فکر کنم نکته اش اینه که پرتابه اول تو ثانیه 3 به زمین میرسه! سرعت افقی اولی رادیکال 3 در 30 بر ثانیه وسرعت دومی 40
فکر کنم نکته اش اینه که پرتابه اول تو ثانیه 3 به زمین میرسه! سرعت افقی اولی رادیکال 3 در 30 بر ثانیه وسرعت دومی 40
شتاب هر دو پرتابه نسبت ب زمین برابره، پس شتاب نسبی دو پرتابه نصبت به هم صفره و حرکت دو جسم نسبت ب هم حرکت با تندی ثابته خاهد بود. اگر تندی ثابت نسبی رو v فرض کنیم، فاصله دو پرتابه در لحزه t=2 میشه 2v ور در لحزه t=4 میشه 4v. پس نسبت خاسته شده میشه 2v به 4v ینی 1/2
نیاز ب محاسبه v نیست هر چند که از زاویه 90 درجه بین بردارهای سرعت اولیه 60 و 80 میشه فهمید طول بردار سرعت ثابت نسبتی میشه 100 متر بر ثاینه.
There is No Need for God as a Hypothesis
Pierre-Simon, marquis de Laplace
دویت دارم ساعتها راجبش حرف بزنم.
اگه گرانش وجود نداشته باشه هر دو متحرک روی خط راست منبطبق بر بردار سرعت اولیه حرکت میکنن. اگه گرانش باعث افت یکسانی در در دو متحرک نسبت راستای بردار اولیه میشه. اگه قبول نداری اینجوری فک کن:
فرض کن دو پرتابه یکی با سرعت و زاویه v1,a و دیگری با سرعت و زاویه v2,b پرتاب شده باشن اگه y محول عمود بر زمین باشه(پرتابه ها در جهت عکس هم پرتاب شدن)
y1 = -0.5gt² + v1t..Sina
y2= -0.5gt² + v2.tSinb
جمله 0.5gt2 افت عرض نسبت به راستای بردار سرعت اولیه س ک ب ب دلیل وجود گرانش زمین ب وجود اومده. اگه گرانش وجود نداشته باشه، ینی g صفر باشه. هر دو متحرک روی خط راست حرکت میکنن همنطور که جمله v1.t.Sina نشون میده. دیده میشه جمله اول هر دو عبارت با هم برابره. ینی اوفت عرض ناشی از گرانش، مستقل از زاویه پرتاب و سرعت اولیه س.
افت عرض ناشی از گرانش متناسب با مربع زمانه، ولی هر دو پرتابه همیشه اوف عرض یکسانی توی کل مسیر در هر لحزه دلخاه دارن. اگه این افت عرض رو بدلیل یکسان بودن نادیده بگیریم. سرعت نسبتی دو مرتابه در راستای عمودی
V1Sina - V2Sinb خاهد بود.
در راستای افقی وضعیت ساده ای وجود داره. هر دو مرتابه در راستای افق سرعت یکسانی دارن. پس سرعت نسبی در راستای افقی میش V1Cosa + V2Cosb
خابم میاد.. برم بخابم. بقیشو بعدن میگم.
There is No Need for God as a Hypothesis
Pierre-Simon, marquis de Laplace
There is enough light for one who wants to see
___________________
...Chemistry : Chem is Try
ویرایش توسط 0M0HamMad0 : 26 اسفند 1394 در ساعت 09:45
قبول نکن.. ب من چه!
تحت هر زاویه پرتابی و تا زمانی که متحرکه ها پرتابه باشن، حرکت نسبی دو پرتابه حرکتی با سرعت ثابته. اگه یکی زودتر ب زمین بخوره دیگه حرکت نسبی حرکتی با سرعت ثابت نیست.
اگه با زاویه 45 درجه چیزی رو پرت کنی ک توی 5 ثاینه برسه به زمین، در صورتی که عمودی پرتش کنی بالا با همون سرعت توی تقریا 7 ثاینه به زمین بر میگرده... پس توی 4 ثاینه حرکت دو جسم حرکت نسبتی با سرعت ثابت دارن و تو 8 ثانیه هر دور پرتابه ثاکن شدن. سوالت این بود؟ واسه حالت دوم کافیه برد دو پرتابه رو جمع کنی
There is No Need for God as a Hypothesis
Pierre-Simon, marquis de Laplace
ویرایش توسط Phenotype_2 : 26 اسفند 1394 در ساعت 10:35
There is enough light for one who wants to see
___________________
...Chemistry : Chem is Try
یکی رو با زاویه 45 درجه پرت کردی و بعد از 5 ثاینه خورده زمین. بنابرین زمان اوجش باید 2.5 ثاینه باشه. اگه g رو 10 بگیریم سرعت عمودی پرتابه 25 متر بر ثابنه رو به بالا بوده. وتر ی مثلث قایم الزاویه متساوی الساقین رادیکال دو برابر ساقشه. پس تندی اولیه پرتابه 35 متر بار ثاینه بوده... رادیکال دو رو گرفتم 1.4. اگه پرتابه بجای با زاویه 45 درجه، افقی پرت کنی زمان بازگشتت رادیکال دو برابر میشه... پس زمان بازگشت مرتابه اول ک عمودی پرت شده باید 7 ثاینه باشه.
توی 4 ثاینه اول حرکت نسبی دو پرتابه حرکت با سرعت ثابت. سرعت اولیه نسبی تفازل برداری دو سرعت 35 متر برثاینه با زاویه 45 درجه س. اگه قزیه کوسینوس ها رو بکار ببری.... سرعت نسبی میشه 27 متر بر ثاینه. فاصله دو مرتابه بعد از 4 ثاینه میشه 4×27
چون زمان بزاگشت ب سطح پرتابه باری دو پرتابه 4 و 7 ثاینه پس بعد از 8 ثاینه هر دو پرتابه ب سطح زمین برگشتن. پس فاصلشون میشه برد مرتابه ای که با زاویه 45 پرت شده بود. این فاصله میشه 5×25 ینی 12ع متر.
There is No Need for God as a Hypothesis
Pierre-Simon, marquis de Laplace
ویرایش توسط Phenotype_2 : 26 اسفند 1394 در ساعت 12:21
There is enough light for one who wants to see
___________________
...Chemistry : Chem is Try
با سلام و احترام
ظرفیت یک خازن با قراردادن یک دی الکتریک با ثابت دی الکتریک k چند برابر می شود؟ همه می دانیم k برابر
دو صفحه تخت رسانا به فاصله d از هم در نظر بگیرید. اگر در نبود دی الکتریک ظرفیت خازن برابر با c باشد در پیکربندی های زیر ظرفیت خازن معادل رو بیابید:
1)
2)
3)
چند روز دیگه جواب میدم. تا موقع دوستان نظر بدهند استفاده کنیم
میانگین دی الکتریک ها رو در نظر میگیریم.
k1+k2 /2
***********************
k/3
***********************
k1/2 +k2/4 + k3/4
1)
مجموعه، دو خازنه که با هم موازی هستن(هر دو صفحه ی خازن به دیگری متصله). ضرفیت ی خازن با اندازه صفحاتش و ظریب دی الکتریکش متناسبه و با فاصله صفحاتش رابطه عکس داره. اگه ضرفیت خازن اولیه c باشه ظرفیت دو خازن مجموعه k1.c/2 و k2.c/2 که موازی هستن. پس ضرفیت معادل میشه c(k1+k2)/2
2)
مجموعه دو خازن سریه(قرار دادن ی صفحه رسانای فرضی بسیار نازک متصل به انتهای دیگه دی الکریک k ضرفیت معادل رو تغییر نمیده ولی ب درک سری بودن دو خازن کمک میکنه). ضرفیت دو خازج مجموعه 3ck و 3c/2 که با هم سری هستن. اگه 3c/2 فاکتور بگیریم ظرفیت های 1 و 2k سری هستن. پس ضرفیت معادل میشه (6ck/(1+2k
3)
ضرفیت خازن c1 با ضریب دی الکتریک k1 میشه 0.25ck1 و ضرفیت دو خازن c2 و c3 با ضریب دی الکتریک های k2 و k3 میشه 0.5ck2 و 0.5ck3. خازن معادل? (c1 || ( c2 + c3. اگه از 0.25c فاکتور بگیریم ضرفیت k1 با مجموعه دو ظرفیت 2k2 و 2k3 که سری هستن موازی بسته شده.پس ضرفیت معادل میشه
[(c (k1.k2+k2.k3+k1.k3)]/[4 (k3+k2]
@Smjr110
There is No Need for God as a Hypothesis
Pierre-Simon, marquis de Laplace
ویرایش توسط Phenotype_2 : 13 فروردین 1395 در ساعت 20:50
افرین
اگه کسی فکر میکنه توضیح میخواد توضیح بدم
مطمینی مسله در حالت پارامتری ارزشمنده؟
اگه فاصله بار +q و -q از نقطه میدان به ترتیب b و c فرض کنیم. بنا ب قضیه کوسینوسها به فرض اینکه زاویه که روی شکل نمایش داده شه ß باشه
b² = a² + r² - 2arSinß
c² = a² + r² + 2arSinß
تا اینجا b و c ینی فاصله های نقطه منبع تا نقطه میدان رو پیدا کرده ایم و قادیر مقادیر اندازه میدان ااکتریکی ناشی از نقطه اندازه میدانهای E1 و E2 ناشی از بارهای +q و -q رو در نقطه میدان تعیین کنیم.
E1 = kq/c²
E2 = kq/b²
اما باز بنا به قضیه کوسینوس ها با فرض اینکه زاویه بین بردار میدان ناشی از دو بار Ω باشه میشه نوشه
4a² = b² + c² -2bcCosΩ
اما اندازه میدان E ناشی از دو بار میشه:
E² = E²1 + E²2 + 2E1.E2CosΩ
چون E1 و E2 و CosΩ بر حسب a و r و ß قبلا تعیین کرده ایم حل تمومه. هیچ رابطه ای ساده ای شده ای ب زهنم نمیرسه.
احیانا منظرو این نبوده که خطی که نقطه میدان رو به بار +q وصل میکنه بر خط ماربر دو بار عموده؟ اکه عموده یا باید توی صورت مسله میگفتیش و توی شکل عمود بودنش رو نشون میدادی.
ب نظر من این مسله در حالت پارامتری فاید اعتباره. رابطه ساده ای بر حسب پارامترها وجود نداره.
There is No Need for God as a Hypothesis
Pierre-Simon, marquis de Laplace
جسم کدری به شکل دایروی و به قطر 20 سانتی متر در فاصله 20 سانتی متری چشمه نور گسترده ای به شکل دایره و به قطر 10 سانتی متر قرار دارد. سایه و نیم سایه این جسم کدر بر روی کره ای به شعاع 80 سانتی متر که در فاصله 4 سانتی متری جسم کدر قرار دارد می افتد. مساحت سایه و نیم سایه را حساب کنید.
همیشه در مسائل فیزیک سایه و نیم سایه روی پرده ای صاف می افتد اما این بار سایه روی کره افتاده.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)