داوطلب آزمونهاي گاج كه باشي، بعد از هر آزمون يك مجله تحويل ميگيري و شروع ميكني به ورق زدن آن. تصوير و متن هر صفحه را برانداز ميكني و گاهي روي بعضي صفحهها مكث ميكني. به نفرات برتر آزمون قبل كه ميرسي ناخودآگاه ورق زدن برگهها متوقف ميشود. اسمها را بالا و پايين ميكني تا اسم دوستان و همشهريهايت را بين اين اسامي پيدا كني. امروز ميخواهيم با كسي صحبت كنيم كه بارها در صفحه اوليها پاي حرفهايش نشستيم. كسي كه سه سال همواره از گاجيهاي موفق بود و هربار كه به نفرات برتر ميرسيديم نامش در صدر جدول رشته انساني ميدرخشيد. این مصاحبه برعکس پنج مصاحبه قبلی که با او داشتیم دردسرهای عظیمی داشت که همکاران رتبه با صبوری و حوصله آنها را پشت سر گذاشتند تا شما عزیزان بتوانید از تجربیات اين دختر اصفهاني که حافظ جزء سيام قرآن و دانشجوي رشته حقوق دانشگاه تهران است، استفاده کنید.
فاطمه جان! لطفا خودت را براي ما معرفي كن.
من فاطمه غلامي فرزند آخر خانواده هستم. پدرم ديپلمه و كارمند بازنشسته كارخانه ذوبآهن اصفهان و مادرم داراي مدرك ليسانس الهيات و خانهدار است. برادرم كاردان الكترونيك است و خواهرم نيز مدرك ليسانس مديريت بازرگاني دارد.
اهل كدام شهر هستي؟
نجفآباد اصفهان.
در كدام مدرسه درس ميخواندي؟
مدرسه تيزهوشان فرزانگان امين.
چه شد كه از بين رشتههاي دبيرستان، رشته انساني را انتخاب كردي؟
قبل از ورود به رشته انساني هميشه به درسهاي تاريخ و روانشناسي علاقهمند بودم و حتي در دروسي مثل فلسفه و منطق مطالعات جانبي و غيردرسي داشتم. پس از تحقيق از دوستان و اطرافيان و با در نظر گرفتن آينده شغلي اين رشته در نهايت براي تحصيل انتخابش كردم.
از چه زماني در آزمونهاي سراسري گاج شركت كردي؟
من از وقتي كه انتخاب رشته كردم؛ يعني از سال دوم دبيرستان در آزمونهاي گاج شركت كردم و طبق برنامه آن پيش رفتم.
از شيوه مطالعهات در سال دوم برايمان بگو؟
سال دوم با اينكه در آزمونها شركت ميكردم اما نمره برايم مهمتر بود. بيشتر تشريحي درس ميخواندم و تستزنيام خيلي پراكنده بود.
از چه زماني مطالعه جدي براي كنكور را شروع كردي؟
يك آزمون استاندارد و خوب بايد همه مدل سؤال را پوشش دهد؛ سؤالات حفظي، مفهومي، تركيبي، سخت، متوسط، آسان و البته باكيفيت تا همه دانشآموزان بتوانند در جواب دادن وقتشان را مديريت كنند و اين قدرت را در خود محك بزنند.
برنامهريزيام براي كنكور به طور جدي از سال سوم شروع شد و استارت مطالعه تستي را از همان سال زدم.
با امتحانات نهايي سال سوم چه كار كردي؟
من المپيادي بودم و درسهاي مدرسه برايم در اولويت نبود. المپياد ادبي در ارديبهشتماه و امتحانات نهايي در خردادماه برگزار شد اما نگران چيزي نبودم چون پايهام قوي بود. از دوران عيد به نحو احسن استفاده كردم و توانستم معدل نهايي ۹۶/۱۹ را كسب كنم.
