LinkBack URL
About LinkBacksالبته دلیلش اینه ک سجع حداقل در دو جمله قرار داده میشه....ولی از طرفی صفای با جمله بعدی هم میتونه سجع در نظر گرفته بشه....
نوشته اصلی توسط Pin
اگه میشه سوال رو کامل قرار بدین تا کامل توضیح بدم....توی چ منبعی دیدین این سوالو؟!؟
البته دلیلش اینه ک سجع حداقل در دو جمله قرار داده میشه....ولی از طرفی صفای با جمله بعدی هم میتونه سجع در نظر گرفته بشه....
اگه میشه سوال رو کامل قرار بدین تا کامل توضیح بدم....توی چ منبعی دیدین این سوالو؟!؟
تشکر از اینکه وقت گذاشتین
نه سوال نیست از مثال های اموزشی کتاب لقمه ارایه است
سعی کردم عکسو بذارم متاسفانه اپلودش نمیکه
تو چن مورد دیگه همینجوره مثلن" ده "و" به "و "که" و" مه" توی سوال بالایی
خواهش میکنم....
پ.ن.اما به احتمال ۹۰٪ مشخص کردن این سجعا باهم به همون دلیله آموزش بوده فقط چون همونطور ک گفتم میشه کلمه صفای رو با هر دو سجع جملات بعدی سجع در نظر گرفت....
حتی تو مثال های بعدیش هم گیج شدم
اینجا رو ببینین
جان در گلشن عشرت داشت و دل در در اتش حسرت گذاشت
به نظرتون عشرت و حسرت نباید سجع میشدن؟
ارادت بی چون یکی را از تخت شاهی فرو ارد و دیگری را در شکم ماهی نکو دارد
شاهی و ماهی رو سجع حساب نکرده.gif "Yahoo (113)")
ویرایش توسط Pin : 21 فروردین 1396 در ساعت 02:28
خب داشت و گذاشت سجع مطرف دارن....حتی تو مثال های بعدیش هم گیج شدم
اینجا رو ببینین
جان در گلشن عشرت داشت و دل در در اتش حسرت گذاشت
به نظرتون عشرت و حسرت نباید سجع میشدن؟
ارادت بی چون یکی را از تخت شاهی فرو ارد و دیگری را در شکم ماهی نکو دارد
شاهی و ماهی رو سجع حساب نکرده
سجع مطرف ینی سجعی ک دو یا سه حرف آخر دو کلمه یکسان باشن...مثل همین داشت و گذاشت...
وعشرت و حسرت سجع نیستن.....
در مورد مثال بعدی هم این توضیح صدق میکنه....
خب داشت و گذاشت سجع مطرف دارن....حتی تو مثال های بعدیش هم گیج شدم
اینجا رو ببینین
جان در گلشن عشرت داشت و دل در در اتش حسرت گذاشت
به نظرتون عشرت و حسرت نباید سجع میشدن؟
ارادت بی چون یکی را از تخت شاهی فرو ارد و دیگری را در شکم ماهی نکو دارد
شاهی و ماهی رو سجع حساب نکرده
سجع مطرف ینی سجعی ک دو یا سه حرف آخر دو کلمه یکسان باشن...مثل همین داشت و گذاشت...
وعشرت و حسرت سجع نیستن.....
در مورد مثال بعدی هم این توضیح صدق میکنه....
خب عشرت و حسرت هم واج های پایانی شون یکسانه بعلاوه هم وزن هم هستن پس سجع متوازن هم باید به حساب بیان
خب کلمه های عشرت و حسرت در پایان جمله نیومدن....به همین خاطر سجع به حساب نمیان
ولی توی مثال بعدی خودش کلماتی رو که اخر نبودن سجع گرفته
مراد از نزول قران ، تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل صورت مکتوب
ویرایش توسط Pin : 21 فروردین 1396 در ساعت 02:48
خب سیرت برای خوب صفت شده.....شده در واقع ی ترکیبه و با هم سجع گرفته شدن....چون صفت ک خوب باشه سجعه پس موصوفش هم سجع محسوب شده
ویرایش توسط Ellaa_A : 21 فروردین 1396 در ساعت 02:53
خب نع.مفهوم رنگا اینه ک شما سجعارو قاطی نکنین ینی سیرت رو با مکتوب سجع نگیرین.....
چرا الکی قاعده برای سجع میسازید؟
قانون سجع اینه که آخرین کلمه ای که از هر جمله موجوده با آخرین کلمه از جمله(جملات) بعد دارای قافیه یکسان باشه حالا میخواد اون آخرین کلمه مفعول باشه-فعل باشه یا...،
اینم مثال هایی که خودتون اوردید:
1-اینجا چرا "صفای "رو سجع حساب نکرده
جان مارا صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده=چون اینجا هوای و ضیای مفعول هستن(آخرین کلمه جملات حساب نمیشن) وبعدش فعل اومده که دقیقا فعل ها مثل هم هستن و قافیه منثور حساب نمیشن
2-یا مثلن چرا اینو اینجوری حساب کرده
ما را ان ده که ان به و مگذار ما را به که و مه؟=خب اینجا هم ده و به آخرین کلمات از دو جمله متوالی هستن پس سجعن اما در مورد که و مه:که و مه متمم جمله سوم هستن و چون این جمله(مگذار ما را به که و مه)دارای فعله و فعل هم آخرین جز جمله حساب میشه(اینجا فعل به اجزای جمله ترجیح داده شده و یه جور شیوه بلاغیه اما کلا فعل آخرین جز جمله محسوب میشه) پس که و مه چیزی حساب نمیشه
بقیه مثال ها رو هم خودتون تعمیم بدید
پ.ن:سعی نکنید با آوردن اسم انواع سجع علم خودتونو به رخ دیگران بکشید
بهتره به جاش یه کم بهتر توضیح بدید
پرنده ای که از مترسک بترسد،از گرسنگی خواهد مرد ... "ارنستو چه گوآرا"
ویرایش توسط Mahdi.k.h : 21 فروردین 1396 در ساعت 10:18
Ok....حق با شماست..چرا الکی قاعده برای سجع میسازید؟
قانون سجع اینه که آخرین کلمه ای که از هر جمله موجوده با آخرین کلمه از جمله(جملات) بعد دارای قافیه یکسان باشه حالا میخواد اون آخرین کلمه مفعول باشه-فعل باشه یا...،
اینم مثال هایی که خودتون اوردید:
1-اینجا چرا "صفای "رو سجع حساب نکرده
جان مارا صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده=چون اینجا هوای و ضیای مفعول هستن(آخرین کلمه جملات حساب نمیشن) وبعدش فعل اومده که دقیقا فعل ها مثل هم هستن و قافیه منثور حساب نمیشن
2-یا مثلن چرا اینو اینجوری حساب کرده
ما را ان ده که ان به و مگذار ما را به که و مه؟=خب اینجا هم ده و به آخرین کلمات از دو جمله متوالی هستن پس سجعن اما در مورد که و مه:که و مه متمم جمله سوم هستن و چون این جمله(مگذار ما را به که و مه)دارای فعله و فعل هم آخرین جز جمله حساب میشه(اینجا فعل به اجزای جمله ترجیح داده شده و یه جور شیوه بلاغیه اما کلا فعل آخرین جز جمله محسوب میشه) پس که و مه چیزی حساب نمیشه
بقیه مثال ها رو هم خودتون تعمیم بدید
پ.ن:سعی نکنید با آوردن اسم انواع سجع علم خودتونو به رخ دیگران بکشید
بهتره به جاش یه کم بهتر توضیح بدید
...
راجب سجع باید بیشتر مطالعه کنم...
ممنون ازینکه آگاهم کردین!!!!
پ.ن:حالا خوبه اسم انواع سجع رو شنیدین قبلا وگرنه میگفتین اونو از خودم درآوردم.....
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)
پاسخ با نقل قول.gif "Yahoo (21)")