بیش ترین چیزی که ازش خسته شدی چیه؟ فک کنم وقتیکه بعضی روزام تکراری میشه خسته میشم .. کلا" زندگی تکراره
بیش ترین چیزی که ازش خسته شدی چیه؟ فک کنم وقتیکه بعضی روزام تکراری میشه خسته میشم .. کلا" زندگی تکراره
از خودم
و به قول شاعر: هر روزمونم که تکراریه...کپی پیسته لامصب حتی هر ثانیه!
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنهانمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دلهای خسته
بعضی وقتا از خودم خسته میشم.از افکارم،کارام،احساساتم،حرف ام،شخصیتم....به طور کلی از وجود نامبارک خودم خسته میشم...!
Live In The Moment
از دیدن آدمای خسته!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
البته اکثرشون حق دارنا!!
تو نقش اول این عاشقونه ای
من با تو گیشه ها رو فتح میکنم
تکرار که هميشه ملال اور نيست[رجوع شود به نوروز دکتر شريعتی:-)]من از مردابی خسته ام كه یك ساله منو با چنتا كتاب تو يه اتاق حبس كرده می خوام سبزه باشم نه گون اسير تو دست بيابان ميخوام برم از این شهر به جايی غير از اينجا به هر رشته ای غير از اين كتابا
من از پشت کنکور موندن و خوندن کتابای تکراری و گذشتن از اکثر تفریحات و یا نه بهتر بگم زندگی کردن بدون فکر آزاد تفریح رفتن خوش گذرونی با یک فکر درگیر خسته شدم
از یک روز امیدوار بودن و یک روز دپرسی خسته شدم ........
دلم میخواد برم یک جایی واسه یک مدت که هیچکس و نبینم و هیچکس ازم خبری نداشه باشه
گفته بودم امروز داغونم
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
از تنبلی کردنم.... اهههههههه
من مسئول چیزی هستم که میگم،
نه چیزی که تــــــو ازش برداشت میکنی ....!!!
...
گفتنی ها بس بود...نوبت خاموشیست...(ح)
...
سکوت میکنم ... سه نقطه و علامت تفکر...(ح)
از یه نفر
اهههههههههههه
ادم باش دیگه
یه چیزی میگه جوابشو میدی دیگه هیچی نمیگه جوابتو بده
ای بابا
مشاور انتخاب رشته می باشم
از این که هیچکاری را کامل نمیتونم انجام بدم
خسته شدم از بس تصمیم گرفتم یه کاری را بکنم ولی آخرش رفتم سراغ یه کار دیگه تازه اونم کامل انجام نمیدم
کلا خسته ام
از کنکوووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووووووووووو ووووووووووووور و هرچیزی که به کنکور ختم میشه
از خواب و بی برنامگی!
مَـن تو زندگــییه وَقتایــی باختمیه وَقتایــی افتادمیه وَقتایــی ضربه خوردمیه وَقتایــے تو تنهایــے مُـردَمحالا باید بگــــــــم:از تــمــوم اینا درس گرفتمحالا خوشحالم که خودممو نیازی ندارم که بَقیه روبرای اثبات ، تحت تاثیر بذارممَـــــــــن خودَمَــــمهَمــیــنُ بَـــــــس
از مدرسه که ول کنمون نیست...از اتاقم که خسته ترم می کنه....از خودم که 7 ساله خسته م ...از درسایی که نخوندم....وخیلی دلیل های دیگه واسه خستگی هست
ولی یه چیزم هست که خستگی مو از تنم در میاره==>فکر کردن به بعد از کنکور (و اینکه چه اتفاقی برام میفته دیگه مهم نیست)
از این روزها ...
کودک که بودم؛
تاب بازی، بهانه ی خنده های بلندم بود؛
حالا که بزرگ شده ام؛چه بیتاب شده ام ...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)