خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
    نمایش نتایج: از 16 به 22 از 22
    1. Top | #16
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      بیخیال بابا حالا یکی بهت تیکه انداخته خودت رو باختی

      ببین به اینی که می گم فکر کن
      مهم اون چیزیه که تو در ذهنت می گذره نه اون چیزی که دیگران در ذهنشون می گذره

      پس دنیات رو در ذهنت بساز


    2. Top | #17
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hadis73 نمایش پست ها
      مسجد ، کوه ، یا پشت بوم به هر حال از دیدگاه خدای ادیان زن حائض ناپاکه

      WoW پس باگ فلسفی هم در ذهنت وجود داره...


    3. Top | #18
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط hosseinzj نمایش پست ها


      ازدواج کرده ، شک نکن !
      اینجوریم که داری پیش میری یواش یواش مریضی و استرست تبدیل به افسردگی میشه !
      افسردگی هم به دنبالش چیزای دیگه میاد...
      حداقل جوری برخورد کن که اگه امسال قبول نشدی ، سال دیگه چیزی ازت مونده باشه بتونی مجدد کنکور بدی !




      اگه کلا مشکل داشت که میگفت چه در دوران پریودی و چه دوران پاکی ورود خانوما به مسجد حرومه !
      اکثرا تو اون دوران انقدر خشنین که یهو دیدین وسط درد و دل ، با خود خدا هم استغفرالله دعواتون شد شروع کردین کفر گفتن


      دوستم دختر بود... خب من قراره 96 کنکور بدم در واقع.

      خب الان با چی مشکل داره که توی این هفت هشت روز دوری می کنه ازمون این جناب الله ؟؟؟
      I want to live to survive people.

      این وبلاگ منه :
      http://mannevesht73.blogfa.com

    4. Top | #19
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      سلام
      اینکه شما میخواید دوباره کنکور بدید و به سمت علاقتون برید قابل تقدیره...

      کنکور یعنی ازمون و خطا...کنکور یعنی حفظ ارامش و کنترل احساسات...کنکور یعنی صبر...

      شما نمیتونی هم با کوچکترین شکست ناامید بشی و هم زمان هم هدفت پزشکی باشه!اونم نه هر جایی...دانشگاه تهران!!!جایی که حتی بعضی دو رقمی ها هم قبول نمیشن!

      شما برای پزشکی اوردن(حتی ازاد مازاد بدترین جا!)باید روحیه ی شکست ناپذیری داشته باشی و با صد بار شکست هم تسلیم نشی و باز هم ادامه بدی...

      اگه بخواین به فکر قبول شدن توی دانشگاه تهران باشید...در نهایت میتونم بگم که قبول نمیشید!
      چون همون لحظه ای که شما داری فکر میکنی رقیبتون که هدفش دانشگاه تهرانه داره یه نکته جدید از تست یاد میگیره...(حرفمو بد برداشت نکنید!منظور از این حرف حساسیت هدفیه که انتخابش کردید)

      اینکه هوش شما خوبه عالیه...ولی کافی نیست...توی دانشگاه های ازاد(نه همشون!)...کلاس های رشته های نه چندان خوب...کلی ادم باهوش پیدا میشه...کلی شاگرد اول با نمرات عالی در دبیرستان...ولی کنکور بحث این چیزا نیست...بحث حوصله و استقامت و تلاش مستمره...کسی که این خصوصیات رو داشته باشه به هدفش میرسه...

      هدفتونو مشخص کنید از کنکور دادن و به خاطرش بجنگید...اعتماد به نفستون رو تقویت کنید و هدفتونو در حدی بگیرید که بتونید بهش برسید...!هدف رو بالا گرفتن خیلی خوبه...ولی زیاد بالا گرفتن باعث استرس بیشتر میشه و با کوچک ترین شکست و یا جا موندن از برنامه احتمالش خیلی زیاده که ناامید کنار بکشید...( با توجه به شرایط حال حاضرتون)

      موفق باشید

    5. Top | #20
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط .SoRoUsH. نمایش پست ها
      عزيز من ما هممون داريم درس ميخونيم به اميد يه زندگي بهتر نه براي شكنجه شدن!
      شما داري براي استرس كنكورت قرص مصرف ميكني؟!اگر اينقدر شديده استرست بابا كنكور رو ول كن قبر پدر كنكور و دانشگاه و....
      شما مگه چندسال ميخواي عمر كني؟!٩٠سال؟١١٠سال؟١٥٠سال؟ ند سال؟وميدوني هم كه سالهاي اخر طراوت و قدرت الانت رو نداري يعني الان بخوام بگم بهترين دوران زندگي ادم بين١٥-٥٠سال هست
      بعد شما اومدي دوباره كنكور ميدي با وجود اينكه قبلا هم دانشگاه بودي كه استرس بگيري و قرص بخوري؟!يعني خوشت مياد از اين وضع؟؟!!
      بشين يه روز -د روز يا يه هفته فقط باخودت حرف بزن و مشكلات رو به((خودت ))بگو يا اگر نميتوني و راحت نيستي توي يدونه دفتر تمام احساسي رو كه داري بنويس و روش فكر كن..... اين روش خيلي عاليه و از يك تن قرصهم بهتره.... من وقتي زياد استرس ميگيرم يا باخودم حرف ميزنم و مشكلاتم رو ميگم(البته ديونه نيستم ها!!! ولي جدا از شوخي هممون ميدونيم حرف زدن با خودمون خيلي تاثير خوبه ميذارن)يا اينكه هرچي احساس دارم و فكر ميكنم رو توي يه دفتر مينويسم..دقت كن((هر))احساسي ... مثلا يه بار ميبيني به خاطر كم كاري از خودم متنفر ميشم و براي همين كلي بد وبيره و فحش توي دفتر براي خودم مينويسم!!!! كلا هر چي تو دلم و تو ذهنم هست رو مينويسم بعدش اروم ميشم و منطقي. ! بعد اون چيزايي كه نوشتم رو ميخونم ميبينم خيلي چيزاي مسخره و خندا داري هستن!!! بعد عقلم سر جاش مياد و احساس استرس يا خود بزرگ بيني!!ياهرچي از بين ميره
      اين روشو حتما امتحان كن
      uploadfromtaptalk1461559636223.jpg

      Like[emoji106]

      Sent from my SM-G850F using Tapatalk

    6. Top | #21
      کاربر نیمه فعال

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      حدیث عزیزم این احساس تو واسه ی خیلی دیگه از کنکوریا هم هست... پس نباید بزرگش کنی و فکر کنی فقط خودت اینجوری هستی
      اما بهتره زیاد توی فاز قرص و دارو حتی با تجویز پزشک نری

      چوب دارچین رو هر روز صبح بو کن واسه افزایش هوش و رفع اضطراب موثره

      سعی کن در روز یک یا چند تا دونه کندر بخوری

      چای دارچین هم خیلی خوب و آرامش بخشه

      هر وقت اضطراب شدید به سراغت اومد یه دوش 10 دقیقه ای بگیر تا آرامش بگیری

      سعی کن خودت رو به چیزای طبیعی یا به یه فکر و تلقین مثبت عادت بدی و خودتو شرطی کنی

      انشالله استرست برطرف میشه

    7. Top | #22
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hadis73 نمایش پست ها
      سلام من یک عدد کنکوری هستم که خوب و زود یاد می گیرم اما نمی دونم بابت چی استرس دارم وقتی می دونم می تونم!!!!از این تپش قلب ها و آژیته بودن ها خسته شدم دیگه مدتی پناه بردم به خاندان محترم بنزودیازپین ها (با تجویز پزشک) . اما بعد تمام شدن بازم بعد مدتی برگشت اضطراب و استرسم . هی به خودم می گم آخه تو که انقدر باهوشی و زود یاد می گیری فازت چی خوذت رو باور نداری ولی واقعا نمی دونم چجوری باید باهاش کنار بیام. مصرف کلرادیازپوکساید و دیازپام روی یادگیریم اثر می گذاشت الان که استفاده نمی کنم واقعا اوکی هستم . ببینید من خودم رو باور دارم ولی یه دو درصدی هست که کار رو خراب می کنه .یعنی من 98 درصد خودمو قبول دارم .اون دو درصد احتمالات منفی رو نمی تونم از خودم دورشون کنم ...دقیقا برای کارشناسی اولم هم همین شد اگر استرس نداشتم که سر از بیرجند در نمیاوردم و رتبه م 6000 نمی شد با وجود اینکه قبلا تا Pre-TOEFL خونده بودم ! در دانشگاه هم همینطور...با کوچکترین نمره ی پایین خودمو می باختم! می دونم که می تونم علوم پزشکی تهران بیارم من تا دوران راهنمایی آدم دهن بینی نبودم کار خودمو می کردم طوری بود که دوسال پیش معلم عربی راهنماییم رو تو خیابون دیدم گفت تو واقعا دانشگاه قبول شدی؟؟؟ من خودمو باور داشتم و برام مهم نبود دیگران چی فکر می کنن! من چی بر سرم آمده؟
      سلام
      درکت میکنم عزیز همه مینطورن-چون خیلی سرنوشت سازه-ولی خدا اون بالاس-این دنیام هر علتی یه معلولی داره-هر اندازه درس بخونی و زحمت بکشی همونقدر برداشت میکنی-نگران نباش
      خلاف قوانین.

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن