سر پیچ ها کنکور سبقت بگیرید

[fafa.Mmr]

مایکل شوماخر را که می شناسید؟

راننده آلمانی تیم قراری که ۷ بار قهرمان مسابقات “فرمول یک” جهان شد و با ۹۱ پیروزی، سال های سال این عنوان را برای خود حفظ کرد.
پیچ ها کنکورهنگامی که خبرنگاران از وی پرسیدند شما چطور هفت دوره قهرمان مسابقات شدید و در تمامی این سال ها رقیبان شما حتی یک بار هم نتوانستند این عنوان را از آن خود کنند، پاسخی جالب و تأمل برانگیز داد:
“با آنالیز فیلم مسابقات، به این نتیجه رسیدم که اگر سر پیچ ها که همه ی رقیبانم سرعت را کم می کنند من بتوانم با کسب مهارت در کنترل تعادل خودرو، سرعت خود را زیاد کرده از رقیبانم سبقت بگیرم، آن ها تا پایان مسابقه هرگز قادر به سبقت گرفتن از من نخواهند بود.”
بله دوستان متوجه شدید که مایکل شوماخر جوان، چطور در میان ناباوری همگان در مسابقات قهرمان می شد و همواره این عنوان را برای رقیبانش دست نیافتنی کرده بود.

سر پیچ ها کنکور سبقت بگیرید

فکر کنم که متوجه شدید منظورم چیست.
درس خواندن و مطالعه در دوران طلایی تابستان، همان پیچ مسابقات “فرمول یک” و سبقت گرفتن از رقیبان است؛ زیرا بسیاری از دانش آموزان رقیب شما، تابستان را فقط فرصتی برای تفریح می دانند و از درس خواندن و گذر زمان غافل هستند.
پس هرچه سریعتر کمربندها را ببندید، سرعتتان را زیاد کنید و سر پیچ ها از رقیبانتان سبقت بگیرید!



مکتبستان

[Healer]

الان نتیجه بگیریم باید پشت بمونیم تا تابستون بشه آیا؟

[fafa.Mmr]

این برای سومیهاست کاکو ارمیا

[afshar]

" حکیمی را پرسیدند :
زندگی به جبر است یا به اختیار???
گفت امروز را به اختیار است تا چه بکارم ،اما فردا را به جبر است چون باید به ناچار درو کنم هر آنچه را که امروز کاشته ام..."
از تو میخواهم که فراموش نکنی که یکی از حساسترین های این دنیا که هیچ گاه نباید شکسته شود ، پیمان های تو با خودت است....چرا که مخاطب این پیمان همیشه همراه توست و شایسته نیست عهد شکنی در برابر مخاطب عهدت....
« من از تو همه ی آنهایی را خواستم که باور دارم میتوانی ،از تویی که دنیا هرروز نیازش به وجود منحصر به فرد تو را فریاد میزندبا زیبایی یک طلوع دیگر را سهم چشمانت کردن...
اما تواز خودت چه میخواهی?
از دستانم میخواهم همه ی بودنشان را به من بسپارند ،که تنها حرکت این جفت سرمایه ی گرانبهای من میتواند آینده ام را آنطور که میخواهم رقم بزند...
از پاهایم میخواهم صلابت کوه را به سخره بگیرند با نهایت استواری ادامه دادنشان...
از چشمهایم میخواهم که از یاد نبرند " خواب" حقیرترینه بهانه هاست برای دست کشیدن از تلاش...هرچند که چشمانی که به روشنایی عشق چنین هدف بزرگی روشن شده باشد را توان تحمل تاریکی نیست....
«قدرت و توانایی این دستها و پاها و چشمها را پس انداز کرده بودم برای آن روزهایی که میگفتند مبادا... امروز مباداترین روز زندگیم است... که همه ی خودم را لازم دارم برای رسیدن به فقط و فقط یک عشق....
و باور دارم برای یک عاشق خستگی بهانه ی محکمی نیست....»