شبی در تاپیکی به نام
اسم عمه ی نفر قبلی چیه...؟
دو اکانت به نام های نخود مراد خان و خان باجی تنها، در حال فعالیت و پست دادن بوده،
استارتر تاپیک حانوم خان باجی تنها، می بوده ! و نخود مراد خان نام عمه ی خان باجی را
شقایق نامید !! در حالی که نام عمه ی خان باجی اسدبانو بوده و خان باجی ازین نام
بسیار فخر کاذب ورزید ! و او نیز در پست بعد، نام عمه ی نخود مراد را مهرنوش! نهاد
قند در دل نخود مراد آب شد ! در حالیکه اصلا نخود مراد یک عمه داشت که از نام بردن آن معذروم !
درین حین و پس از آن و با این قند در دل آب شدنها، عشقی جاودانه بین این دو اکانت ساز
شکل گرفت... بطوری که تا فروم ها آنور تر نزد مدیر و کاربر و مولتی یوزر دهن به دهان میشد!
کاری به کلیت ماجرا و مراسمات و دوران دوستی و خواستگاری و... ندارم !
شب عروسی فرا رسید ومراسم در چت رومی مجلل با سرعت بالا
و قابلیت پیام خصوصی دادن برگزار می شد و مهمانان یکی یکی به جمع اضافه می شدند !
در گوشه ای از مراسم غضنفر "_YoOoY_" که از شدت مستی در حال پشتک زدن و قر دادن بود
و شنگول الدوله " Team Sar Dadbin" از دیدن این صحنه غلت غلتان! به پشت افتاده و
بسان سوسک زخمی ئی که به پشت خوابیده و تقلای بلند شدن می کند، در حالت خندیدن
عزم بلند شدن داشت، و حضار با دیدن این صحنه همی فکر کردند که او دارد در حالت درازکش
قر می زند !!
حاج خانوم بتول "sis413" و بلقیس " negar~" دو تسبیح در دست
در حال خواندن دعا برای زندگی پای دار عروس و دوماد بوده که صدای کل کل و جیغ و داد
مستوفی الممالک"kahkoo" فضای مراسم رو عوض کرده و عروس و دوماد آنلاین شدند و همه چیز
برای خواندن خطبه مهیا می بوده و درین حین حاج آقای پَشم الدین" reza__sh " هم آنلاین شده
همه ی مهمانان ساکت شده تا غضنفر قلی خطبه را بخواند...
پَشم الدین : خانوم خان باجی مولتی یوزر زاده، آیا بنده وکیلم شما را به عقد مجازی
آقای نخود مراد اکانتیان با مهریه ی 10 اکانت فعال ! و 3 تاپیک دلنوشته در آورم...؟
خان باجی در حال تایپ کردن "بله" می بود اما مستوفی الممالک گفت :
عروس رفته اکانت بسازه...
هلهله ای در مراسم به پا گشت و شادی و شور و شعفی مراسم را بدون هیچ دلیل خاصی!
یکهو فرا گرفت !
پَشم الدین برای بار دوم گفت : خانوم خان باجی مولتی یوزر زاده، آیا بنده وکیلم شما را
به عقد مجازی آقای نخود مراد اکانتیان با مهریه ی 10 اکانت فعال ! و 3 تاپیک دلنوشته در آورم...؟
درین حین بتول گفت :
عروس رفته پستای خودشو لایک کنه
پَشم الدین برای بار سوم گفت : خانوم خان باجی مولتی یوزر زاده، آیا بنده وکیلم شما را
به عقد مجازی آقای نخود مراد اکانتیان با مهریه ی 10 اکانت فعال ! و 3 تاپیک دلنوشته در آورم...؟
باز هم این بار بلقیس گفت :
عروس رفته اکانتای دیگشو آفلاین کنه !
پَشم الدین که از فرط عصبانیت هر آن چیزی که در ذهنش می بود را نثارِ بلقیس کرده
و همانجا غضنفر را تا میخورد کتک زد و به جایگاه خطبه خوانی برگشت
و با عصبانیت در حالی که سخنان را قطی پاتی میخوند گفت :
خانوم اکانت مولتی یوزری کثیف کثافت خوک کثیف ایران ستیز اسلام ستیز نجس
وکیلم؟؟؟؟؟؟
عروس از ترس گفت بله !
مستوفی، شروع به جیغ و داد ! و کل کل نمود و هلهله ای به پا گشت !
و همه تا صبح خوش همی گذرادندند !
بامدادان وقتی همه ی مهمان ها از چت روم به برون نمی رفتند!
عروس و دوماد الکی آفلاین شدند و از فروم خارج شدند تا مهمان ها از چت روم خارج شوند ! و بقیه ی ماجرا
اما دست قضا و قدر محمودی، باعث فراموشی رمز هر دو شد !
و نه عروس و نه دماد دیگر هیچوقت انلاین نشدند !