آگزیوم(۱): برای یک موجود احساس مند بهتر است لذت را تجربه کند تا اینکه درد را تجربه کند. بنتام آگزیوم (۱) را “اصل مطلوبیت”[۱۹۱] نامید. بنتام و استوارت میل این آگزیوم را با تمام وجود و به طور سازگار در تمام آثارشان پذیرفته اند. دو آگزیوم بعدی هستی شناسانه[۱۹۲] است. آگزیوم (۲): خوشی برای یک انسان به طور غیر قابل فروکاهشی[۱۹۳]، چند بعدی است، با یک بعد متمایز برای هر نوع لذت و درد. عبارت وصفی مهم در اینجا “به طور غیر قابل فروکاهشی” است، چون لذت و درد شکل های متفاوتی دارد. موضوع اینست که آیا لذت ژنریکی[۱۹۴] وجود دارد که می تواند وجه مشترک برای تمام انواع آن و با ارزش منفی برای هر جزیی از درد باشد. بنتام و استوارت میل همواره قابلیت مقایسه میان شکلهای جداگانه لذت و درد را انکار کردند. آگزیوم (۳): هر گونه انتساب “ارزش ذاتی” به هر شکل از رفتار بشری، یک مصنوع بشری است. چهارمین آگزیوم عملیاتی است. آگزیوم (۴): همه برای یکی و هیچکس برای بیش از یکی نیست. مکتب اصالت فایده کلاسیک با سه آگزیوم نخست تعریف می شود و بنتام و استوارت میل بدان معتقدند. آگزیوم اول و سوم، اخلاق مبتنی بر اصالت فایده را از اخلاق غیر اصالت فایده متمایز می سازد و چهار آگزیوم مذکور، مبنای “اصالت لذت اخلاقی”[۱۹۵] است. از نظر بنتام، حداکثر خوشی جمعی، هدف رفتار بشری است. از نظر استوارت میل افراد با فضیلت، افرادی هستند که خوشی عمومی را بخشی از خوشی خودشان می دانند. شخص با فضیلت عموماً خوشحال تر از شخص بی فضیلت است.