سلام
لازم میدونم چند نکته بگم قبل از شروع کار :
اول اینکه به اندازه کافی از فایده های موسیقی گفته شده و ما اینجا قصد داریم از ضرر های موسیقی صحبت کنیم. موسیقی هم مثل هر ابزار و هنر و... میتونه مفید باشه و مضرر پس الکی جبهه نگیرید (تاکیید میکنم فایده های موسیقی کار نداریم به اندازه کافی هست!و این موضوع شامل همه اهنگ ها نمیشه ) .
دوم اینکه خواهش دارم دوستان به این مسئله علمی نگاه کنند چون از گذشته بوده ! ویک روش برای تاثیر در ناخوداگاه انسان و دست شما نیست من در اوردی نیست.
گفته میشه 30 ثانیه گوش دادن به موسیقی کلاسیک برابر با خوردن یک قرص یک قرص والیوم که یک نوع مخدر محسوب میشه! میدونید علت اصلی حرام بودن شراب چیه؟ بخاطر غفلت! ادمی که ***** خورده متوجه نمیشه.
موسیقی معکوس موسیقی ست که اصل هدف اون رو برعکس میشه فهمید..مثلا تو اهنگ این رو میگه:
What a nice surprise , what a nice surprise Bring your alibis
چه سورپریز خوبی ، چه سورپریز خوبی شواهدتان را با خود بیاورید
ولی وقتی این اهنگ رو برعکس گوش بدید :
Satan , where are you now Just send me reward , please send it all
ای ابلیس ، اکنون کجا هستی ؟ برایم پاداشی بفرست ، تمام آنرا بفرست
+ دوستان ریورس برعکس کردن کلمات نیست..! معکوس اهنگ (نوا و صدا) ست
این هیچ ربطی به اسلام و..نداره کلا یک روش برای تاثیر روی ناخود اگاه هست
ویژگی های ضمیر نا خود آگاه:
1- ضمیر نا خودآگاه با تمام نیرو و قدرتش، قوه ی منطق ،استدلال و تعقل ندارد و تمام پیامهایی که وارد آن می شود بی چون و چرا پذیرفته دقیقا اجرا می کند.
2-ضمیر نا خودآگاه انسانها می توانند با هم مرتط شوند (توانایی خواندن افکار دیگران از این مقوله است).
3-ضمیر نا خودآگاه انسان تحت شرایطی خاص می تواند به تمام اطلاعات جهان و یا همان شعور جهانی دسترسی پیدا کند و دانشی بالاتر از درک وفهم شما را جذب نموده و به شما انتقال دهد. بر اساس همین واقعیت ضمیر نا خودآگاه مسائل و مشکلات را نیز به صورت خارق العاده ای حل می کند.
4- هرگاه بین ضمیر خوداگاه و نا خودآگاه اختلافی پیش اید همیشه نا خودآگاه برنده است چرا که قدرت اجرائی در دست ناخودآگاه بوده به همین دلیل است که گاهی اوقات با اینکه در کاری مصمم هستید اما به دلایل فوق موفق به انجام آن نمی شوید.(تفاوت موجود در هنگام راه رفتن بر روی لبه ی جو و لبه ی بام).
مسائلی که در طول روز با آن سر وکار دارید وشاید به نظر شما(ضمیر خود آگاه) خیلی بزرگ و مشکل باشد از نظر ضمیر نا خودآگاه بسیار کوچک و حل شدنی است چرا که 90% قدرت ذهن را در اختیار دارد.
تمام جملاتی که در گفته یا شنیده می شوددر نا خودآگاه ضبط شده و در اثر تکرار زیاد اجرا می شود.
حضرت عیسی علیه السلام :اگر آرزو کنی که این کوه در مقابلت نباشد و باور داشته باشی که نیست در اینجا نخواهد بودک
رسول اکرم صل الله و علیه وآله وسلم:اگر در حین دعا ایمان داشته باشی که در همان لحظه دعایت برآورده می شود حتما مستجاب خواهد شد.
سخنرانی معکوس یک تئوری از نوع شبه علم است که توسط David john Oates مطرح شد.