نتيجه المپياد چه شد؟
در سال دوم و سوم در المپياد شركت كردم اما فقط مرحله اول را قبول شدم و به مرحله كشوري راه پيدا نكردم. چون با روند آن آشنا بودم و ميدانستم به مطالعه بعضي از منابع غيردرسياش نميرسم، چند منبع را كنار گذاشتم و همين باعث عدم موفقيتم شد.
بعد از امتحانات نهايي، چقدر استراحت داشتي؟
حدود دو هفته با خانواده به مسافرت رفتيم. در ماه مبارك رمضان هم مطالعه مفيدي نداشتم و به نوعي زمان آن از دستم رفت.
بقيه روزهاي تابستان چطور سپري شد؟
در كلاسهاي ادبيات و عربي مدرسه شركت ميكردم اما درسهاي ديگر را خودم ميخواندم. از آنجايي كه امتحانات نهايي را تازه گذرانده بودم، سراغ مطالعه و تستزني درسهاي سال دوم رفتم و موفق شدم به جز تاريخ و جغرافيا همه دروس پايه را جمعبندي كنم.
ساعت مطالعهات در تابستان چقدر بود؟
بين ۸ تا ۱۰ ساعت بود و چون ميدانستم حوالي غروب آفتاب بازدهي مطالعهام كم است يك ساعت قبل و يك ساعت بعد از نماز مغرب مطالعه نداشتم.
برنامه مطالعاتي تابستان چه سهمي در موفقيت دارد؟
از آنجايي كه بعضي از دروس حفظي ممكن است فراموش شود، تابستان ميتواند فرصت خوبي براي مرور و يادآوري آنها باشد چراكه خواندن دروس پايه در سال چهارم يعني از مهر تا اسفندماه كار سختي است. به نظرم هركس در تابستان درس نخواند فرصت بزرگي را از دست ميدهد. مرورهاي من معمولا در اواخر هفته بود و معتقدم نيمي از موفقيتم را مديون مطالعه در تابستان هستم.
طي سال تحصيلي پيشدانشگاهي چه برنامهاي داشتي؟
چهار روز در هفته به مدرسه ميرفتم. صبحها قبل از اينكه مدرسه بروم يك ساعت زودتر بيدار ميشدم و درس ميخواندم. همچنين عادت داشتم هر شب تا ساعت ۱۱ درس بخوانم.
هر روز برنامه خاصي داشتي؟
بله. از سال دوم دفتر برنامهريزي «هفتههاي من» را داشتم، تكميلش ميكردم و زمانهاي مطالعه و تستزني هر درس را حساب ميكردم. اين كتاب اعتماد به نفسم را بالا ميبرد. اوايل مهرماه برنامهاي ايدهآل براي خودم ميريختم كه كمي دور از دسترس بود و با وجود اينكه همه تلاشم را ميكردم به آن نميرسيدم.
كنكوريهاي ۹۵ الان در حال گذراندن نيمسال اول تحصيلي خود هستند، برنامه سال گذشته شما در چنين روزهايي چگونه بود؟
خيلي از دوستانم مطالعه دروس پايه را براي آخر هفتهها ميگذاشتند اما من با اين موضوع موافق نبودم و سعي ميكردم به صورت متناوب در كنار دروس پيشدانشگاهي از درسهاي پايه هم بخوانم؛ مثلا در درس عربي چون مباحث پيش و پايه بسيار به هم نزديك بودند هر دو را با هم ميخواندم؛ البته درسهايي هم بودند كه چون مدرسه ميرفتم، نميرسيدم آنها را بخوانم و خود به خود براي پنجشنبه و جمعه ميماند.
آيا نوع مطالعهات در ايام امتحانات تغيير كرد؟
نه. من شيوه قبلي خودم را ادامه دادم.
آزمون چه تأثيري در پيشرفت و اصلاح برنامه شما داشت؟
بعدازظهر همان روز آزمونها را تحليل ميكردم، به نظرم تحليل آزمون خيلي مهم است چون متوجه اشكالات كارت ميشوي و ميتواني آنها را برطرف كني؛ مثلا من سؤالات غلط كمي داشتم و بيشتر نزده داشتم.
اگر نتيجه آزموني دلخواهت نبود يا به مطالعه بعضي درسهاي آن نميرسيدي، چه كار ميكردي؟
آن آزمون ديگر تمام شده بود؛ پس سعي ميكردم فكرم را مشغولش نكنم و براي آزمون بعد خوب بخوانم. وسواس داشتم كه اشتباهات و بيدقتيهايم را جبران كنم؛ اينطوري سعي ميكردم در هر آزمون نسبت به آزمون قبل پيشرفت داشته باشم.
درسهاي نيمسال دوم چه زماني تمام شد؟
مدرسه همه كتابها به جز فلسفه را تا قبل از عيد تمام كرد.
مطالعهات در ايام نوروز به چه صورت بود؟
چهارشنبهسوری، روز اول عید و سیزده بدر اصلا درس نخواندم. طي سال خوب درس خوانده بودم و مطالب خيلي تكرار شده بود؛ پس خلاصهوار مطالعه ميكردم تا مطالب در ذهنم بازيابي و يادآوري شود اما براي درسهاي فلسفه، منطق و عربی كه مفهوميتر بود و جزئيات بيشتري داشت، وقت بيشتري گذاشتم، سراغ تستهاي غلط يا نزده آزمونها و كتابهايم رفتم و نكاتي كه علامت زده بودم را خواندم.
كنكور۹۴ زودتر از سالهاي قبل برگزار شد؛ از دوران جمعبنديات بگو.
عموميها را در دوران عيد خوب خوانده بودم. در روزهاي پاياني تعطيلات نوروز براي روزهاي باقيمانده فروردين و دوران جمعبندي كه از ارديبهشتماه شروع ميشد برنامهريزي كردم و طبق آن پيش رفتم؛ دروس اختصاصي را در اولويت قرار دادم و هر روز چهار درس اختصاصي و دو درس عمومي ميخواندم. تقريبا از نيمههاي ارديبهشتماه زدن آزمونهاي كتاب «دور دنيا در چهار ساعت» را شروع كردم. هر روز ساعت ۶:۳۰ صبح از خواب بیدار میشدم، دقيقا مثل كنكور روي صندلي تكنفره، با لباسهاي بيرون مينشستم و يك كنكور ميزدم.
ساعت مطالعهات افزايش پيدا كرد؟
نه. ترجيح دادم ساعت مطالعهام در كل سال روي حدود ۱۲ ساعت ثابت بماند و همان را حفظ كردم.
از کدام کنکور شروع به زدن کردی؟
از كنكور سال ۸۸ شروع كردم، به ترتیب جلو رفتم و هر روز يكي را زدم.
بچهها معمولا كنكورهاي سالهاي گذشته را هر دو، سه روز يكبار ميزنند اما شما هر روز اين كار را انجام ميدادي. فاصله كم بين آزمونها خستهات نميكرد؟
اتفاقا دوستانم هم ميگفتند خيلي جوگير شدهاي و هر روز تست نزن. (باخنده!) اما من واقعا خسته نميشدم و دوست داشتم زودتر همه كنكورها را بزنم و همان روز تحليلشان كنم.
در اين بين امتحانات نيمسال دوم را چطور پشت سر گذاشتي؟
روند سابق را ادامه دادم، خدا را شكر امتحانات هم سخت نبود و با معدل ۸۰/۱۹ پيشدانشگاهي را پشت سر گذاشتم.
هفته قبل از كنكورت صرف چه اموري شد؟
عموميها را در دوران عيد خوب خوانده بودم. در روزهاي پاياني تعطيلات نوروز براي روزهاي باقيمانده فروردين و دوران جمعبندي كه از ارديبهشتماه شروع ميشد برنامهريزي كردم و طبق آن پيش رفتم؛ دروس اختصاصي را در اولويت قرار دادم و هر روز چهار درس اختصاصي و دو درس عمومي ميخواندم. تقريبا از نيمههاي ارديبهشتماه زدن آزمونهاي كتاب «دور دنيا در چهار ساعت» را شروع كردم.
