاس و درس اجازه نمیدن .. ولی امشب و فردا چند تا آرایه براتون میزارم... امشب آرایه ی شعری که صفحه اول قرار دادم را قرار میدم ... موفق باشید

    5. Top | #35
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Dr.Aylar نمایش پست ها
      میشه لطف کنین این قسمت رو یه کوچولو توضیح بدین.

      منم باتوجه به مفهومی که ازبیت دریافت کردم ((باده)) رو مجاز درنظرگرفتم.

      [/center]
      سلام ... منم در نظر گرفته بودم ولی دیدم چون معلمم جز ارایه ها نگفتن دیگه ازشون نپرسیدم .. ولی دیروز پرسیدم و گفتن مجاز دارد ...

    6. Top | #36
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      استعاره
      استعاره مصرحه: اگر شاعر مشبه به ذکر کند و بقیه ارکان تشبیه را حذف کند و مقصود او از مشبه به ،مشبه باشد به آن استعاره مصرحه می گویند .
      مثال : یار که چون ماه زیبا است از در درآمد .
      خب در بیت بالا برای اینکه استعاره مصرحه داشته باشیم یارم که مشبه است و چون که ادات است و زیبا که وجه است را حذف می کنیم تا فقط مشبه به یعنی ماه باقی بماند پس یعنی به شکل زیر در بیاید ..
      ماهم ز در درآمد و من از خود بیخود شدم .
      ماه استعاره از یار و درآمد قرینه صارفه است .. قرینه صارفه چیه ؟؟
      قرینه صارفه: کلمه یا کلماتی هستند که ذهن ما را از معنای حقیقی به سمت معنای غیر حقیقی می برند.
      مثال 1: دو رسته دُرم در دهان داشت جایی
      چو دیواری از خشت سیم به پایی
      درم استعاره از دندان و در دهان داشت قرینه صارفه
      مثال 2: چو تنها ماند ماه سرو بابا
      فشاند از نرگسان لولوی لالا
      ماه سرو بابا استعاره از یار و نرگسان استعاره از چشم و لؤلؤ استعاره از اشک ... لالا یعنی درخشان
      مثال 3: هزاران نرگس از چرخ جهانگرد
      فروشد تا برآمد یک گل زرد
      نرگس استعاره از ستاره ... چرخ جهانگرد استعاره از آسمان ... گل زرد استعاره از خورشید .... فروشید یعنی روز شد
      نکته : اگر شاعر در مصراع دوم بعد از این و آن کلمه ای را بیاورد که در مصراع اول در مورد آن سخن نگفته باشد سوی در صورت غیرعادی بودن کلمه ی بعد از این و آن استعاره مصرحه است ..
      مثال 1:خانه ی دل ما را از کرم عمارت کن
      پیش از آن که این خانه رونهد به ویرانی
      در مصراع دوم این داریم که این خانه استعاره از دل است .. خانه دل هم اضافه تشبیهی است
      مثال 2:چو عاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصود
      ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
      الان شنونده نمی دونه که دریا یعنی کدوم دریا بیت اول هم چیزی گفته نشد..پس این دریا استعاره از عشق و موج خون استعاره از موانع
      استعاره مکنیه: اگر شاعر مشبه را ذکر کند و بقیه ارکان تشبیه را حذف کند اما یکی از ویژگی ها یا لوازم مشبه به را برای مشبه بیاورد به آن استعاره مکنیه می گوییم .
      مثال : با بال خیال در آسمان محبت تو پرواز می کنم .