این تئوری مدعی است که در طول فرایند تولید زبان گفتاری، بلندگوهای بشری پیامهای پنهانی را در گفتار جای میدهند که بر اساس افکار درونی گوینده، هنگام بیان کلام است.
به زبان ساده تر، وقتی فردی جمله یا متنی را “میگوید” احساس واقعی آن فرد را میتوان از کلامش به صورت کلماتی استخراج کرد.
Oates کاربردهای این تئوری را در روان درمانی، جرم شناسی و مذاکرات تجاری و کاری میداند، هرچند این تئوری از سوی جریان های اصلی علمی و مراکز دانشگاهی رد شده اما نمونه هایی که برای اثبات آورده شده بسیار جالب اند.
ادعای Oates این است که در حالت گفتار به صورت عادی به طور متوسط هر 15 الی 20 ثانیه کلمات مرتبط از ضمیر ناخودآگاه فرد در جهت عکس تولید می شود. یعنی اگر کلام را برعکس بشنوید ( گزینه reverse در تمام نرم افزار های ویرایش صوت موجود است ) کلماتی بیان می شود که اگر پشت هم قرار بگیرند جمله ای معنا دار برخواسته از ضمیر ناخودآگاه می سازند. به ادعای او این پدیده وابسته به بخشی جدایی ناپذیر از ارتباطات انسانی است و در هر فرم دیگر نیز وجود دارد!
نمونه ها:
حالم بده -بنیامین بهادری
اصل:
حالم بده ، حالم بده، آدم بده ، نگو به من عاشق شدن نیومده
آدم بده ، حالم بده، آدم بده ، نگو عاشق شدن به من نیومده
آدم بده ، آدم بده ، حالم بده ، حالم بده
برگردان:
اعدم الله ، اعدم الله ، اعدم الله ، اعدم الله ،
اعدم، روی همه ملت عاشق شوق
اعدم الله ، اعدم الله ، اعدم الله ،
اعدم روی ملت عاشق شوق
اعدم الله ، اعدم الله ، اعدم الله ،
نمونه دوم :
اصل:
طلسم شهرو وا کرد
سیندرلا عروس شد، قصه ما تموم شد
سیندرلا عروس شد، قصه ما تموم شد
سیندرلا عروس شد
سیندرلا، سیندرلا، سیندرلا
برگردان:
من ابلیس، من ابلیس، من ابلیس
پشت حلقه بنویس، همه شو از غم بنویس
پشت حلقه بنویس، همه شو از غم بنویس
پشت حلقه بنویس، پاشو برای ***
نمونه سوم:
اصل:
نگو یه روز میری و پیشم نمیای دیگه
اگه اگه مث قدیما منو نخوای دیگه
اما باز به یاد تو گریونه دلم دیگه
دیگه بعد تو عاشق نمیشم
نگو یه روز میری و پیشم نمیای دیگه
اگه اگه مث قدیما منو نخوای دیگه
اما باز به یاد تو گریونه دلم دیگه
دیگه بعد تو عاشق نمیشم
عاشق نمیشم...
برگردان:
هرچی نوشتم. هرچی نوشتم
با صدا بگین. بگین اونور [...] با صدای تو اومد
بگین آخرالزمونی که (تو) قصه میگن اینه
بگین دین مسیحایی این تو نیومد
هرچی نوشتم. هرچی نوشتم
با صدا بگین.بگین اونور [...] با صدای تو اومد
بگین آخرالزمونی که (تو) قصه میگن اینه
بگین دین مسیحایی این تو نیومد
بسم الله الرحمن الرحیم
چند سالی است که جریان موسیقی برگردان یا به عبارتی بهتر وارون نگاری صوتی در موسیقی پس از حدود ۶۰ سال از آغاز این مسئله در امریکا در کشور ما مطرح شده است و حقیر نیز در این باره توضیحاتی داده ام.
اما از آنجا که خیلی از عزیزان در این باره شبهاتی دارند و اخیرا افرادی به ایجاد انحراف فکری از این طریق دامن زده اند و دیگر اینکه نظرات متفاوت و مختلف و بعضا متناضی در این باره گفته می شود ، لذا در این مقاله به برسی موسیقی برگردان می پردازیم:
پیش از تحلیل این صنعت توسط بنده از شما عزیزان در خواست می گردد حتما مقاله ای با همین عنوان را از دانشنامه ویکی پدیا مطالعه فرمایید و در پایان نیز نقد و جمع بندی حقیر را بخوانید فراموش نفرمایید نقد بنده مستلزم مطالعه مقاله زیر است فلذا نخست آنرا مطالعه فرمایید:
مقاله دانشنامه ویکی پدیا در باره وارونه سازی موسیقی
همانگونه که در این مقاله مبسوط مطالعه فرمودید مسئله موسیقی وارون چیز جدیدی نبوده و حد اقل متعلق به بیش از 6 دهه پیش است،لیکن در باره آن می توان موارد زیر را برداشت نمود:
1- مسئله موسیقی وارون شامل سه حالت است:
الف : تکه هایی از پیش خوانده می شوند ، سپس آنرا برگردان کرده و در بدنه اصلی موسیقی مخفی می شود ، وقتی متن موسیقی اصلی برگردان می گردد آن تکه اکنون به حالت عادی بازگشته و معنی می دهد. در تحلیل این ادعا می توان گفت : این مسئله منطقی به نظر می رسد و در تاریخ بارها آزموده شده است و صحت آن مجرب بوده و تایید می گردد. و نوع دیگر آن ، به گونه ای است است که خواننده به عمد از کلماتی خاص استفاده می کند تا برگردان و وارون آن واژه مد نظرشان باشد و بتوانند شبیه ترین کلمه را با آنچه مد نظر دارند بازسازی نمایند به عنوان نمونه خواننده از واژه "سرطان" در حالت عادی استفاده میکند ولی در حقیقت برگردان آن یعنی "نترس" (البته با اندکی تغییر) مورد نظر است که استفاده از این روش بسیار دشوار است.
ب : می توان با ابزار و نرم افزار های خاصی در حالت عادی آهنگی را خواند که اگر برگردان گردد معنی جدید می دهد ، در اینجا این سوال پیش می آید که به عنوان مثال چگونه واژه "دیوار" به "راه بد" تبدیل می گردد ، در حالی که وارون املاء آن "راوید" می شود . طرفداران این مطلب ادعا می کنند با آهنگ های ضمیمه و زمینه این تبدیل حرف صورت می گیرد. در این باب نیز می توان گفت این مسئله تاکنون اصلا اثبات نشده است و تحقیقاتی که بنده انجام دادم چیز دیگری را نشان می دهد که در بند ج آنرا بیان خواهم داشت.
ج : این یک اعجاز شیطانی است و خود خواننده و آهنگساز از آن بی خبرند !!!
در این باب باید گفت این ادعا مزخرف و باطل محض است و ذره ای صحت ندارد چراکه چنین مطلبی از بیخ و بن ایراد داشته و نه با منطق سازگاری داشته و نه با ادبیات دینی جور در می آید و بیشتر خرافات است تا دلیلی منطبق بر عقلانیت. که البته این مورد شدیدا توسط شیطان پرستان اشاعه داده می شود تا شیطان را قدرت مند نشان دهند.
عزیزان در یک تحقیق گسترده که از سوی جنبش مصاف صورت گرفت ما به این نتیجه رسیدیم که سوای مورد الف که قبلا نیز اثبات شده است موارد "ب" و "ج" صرفا ادعایی باطل است و جالب است بدانید بعضا نتایج کاملا عکس دارد.
در این آزمون آهنگ ریورس شده ای برای مخاطبین پخش می گشت و از ایشان خواسته می شد تا انچه را از آهنگ در می یابند بر روی کاغذی یادداشت نمایند ، جالب است بدانید هر یک از افراد در جامعه آماری مطلب خاصی را شنیده بود که در برخی موارد کاملا با هم متضاد بودند البته در برخی موارد نیز افرادی جمله مشابه را یاد داشت می نمودند که مورد اخیر به ندرت پیش می امد.