مرور آيات دين و زندگي، قواعد عربي، لغات زبان، خلاصههاي دروس و حاشيهنويسي كتابها.
براي چه درسهايي خلاصه تهيه كرده بودي؟
به نظرم جامعهشناسي دوم و سوم واقعا نياز به خلاصهنويسي دارد تا ذهنيتي كلي از آن داشته باشيم. مرور جزوه منطق كه دبيرمان داده بود، خيلي خوب بود. همچنين براي دين و زندگي هم خلاصه تهيه كرده بودم.
مطالعه خلاصهها تا كي ادامه داشت؟
از سه روز مانده به كنكور ديگر درس نخواندم و ترجيح دادم استراحت كنم.
روز آخر چگونه گذشت؟
از صبح با خانوادهام به گردش رفتيم و شب مثل هميشه ساعت ۱۱ خوابيدم. صبح هم ساعت شش بيدار شدم. مادرم هميشه ميگويد: «صبحانه را بايد قبل از طلوع آفتاب خورد.» من نيز به اين موضوع عادت كردهام به نظرم خوردن صبحانه خيلي در يادگيري و بازدهي مغز تأثير دارد.
روز كنكور استرس هم داشتي؟
من كلا آدم استرسي نيستم اما با توزيع دفترچهها استرس شديدي سراغم آمد چون از تيپبندي سؤالات ادبيات خصوصا شمارشيها ميترسيدم كه خدا را شكر وقتي سرگرم پاسخدهي شدم، استرسم از بين رفت.
در پاسخگويي به سؤالات عمومي ترتيب دفترچه را حفظ كردي؟
بله. هميشه در آزمونها به ترتيب دفترچه به سؤالات پاسخ ميدادم و اين نظم در كنكور هم حفظ شد.
اگر موافق باشي با هم درس به درس جلو برويم و در مورد هر درس صحبت كنيم. از ادبيات فارسي شروع ميكنيم. اين درس را چطور خواندي؟
من ادبيات فارسي را موضوعي خواندم؛ آرايهها، زبان فارسي، قرابت معنايي و املا را جدا جدا خوانده و چند روز بعد تمام تستهاي آنها را از كتابهاي ميكروطبقهبندي ادبيات موضوعي و ادبيات اختصاصي انساني كنكور گاج ميزدم.
المپيادي بودن در همه بخشهاي ادبيات كمكت كرد؟
من به خاطر المپياد در درس ادبيات قوي بودم اما تقويت قرابت معنايي ميتواند خيلي به بچهها كمك كند. براي درس چالشي زبان فارسي هر روز نيم ساعت زمان ميگذاشتم و به اين ترتيب بهراحتي توانستم به سؤالاتش درست پاسخ دهم. طبق گفته دبيرمان در آرايهها از ساده به سخت پيش ميرفتم و اينطوري آرايههاي بخش بديع زودتر از بخش بيان پيدا ميشد. در املا هم به اين تجربه رسيده بودم كه لغت را با همخانوادههايش ياد بگيرم تا معني آن بيشتر در ذهنم بماند.
از دين و زندگي بگو.
بيشتر خلاصهنويسي ميكردم چون با كمك كتاب ميكروطبقهبندي دين و زندگي گاج با نكات مهم آشنا شده و ارتباط آيات با متن درس را ميفهميدم؛ البته كتاب درسي را هم براي امتحانات و نوشتن نكات، مطالعه ميكردم. به نظر من مفهومي خواندن خيلي بهتر از حفظ كردن است. اكثر بچهها قسمتي از آيه را كه با متن درس در ارتباط باشد، حفظ ميكنند ولي به عقيده من اگر تستزني متناوب باشد، بچهها ناخودآگاه آیه را حفظ ميشوند و ديگر نيازي نيست كه زمانی را براي حفظ کردن اختصاص دهند. من هم مرتب تست ميزدم؛ به همين دليل با ديدن هر آيه تمام نكات آن يادم ميآمد و ملكه ذهنم شده بود.