      خیال مشبه .. خیال را به پرنده ای تشبیه کرده که بال دارد .. پس بال خیال استعاره مکنیه ... لوازم مشبه به پرواز می کنم ... آسمان محبت تشبیه اضافی
      انواع استعاره مکنیه : 1: استعاره مکنیه اسنادی یا غیر اضافی : استعاره ای که لوازم مشبه به را به مشبه نسبت می دهیم .
      مثال : قضا چون ز گردون فروهشت پر
      همه زیرکان کور گردند و کر
      قضا مشبه ... قضا را به پرنده ای تشبیه کرده است ... از کجا متوجه شدم به پرنده تشبیه کرده؟.. از فعل فروهشت پر
      مثال 2: به صحرا شدند عشق باریده بود .
      عشق مشبه و باریده بود لوازم مشبه به
      2:استعاره مکنیه اضافی (اضافه استعاری) : استعاره ای که در آن لوازم مشبه به را به مشبه اضافه می کنند .
      لوازم مشبه به + کسره+ مشبه
      مثال 1: درِ آفاق به روی دگران می بندی
      پایه ی ظلم ز آفاق فراتر نرود
      آفاق مشبه، به خانه ای تشبیه شده پس در لوازم تشبیه . ..پایه ی ظلم هم استعاره .. ظلم مشبه، به صندلی تشبیه شده که پایه(لوازم) دارد .
      مثال 2: تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر
      ندانمت که در این دامگه چه افتاده است
      عرش مشبه را به قصری تشبیه کرده که کنگره (دندانه)(لوازم ) دارد ... این دامگه هم استعاره مصرحه از دنیا
      تشخیص (جان بخشی به اشیا ) : اگر ویژگی انسان را به غیر انسان بدهند به آن استعاره مکنیه یا تشخیص می گویند .
      مثال 1: دست صبا به زلف چمن شانه می زند
      ابر بهار نعره مستانه می زند
      صبا مشبه و دست لوازم مشبه به ... چمن مشبه و زلف لوازم مشبه به ... ابر مشبه و نعره لوازم ..
      مثال 2: گاه تنهایی/صورتش را به پس پنجره می چسباند / شوق می آمد / دست در گردن حس می انداخت / فکر بازی می کرد
      تنهایی صورتش را به پس پنجره می چسباند (تشخیص ) .. شوق می آمد (تشخیص) ...گردن حس استعاره مکنیه اضافی ... دست در گردن حس می انداخت (تشخیص) .. فکر بازی می کرد ( مکنیه )
      کلمات مورد مطالب غیر انسان :
      الف ) اگر کلمه مورد مطالب غیر انسان در معنی واقعی خود باشد استعاره مکنیه (تشخیص )
      ب) اگر کلمه ی موردخطاب در معنی واقعی خود نباشد استعاره مصرحه است ..
      برامون یک مثال میزنی ... بله ..
      مثال 1: این نسیم سحر آرامگه یار کجاست
      منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
      ای نسیم سحر اینجا معنی واقعی به کار رفته و ما نسیم که پیام بر است را مورد خطاب قرار میدهیم
      پس مکنیه هست .
      مثال 2:ای غنچه خندان خون در دل ما می کنی
      خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا می کنی
      اینجا ای غنچه خندان منظور یار است پس مصرحه است چون در معنی واقعی خود نیست ..
      اینم از استعاره ..
      اگر غلط املایی دارم ببخشید چون تایپ کردم و شاید بعضی جاها توجه نکردن غلط نوشتم
      عیدوتون هم مبارک

    7. Top | #37
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      شعر صفحه اول جواب را وقتی قرار میدم که تمام آرایه ها را کاملا گفته باشم

    8. Top | #38
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      آنچه گذشت ...
      مثال 1: ای دیو شوید پای در بند
      ای گنبد گیتی ای دماوند
      مصرع اول استعاره ه از دماوند ... ای گنبد گیتی استعاره مصرحه از دماوند .. ای دماوند تشخیص ... گیتی را به گنبد تشبیه کرده است ..
      مثال 2: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
      که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
      صبا تشخیص دارد .. آن غزال بخاطر آن ، استعاره دارد .. آن غزال استعاره مصرحه از معشوق ...
      مثال 3: زنهار تا توانی اهل نظر میازار
      دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده
      ای نور هر دو دیده استعاره مصرحه از معشوق
      اضافه ی اقترانی: اضافه ای من در آن اصل مضاف است و مضاف برای نشان دادن مضاف الیه می آید .
      مثال : دست ادب به دوستم دادم .
      دست مضاف و ادب مضاف الیه .. الان ادب را به دوستم دادم یا دست به دوستم دادم ؟؟؟ ... مورد دوم درست است پس چون ادب که مضاف است اصل واقع شده اینجا اضافه ی اقترانی داریم .
      مثال 2: گردن استکبار برافراشت ... اینجا نمیگیم استکبار برافراشت بلکه گردن برافراشت پس اصل مضاف است پس اضافه اقترانی داریم ..
      ..............
      آرایه ی بعدی ... آرایه موردعلاقه من ... مجاز ...
      مجاز : اگر کلمه ای با وجود قرینه و رابطه بر معنای غیر واقعی خود به کار برود به آن مجاز می گویند .
      یک نکته : ما انواع مجاز داریم مثلا محلیه ، کلیه ، جزئیه ... ولی برای ریاضی ها و تجربی ها فقط کافی است مجاز را بدونن ..
      مثال1 : دستم رفت تو چشم دوستم ... شما تصور کنید دستتون بره تو چشم دوستتون .. یعنی از انگشت تا کتف بیچاره دیگه بیناییش رو از دست میدن که .. پس اینجا دست مجاز از انگشت
      مثال 2: وقتی به مزار فلانی رسیدید الحمد بخوانید ... الحمد مجاز از حمد و سوره .. ما از کجا بفهمیم حمد و سوره منظور است ؟ .. از وقتی به مزار فلانی رسیدید .. چون وقتی به مزار کسی میرید حمد و سوره میخونید ..
      مثال3: رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
      مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
      بیت و غزل مجاز از شعر ... شه و سلطان ازل استعاره از خدا ... مفتعلن مفتعلن مفتعلن مجاز از وزن عروضی
      فرق مجاز و استعاره مصرحه : اگر میان کلمه ای در بیت و معنی حاصل از آن رابطه ی واقعی باشد مجاز اما اگر رابطه واقعی نباشد استعاره مصرحه است .
      مثال : ماه : یار (استعاره ) /لعل :لب(استعاره )/ نرگس : چشم (استعاره ) / دست :انگشت (مجاز ) /الحمد : حمد و سوره (مجاز)
      مثال 1:من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
      که گاه گاه در تو دست اهریمن باشد
      نگین مجاز از انگشتر ... از کجا متوجه شدم که نگین یعنی انگشتر از سلیمان که قرینه اش است .. دست مجاز از انگشت
      مثال 2: چو آشامیدم این پیمانه را پاک
      در افتادم به مستی بر سر خاک
      پیمانه مجاز از شراب .. قرینه اش آشامیدم ... خاک مجاز از زمین
      مثال 3: دیدم نفسم در او نمی گیرد و آتشم در هیزم تر اثر نمی کند .
      نفس مجاز از سخن .. آتش استعاره از سخن ... هیزم استعاره از شخص
      مثال 4: محتاج قصه نیست گرت قصه خون ماست
      چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
      محتاج قصه نیست یعنی قصه سرایی نکن .... خون مجاز از قتل
      مثال 5: بر آشفت عابد که خاموش باش
      تو نزد زبان نیستی گوش نباش
      زبان مجاز از گوینده ... گوش مجاز از شنونده

    9. Top | #39
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      کنایه
      اگر شاعر عبارتی را طوری بکار ببرد که یک معنای ظاهری داشته باشد و یک معنای باطنی هرگز معنی ظاهری آن موردنظر نباشد به آن کنایه می گویند .
      مثال 1: تحفه فرستی ز شعر سوی عراق اینت (عجب)جهل
      هیچ کس از زیرکی زیره به کرمان برد
      زیره به کرمان بردن کنایه از اینکه کار بیهوده انجام دادن ... چون کرمان منبع زیره است پس کار بیهوده است زیره را به کرمان ببریم .
      مثال 2: عنقا شکار کی نشود دام بازچین
      کاینجا همیشه باد به دست است دام را
      باد به دست است کنایه از بی حاصل بودن .... دست دام تشخیص دارد
      مثال 3: من می خورم و تو می کنی بدمستی
      خاکم به دهن مگر تو مستی ربی
      خاکم به دهن کنایه از لال شدن
      مثال 4:گر دلم از شوق تو دیوانه شدن عیبش مکن
      بدر بی نقصان و زر بی عیب و کل بی خار نیست
      مصرع دوم استعاره از اینکه هر خوش ناخوشی دارد .
      مثال 5:عابدانی که روی برخلقند
      پشت بر قبله می کنند نماز
      روی برخلقند کنایه از ریا
      پشت بر قبله می کنند نماز کنایه از کار باطل کردن

    10. Top | #40
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Abf نمایش پست ها

      *رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
      همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
      مشبه : صبر
      مشبه به : رشته
      و
      مشبه : غم
      مشبه به : مقراض
      و
      مشبه : (م) در سوزانم
      ادات :چو
      مشبه به : شمع
      وجه : سوزان
      سلام
      میشه بگید آتش مهر چه ارایه ای داره؟

    11. Top | #41
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط kinana نمایش پست ها
      سلام
      میشه بگید آتش مهر چه ارایه ای داره؟
      تشبیه
      بهتر است برای چیزی که هستی مورد
      نفرت باشی
      تا اینکه برای چیزی که نیستی
      محبوب باشی

    12. Top | #42
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      خارخار مار تار زلف او دارم به دل / بختم از آن خار،زار و دلم زان مار بار

      این بیت تو سوال 6 ازمون 6 مرداد قلمچیه
      گفته که { مار تار زلف } ارایه تشبیه .میشه اجزا تشبیه رو مشخص کنید؟
      و لطفا بیت رو معنی کنید؟

    13. Top | #43
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط kinana نمایش پست ها
      خارخار مار تار زلف او دارم به دل / بختم از آن خار،زار و دلم زان مار بار

      این بیت تو سوال 6 ازمون 6 مرداد قلمچیه
      گفته که { مار تار زلف } ارایه تشبیه .میشه اجزا تشبیه رو مشخص کنید؟
      و لطفا بیت رو معنی کنید؟
      طرف اومده معشوقه خودشو .... شبیه یه مار خوش خط و خال دونسته ....... و جذبه هر تار موی این مار رو همانندی خاری تو دلش دونسته ... و بعدش گفته بخت و روزگارم از دست این خار زار و پریشون گشته .... و با تمام هم اینا ... دلم اسیر این مار گشته :: که اولش باید به خارخار یه چی شبیه ریش ریش واسه دل توجه داشت که نشون از حال گرفتار فرد عاشق هستش ::
      .......................
      دیگه این برداشت من از این بیت هستش

    14. Top | #44
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط kinana نمایش پست ها
      خارخار مار تار زلف او دارم به دل / بختم از آن خار،زار و دلم زان مار بار

      این بیت تو سوال 6 ازمون 6 مرداد قلمچیه
      گفته که { مار تار زلف } ارایه تشبیه .میشه اجزا تشبیه رو مشخص کنید؟
      و لطفا بیت رو معنی کنید؟
      هر تار موی یار رو ب ماری تشبیه کرده
      تار میشه مشبه
      مار مشبه به

      شعری ک در وصف پادشاه گفته شه و برا پول باشه از این بهتر در نمیاد
      بهتر است برای چیزی که هستی مورد
      نفرت باشی
      تا اینکه برای چیزی که نیستی
      محبوب باشی

    15. Top | #45
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط saeed211 نمایش پست ها
      هر تار موی یار رو ب ماری تشبیه کرده
      تار میشه مشبه
      مار مشبه به

      شعری ک در وصف پادشاه گفته شه و برا پول باشه از این بهتر در نمیاد
      دیگه دادا سر جلسه آزمون .. این وصف پادشاشو از کجا میشه فهمید

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن