خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6
    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات

      دیگران درباره ما کنکوری ها چی میگن

      سلام.ما کنکوری ها برای اینکه درس بخونیم باید در محیط بی سر وصدا درس بخونیم.تو هال که نمیشه درس خوند.....نمیشه که جلوی تلویزیون نشست درس خوند....نمیشه که پیش اعضای خانواده بشینی اونا حرف بزنن تو هم درس بخونی....باید تو اتاق بشینی بخونی.اما پدر و مادرا یا شایدم فقط پدر و مادر من پیش ادمای دیگه یا فامیلام میشینن میگن نیما هم فقط تو اتاق میشینه اصلا صورتشو نمیبینیم پیش ما نمیشینه....ادمای دیگه هم بعضی هاشون فرض میکنن که ما بیماری روانی داریم که میخاهیم تنها باشیم حرف نزنیم و خیلی چیزای دیگه......به نظرتون چیکار کنیم؟؟؟؟ ایا شما هم این مشکلو دارید؟؟؟ اگه دارید چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟

    2. Top | #2
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      واقعا همچین جیزی میگن؟؟؟!!!!!خب باید اینطور باشه چه عجیب

    3. Top | #3
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      خدایش این بده منم بدم میاد مثلا میگن هی درس می.خونه بعد سطح توقع میره بالا مثلا فک میکننویه نوع کلاس یعنی بچه ما درس خونه ولی خوب نی من که خوشم.نمیاد ولی مورد دومت که فک میکنن بیمارس روانی داریم جرا خبپهوفکر کردی کنکور چرا سخته چون باید از تفریحت بزنی واسه درس کسی که کنکور داره تفریح میکنهدبیماری روانی داره بله!

    4. Top | #4
      کاربر انجمن

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند . بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قور باغه دیگر گفتند که چاره ای نیست ، شما به زودی خواهید مرد . دو قورباغه ، این حرف ها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند . اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند که دست از تلاش بردارید شما خواهید مرد . بالا خره یکی از دو قورباغه دست از تلاش برداشت و بی درنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد .
      اما قورباغه دیگر با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد . بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که دست از تلاش بردار اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از گودال خارج شد. وقتی از گودال بیرون آمد بقیه قور باغه ها از او پرسیدند : مگر تو حرف های مارا نشنیدی؟ معلوم شد که قور باغه نا شنواست .

      بد نیست ما کنکوری ها این 165 روز باقی مونده خودمون رو به کری بزنیم و با قدرت تو مسیر درست پیش بریم

      اگه از اینکه تو اتاقت درس میخونی خودت راضی هستی همونطور ادامه بده .

      165 روز دیگه کنکور هست. ببین ارزشش رو داره به خاطر حرف مردم رتبت حتی 1 دونه جابجا بشه؟
      هدف:رتبــــــــــــــــــ ی 200 تا 500 رشتــــــــه ریاضی
      عمــــــــــــــــران دانشگاه تهران

    5. Top | #5
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      همه ی اینا با یه نتیجه خوب درست میشه ...

      همه آدما با یه نتیجه خوب توجیه میشن .. که اگه دوستای آدم باشن و این حرفها رو بزنن حسرت میخورن و مخان سرتونو بکنن زیر آب

      اگه پدر و مادرتون باشن مه واسشون فرقی نداره .. کلاً همیشه حق با اوناس ..

      موفق بشی میگن ما میدونستیم ، ما که بهت گفتیم ، ما هواتو داشتیم ..

      موفق نشی میگن جامعه به حمالم نیاز داره ، ما میدونستیم تو هیچ پخی نمیشی ، همه بچه دارن مام داریم، اینقد هواتو داشتیم آخرشم هیچی نشدی..

      خلاصه بگمــ پدر و مادرم جزء مردم محسوب میشن ، خیلی وقتا زیاد جدی نگیر ..

      مردم رو که دیگه اصن جدی نگیـــر ..

      خودتــــ باش واقعـــ ــی
      هر چی هستـــی خـــــ ـــر نباش
      قانع به کمــــ نباشـــ

      پ . ن:

    6. Top | #6
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط smmmt نمایش پست ها
      چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند . بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قور باغه دیگر گفتند که چاره ای نیست ، شما به زودی خواهید مرد . دو قورباغه ، این حرف ها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند . اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند که دست از تلاش بردارید شما خواهید مرد . بالا خره یکی از دو قورباغه دست از تلاش برداشت و بی درنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد .
      اما قورباغه دیگر با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد . بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که دست از تلاش بردار اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از گودال خارج شد. وقتی از گودال بیرون آمد بقیه قور باغه ها از او پرسیدند : مگر تو حرف های مارا نشنیدی؟ معلوم شد که قور باغه نا شنواست .

      بد نیست ما کنکوری ها این 165 روز باقی مونده خودمون رو به کری بزنیم و با قدرت تو مسیر درست پیش بریم

      اگه از اینکه تو اتاقت درس میخونی خودت راضی هستی همونطور ادامه بده .

      165 روز دیگه کنکور هست. ببین ارزشش رو داره به خاطر حرف مردم رتبت حتی 1 دونه جابجا بشه؟
      یاد فیلم جیمز باند اوفتادم ..

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن