یه مثال خیلی ساده
کسی با شوق یادگیری علم میره دنبال یادگیریش
فارغ التحصیل میشه
کمه کم تا ارشد بخونه ۲۶ سالشه با هزار امید میاد میره دنبال کار تو حوزه ی رشته ی خودش ولییییییییییی
این موقع که ازش بپرسی کدوم بهتره جوابتو میده
ولی زمانی که برای یه کاری گزینش میشه اما تو مرحله آخر یکی دیگه به خاطر پول و پارتی به جای این انتخاب میشه
این موقع ازش بپرسی علم بهتر است یا ثروت
جوابش پوزخندی بیش نخواهد بود
حالا به نظر شما این انسان با تحصیلات با این وضعیت میتونه کاملا آروم باشه؟میتونه اصلا ناراحت نباشه؟؟میتونه ساکت باشه و فریاد نزنه؟؟؟
Sent from my K019 using Tapatalk
من حتی ترجیح میدم ماشین نداشته باشم تا این که ماشین ایرانی داشته باشم
خیلی خیلی ببخشید،،،من معذرت میخوام
ولی خاک تو سره کسایی که حاضر شدن پراید رو به قیمت ۳۰ میلیون بخرن
خاک تو سرشون که باعث شدن تحریم چندین ماهه و موثر مردم در عرض چند روز از بین بره
تو کشوری که مردم خیلی راحت از حقشون میگذرن اون کشور هیچ پیشرفتی نمیکنه و نخواهد کرد
تا موقع ای که یاد نگیریم چطوری حقمون رو به شیوه درست و به دور از آشوب و خرابکاری بگیریم وضع همینه که هست چه تحریم باشه چه نباشه
هرچند به موضوع تاپیک ربط نداشت ولی باید میگفتم
Sent from my K019 using Tapatalk
خخخخ اخه اینا چین که میپرسین
معلومه ثروت...............شما دارید اینقد میخونید که زندگی خوبی داشته باشید....اگه ثروت داشته باشید که دیگه درس بدرد نمیخوره
چون که علم را بستری برای یافتن ثروت بگذارند و ثروت نیز ایضا هر کس بگوید که ان یکی خیلی بهتره است تعقلش را ذلیل کرده .
و تو آهسته آهسته بلند میشوی
و راه می افتی و می روی
و در این راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود
اما آبدیده می شوی
و می آموزی که از جاده های ناشناس نهراسی
از مقصد بی انتها...از نرسیدن نهراسی
و تنها بروی و بروی و بروی...
حالا چرا پراید رو مثال زدین؟؟؟؟؟من قیمت دقیق نمیدونم ولی چندماه پیش که به ماشین خریدیدم مدلش بهتر از پراید بود قیمتشم بیشتر از 50 نبود حالا نمیدونم؟؟؟؟؟؟؟؟با پراید خب حاضر نیستم برم ولی با یه ماشین دیگه که لامبورگینی نباشه هم میرم سر کار و هیچ مشکلی ندارم؟
پول زیاد ادم رو راحت طلب و تنبل و مغرور میکنه.احساس میکنه هرچی میخوای با پول بدست میاری.قبول دارم تو دنیای امروز پول داشته باشی همه کارات پیش میره منکر این نیستم.ولی
به نظرم زیاده خواهی خیلی چیز خوبی نیست
ببین من اصلا و ابدا نننننننننننمیگم پول برام مهم نیست. مهمه چون لازمه.من نمیگم همه پراید سوار شین و لباس ارزون بپوشید و گوشی ساده داشته باشین و یه خونه تو پایین شهر بگیرین زندگی کنین.نه اتفاقا ادم باید از این دنیاشم یه کمی لذت ببره گوشی با کیفیت داشته باشه ماشین خوب و یه خونه تو یه محله خوب و لباسای خوب.ولی خوب بودن صرفا این نیست که شما چند هزار میلیارد خرج اینها کنی تا بخوای از زندگیت لذت ببری!!!!!!من میگم شما میتونی یه ماشین بهتر از پراید ولی نه در حد لامبورگینی!!!!یه لباس و کفش خوب و....هرچی داشته باشی.من اصلا حرفم این نیست که فقط برید سراغ چیزای ارزون و قانع باشید بهشون نه چون چیزای ارزون اصولا زیاد به درد بخور هم نیستن ولی حرفم اینه که پول هم حدی داره بیشتر که بشه .الان من که به جای کفش مثلا 300هزار تومنی یه کفش70-تومانی گرفتم و پام میکنم دیگه از راه رفتن لذت نمیبرم؟؟؟یعنی فقیر و عقب مونده هستم؟
و تو آهسته آهسته بلند میشوی
و راه می افتی و می روی
و در این راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود
اما آبدیده می شوی
و می آموزی که از جاده های ناشناس نهراسی
از مقصد بی انتها...از نرسیدن نهراسی
و تنها بروی و بروی و بروی...
SaM019
بنظرم مقصود از علم در اين مثل رياضي و فيزيك و اينچيزا نباشه ، بيشتر منظورش ميتونه درك و فهم باشه ، مثلا الان شما حاضري فهم نداشته باشي و پول داشته باشي؟ به شخصه افراد زيادي رو ديدم كه اندازه ي يك چهارپا بارشون نبوده ولي خيلي پولدار بودن ، و من اصلا حاضر نيستم جاي اونا باشم حالا بقيه رو نميدونم
آقایون خانوما
تاریخ ثابت درکرده علم فقط در شرایطی بهتره که طرف دومش خونه تکونی باشه
حالا علم بهتره یا خونه تکونی
جانمی جان بالاخره یه جایی علم پیروز شد
خاطره ای از پرویز پرستویی ؛
یادمه هشت سالم بود
یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت
ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم
وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون
خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن
من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن
واسه همین تو صف موندم
ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود
الان پنجاه سالمه ،اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم
ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون لذت میبرن
از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟
اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند!!!!!!!
علم بهتر است یا ثروت هم مثل این خاطره بالا میمونه.
بستگی به نگاه آدم ها داره...
پول خوبه چون میتونی باهاش همه چی بخری
علم خوبه چون احتمالا اگه ی جای درستو حسابی زندگی کنی میتونی باهاش پول دربیاری...
اما تاحالا به این فکر کردی که : میشه با پول هم علم بدست آورد؟؟؟؟
من آدم های ثروتمند زیاد دیدم کسایی که مازاراتی سوارمیشن
آدم های نه چندان ثروتمند هم میشناسم کسایی که به قول شما پراید سوار میشن
اما
ثروت واقعی پیش اون پراید سواری که بچه اش ازش کتاب خوندن یاد میگره
وقتی ازش سوالی میشه یا پاسخ صحیح میده یا سکوت میکنه
نه اون به اصطلاح ثروتمندی که به فرزندش فقط پول داشتن و کلا پول یاد میده
ثروت واقعی علم است و علم واقعی ثروت
.
.
.
.
چقدر فیلسوفانه حرف زدم![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)