خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 10 از 11 نخستنخست ... 91011 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 136 به 150 از 151
    1. Top | #136
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      آگزیوم(۱): برای یک موجود احساس مند بهتر است لذت را تجربه کند تا اینکه درد را تجربه کند. بنتام آگزیوم (۱) را “اصل مطلوبیت”[۱۹۱] نامید. بنتام و استوارت میل این آگزیوم را با تمام وجود و به طور سازگار در تمام آثارشان پذیرفته اند. دو آگزیوم بعدی هستی شناسانه[۱۹۲] است. آگزیوم (۲): خوشی برای یک انسان به طور غیر قابل فروکاهشی[۱۹۳]، چند بعدی است، با یک بعد متمایز برای هر نوع لذت و درد. عبارت وصفی مهم در اینجا “به طور غیر قابل فروکاهشی” است، چون لذت و درد شکل های متفاوتی دارد. موضوع اینست که آیا لذت ژنریکی[۱۹۴] وجود دارد که می تواند وجه مشترک برای تمام انواع آن و با ارزش منفی برای هر جزیی از درد باشد. بنتام و استوارت میل همواره قابلیت مقایسه میان شکلهای جداگانه لذت و درد را انکار کردند. آگزیوم (۳): هر گونه انتساب “ارزش ذاتی” به هر شکل از رفتار بشری، یک مصنوع بشری است. چهارمین آگزیوم عملیاتی است. آگزیوم (۴): همه برای یکی و هیچکس برای بیش از یکی نیست. مکتب اصالت فایده کلاسیک با سه آگزیوم نخست تعریف می شود و بنتام و استوارت میل بدان معتقدند. آگزیوم اول و سوم، اخلاق مبتنی بر اصالت فایده را از اخلاق غیر اصالت فایده متمایز می سازد و چهار آگزیوم مذکور، مبنای “اصالت لذت اخلاقی”[۱۹۵] است. از نظر بنتام، حداکثر خوشی جمعی، هدف رفتار بشری است. از نظر استوارت میل افراد با فضیلت، افرادی هستند که خوشی عمومی را بخشی از خوشی خودشان می دانند. شخص با فضیلت عموماً خوشحال تر از شخص بی فضیلت است.
      حکایت ما جاودانه شود



    2. Top | #137
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      بنابراین اخلاق مبتنی بر اصالت فایده کلاسیک، دو آگزیوم اصلی دارد:
      • برای یک موجود احساس مند (ذی شعور) بهتر است لذت را تجربه کند تا اینکه درد را تجربه کند.
      • هر انتسابی از” ارزش ذاتی” به هر شکل از رفتار بشری، یک مصنوع بشری است[۱۹۶].
      حکایت ما جاودانه شود



    3. Top | #138
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      مکتب اصالت فایده کلاسیک ارزش ذاتی را انکار می کند و بهینگی جمعی اخلاقی و اقتصادی را منطبق بر هم می داند. یعنی انتخاب هایی که خوشی افراد عقلایی را به حداکثر می رساند، انتخابهای درستی نیز هستند. اما اخلاق غیر اصالت فایده ای، ارزش ذاتی پیشینی، برای اعمال قایل است. در واقع بعد از ظهور اصالت فایده کلاسیکی بود که برخی متفکران، اخلاق را به اصالت فایده ای و غیر اصالت فایده ای تقسیم کردند. نظریه انتخاب بهینه در اقتصاد از اصول اصالت فایده کلاسیک پیروی می کند. نظریه اقتصادی، اساساً اصالت فایده ای است. اقتصاددانان بدنبال شناسایی رفاه از طریق مطلوبیت درک شده توسط افراد هستند.
      حکایت ما جاودانه شود



    4. Top | #139
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      صالت فایده بنتام: بنتام متولد سال ۱۷۴۸ ،‌یعنی بیست و هشت سال پیش از وفات هیوم است. روش تحلیل فروکاهش (یا تحویلی)[۱۹۷] که مورد استفاده هیوم بود، توسط بنتام ادامه یافت[۱۹۸]. بنتام در نخستین فصل کتاب وجیزه ای در باب حکومت[۱۹۹] اذعان می کند که مرهون هیوم است چرا که با دیدن رساله “جستاری در طبیعت بشر” نوشته هیوم که می گوید فضیلت[۲۰۰]، مبتنی بر فایده (مطلوبیت) ‌است، اصالت فایده به ذهنش خطور کرده بود. بنتام تحت تاثیر اندیشه روشنگری فرانسه بویژه هلوتیوس نیز قرار داشته است. اصالت فایده نگرشی فردگرایانه داشت، هر چند ناظر به رفاه جامعه بود. بنتام می گوید که اصل فایده یا مطلوبیت، به هنگام مطالعه رساله ای در باب حکومت[۲۰۱] (۱۷۶۸) اثر جوزف پریستلی[۲۰۲] (۱۷۳۳-۱۸۰۴) به ذهن او خطور کرد. پریستلی گفته بود که خوشی یا خوشبختی اکثریت اعضای تابع یک حکومت، معیاری است که همه امور آن حکومت را باید بر مبنای آن سنجید. ولی هاتچسون[۲۰۳] پیش از او،‌ در بحث اخلاق گفته بود که بهترین عمل،‌ عملی است که به بیشترین خوشی برای بیشترین تعداد آدمیان منتهی گردد. عناصری از اصالت فایده در کتاب هیوم با عنوان تحقیقی در باره اصول اخلاقیات[۲۰۴] نیز وجود داشت که گفته بود “فایده عام تنها منشاء عدالت است”. هلوتیوس که عمیقاً در بنتام تاثیر داشته است، یکی از پیشتازان نظریه اصالت فایده بود. در واقع بنتام، اصالت فایده را به شیوه ای صریح و جامع شرح داد.[۲۰۵]
      حکایت ما جاودانه شود



    5. Top | #140
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      بنتام می گوید: « من فایده (مطلوبیت) را سرچشمه اصلی همه مسأئل اخلاقی می دانم». [۲۰۶]‌ اصالت فایده بنتام بر نوعی لذت گرایی یا اصالت لذت[۲۰۷] روانی استوار است، یعنی این نظریه که هر موجود انسانی به دنبال کسب لذت و دفع درد است. در جهان باستان و بیشتر از همه، اپیکور به آن پرداخته بودند و در قرن هجدهم هلوسیوس در فرانسه و هارتلی و تاکر[۲۰۸] در انگلستان از آن دفاع می کردند. بنتام می گوید: «طبیعت، انسان را تحت سلطه دو خداوندگار مقتدر قرارداده است، لذت[۲۰۹] و درد[۲۱۰] . . . اینان بر همه اعمال و اقوال و اندیشه های ما حاکمند: هر کوششی که برای شکستن این یوغ به خرج دهیم، حاکمیت آنرا بیشتر تایید و تسجیل می کند. انسان در عالم الفاظ ممکن است مدعی نفی حاکمیت آنها شود، ولی در عالم واقعیت همچنان دستخوش و تابع آنها باقی می ماند»[۲۱۱]. مقصود بنتام از لذت و درد همان است که عموم مردم می فهمند. وی می گوید: “لذت و درد همان چیزهایی هستند که هر کس احساسشان می کند”. کلمه لذت، خوردن و آشامیدن را نیز در بر می گیرد؛ همچنین شامل لذت حاصل از خواندن یک کتاب خوب، یا انجام دادن کار نیک هم می گردد. بر این اساس می توان گفت که اعمال شایسته آنهایی هستند که در جهت افزایش سر جمع یا مقدار کل لذت است، حال آنکه اعمال ناشایست آنهایی هستند که در جهت کاهش لذتند و ما باید آنچه را شایسته است انجام دهیم نه آنچه را ناشایسته است.
      حکایت ما جاودانه شود



    6. Top | #141
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      از نظر بنتام اگر بخواهیم ارزش یک لذت یا درد را برای خودمان برآورد کنیم، برای این کار باید چهار [یا شش] عامل را به حساب آوریم: شدت، مدت، قطعیت یا عدم قطعیت، نزدیکی یا دوری (و به عبارت دیگر نقد یا نسیه بودن آن). مثلاً یک لذت ممکن است خیلی شدید ولی کوتاه مدت، ولی لذت دیگر شدت کمتر و دوام بیشتر داشته باشد به نحوی که از اولی بزرگتر باشد. دو عامل دیگر باروری و خلوص است. اگر از دو نوع عمل، یکی احساسهای خوشایند دیگری را هم بدنبال داشته باشد و دیگری نداشته و یا کمتر داشته باشد، عمل نوع اول را زایاتر یا بارورتر از نوع دوم می نامیم. منظور از خلوص همانا فراغت از عواقب یا احساسهای نوع مخالف است. در مورد جامعه، عامل هفتمی را هم باید به حساب آورد، یعنی دامنه شمول، و مقصود تعداد افرادی است که دستخوش لذت یا رنج حاصل ازیک عمل می گردند. بنتام معتقد بود که در اقتصاد، برداشتن محدودیتهای قانونی و تامین تجارت و رقابت آزاد، در دراز مدت خوشی بیشتری برای جامعه به بار می آورد. جیمز میل برجسته ترین شاگرد بنتام بود. وی در سال ۱۸۰۸ بنتام را ملاقات کرد و شاگرد و شیفته او شد. در فاصله سالهای ۱۸۱۶ تا ۱۸۲۳ عضو محفل اصالت فایده بود. اعضای این محفل، عبارت بودند از دیوید ریکاردو، مک کلاچ [۲۱۲]، توماس مالتوس[۲۱۳] و جان آستین[۲۱۴]. نظر بنتام در مورد اقتصاد بازار این بود که در بازاری که رقابت آزاد وجود داشته باشد، در دراز مدت، هماهنگی منافع برقرار می گردد. آنچه او در این زمینه از دولت انتظار داشت عبارت بود از رفع موانع و محدودیتها، نظیر لغو تعرفه هایی که بر بازار غله انگلستان حاکم بود و بنتام آنرا حافظ منافع زمینداران می شمرد. از قول بنتام نوشته اند که جیمز میل فرزند معنوی اوست و ریکاردو فرزند معنوی جیمز میل است. بر اثر تشویقهای جیمز میل بود که ریکاردو کتاب مبانی خودرا منتشر کرد. در هر حال این اثر ریکاردو بیان کلاسیک اقتصاد بنتامی بود. بنتام در سال ۱۷۸۷ کتاب: دفاع از ربا[۲۱۵] را نوشت.
      حکایت ما جاودانه شود



    7. Top | #142
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      بنتام خوشی یا مطلوبیت را لذت (و آزاد شدن از درد) در نظر می گیرد. از نظر بنتام خوشی همراه با یک عمل معین، با مقادیر لذت یا درد آن عمل، مشخص می شود. بنتام اندازه گیری لذت یا درد برای یک فرد را بترتیب زیر می دانست که تابع چهار شرط زیر است: ۱- شدت[۲۱۶] لذت یا درد ۲- طول مدت لذت یا درد ۳- اطمینان یا نااطمینانی لذت یا درد ۴- نزدیکی یا دوری لذت یا درد اولین گام بنتام در ارزیابی یک عمل، بررسی فهرستی از لذتها یا دردهای بالقوه همراه آن عمل است. بنتام فرض کرد که طول مدت هر لذت و درد می تواند مشخص شود و به این ترتیب “مقدار” هر لذت یا درد می تواند در واحدهای شمارشی توضیح داده شود. به همین ترتیب می توانیم مقادیر لذتها را محاسبه کنیم. حال اگر خوشی مجموع مقادیر لذت منهای مقادیر درد باشد، در می یابیم که عمل الف بر عمل ب، ترجیح دارد (خالص ۱۲ واحد لذت در مقایسه با ۱۰ واحد) و مستقل از فرد است. بنتام تاکید می کرد که اصل بیشترین خوشی ، معیار معتبر برای قضاوت در مورد درست و غلط بودن اعمال است.[۲۱۷] طبق نظریه انتخاب بنتام، انگیزه هر فرد تنها حداکثر سازی مقدار “خوشی” اش است. بنتام در تمام نوشته هایش بر همگنی لذتها و دردها تاکید می کند. در اصالت فایده بنتام، معیار شناسایی عمل درست، “اصل مطلوبیت” است: یک عمل درست است اگر و تنها اگر آن عمل خوشی جمعی موجودات ذی شعور (احساس مند) را افزایش دهد و از دو عمل آلترناتیو، عمل بهتر اینست که خوشی جمعی شده را به میزان بیشتر افزایش می دهد.[۲۱۸] جرمی بنتام، مطلوبیت را معادل لذت قرار میدهد. بنتام، قضایای مرکزی اصالت فایده را چنین مشخص می کند : ۱) رفاه فردی باید هدف عمل اخلاقی باشد . ۲ ) هر فردی باید یکی به حساب آید و نه بیش از یک. ۳) هدف عمل اجتماعی باید حداکثر سازی فایده (مطلوبیت) عمومی باشد. (یا طبق عبارت بنتام، بیشترین خوشی برای بیشترین تعداد افراد به ارمغان آورد.
      حکایت ما جاودانه شود



    8. Top | #143
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      از نظر بنتام انسانها موجوداتی طالب لذت هستند و توسعه لذت یا خوشی عمومی باید معیار خیر (خوبی) اخلاقی[۲۱۹] باشد. دو محور اصلی اصالت فایده بنتام عبارتند از: اول: وی معتقد به گونه ای از تقلیل گرایی[۲۲۰] نظریه تجربه گرایان در مورد ذهن است که در آن ایده ها از احساساتی نشأت می گیرندکه خود توسط تداعی ذهنی شکل گرفته اند و بوسیله امیال لذت و درد، تحریک می شود. بنتام معتقد بود که زبان اخلاق را می توان با پاکسازی از ناعقلانیت ها و توهمات، علمی کرد. دوم: بنتام صراحتا می گفت که لذت همگن است و لذا قابل کمی شدن و سنجش است. وی از علائم ریاضی در محاسبه خوشی استفاده کرد. بنتام در اقتصاد طرفدار اسمیت[۲۲۱] بود. جرمی بنتام‌ (۱۷۸۹) و پیروانش شامل جیمز میل، دیوید ریکاردو و جان استوارت میل، مکتب اصالت فایده کلاسیک را به وجود آوردند که روایت لذتگرایانه اصالت فایده است. بنتام اذعان کرد که اصالت فایده لذتگرایانه مدیون نوشته های کلود آدریان هلوتیوس و دیوید هیوم است. اصالت فایده کیفی استوارت میل استوارت میل در کتاب” اصالت فایده” خود تعریفی از اصالت فایده به دست می دهد که کاملاً با نظر بنتام هماهنگ است. وی می گوید: « عقیده ای که فایده (مطلوبیت) یا اصل بیشترین خوشی را به عنوان شالوده اخلاقیات می پذیرد از این قرار است که اعمال انسان تا آنجا درست و شایسته است که در جهت افزایش خوشی باشد و آنجا ناشایسته و نادرست است که در جهت کاهش خوشی باشد. مراد از خوشی، لذت و فقدان رنج است و مراد از ناخوشی، درد (=رنج) و فقدان لذت است». استوارت میل می کوشد نشان دهد که اصالت فایده، فلسفه خودگرایی[۲۲۲] نیست. از آن روی فلسفه خودگرایی نیست که « تامین بیشترین خوشی عامل (مباشر فعل)، نیست، بلکه بیشترین میزان خوشی به طور کلی است». استوارت میل در چارچوب بنتامی می گوید که « خوشی هر شخص برای آن شخص خیر و خوب است و لذا خوشی عام برای مجموعه آن اشخاص (جامعه) خوب است». خوشی، فی نفسه یک غایت است که همه خواهان و جویای آن اند. استوارت میل تفاوت کیفی میان انواع لذتها قایل شد و تصریح کرد که « به طور کلی در مکتب اصالت فایده ارجحیت لذات روحی را بر لذات جسمانی، عمدتاً در پایدارتر بودن، امن تر بودن و آسان یاب تر بودن آن است- یعنی در امتیازات بیرونی آنها، نه در طبیعت ذاتی آنها».” بنابراین بعضی انواع لذت از بعضی دیگر مطلوبتر و با ارزشترند. خطاست که برآورد ارزش لذات صرفاً‌ مبتنی بر کمیت باشد».
      حکایت ما جاودانه شود



    9. Top | #144
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      از نظر بنتام انسانها موجوداتی طالب لذت هستند و توسعه لذت یا خوشی عمومی باید معیار خیر (خوبی) اخلاقی[۲۱۹] باشد. دو محور اصلی اصالت فایده بنتام عبارتند از: اول: وی معتقد به گونه ای از تقلیل گرایی[۲۲۰] نظریه تجربه گرایان در مورد ذهن است که در آن ایده ها از احساساتی نشأت می گیرندکه خود توسط تداعی ذهنی شکل گرفته اند و بوسیله امیال لذت و درد، تحریک می شود. بنتام معتقد بود که زبان اخلاق را می توان با پاکسازی از ناعقلانیت ها و توهمات، علمی کرد. دوم: بنتام صراحتا می گفت که لذت همگن است و لذا قابل کمی شدن و سنجش است. وی از علائم ریاضی در محاسبه خوشی استفاده کرد. بنتام در اقتصاد طرفدار اسمیت[۲۲۱] بود. جرمی بنتام‌ (۱۷۸۹) و پیروانش شامل جیمز میل، دیوید ریکاردو و جان استوارت میل، مکتب اصالت فایده کلاسیک را به وجود آوردند که روایت لذتگرایانه اصالت فایده است. بنتام اذعان کرد که اصالت فایده لذتگرایانه مدیون نوشته های کلود آدریان هلوتیوس و دیوید هیوم است. اصالت فایده کیفی استوارت میل استوارت میل درباره بنتام می گوید: بنتام انسان را موجودی در معرض لذت و رنج، می داند که در همه رفتارهایش تا حدودی دستخوش درجات مختلفی از منافع شخصی و انفعالاتی است که خود خواهانه خوانده می شوند و از سوی دیگر تا حدودی دستخوش همدردی یا گهگاه بی دردی و بی مهری نسبت به سایر موجودات است و شناخت بنتام از طبیعت انسان به همینجا متوقف می شود … او هرگز انسان را موجودی نمی داند که توانایی استکمال روحانی باشد و در طلب این کمال به عنوان یک غایت برآید و آرزو داشته باشد که شخصیتش را طبق معیاری که از کمال دارد، بسازد، بی آنکه امید به خیر و بیم از شر از ناحیه هیچکس و هیچ چیز جز وجدان خویش داشته باشد.[۲۲۳] دلیل استوارت میل برای ارزش اخلاقی خوشی[۲۲۴] بر این “واقعیت[۲۲۵]“(فاکت) متکی است که مردم بدان تمایل دارند :” هر چیزی که مطلوب باشد، مردم عملاً طالب آنند…. هیچ دلیلی نمی تواند بگوید که چرا خوشی عمومی مطلوب است مگر اینکه هر شخصی تا جایی که فکر می کند دست یافتنی است، خوشی خود را طلب می کند” .
      حکایت ما جاودانه شود



    10. Top | #145
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      از نظر استوارت میل، اصالت فایده لذت گرای بنتام دلالت می کند بر : ۱)دید مادی گرایانه محدود از لذت۲)اصالت لذت خودخواهانه[۲۲۶] ، یعنی اینکه هر شخص باید لذت خود را حداکثر سازد. استوارت میل دفاعیه معروفش را از تفاوتهای کیفی لذت را پیشنهاد کرد، برای اینکه اگر لذت های کمتر و بیشتری وجود داشته باشد، معیار دیگری غیر از لذت به عنوان معیار قضاوت بین آنها، به کار می رود. از نظر استوارت میل، تنش میان” مطلوبیت (فایده) و« کمال اخلاقی» حل نشده باقی مانده است. از نظر استوارت میل اصالت فایده یک نظام اصالت لذت اخلاقی است.[۲۲۷] در واقع استوارت میل با افزودن احساسات زیبایی شناختی[۲۲۸] و اخلاقی بالاتر ی که بنتام در نتیجه تمرکز بر نفع شخصی، نادیده گرفته بود، اصالت فایده بنتام را گسترش داد. بر خلاف بنتام، استوارت میل استدلال کرد که ماهیت بشری کاملاً شکل پذیر[۲۲۹] است و افراد زیادی در جامعه های مدنی مشاهده شده اند که خصوصیت همدردی برای دیگران و تمایل جدی برای درست کاری دارند. از نظر استوارت میل، لذت تنها چیزی است که ارزش ذاتی دارد ولی لذت انواع زیادی دارد و انواع بالاتر لذت با ارزشتر از انواع پایین تر لذت هستند. استوارت میل احساس اخلاقی عدالت را بالاترین نوع احساس لذت،می دانست. از دید استوارت میل، این نوع بالاتر لذت می تواند انگیزه قوی شود که فرد عادل به ندرت با نقض حقوق دیگران ، به دنبال نفع شخصی اش برود. در این صورت اصالت فایده استوارت میل می تواند بنیاد با ثبات تری از اصالت فایده کمی محض بنتام فراهم کند. همچنین افراد می توانند آزادانه خواسته های خودخواهانه شان را در بازارهای رقابتی، پی گیری کنند، مشروط بر آنکه از نظام عادلانه پیروی کنند. اصالت فایده ای های کلاسیکی، مطلوبیت را به عنوان تنها معیار معقول عدالت در یک جامعه سکولار می دانستند.[۲۳۰]
      حکایت ما جاودانه شود



    11. Top | #146
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      اصالت فایده سایدویک: اصالت فایده در اثر هنری سایدویک (روشهای اخلاق ، ۱۸۷۴ ) مورد بحث واقع شده است. بر خلاف بنتام یا استوارت میل، سایدویک اصالت فایده خود را بر اساس این نظریه روانشناسانه قرار نمی دهد که افراد برای دستیابی به خیرخودشان،عمل می کنند. وی می گویدکه شرایط مطلوب و لذت بخش که آگاهانه صورت می گیرد تنها خوب ذاتی است و اینکه عملی درست است که خوب بیشتری ازهر عمل دیگر امکان پذیر برای آن عامل بدست آورد. سایدویک[۲۳۲] تمرکز اصالت فایده را به نظریه انتخاب اخلاقی محدود کرد[۲۳۳]. ساید ویک خودش را به عنوان یک اصالت فایده ای لذت گرا اعلان کرده است. او در واقع یک “شهودگرای عقلانی” بود که دلیل می آورد که اصالت فایده، شهودهای عقلانی معین فرض می کند، مانند این آگزیوم که یک فرد اخلاقی باید بین لذتهای خود و لذتهای دیگران بی طرف باشد. وی سنت اصالت فایده لذت گرا را پیچیده تر کرد. ساید ویک تاکید می کند که لذت گرایی باید به طور محض، کمی باشد، زیرا لذت گرایی کیفی به طور ضمنی متکی به برخی ارزش های ذاتی علاوه بر لذت است تا میان کیفیت های متفاوت لذت تمایز قائل شود. ساید ویک پذیرفت که لذت نهایتاً تنها چیزی است که ارزش ذاتی دارد. او از “روش تجربی” بنتام در پی بردن به مقادیر لذت و درد، حمایت کرد. هر چند در به کار بردن آن روش با مشکلاتی مواجه شد. او همچنین استدلال کرد که اصالت فایده لذت گرای کمی با اغلب شهودهای اخلاقی رایج سازگار است.[۲۳۴]
      حکایت ما جاودانه شود



    12. Top | #147
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      ارزیابی انتقادی: ۱- اصالت فایده ای ها پیشداوری‌های خود را به دیگران تحمیل می­کنند. زیرا اصل بیشترین خوشی، خود یک اصل اخلاقی عینی است که با شهود شناخته می­شود. ۲- از نظر بنتام راه تعیین درست یا غلط بودن یک عمل این پرسش از شخص است که آیا این عمل نسبت به سایر اعمال ، در مجموع لذت بیشتری برای تمام افراد تحت تأثیر آن فراهم می‌کند؟ اما آیا می­توان به این سؤال تا زمانی که فرد نتواند میزان لذت و خوشیها را اندازه­گیری کند پاسخ داد؟ از نظر بنتام می­توان در مورد واحدهای لذت یا درد که برای یک فرد معین به وسیله عملی معین ایجاد شده است، صحبت کرد. اما در واقع چنین واحدهایی وجود ندارد. منتقدان مکتب اصالت فایده تاکید می کنند که لذتها غیرقابل مقایسه هستند. ۳- به نظر می رسد برخی لذتها با ارزش­تر هستند نه اینکه لذت بیشتری ایجاد می­کنند. بنتام می­گوید زمانی که ابعاد لذت در نظر گرفته شود، تفاوت میان لذتهای بالاتر و پایین­تر، تفاوت کمّی است. اما استوارت میل می­گوید: ” این واقعیت که بعضی از لذتها خواستنی­تر و با ارزش­تر از بقیه هستند کاملاً با اصل مطلوبیت سازگار است”. از نظر منتقدان تمایز میان لذتهای بالاتر و پایین­تر ، کیفی است و نه کمّی. در اینصورت چیز دیگری غیر از لذت وجود دارد که ذاتاً خوب است. ۴- اصالت فایده ای های آرمانی با اعتقاد به اینکه مواردی نظیر صداقت، زیبایی و عشق مانند لذت وشادی خوب هستند، با اصالت فایده­ای­های لذت­گرایانه کلاسیک مخالفند، بنابراین آنها فرمول اصالت فایده را به “بیشترین خوبی برای تعداد بیشتر” تغییر دادند. با این حال آنها با اصالت فایده­ای­های لذت­گرایانه در قضاوت در مورد اعمال، فقط براساس پیامد آن موافق بودند. ۵- اغلب در مورد یک عمل، به خاطر انگیزه یا نیت آن عمل قضاوت می­کنیم، نه براساس آثار تحقق یافته آن. مانند قتل عمد و غیرعمد.موضوعی که در اخلاق پیامدگرا مانند اصالت فایده مورد توجه قرار نگرفته است. [۲۳۵]
      حکایت ما جاودانه شود



    13. Top | #148
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      ۶- اصالت فایده ای های کلاسیک به ویژه بنتام تاکید می کنند که لذت تنها چیز درست و هدف واقعی رفتار بشری است. و لذت به تنهایی مطلوب است (استوارت میل). از نظر اندیشمندان مکتب اصالت فایده کلاسیک، لذت و تنها لذت با ارزش است. در این صورت اگر بتوان نشان داد که چیزی غیر از لذت، ارزش دارد، مکتب اصالت فایده کلاسیک فرو می ریزد[۲۳۶]. نه تنها اگر آن بتوان نشان داد که چیزی غیر از لذت دارای ارزش ذاتی است، بلکه در عوض اگر بتوان نشان داد که هر چیزی دارای ارزش ذاتی است.[۲۳۷] ۷- برخی نقدهایی که از اصالت فایده به عمل آمده است، « تکنیکی » بوده است. یعنی به عدم امکان مقایسه مطلوبیت بین افراد باز می گردد . ۸- شادیها و دردهای روحی و جسمی فردی را نمی توان نسبت به دیگری سنجید و فرد واحدی نمی تواند با اطمینان شدت نسبی آنها حتی برای خودش را اعلام کند. ۹- این ایده که مطلوبیت به صورت شمارشی ، قابل اندازه گیری است، پایه ای برای کار بنتام بود و همواره در زمینه هایی که لذت ‌هایی غیرقابل مقایسه هستند، مورد انتقاد قرار داشته است. ۱۰-بسیاری بحث کرده اند که ترجیحات نوع دوستانه یا ترجیحاتی که “عمومی” هستند، نمی تواند به جداول ترجیح تبدیل شود. ۱۱-منتقدان قرن ۱۹ بر ناتوانی اصالت فایده ای ها برای درک وظایف نسبت به خدا و کشور تاکید می کردند و بنابراین بر فضیلت های ممتاز بودن ، تکریم ، شرافت و افتخار تاکید کردند . ۱۲- منتقدان قرن ۲۰ بر فقدان درک شخص اخلاقی و وظایف فرد در اصالت فایده تأکید کردند. لذا آنها بر صداقت ، تعهد و عزت نفس تاکید کردند.
      حکایت ما جاودانه شود



    14. Top | #149
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      ۱۳- پذیرفتن اصالت فایده به عنوان معیار عدالت اجتماعی، مستلزم پیامدهای فرهنگی و نهادی خاصی است. ۱۴- در انتخاب اجتماعی این سؤال مطرح می شود که چرا رضایت فرد، معیار عدالت و انتخاب اجتماعی می شود زمانی که فرد می تواند با فرایندی شکل داده شود که مانع انتخاب می شود ؟ به ویژه استفاده از ترجیحات موجود انواع ترجیحاتی را که می تواند در نظر گرفته شود، محدود می سازد. ۱۵- جی، ای، مور در کتاب اصول اخلاقی خود، نظریه اصالت فایده” آرمانی” را ارایه کرد که پیامدگرا بود ولی لذت گرا نبود. مور استدلال کرد که لذت فقط یکی از تعداد زیاد کالاهای مطلوب است و از جمله کالاهای مطلوب، حقیقت و زیبایی است. ۱۶- برخی این قضاوت اخلاقی عقل سلیم را مطرح کرده اند که بهتر است رنج را تسکین دهیم تا اینکه لذت را افزایش دهیم. این همان اصالت فایده به اصطلاح “منفی” منتسب به کارل پاپر است که می گوید تجربه اخلاقی منحصراً مربوط به جلوگیری از صدمه به دیگران است .[۲۳۸] ۴-نتیجه گیری: در دوره حاکمیت حدود یکصد ساله اقتصاد سیاسی کلاسیک از نیمه دوم قرن هیجدهم تا سال ۱۸۷۰ ، مکتبهای کلاسیکی به ارایه دیدگاههای خود در زمینه موضوعات تجارت، آزادی کسب و کار، پول و بانکداری و اصالت فایده پرداختند. با ظهور مارجینالیزم، اقتصاد سیاسی کلاسیک افول کرد و دوران اقتصاد نئوکلاسیک و مکتبهای آن، آغاز شد که تا کنون ادامه دارد. در قرن بیستم مکتبهای کلاسیکی تجدید حیات یافتند و به عنوان مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد کلان، مکتب اصالت فایده مدرن، مکتب نئوریکاردویی و مکتب مدرن بانکداری آزاد، دیدگاههای کلاسیکی را به شکل جدیدی عرضه کردند.
      حکایت ما جاودانه شود



    15. Top | #150
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      منابع -[۱]شارل ژید و شارل ریست،” تاریخ عقاید اقتصادی”، ترجمه دکتر کریم سنجابی، جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران، تیر ماه ۱۳۷۰ ۲- فریدریک کاپلستون،”تاریخ فلسفه”، جلد هشتم،از بنتام تا راسل، ترجمه: بهاء الدین خرمشاهی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، ۱۳۷۰. ۳- مرتضی قره باغیان،” اقتصاد رشد و توسعه”، جلد اول، تهران: نشرنی ، ۱۳ .
      حکایت ما جاودانه شود



    صفحه 10 از 11 نخستنخست ... 91011 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن