هرکاری میکنم فرق قضا و قدر رو نمیفهمم !

[GUST]

آقا من از دست این قضا و قدر دیوونه شدم!
از یک ور معلم فرمول گفته که هر موقع قید دیدین سریع بگین قدر !
مثلا جوشش آب در درجه مشخص قدر
یا بودن انسان قضا
بودن انسان با اختیار قدر
اما توی تست ها گیر میکنم لعنتی !
مثلا تاثیرگذاری پدیده ها در نظام تکوین
یا مثلا وساطت فرشتگان و کارگزاری آنان در محدوده تعیین شده!
تو اینترنت 10 تا سایتو گشتم
یکجا نوشته بود هرکاری که از جانب خدا باشد قضا است
و هرکاری که با اختیار انسان انجام شود میشه قدر!
خب الان همون جوشش آب در درجه مشخص طبق فرمول معلم میشه قدر
اما طبق گفته بالا میشه قضا!
الان مثلا همین محدوده تعیین شده ! من فکر کردم میشه قدر ولی شد قضا ! با این درس کنار نمیتوم بیام! کمک

[Lara27]

توی فیلم های تدریس سایت شریف (استاد رنجبرزاده)
دقیقا با یه مثال توضیح دادن اونو مینویسم برات .بخون میفهمی:
وقتی مهندسی بخواد برجی رو بسازه اول نقشه کشی میکنه .توی نقشه برنامه ریزی میکنه .حدود و اندازه ها رو تعیین میکنه(مساحتها و طول و ارتفاع) این جا مرحله تقدیره. و از جایی که مرحله اجرا شروع میشه و کار داره صورت میگیره...آجر رو آجر میره بالا و ساختمون ساخته میشه، میشه مرحله قضا .
ترتیبشون هم این شکلیه 1.قدر2 .قضا

[GUST]

توی فیلم های تدریس سایت شریف (استاد رنجبرزاده)
دقیقا با یه مثال توضیح دادن اونو مینویسم برات .بخون میفهمی:
وقتی مهندسی بخواد برجی رو بسازه اول نقشه کشی میکنه .توی نقشه برنامه ریزی میکنه .حدود و اندازه ها رو تعیین میکنه(مساحتها و طول و ارتفاع) این جا مرحله تقدیره. و از جایی که مرحله اجرا شروع میشه و کار داره صورت میگیره...آجر رو آجر میره بالا و ساختمون ساخته میشه، میشه مرحله قضا .
ترتیبشون هم این شکلیه 1.قدر2 .قضا

الان همین جوشش آب در درجه مشخص ! کدوم مرحله است!

[_AHMADreza_]

ایت که خیلی راحته.. مگه میشه ادم تو مفهموم درس مثل دینی گیر کنه ؟؟

اینجوری میخواستی تست های هندسه پایه رو بزنی ؟

[GUST]

ایت که خیلی راحته.. مگه میشه ادم تو مفهموم درس مثل دینی گیر کنه ؟؟

اینجوری میخواستی تست های هندسه پایه رو بزنی ؟

خب شما که واست راحته بگو !
چی میشه !

[Katrin]

ایت که خیلی راحته.. مگه میشه ادم تو مفهموم درس مثل دینی گیر کنه ؟؟

اینجوری میخواستی تست های هندسه پایه رو بزنی ؟

خب چه ربطی داشت
هرکس یه توانایی هایی داره
من اون کسیم که همیشه ریاضی و فیزیک 20میشد
اما اماااان از روزی که ادبیات داشت

[Lara27]

آقا من از دست این قضا و قدر دیوونه شدم!
از یک ور معلم فرمول گفته که هر موقع قید دیدین سریع بگین قدر !
مثلا جوشش آب در درجه مشخص قدر
یا بودن انسان قضا
بودن انسان با اختیار قدر
اما توی تست ها گیر میکنم لعنتی !
مثلا تاثیرگذاری پدیده ها در نظام تکوین
یا مثلا وساطت فرشتگان و کارگزاری آنان در محدوده تعیین شده!
تو اینترنت 10 تا سایتو گشتم
یکجا نوشته بود هرکاری که از جانب خدا باشد قضا است
و هرکاری که با اختیار انسان انجام شود میشه قدر!
خب الان همون جوشش آب در درجه مشخص طبق فرمول معلم میشه قدر
اما طبق گفته بالا میشه قضا!
الان مثلا همین محدوده تعیین شده ! من فکر کردم میشه قدر ولی شد قضا ! با این درس کنار نمیتوم بیام! کمک

نمیدونم درسته یا غلط . از بقیه هم بپرس
جوشش آب در درجه مشخص میشه قدر چون ویژگی آب رو گفته
بودن انسان میشه قضا
با اختیار بودن انسان میشه قدر
تاثیرگذاری پدیده ها در نظام خلقت میشه قضا
وساطت فرشتگان و کارگذاری آنان در محدوده تعیین شده میشه قضا

[GUST]

نمیدونم درسته یا غلط . از بقیه هم بپرس
جوشش آب در درجه مشخص میشه قدر چون ویژگی آب رو گفته
بودن انسان میشه قضا
با اختیار بودن انسان میشه قدر
تاثیرگذاری پدیده ها در نظام خلقت میشه قضا
وساطت فرشتگان و کارگذاری آنان در محدوده تعیین شده میشه قضا

خب یعنی باید حفظ کنم اینارو !؟ دوتای آخری رو از کجا فهمیدی میشه قضا!؟

[Amin ZD]

برو کانال تلگرام یوسفیان پور
2 تا ویدیو 10 دقیقه گذاشته واسه قضا و قدر
ببینی فول میشی

Telegram: Contact @dini100

[Katrin]

مشاوره تبیان

[Lara27]

خب یعنی باید حفظ کنم اینارو !؟ دوتای آخری رو از کجا فهمیدی میشه قضا!؟

نه مگه من حفظ بودم؟؟؟ طبق همون نکته ای که گفتم . البته من نمیدونم درسته یا نه

[Katrin]

قضا: یعنی حکم و قطع و حتمیت. در نظام آفرینش، ‌موجودات مادی از چندین راه ممکن است به وجود بیایند، (مثلاً اگر به خانه شما از چند کوچه راه باشد، ورود به خانه شما از چند راه ممکن است) حال اگر از میان چندین راه ممکن، علل و اسباب پیدایش یکی از آن‌ها فراهم شد و تنها همان یکی تحقق یافت، این مرحله از تحقق را قضا می نامند.
قدر: یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی و در اصطلاح به این معنا است که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده و آن را بر اساس اندازه گیری و محاسبه و سنجش آفریده است. خداوند در قرآن می فرماید : "إنّا کلّ شی خلقناه بقدر؛ ما هر چیزی را به اندازه خلق کردیم(برای هر چیز اندازه ای قرار دادیم)".
قضا و قدر هر کدام به دو نوع علمی و عینی تقسیم می‌شود:
1- مقصود از قدر یا تقدیر علمی آن است که خداوند پیش از آفرینش هر شیء به خصوصیات و حدود و اوصاف آن علم دارد. از قضای علمی آن است که خداوند از ضرورت وجود اشیا در ظرف تحقق علل آن ها آگاه است، یعنی خدا از ازل می‌داند که هر یک از اشیا در شرایط خاصی و تحت تاثیر اسباب و علل خاصی موجود می شوند، بنابراین می‌توان گفت که علم پیشین خداوند به خصوصیات اشیا و ضرورت وجود آن ها همان قدر و قضا علمی است.
2- اما قضا و قدر عینی: مقصود از قدر عینی، تعیین و تحدید خصوصیات و اوصاف ذاتی و عرضی موجودات از سوی خداوند است . مقصود از قضا عینی آن است که خداوند ضرورت وجود را به مخلوقات خویش اعطا می‌کند .از طریق اسباب و علل وجود آن ها را تعیین می‌بخشد.
خداوند برای هر چیزی علت ها و اسباب هایی قرار داده که هستی و مشخصات آن بستگی به آن‌ها دارد. این طور نیست که هر چه در جهان پدید می آید، بدون رابطه با قبل و بعد و صرفاً اتفاقی و بی حساب باشد. همان گونه که در بارش برف و باران و. . . عواملی دخالت دارد.
هرگز چنین کاری بی علل و اسباب انجام نمی پذیرد، همچنین کارهای بشر از روی تصادف و اتفاق از او سر نمی­زند، بلکه نخست چیزی را تصور می کند، سپس به آن می اندیشد. پس از آن که فایدة واقعی یا پنداری آن را پذیرفت، ‌به انجام آن می کوشد. پس انجام هر حادثه ای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند چنین مقرّر کرده است.
این که از یک طرف مسئله تقدیر الهی مطرح است و از طرف دیگر اختیار انسان، به این معنا است که خداوند مقرّر کرده که انسان با اختیار و ارادة خود، یکی از راه ها را انتخاب کند. راهی که انسان با ارادة خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است.
خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختیار خود، آن راهی که خداوند از ازل می داند، انتخاب کند. پس تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر او را به انجام یک طرف مجبور سازد. انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب می‌کند.
به تعبیر بهتر انسان فقط یک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت های گوناگونی در پیش دارد که ممکن است هر کدام از آن‌ها جانشین دیگری گردد، مثلاً اگر کسی بیمار شود و معالجه کند و نجات پیدا کند، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. نیز اگر معالجه نکند و رنجور بماند و یا بمیرد، آن نیز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است.
قضا و قدر معیّن کرده که هر چیزی اثر خود را داشته باشد و من با آگاهی که دارم، چیزی را انتخاب می­کنم که اثر خوب داشته باشد. البته گاهی انسان در آزادی و انتخاب اشتباه می‌کند. و چیزی را که صحیح می­دانسته، صحیح نبوده، یا چیزی را که علت می پنداشته، ‌علت واقعی نبوده است.
امام علی(ع) از پای دیوار کجی برخاست و پای دیوار دیگری نشست. گفتند: آیا از قضای الهی فرار می­کنی؟ پاسخ داد: «از قضای خدا به قَدَر وی و قضای دیگری فرار می­کنم». پس اصل قضا و قدر با اصل آزادی و اختیار انسان منافات ندارد، ‌زیرا اختیار و آزادی یکی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر نموده که بشر کارهای خود را به ارادة خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این که می گوییم کارهای انسان هم به اختیار خود او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است که خدا اراده فرموده و مقدّر کرده که بشر سرنوشت خود را تعیین کنند. بشر مختار و آزاد آفریده شده، یعنی به او عقل و فکر و اراده داده شده است.
بشر در کارهای ارادی خود مانند سنگ نیست که او را از بالا به پایین رها کرده باشند و تحت تأثیر عامل جاذبة زمین خواه نا خواه به طرف زمین سقوط کند. نیز مانند گیاه نیست که تنها یک راه محدود در جلوی او هست و همین که در شرایط معیّن رشد و نمو قرار گرفت، خواه ناخواه مواد غذایی را جذب و راه رشد و نمو را طی می‌کند. هم چنین مانند حیوان نیست که به حکم غریزه کارهایی انجام دهد. بشر همیشه خود را در سر چهار راه­هایی می­بیند و هیچ گونه اجباری که فقط یکی از آن‌ها را انتخاب کند ندارد و سایر راه ها بر او بسته نیست. انتخاب یکی از آن‌ها به نظر و فکر و ارادة او مربوط است؛ یعنی طرز فکر و انتخاب او است که یک راه خاص را معیّن می‌کند.
انسان، عملی را که با غریزه طبیعی و حیوانی او موافق است و هیچ مانعی خارجی برای آن وجود ندارد، به حکم تشخیص و مصلت اندیشی قادر است ترک کند (مانند ترک گناهان) همچنین کاری را که مخالف خواسته های نفسانی او است و هیچ گونه عامل اجبار کنندة خارجی وجود ندارد، به حکم مصلحت اندیشی و نیروی خرد می‌تواند انجام دهد مانند خوردن دارو و حاضر شدن برای عمل جراحی.

[_AHMADreza_]

خب شما که واست راحته بگو !
چی میشه !

من اگه جواب اینو بگم که باز حفظ میکنی بدرد نمیخوره ! بزار مثل کتاب برات بزنم ....

نه در نقشه جهان هستی نقص اشتباهی وجود دارد (قدر)و نه در اجرا و پیاده کردن ان (قضا)

اینم یادت باشه قضا بر خواسته از اراده ی الهیٍ و قضا بر قدر تکیه دارد !


امید وارم فهمیده باشی داستان چیع ....

[_AHMADreza_]

خب چه ربطی داشت
هرکس یه توانایی هایی داره
من اون کسیم که همیشه ریاضی و فیزیک 20میشد
اما اماااان از روزی که ادبیات داشت

شاید سوالای معلمتون ابکی داده باشه.. میخوای من بهت چند تا تست بدم ببینم وضعیت چطوره ؟
خانوم 20

[-AMiN-]

والا من درسشو خوب نخوندم ولی فک کنم قوانین حاکم میشد قضا با این وضعیت جوشش اب در دمای صد درجه میشه قضای الهی... احتمال میدم درست گفته باشم