خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 59
    1. Top | #31
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      ما تجربی بودیم ولی بچه های ریاضی که می رفتن ای تی

      با خودشون فیلم های خاک بر سری میبردن ........ خلاصه سه بار این کار رو کردن .. (معلمشون از کامپیتر سنتر میدید چیکار میکنن) دفعه ی چهارم معلم عصبانی میشه میره DVD ها رو از شون میگیره میخواد بره دفتر که تو راه رو میفتن به پای معلم خلاصه معلم کوتاه میاد .....

      کلاس ها پروژکتور داشتند و ما هم ظهر 2 ساعت استراحت داشتیم ........ بعضی کلاسها فیلم میاوردن و میدیدند ..... اینا دوباره کارشون تکرا کردن چند ماه گذشت یه دفعه ی مدیر اومد سر کشی کنه ........... مدیر وقتی دید قفل کرد اصلا زبونش بسته بود .. در این حال خودتون تصور کنید یکی می پره جلوی پرده .. یک می پره جلوی مدیر که نبیه یکی میخ واد بره رو صندلی فلش رو زود در بیاره میافته .........

      خلاصه از فرداش حکومت نظامی شد //////// موبایل به شدت ممنوع شد ... فلش ممنوع شد ... مموری ممنوع شد ..... آِی تی بسته شد .......پروژکتور ها رو برداشتند ....
      عجب دورانی بود

    2. Top | #32
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      پیش دانشگاهی بودم سومین روز مدرسه زبان خارجه داشتیم.
      کتابش رو نگا کردم یه کتاب گنده مزخرف که هم اندازه زیست و فیزیک (که اون روز داشتم نبود)
      واسه همین نشستم و حاشیه هاش رو گرفتم که هم اندازه اون دتای دیگه بشه.
      معلممون روز اول که کتابمو دید گفت اسمت چیه؟؟؟
      گفتم حسینی...
      گفت حسینی جان با این کتابت احساس میکنم بهم توهین کردی دیگه ریختت رو نبینم.
      منم گفتم آقای صادقی اومدم درس بخونم پاسش کنم اگه دانشگاه قبول بشم چی؟؟؟
      گفت اگه تا آخر سال ریختت رو نبینم قبول میشی ولی کافیه یه بار دیگه بیای کلاسم ببن چجوری میافتی.
      منم دیگه نرفتم سر کلاس نمره آخر ترمم هم 15 شد.

      ببخشدی اگه طولانی بود
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ




    3. Top | #33
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      حیف نیس تاپیک به این خوبی خاک بخوره؟؟
      ما تو مدرسه یه کلاس پیش دانشگاهی داشتیم خیلی شر بودن
      کلاسشون تو دوران امتحانات محل تصحیح ورقه میشد واسه همین هم شبیه این زندان ها علاوه بر در چوبی یه نرده فلزی هم جلوش داشت
      اینا به معلم دیفرانسیل التماس میکردن که امتحان نگیره اونم قبول نمیکنه از کل کلاس پول جم کره بودن یه قفل بزرگ خریده بودن زده بودن به در
      فقط باید بودی و میدی که مدیر داره میترکه بعدش هم سه تا از سر دسته هاشون رو 3 روز اخراج کردن معلمه هم امحتان نگرفته بود

    4. Top | #34
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یادش بخیر...
      یه مدرسه رو میچرخوندیم...
      هر روز دم دفتر واس لغو کردن امتحانا و همیشه پیروز میشدیم

    5. Top | #35
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      یادش بخیر تو مدرسه حرف حرف دانش اموزا بود
      الان تو دانشگاه به استاد نمیشه گفت اقای فلانی باید حتما بهش بگی جناب اقای استاد وگرنه میفتی تو اون درس!!!
      الا بذکر الله تطمئن القلوب

    6. Top | #36
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      وقتی کلاسمون رو هوشمند کردن یادمه زنگای تفریح منو 7-8 نفر دیگه تو کلاس می موندیم فلشمون رو می زدیم تو سیستم و آهنگای جدید رو گوش میدادیم کلاسمون هم طبقه سوم بود و آخر راهرو ...یه نفرو هم میذاشتیم پشت در کشیک بده که ناظممون نیاد....چه حالی میداد با استرس
      Live your dreams

      🔱
      KowsarDDC

      ویرایش توسط KowsarDDC : 13 آذر 1394 در ساعت 21:57

    7. Top | #37
      کاربر اخراجی

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      به دلیل منشوری بودن خاطرات مدرسه از گفتن اونها خودداری میفرماییم خخخخ البته این مال سال سوم بود
      ویرایش توسط Majid.VZ : 13 آذر 1394 در ساعت 22:28

    8. Top | #38
      کاربر اخراجی

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      سال چهارم بودیم و ی دبیر تحلیلی داشتیم ک خیلی اونوق بود
      یکشنبه ها برنامه ی کلاسمون اینطوری بود، دیف و ادبیات و دیف و تحلیلی
      زنگ اول و دوم گذشت و فهمیدیم ک دبیر دیف رفته و ما خواستیم جیم کنیم که تو راهرو دبیر تحلیلی رو دیدیم، یکی از بچه ها هول شد و سلام کرد، بعدش گفت استاد شما الآن کلاس دارین؟ اگه ندارین بیاین کلاس ما و درس بدین تا زنگ آخر همه با هم بریم بعد یکم فکر کردن دبیر اوکی داد و ما داشتیم میرفتیم کلاس ک یکی از بچه ها گفت چ غلطی کردیم و یهو ۷ ۸ نفری بدو بدو از مدرسه زدیم بیرون و از اون روز به بعد کلا کلاسش نرفتیم و دبیر هم نامردی نکرد همه رو با مستمر دو و پایانی ۸ رد کرد :-s

    9. Top | #39
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      یبار یه برچسب گذاشتن رو صندلی معلمم نشس روش
      حالا این که چی روش نوشته بود بماند


    10. Top | #40
      A.Z
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      یکی از چیزایی که فکر کنم حالا حالا ها از یادم نمیره اینه...یه خاطره از سال سوم؛
      متاسفانه یا خوشبختانه جزو اونایی ام که وقتی خندشون میگیره دیگه میگیره هه!امن که اصلا نمیتونم کنترلش کنم...
      یه روز تو کلاس,همین ما رو به فناا داد! ردیف اول هم بودیم اون روز...بدبختی!!
      این بقل دستی من که بگم خدا لعنتش کنه,معمولا به قصد تفریح یه حرکتایی میزنه خخخ!(^_^)
      گوووووزیدد......خهخههخ (فقط نزدیکا متوجه شدن)
      آقا من هم زدم زیر خنده خهخهههههه نه اینجوری یا هر هر هر...
      خودش اصلا نمیخندید! فقط من!! هههخهخههه
      خلاصه دبیر محترم هم یه نگا کرد تو چش من یه نگاهم کرد به بچه ها...یه لبخند ملیح هم فک کنم زد! سپس بلند شد تا میتونست من رو زد...میزدا نه اینجوری!!! بخدا حدودا 10 دقیقه فقط داشت میکوبید من بدبخت رو...
      خداییش آدم محترمی بود.چون فحش نمیداد اصلا,فقط میزد!!
      هنوزم که هنوزه یادش میوفتم میخندم. خخخ
      ویرایش توسط A.Z : 14 آذر 1394 در ساعت 01:40

    11. Top | #41
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      bahat-ghahram
      نمایش مشخصات
      حوصله جزییات ندارم

      ولی یبار اومدم کفشو بزنم به دوستم جا خالی داد از پنجره افتاد پایین چون خعلی خوش شانسم خورد تو سر مدیر مدرسه

      بقیشم مشخصه دیگ
      ویرایش توسط MohadeseH_M5R : 14 آذر 1394 در ساعت 01:08

    12. Top | #42
      کاربر اخراجی

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط KOWSAR RASTAD نمایش پست ها
      وقتی کلاسمون رو هوشمند کردن یادمه زنگای تفریح منو 7-8 نفر دیگه تو کلاس می موندیم فلشمون رو می زدیم تو سیستم و آهنگای جدید رو گوش میدادیم کلاسمون هم طبقه سوم بود و آخر راهرو ...یه نفرو هم میذاشتیم پشت در کشیک بده که ناظممون نیاد....چه حالی میداد با استرس

      ما شبیه همین کارو سال سوم دبیرستان، توی روزای آخر سال حدودای خرداد، تو نمازخونه مدرسه انجامش دادیم ...

      با این تفاوت، ما پخش زنده اجرا کردیم .....

    13. Top | #43
      کاربر نیمه فعال

      Maghror
      نمایش مشخصات
      تاپیک جالبی بود خیلی خندیدیم :D

      یه سری اوایل زمستون معلم فیزیکمون داش درس میداد غرق تو فرمولا بود آفتابم افتاه بود وسط کلاس
      یهو بی هوا گفتم چه برفی میاد معلم با یه حرکتی خیلی ضربتی خودشو به پنجره رسوند دید خبری نیس 2تا منفی گذاش واسم نامرد (((


      یه سری هوا خیلیییی سرد بود 5درجه زیره صفر امتحان عربی داشتیم یکی از بچه ها نخونده بود گف من حیاط میمونم اگه امتحان نگرف sms بدید بیام معلمه اومد امتحانم نگرف ما هم به این خبر ندادیم بنده خدا 1ساعتو نیم تو سرمای شدید بود بعد که اومد کلاس تا یه ربع نمی تونست حرف بزنه :D


      چند هفته پیش یکی از بچه ها میخواس 2زنگ آخرو بپیچه ماهم 5-6نفری رفتیم جلو در وایسادیم
      یکی از معلما با ماشین داشت مرفت بیرون این دوستمونم دو به شک بود که تا در بازه بره یا نه آخه یکی از معاونا با نگهبان جلو در بودن بردیمش جلو در من به زور از مدرسه هلش دادم بیرون یکی دیگه منو هل داد (من نمی خواستم برما) یکی دیگه هم اون یکی رو هل داد خلاصه دیدیم ناظم افتاده دنبالمون 3تایی فرار کردیم خیلی خوش گذشت اون روز ولی


      آخرین روزای مدرسه پارسال بود که ما می خواستیم از یکی از معلما چهند تا از سوالای امتحانی رو بگیریم یکی ورق آورده بود داشتیم حکم می زدیم سر کلاس ناظم اومد تو 5 دیقه فقط نگاکرد یه سر تکون داد رفت


      خاطرات خیلییی زیادن وقت شد بعدن بازم میام میگم
      I'm the hero of my life

    14. Top | #44
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      دلم واسه حسن زاده معلم فیزیکمون تنگ شده
      کلش برق میزد
      یاد مدبری بخیر شیمیایی بود معلم شیمی هم بود

    15. Top | #45
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط LeftBehind نمایش پست ها
      یکی این جمله رو واسه من تفسیر کنه:
      " اگه میخای ادامه ندم بگو زبونتو موش خورده"
      لامصب کاما رو هر جای جمله بزاری ی مفهوم متفاوت از جمله برداشت میشه. اصلا جمله رو خبری بخونم یا سوالی؟؟؟؟؟؟
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mohammad.h نمایش پست ها
      اگه میخای ادامه ندم بگو، زبونتو موش خورده...تفسیر نداره!احتمالا یا جوابشو نمیدادی یا درست جوابشو نمیدادی!یا نباید جوابشو میدادی!ر.ا:جالبه همه چی...احساس تنهایی ندارم این روزا«نفس عمیق»گذشت....منتظر میگذرد بعدی:/
      میدونی یاد چی افتادم؟
      دوم راهنمایی ک بودم مراقب امتحان تاریخ ثلث سومم ی مرده بود با موهای سفیدو چهره ای مسمم. تند تند برگه رو پر کردم و در حالی ک دستم ب شدت درد گرفته بود برگمو دادم بهش.خوب یادمه برگه مو ک میخاستم بهش بدم نگاهمون ب هم گره خورد. شاید کمی فراتر از انتزارش بودم و از دیدن ی برگه پر از جواب توی ی مدت کم تعجب کرده بود. هنوز چند قدم نرفته بودم ک گفت "شحرها" رو با "ح" دو چشم مینویسن. گفتم خیلی مهم نیست، امتحان تاریخه. اسممو پرسید منم در حال رفتن گفتیم بالای برگه نوشتم. 4 ماه بعدش دومین روز مدرسه معلم ادبیات فارسیم شده بود. چند دقیقه ای نگاهی کلی ب کلاس و بچه ها کرد و صندلیش رو گزاشت وسط کلاس و نشست. کسی صحبت نمیکرد. خودشو معرفی کرد. اقای چراخ و گفته واسش لزتبخشترین کار دنیا درس دادن ادبیات فارسیه. بعدش ب من نگاه کرد و گفت اقای فلانی برو از دفتر ی گچ بیار. خشک شده بودم اسم منو 4 ماه تو زهنش واسه چی و چطور نگه داشته. وقتی از دفتر برگشتم کلاس... تشکر کردو گفت پای تخته بنویس "شهرها"

      یادمه وسط سال تحصیلی از علی که داشت شعر میخوند خاست اخرین بیتی رو که خونده رو معنی کنه. شعر این بود: "جای گل گل باشد و جای خار خار". علی بعد از کمی فکر کردن گفت: "اقا اجازه... ینی اینکه جای گل، گل باشه و جای خار خار باشه"


      تو خاطرای از اون روزهای قشنگ رو یادم اوردی. ی دنیا ممنون. ولی باور کن "اگه نمیخای ادمه بدم بگو زبونت رو موش خورده" به معنی اگه نمیخای ادمه بدم بگو زبونت رو موش خورده نیست.
      There is No Need for God as a Hypothesis

      Pierre-Simon, marquis de Laplace
      ویرایش توسط Phenotype_2 : 28 بهمن 1394 در ساعت 10:45

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع

    ، forum، http، konkur، فکر، لباس، من، منم، منو، میکنم، میگم، میشین، ما، مثل، مدرسه، مربوط، معلم، نفر، نمی، نگه، نابغه، ناظم، هفت، هم، همه، هیچوقت، هیچی، هر، وقتی، ولی، وسط، یه، یا، یادش، کف، کلید، کلا، کلاس، کنم، کنه، کنین، که، کار، کاره، کتاب، کرد، کردم، کردن، گفتن، گرفتن، گریه، پول، پاک، پر، پست، پشت، آدمی، اما، اول، اومد، اون، اوردم، اوردن، این، اینم، اینه، اینکه، اینجا، اگه، اخراجم، ادغام، از، اشتباه، اعتراف میکنم، بقیه، به، بهم، بودم، بودن، بودیم، بی، بیا، بیرون، با، بالا، بالای، باید، بار، بارم، باز، بخیر، بدین، برق، بزنم، بزارید، بعد، تفریح، تموم، تو، تکراری، تا، تازه، تخته، جوکی، حتی، خلاصه، خنده، خواهش، خیلی، خاطرات، خدا، دو، دوران، دیگه، دید، دیدید، داخل، دار، دارم، داری، دارید، داشت، داشتن، داشتیم، در، درس، روم، روز، روش، راهنمایی، زمین، زنگ، زد، زدم، زدن، سوم، سریع، شوخی، شکلی، شاگرد، شد، شدم، شده، صورت، صدا، طنز، عملی، عنوان

    نمایش برچسب‌ها




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن