x:چرا؟
y:خیلی از چرا ها چون ندارن...!
آقایﻣﺠﺮﻱ : ﮐﻲ ﻣﻴﺪﻭﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﭼﻴﻪ؟
ﻓﺎﻣﻴﻞ دور : ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺖ ﺭﻣﺎﻧﺘﻴﮏ ﻣﻴﮕﻦ ﻋﺸﻖ!
ٱقایﻣﺠﺮﻱ : ﻋﺸﻖ ﻳﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺑﻪ
ﭘﺴﺮﻋﻤﻪزا : ﻣﺜﻞ ﺣﺴﻲ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﻳﻲ ﺩﺍﺭﻩ !
ٱقایﻣﺠﺮﻱ : ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ !
ﮐﻼﻩ ﻗﺮﻣﺰﻱ : ﻣﺜﻞ ﺣﺴﻲ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﻳﻲ
ﺩﺍﺭﻥ !
ﻓﺎﻣﻴﻞدور: ﺑﺎﺑﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻴﺨﻨﺪﻱ؟
ﺑﭽﻪ: ﭘﺪﺭﺭﺭ ...ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺭﻡ !
ﻓﺎﻣﻴﻞدور: ﺍﻭﻩ ﺍﻭﻩ ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺠﺮﻱ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ
ﺧﺮﺍﺑﮑﺎﺭﻱ ﮐﺮﺩﻩ!؟ 😂😂
در مسیر دستیابی به اهدافتان زندگی شما را حتما می ازماید
یکی از اولین ازمون ها این است که شما را با درد و رنج مواجه می کند .
به قدری سخت خواهد بود که گریه خواهید کرد این بخشی از مسیر موفقیت است
اگر نمی توانید درد و رنج را تحمل کنتید همین الان کنار بکشید .....
همکلاسی نسبتا رفیق(!): اینقـــــــــــــــد بیکارم ...دلم میخواد برم بیرون...
-مس.تی؟
+نمیدونم...خسته شدم از خونه
-خب پاشو برو
+حوصلش نیس
-پاشو برو حوصلش میاد
+این موقع شب؟
-مگه ساعت چنده؟
+10
-9 و نیم!
+الان تو کوچه ها مرغ پر نمیزنه
-خب؟؟؟....تو برا مرغ میری؟؟(مرغ استعاره از انسان!)
+بلاخره باید یکی باشه
-هیچی پس
************************************************** ************************************************** ************************************************** ******************
نتیجه اخلاقی:
بخدا قسم تنهام میشه بیرون رف!بخاطر خودته!
+.................
عشقم عشق داره.
-
+ها؟
-ازین چرت و پرتا زیاد میزارن...یهو دیدی همین فردا عروس شد و لبخنده {X} به لب با شوهرش عکسشو انداخته رو تلگرام.
+
-بعد میفهمی که آره بابا اینا همشون یه مش{X} ان.
+اگه عروس نشد چی؟
-میشه.حال فردا نه یه ماه دیگه یه سال دیگه...دخترا زود حالشون عوض میشه...پسرا نه..پسرای خوب نه پسر لا.شی.
+اگه عروس شه چیکار کنم؟
-همین کاری که مجبوری...زندگی
+نمیشه
-چرا؟
+چون من اینو میخوام
-دست تو نیس...باید زندگی کنی
************************************************** ************************************************** ************
آخر نوشت:
-ایکس علامت فو.ش نسبتا رکیک میباشد.
-این یک مکالمه عادی است!پس لطفا جنبه از خود نشان داده ناراحت نشوید.
20 آذر
http://forum.konkur.in/thread5658-40.html#post1037846
اینم مهر 95
![]()
دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..
ویرایش توسط laleh74 : 08 اسفند 1395 در ساعت 19:14
دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..
من : سعید لعنتی چن لیتر میشاشی بلند شو بیا بیرون بریم دیگه بچه ها منتظرن
سعید در حالی که بیرون میاد : هیچ وقت به کسی تو دستشویی استرس وارد نکن شاید اونجا تنها جاییه که تو زندگیش آرامش داره.
run forrest runnn
دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..
؟:فوووووت فوووت
من:باع.پ چرا فوت میکنی؟حرف بزن.مزاحمی؟
؟:فووووووت
من:چرا حرف نمیزنی گلابی؟
؟(پدر):بی تربیتگوش رو بده مامانت...
من:![]()
ویرایش توسط 86ali.z : 10 اسفند 1395 در ساعت 23:54
منو دبیر زمین دیروز:
من:خانوم میشه من امتحان ندم؟؟؟
دبیر:نخیر.
من:خانوم ب خدا مریض بودم..
دبیر:بس کن سارا تو همیشه زنگای زمین مریضی..
من:خب خانوم مریض میشم دیگه دست من نیس ک...
دبیر:تو کی میخوای ادم بشی ی ذره از این فاطمه(خرخون کلاس )یاد بگیر...اون از ترم اول ک شدی ۶ این از الان ک همش میگی مریضم...نیای سرکلاس بهتر باشه فک کنم
(تقریبا با صدای بلند و عصبی)
من :خب خانوم برم من بیرون ؟؟؟؟(خیلی اروم و بی استرس و نگرانی)
دبیر:برو دیگه جلوی چشم نباش..مطمعن باش اهم میگیره تورو...فک میکنی زشکی قبول میشی؟؟؟؟؟؟؟بهترازتوام بودن و بهترازتو نقش بازی کردن ولی هیچ کاره ای نشدن ...
من:
دبیر:فقط یادت باشه خرداد اشکتو در میاارم...الانم برو بیرون.....
دبیره نزدیک بود اشکش در بیاد.....
من میخوام زمین بخونم ولی هرکاری میکنم نمیتونم..
حلال کن خانوم (ج)
من: فکر نکنم اون آدم اینقدری لیاقت داشته باشه که تو مسئولیت تمام اتفاقای زندگیتو به گردن اون بندازی!
یعنی به نظرت حق اینو داره که یه همچین آدم مهم و موثری تو زندگیت باشه؟؟؟ یعنی واقعا اون باید عامل همه ی بدبختیهات باشه؟؟؟؟!
حیفه یه ذره حق که اون به گردن این زندگی داشته باشه،
هر چقدرم بد، اصن خیلی بد، اصن یه عالمه بد|
به نظرت این آدمه؟!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)