در عوض در آزمایشی دیگر به شنونده القا می شد که شما هم اکنون این جمله را خواهید شنید ، در این حالت قریب به اتفاق آزمون دهندگان مورد را تایید می کردند که این بدان معناست که القا در این صنعت (به شرطی که مورد ب و ج باشند نه الف) بسیار کاربردی است. جالب است بدانید در یک آزمون که بر روی دو فرد با آهنگی واحد انجام شده بود فردی آن آهنگ را الهی دانست چون کلمه الله را شنیده بود و فردی دیگر آن را شیطانی قلمداد نمود چون کلمه لعنت را شنیده بود.
این مورد را شما عزیزان بارها آزموده اید ! برای نمونه تکه ابری را در آسمان در نظر بگیرید که هرکس آنرا شبیه به چیزی خاص می بیند اما هنگامی که به افراد القا می شود فلان شکل است عموم افراد می پذیرند.
اما در مورد برگردان کردن به شیوه الف که در برخی آهنگ ها یا سریال های غربی و برخی اهنگ های فارسی موسوم به "آنور آبی" صورت می گیرد متاسفانه این شیطنت در حال انجام است و برگردان چنان واضح است که گویا کلامی عادی را می شنویم.(در واقع استفاده از این روش باعث وضع قوانینی در ایالت کانزاس گشت)
2- پیام ناخود اگاه حاصل از این پنهان کاری بر ضمیر انسان تاثیر می گذارد لیکن میزان تاثیر ان مشخص نبوده و در افراد مختلف متفاوت است ، برای نمونه در یک فروشگاه در امریکا پیام ناخود اگاهی در میان آهنگ لایتی که از بلندگوهای آنجا پخش می شد گنجانده شد که بارها عبارت های "دزدی نکنید" ،"دزدی بد است" و ... را تکرار می کرد. پس از چندی آمار دزدی در فروشگاه کاهش یافت! نکته ای شبیه به این مسئله را والدینی که فرزندان دو قلوی دختر و پسر دارند آزموده اند ! از آنجا که دختران زودتر به تکلم می آیند والدین هنگامی که صحبت های فرزند پسر را متوجه نمی شوند ، فرزند دختر به عنوان مترجم وارد عمل شده و می تواند برخی صحبت های کاملا نا مفهوم برادر دو قلویش را معنا و ترجمه کند ، این مسئله نشان دهنده میزان متفاوت تاثیر گذاری کلمات نامفهوم بر افراد مختلف است.
3- اخیرا برخی افراد (از جمله آقای محمد علی طاهری)ادعا کرده اند:
(بعد از این مقاله در ادامه مطلب قسمتی از مقاله آقای طاهری رو هم گذاشتم ... )
که اگر صحبت های عادی مردم را برعکس کنیم اگر پیام شیطانی داشت آن فرد شیطانی است و اگر پیام های الهی داشت وی فردی خدایی است و نکته دیگر اینکه گوینده خودش نمی تواند برگردان صحبت هایش را کنترل کند و از این حیث به سادگی می توان افراد منافق را شناسایی نمود!!!
در این باب باید گفت از انجا که این نوع برگردان از نوع ب و ج است و در صحبت کردن عادی ابدا نمی توان مورد الف را استفاده نمود این فرضیه دروغ محض بوده و چه بسا مدعیان آن به دنبال برخی مسائل خاص برای از عرصه بیرون نمودن مخالفینشان هستند تا مثلا فردا روزی صحبت های یکی از منتقدین یا مخالفین را برعکس نموده و از آن پیامهای شیطانی بیرون بکشند. و یا در مقابل برخی افراد را الهی جلوه دهند . فراموش نکنید تکنیک مورد استفاده این افراد همان القاء است و لا غیر. ان شا الله به زودی آهنگ واحد با القاء دوگانه در همین وبلاگ برای شما عرضه خواهد شد تا ببینید این ادعا دروغی بیش نیست.
کما اینکه این نظریه قدیمی بوده و با عنوان نظریه برگردان گفتار مطرح است، که نظریهای شبه علمی است و نخستین بار توسط "دیوید جان اوتس" ارائه شد. این نظریه پس از ارائه در برنامه "تاک شو"شبانه آرت بل در رادیو مورد توجه مردم قرار گرفت. در این نظریه باور او بر این است که انسان بههنگام خَلق گفتار، ناخودآگاه پیامهای پنهانی را میآفریند که نمایانگر بینشیاست از اندیشههای درونی او. اوتس مدعیست که نظریه اش در روان درمانی ، جرم شناسی و گفتگوهای تجاری کاربرد دارد. البته ادعاهای او ازسوی مردم، علم و انجمنهای آکادمیک مردود اعلام شده است و ذره ای اعتبار ندارد تا جایی که امروز در غرب حتی یک نفر را نیز نمی توان یافت تا از این نظریه خیال پردازانه دفاع نماید.
4- در پایان باید گفت برخی از موسیقی ها چنان پیام های شیطانی آشکار و واضحی دارند که دیگر نیازی به برعکس نمودن آن نیست ، آیا لزومی دارد فردی همچون مرلین منسون خواننده شیطان پرست امرکایی که در حال عادی هزاران بد و بیراه به خدا و پیامبرانش و تمامی مقدسات می گوید در وارون موسیقی اش نکته ای را مخفی نماید؟
دوستانی که سخنرانی صنعت موسیقی حقیر را شنیده اند خوب می دانند که استفاده نابجا حتی از بهترین و سالمترین موسیقی ها نیز آسیب جدی جسمی و روحی برای انسان دارد و باید از این داروی الهی به موقع و برای درد خاص استفاده نمود و فراموش نکنیم استفاده بی جا از هر دارویی فرد را معتاد و وابسته به آن می کند.
علی اکبر رائفی پور
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت (عج) حجت که صد البته نزدیک است .
در مورد تاثیرات »
مدتیست که بحث جالبی در انجمنها درباره «موسیقی» به راه افتاده است. (در این تاپیک: دوستانی که موسیقی گوش میکنن و یا نمیکنن 100% بخونن )
گذشته از اینکه من و شما و دیگران چه دیدگاهی درباره موسیقی داریم، برخی مطالبیست که در این تاپیک مطرح شد و من به شخصه اصلاً فکر آن را هم نمیکردم!
فکر آن را هم نمیکردم که در پشت پرده بعضی کلیپهای صوتی که گاهی انسان گوش میکند چه چیزهایی نهفته است! و اصلا هر چه که نهفته است، هیچ، باور نمیکنم که چنین تأثیری میتواند داشته باشد.
پیشنهاد میکنم حتماً تاپیک بالا را مطالعه و دنبال کنید. اما اگر مطالب آن زیاد است، بخشی از مطالب تعجببرانگیز آن را در «ادامه متن...» آوردهام که پیشنهاد میکنم حتماً آنها را مطالعه کنید. (به خصوص بخشهایی که با رنگ متفاوت مشخص کردهام)
شیطان کنسرت می گذارد
موسیقی چیست ؟
دکتر «ژوزف مونتاگر» می گوید: «آنچه می خورید باعث زخم معده نمی شود بلکه آنچه شما را می خورد مانند عصبانیت و هیجان عامل زخم معده است.»
به تصدیق کلیه روان شناسان جهان، موسیقی عامل هیجان است. صرف نظر از آنچه دانشمندان گفته اند این مسئله یک مطلب تجربی است. هر کس به موسیقی گوش داده است می داند موسیقی دارای هیجان است و در اصل همان هیجان است که باعث لذت انسان می گردد. بنابراین هیچ کس منکر لذت موسیقی نیست. اما همین موسیقی گاهی چنان انسان را به هیجان می آورد که ازحال طبیعی خارج می کند و برای آن نمونه های فراوانی است: «پس از پایان یکی ازبرنامه های (بیتل ها) برای اولین بار، (هیستری) دسته جمعی به جوانان حاضر در کنسرت دست داد. جوانان که از موسیقی پر هیجان آنها عاصی شده بودند به خیابانها ریختند، اتومبیلها را آتش زدند، شیشه های مغازه ها را شکستند و تعداد 135 نفر از آنها از فرط هیجان غش کردند که به بیمارستان منتقل شدند. در یکی دیگر از برنامه های بیتلها در «گلاسکو» 300 نفر دختر یک جا غش کردند.»
شیطان در موسیقی (پیامهای پنهانی)
در غرب سال 1950را سال تولد و نزول رسمی شیطان بوسیله موسیقی نامیده اند و در همین سال بود که گروه «بیتل ها» و «الویس پریسلی» که از شعبات گروه «راک اندرول» هستند شروع به کار کردند و مروج این مکتب (شیطان پرستی) شدند.
این گروهها برطبق گفته ها و نوشته هایشان، نفس و زندگی خود را به شیطان سپرده اند و شیطان را چون خدای خود می پرستند و خدمت می کنند و در بیانیه های خود اعلام کرده اند که شیطان نیز به آنان قدرتی داده است تا بوسیله آن معجزاتی انجام دهند که باعث خودکشی اشخاصی می شود که برای شنیدن کنسرت آنها می آیند. این گروههای شیطانی قادرند که به وسیله کنسرتی که اجرا میکنند مردم را به صدمه زدن به خود و حتی خودکشی ترغیب کنند. مثلا در مورد گروه «پینک فلوید»، میانگین خود کشی یا صدمه رساندن شدید به خود، بعد از هر اجرای این گروه 15 تا 20 نفر می باشد.
گروههای شیطان پرست را به طور کلی به عنوان گروه «راک اندرول» می شناسند که خود این گروه به گروههای کوچکتر تقسیم میشود. مثل: جمعه سیاه، سنگهای غلطان، پینک فلوید، وسپ «WASP» (که نام خود را از حروف اول جمله We Are Satan People «ما امت شیطان هستیم» گرفته اند و بوسه «kiss» که به «لژیونر شیطان» ملقب است و این لقب به خاطر وحشی گری زیاد، از طرف گروههای شیطان پرست دیگر به آنها داده شده است.
علائمی که این گروهها برای نیرو گرفتن از آن استفاده می کنند عبارت است از: صلیب برعکس، ستاره (مانند ستاره هایی که شلوارهای «جین» و «لی» وارداتی است)، ستاره اسرائیل و... که نمونه بارز این علائم را در کلیسای شیطان پرستان در نیویورک می توان دید که به صورت یک صلیب بزرگ و برعکس می باشد، اما درمورد مفاهیم و پیامهای این آهنگها، می توان گفت این آهنگها، بر پایه کفر به خدا و انبیای الهی و نفی عدالت و محبت خدا، دعوت به زنا و سکس، مواد مخدر، خودکشی و قتل می باشد.
این پیامها با صدای بسیار ضعیف و کوتاه در پس زمینه نوار ضبط می شود که گوش قادر به شنیدن مستقیم آنها نیست. اگر در حالت طبیعی شنیده شود، چیزی از پیام را نمی توان شنید و فقط متن ساده نوار شنیده خواهد شد و از قدرت شیطانی خفته در پشت نوار آگاه نمی شویم.
«ویلیام دورل» دکتر مغز، در طی تحقیقات چهارده ساله خود می نویسد: «درمغزانسان دستگاهی مانند کامپیوتر وجود دارد که اطلاعات غیر منطقی و مستقیم را از مغز دور می کند و انسان را وامیدارد تا این اطلاعات را فراموش کند ولی اگر هر گونه اطلاعاتی به بخش خاصی از مغز برسد، مغز آن را بدون چون و چرا پذیرفته و جزء قواعد روزمره خود قرار می دهد. با این روش می توان به سادگی اطلاعات خاصی را وارد سیستم اطلاعاتی مغز کرد، بدون این که شخص در موقع شنیدن متوجه پیام درونی آن شود. این سیستم اطلاعاتی و گیرنده پیامها را در اصطلاح «subliminal program» می گویند (پیامهایی که گوش نمی شنود ولی مغزآنها رادریافت می کند.)»
یک مورد واقعی برای تأثیر سریع و غیر قابل انکار این گونه پیامها برمغز :
در یکی از سینماهای نیویورک در طی پخش یک فیلم خاص، میزان خرید نوشابه «کوکا کولا» و «پاپ کورن» به چندین برابر حالت عادی می رسید. دلیل آن این بود که، صحنه قابل دیدن در یک لحظه برای چشم در روی نوار فیلم 5 یا 6 فریم است؛ طراح این کار بین هر 16 فریم یک اسلاید کار گذاشته بود که روی آن نوشته بود نوشیدن کوکا کولا و خوردن پاپ کورن لذت بخش است، دیدن این اسلاید برای چشم غیر ممکن است و این قضیه زمانی لو رفت که فیلم روی یکی از همین اسلاید ها پاره شد و این عبارت روی سینما دیده شد که البته کار به دادگاه کشیده شد. این نمونه نشانگر قدرت مغز انسان است که از هر کامپیوتر سریع تر و دقیق تر عمل می کند.
حال که با چگونگی دریافت پیامهای پنهانی پشت آهنگها آشنا شدید چند نمونه از پشت آهنگهای مشهور را می آوریم: «منظور از پشت آهنگ، همان نوار وقتی از انتها به ابتدا و با دور کند پخش شود می باشد، که مضمونی کاملا شیطانی به گوش خواهد رسانید.»
آهنگ «لایس لابونیتا» از «مدونا» که جاهایی از این آهنگ به زبان اسپانیولی خوانده می شود و کلمه «گومو برگن» تکرار میشود، پشت نوار این عبارت «به من شیطان گوش بده» می باشد.
درنوار کاست دیگری چنین خوانده می شود: «...بوی عطر تو چه دلپذیره...» و پشت آهنگ این عبارت «...شیطان خداوند ماست...» می باشد.
======================
« اسب تراوا »
اسب تراوا ماجرای اسبی چوبین است که با استفاده از آن، قلعهی شکستناپذیری که با محاصره و جنگ سقوط نمیکرد، به تسخیر دشمن در آمد. داستان از این قرار است که سربازان دشمن، قلعهای را مدتها در محاصره قرار داده بودند، پس از مدتها جنگیدن ناامید شده و برای تسخیر آن نیرنگی را طراحی کردند. آنها اسبی چوبین ساختند و آنرا در بیرون قلعه گذاشتند و خود عقب نشینی نموده و وانمود کردند که از ادامهی حمله منصرف شده و به احترام مقاومت مدافعین قلعه، اسبی چوبین را به آنها هدیه کردهاند. مدافعین قلعه مفتون زیبایی و عظمت اسب چوبین شدند و آنرا به داخل قلعه برده و مشغول جشن و سرور و پایکوبی گردیدند. اما نیمه شب که آنها مست و سرخوش در خواب بودند، سربازانی که از قبل در دل اسب چوبین پنهان شده بودند از درون آن بیرون آمده و دروازهی قلعه را گشودند و دشمن که در این فاصله با استفاده از تاریکی شب خود را به قلعه رسانیده بود، وارد شده و با غافلگیر کردن مدافعین و قتل عام آنها، قلعه را به تسخیر خود درآوردند.
آن چه که در جهان هستی وجود دارد و انسان به نحوی با آن سرو کار دارد، شعوری بر آن حاکم است و در پشت آن، شعور دیگری نهفته است که در بعضی مواقع ممکن است همان اسب تراوا باشد. به عبارت دیگر همانطور که ماده، ضد ماده و انرژی، ضد انرژی وجود دارد؛ شعور، ضد شعور نیز جزئی از اجزای جهان هستی میباشند. لذا همواره ما در معرض شعور و ضد شعور قرار داریم که بسیار هوشمندانه عمل میکنند.
ذهن انسان پیچیدگیهای بسیار زیادی دارد و از فیلترهای محافظ بسیار قوی برخوردار میباشد. فیلتر عقلی راه ورود هر گونه اطلاعاتی را که با منطق و باورهای ما مغایرت داشته باشد، میبندد. ذهن قادر است اطلاعاتی را که به آن میرسد، مورد پردازش دقیقی قرار بدهد حتی اگر وارونه باشد. در ستاد مرکزی ذهن، محدودیتی برای فهم زبانهای مختلف نیست و هر مطلبی به هر زبانی برای این ستاد قابل فهم بوده و به کار گرفته میشود. این سطح از ذهن جزیی از ناخودآگاهی بوده، که ما به آن واقف نیستیم ولی اثرات آن بر روی عملکردهای انسان ظاهر میشود.
با استفاده از همین اصل، شبکه منفی، کلیه اطلاعات غلط خود را به ستاد مرکزی ذهن انسان میرساند و رفتار او را تحت تاثیر قرار داده و تمایلات او را به سمت دلخواه هدایت میکند. شعر و موسیقی نیز میتوانند به عنوان اسبهای چوبین مورد سوء استفادهی شبکه منفی قرار گرفته و در حد بسیار گستردهای در این رابطه به کار گرفته شود. زیرا در حالت عادی ذهن انسان اجازهی عبور به بسیاری از اطلاعات را نمیدهد. برای مثال اگر ما بشنویم که "به شیطان گوش بده!"، شدیداً مقاومت منفی نشان خواهیم داد و از آن اجتناب میکنیم. اما اگر همین دستور در معکوس شعر آهنگی قرار داشته باشد، از آنجا که ما با کمال میل آن ترانه را گوش میدهیم، اطلاعات نابجای پشت آن مانند اسب تراوا وارد قلعهی وجودی ما شده و در فرصت مناسب اثر خود را به جای خواهد گذاشت. جالب اینجاست که معکوس شعری که شنیده میشود هیچ ارتباطی به خود شعر ندارد که اگر شعر را معکوس بنویسیم به آن دسترسی پیدا کنیم. نکتهی دیگر این که انجام این کار به کمک تکنیک امکانپذیر نیست و این کار در حد یک اعجاز میباشد.
از آنجا که توضیح این مساله بسیار مفصل میباشد، متعاقباً ارایه خواهد شد، لذا در این مرحله فقط بررسی عملی جهت نتیجهگیری و اثبات این مباحث مورد نظر است که برای این منظور ترانههایی به عنوان نمونه انتخاب شدهاند که در ابتدا اصل ترانه را میشنویم و به دنبال آن معکوس شده و برگردان ترانه را مورد توجه قرار میدهیم. نتیجه باور نکردنی است، به خصوص اگر مطالبی که شنیده میشود کشف رمز هم شده و منظور آن آشکار گردد. هر چند که مفهوم بسیاری از این مطالب برای شنوندگان کاملاً روشن میباشد.
با توجه به مقاله اسب تراوا نوشته استاد محمد علی طاهری و بحث شعور و ضد شعور، نمونه هایی
از موسیقی های برگردان که از انتها به ابتدا پخش می گردند، خدمت شما تقدیم می گردند تا بیشتر
با این مقوله آشنا گردید. با پخش این آثار، ابتدا قسمتی از اصل آهنگ را می شنوید و سپس برگردان
هریک به سمع شما می رسد. متن شعر اصلی و برگردان، برای درک بهتر، در هر صفحه گذاشته شده
است.
همانطور که می شنوید، در قسمت برگردان، متاسفانه در برخی مواقع توهین به مقدسات وجود
دارد که لازم به ذکر است، خود خواننده یا شاعر از این قضیه بی اطلاع می باشد. برای توضیحات
تکمیلی لطفا قبل از شنیدن این آثار ، مقاله اسب تراوا را بخوانید. این کار صرفا جنبه تحقیقاتی در
مورد شعور و ضد شعور دارد و امیدواریم در جهت اعتلای آگاهی روح جمعی موثر واقع شود.
منبع:موفقيت ،سعادت ، خوشبختي ، آرامش - ریورس موسیقی