تستهاي دين و زندگي را كي ميزدي؟
بين مطالعه و مرور وقفهاي سه، چهار روزه ميگذاشتم چون بعضي نكات واقعا از يادم ميرفت و نياز به مرور داشت.
براي زبان انگلیسی کلاس میرفتی؟
تا قبل از پيشدانشگاهي ميرفتم اما ادامه ندادم. بيشتر در درك مطلب ضعيف بودم كه هر شب ۲۰ دقيقه روي آن كار ميكردم اما خدا را شكر درك مطلب كنكور آسان بود. فكر ميكنم موفقيت در اين درس به لغات بستگي داشته باشد. كساني كه دايره لغاتشان گسترده باشد در زبان انگليسي موفقتر عمل ميكنند؛ خصوصا در بحث درك مطلب.
براي زبان انگليسي از كتابي غير از كتاب درسي هم استفاده كردي؟
بله. از كتاب خط ويژه زبان انگليسي گاج براي تستزني كمك گرفتم كه حالت جمعبندي داشت.
در دفترچه عمومي دچار كمبود وقت شدي؟
بله. درك مطلب عربي را گذاشته بودم براي دور دوم كه اصلا نرسيدم آن را بزنم.
چه پيشنهادي براي عربي داري؟
ترجمه و قواعد در عربي به هم پيوستهاند. اين درس را بايد مفهومي خواند و خواندن ترجمه به تنهايي كمكي نميكند. من عربي را حفظ نميكردم، جزوه معلم را به صورت موضوعي ميخواندم و با خودم قرار ميگذاشتم كه خوب آن را ياد بگيرم چون عربي جزء اولين درسهايي بود كه خيلي دوستش داشتم و مطمئن بودم درصد بالايي از آن ميگيرم اما در كل به خاطر تسلطي كه روي اين درس داشتم زمان زيادي صرفش نميكردم و معمولا آخر هفتهها تستهايش را میزدم.
روش مطالعه رياضي و آمار چطور است؟
خيلي از دوستانم مطالعه دروس پايه را براي آخر هفتهها ميگذاشتند اما من با اين موضوع موافق نبودم و سعي ميكردم به صورت متناوب در كنار دروس پيشدانشگاهي از درسهاي پايه هم بخوانم
من براي رياضي در كلاسهاي آموزشگاهي شركت ميكردم. مطالب اين درس به هم پيوسته است؛ مثلا اگر رياضي اول دبيرستان را خوب ياد نگيري نميتواني رياضي سوم را بفهمي، رياضي پيشدانشگاهي هم تعميم يافته تمام مطالبي بود كه در سال سوم خوانديم. رياضي انساني درس سختي نيست شايد فقط مبحث ترکیب و احتمال كمي پیچیده باشد. دبيرمان بعد از تدريس از ما ميخواست همانجا تستها را بزنيم و اين باعث ميشد كه بهتر درس را ياد بگيريم. درس آمار كمي فرمول و محاسبات دارد اما درسي راحت است.
دوستانت چطور ميتوانند در رياضي كنكور موفق عمل كنند؟
بچهها اكثرا تشریحی درس خواندهاند در صورتي كه اگر تستزنی داشته باشند و تستهاي كنكورهاي سالهاي گذشته را بررسي كنند، خيلي راحت به سؤالات جواب ميدهند چون معمولا تيپ تستهای ریاضی رشته انسانی یک سبک مشخص دارد و طراحان خیلی تغییرش نمیدهند.
تاريخ جزء دروسي بود كه به آن علاقه داشتي، چطور مطالعهاش كردي؟
شايد خيليها برعكس من باشند اما براي من كه علاقه شديدي به اين درس داشتم و مطالعات قبلي زيادي در آن داشتم، فوقالعاده آسان بود و گاهي تستهايش را ميزدم.
جغرافيا چطور؟
جغرافيا هم نسبتا آسان بود؛ فقط جغرافیاي پیشدانشگاهی كمي حفظیتر و سختتر بود و مجبور بودم بيشتر تست بزنم تا در ذهنم بماند.
علوم اجتماعي را موضوعي ميخواندي؟
خيلي از مباحث جامعهشناسي۲ و علوم اجتماعي با هم مرتبطند؛ طوري كه فصلهاي مشترك دو كتاب را در يك زمان با هم ميخواندم ولي جامعهشناسي سال سوم خيلي راحت بود. كلا براي علوم اجتماعي كتاب تست نداشتم چون تستهاي تأليفي اين درس خيلي كم است؛ براي همين زدن تستهاي كتاب «دور دنيا در چهار ساعت» كفايت ميكرد.
چه راهكاري براي فلسفه و منطق داري؟
همانطور كه گفتم جزوه دبير منطق ما خيلي مفيد بود و مهارت يك دبير ميتواند فهم اين درس را براي دانشآموزان آسانتر كند. فلسفه سال سوم حفظي است اما فلسفه پيشدانشگاهي حالت استدلالي و مفهومي داشت كه من توجه چنداني به آن نداشتم و فقط تستهاي كتاب ميكروطبقهبندي فلسفه گاج را براي آن ميزدم. اگر به گذشته برميگشتم وقت بيشتري روي اين درس ميگذاشتم تا نتيجه بهتري بگيرم.
ميرسيم به آخرين درس دفترچه؛ یعنی روانشناسی.
تمام فصلهاي كتاب روانشناسي به جز فصل سومش كه مثل زيست نكات فیزیولوژی و فراري دارد، تقريبا آسان است. من براي اين فصل خلاصهنويسي داشتم كه به نظرم خيلي خوب بود؛ البته بعضي از دوستانم در اين فصل براي مناطق مغز رمزگذاري كرده بودند كه گويا نتيجهبخش بوده است.
براي كسب درصد خوب در روانشناسي بايد چگونه عمل كرد؟
سؤالات روانشناسي امسال نسبت به كنكور۹۳ خيلي آسان بود و مثالهاي سطحي داشت. به نظرم اگر بچهها اين درس را كاربردي و عميق بخوانند تا براي هر نوع سؤالي آماده باشند، خيلي بهتر است.
در مصاحبه بعد از كنكور، گفته بودي كه اقتصاد كنكور امسال سخت بود. چرا؟
چون سؤالات اقتصاد قبلا تكرار نشده بود و با وجود اينكه در كنكور نيم ساعت از وقتم را روي اين درس گذاشتم باز هم نرسيدم به تمام سؤالات آن جواب دهم.
اقتصاد را چطور خوانده بودي؟
من كليات هر فصل را مينوشتم و خلاصههايش را ميخواندم و بلافاصله سراغ تستها ميرفتم. از مباحثي كه در كتاب میکروطبقهبندی اقتصاد گاج تست زيادي داشت و محاسباتيتر بود، بيشتر تست ميزدم چون روال اين درس در كنكورهاي سالهاي قبل ثابت بود اما با توجه به سبك كنكور امسال به بچهها توصيه ميكنم در اقتصاد جزئينگرتر باشند چون اين درس فقط يك كتاب دارد و هر خطش ميتواند يك سؤال شود؛ اين موضوعي بود كه من به آن بيتوجه بودم و حالا ميفهمم چرا تستهايش اينقدر برايم جدید و تازه بود!
علاقه داشتن به دروسي مثل تاريخ، فلسفه و منطق و ... در برنامهريزيات تأثيرگذار بود؟
بله. چون تسلطم روی این دروس بیشتر بود وقت كمتري رويشان ميگذاشتم.
عمومي و اختصاصي بودن دروس چطور؟ در ميزان مطالعهشان تأثير داشت؟
بله. من اوايل دروس اختصاصي را ميخواندم و در دوران عيد روي عموميها تمركز كردم. بعد از عيد هم به طور مساوي از هر دو ميخواندم. بچهها بايد با توجه به نقاط قوت و ضعف خود روي دروس وقت بگذارند.
در آزمونهاي اينترنتي گاج كه براي داوطلبان كنكوري برگزار ميشود، شركت ميكردي؟
بله. براي جمعبندي دروس خيلي خوب بود.
شما از سال دوم دبيرستان با گاج همراه بودي و چندبار در صفحه «پاي حرف اوليها» با شما صحبت كرديم. نظرت در مورد مجله رتبه چيست؟
خيلي مجله خوبي است. من مصاحبه با نفرات برتر كنكور را ميخواندم، نظرات آنها برايم جالب بود و از حرفهايشان براي خودم نكتهبرداري ميكردم. همچنين صفحه «پاي حرف اوليها» را هميشه دنبال ميكردم.
از نظر شما ويژگي يك آزمون خوب چيست؟
به نظر من مفهومي خواندن دین و زندگی خيلي بهتر از حفظ كردن است. اكثر بچهها قسمتي از آيه را كه با متن درس در ارتباط باشد، حفظ ميكنند ولي به عقيده من اگر تستزني متناوب باشد، بچهها ناخودآگاه آیه را حفظ ميشوند و ديگر نيازي نيست كه زمانی را براي حفظ کردن اختصاص دهند. من هم مرتب تست ميزدم؛ به همين دليل با ديدن هر آيه تمام نكات آن يادم ميآمد و ملكه ذهنم شده بود.
يك آزمون استاندارد و خوب بايد همه مدل سؤال را پوشش دهد؛ سؤالات حفظي، مفهومي، تركيبي، سخت، متوسط، آسان و البته باكيفيت تا همه دانشآموزان بتوانند در جواب دادن وقتشان را مديريت كنند و اين قدرت را در خود محك بزنند؛ مثلا عادت به سؤالات عمومي گاج باعث شده بود كه عموميهاي كنكور برايم آسانتر باشد و كمتر با كمبود وقت مواجه شوم. ديگر اينكه برنامه گاج زوجكتابهايي داشت كه به فرد قدرت انتخاب ميداد تا سرفصلي كه آمادگياش را دارد مطالعه كند و حجم مطالعه وي زياد نشود.
در اوقات تفریح و استراحت چه میکردی؟
به باشگاه واليبال ميرفتم.
دغدغهات سر جلسه كنكور چه بود؟
خيلي به نتيجه فكر نميكردم چون ميدانستم هركس بالاخره نتيجه تلاش خود را ميبيند.
از چه زماني سوداي رتبه برتر شدن در سرت افتاد؟
رتبه برايم مهم نبود اما از سال پيشدانشگاهي كه هميشه جزو رتبههاي برتر آزمون ميشدم خودم حدس زدم كه رتبه دورقمي كنكور را كسب كنم و البته بين اطرافيانم نيز زمزمههايي در اين مورد بود.
شما از نتيجهاي كه گرفتي راضي هستي؟
بله.
الگوي تو براي ادامه راه چه كسي بود؟
يكي از دوستانم كه مدال طلاي المپياد ادبي دارد الگوي من بود و خيلي كمكم كرد.
از نظر رتبه ۷ كنكور انساني ۹۴، در موفقيت يك كنكوري چه عواملي نقش اساسي دارد؟
هر انساني در شرايط سختي و نااميدي نياز به يك تكيهگاه دارد كه بيشك قبل از هر چيز توكل به خدا ميتواند خيلي كمككننده باشد. پس از آن نقش عاطفي پدر و مادر اهميت پيدا ميكند كه به فرزند خود روحيه بدهند. من خيلي از دوستانم را ميديدم كه با نااميدي خود را با بقيه مقايسه ميكردند، مسلما در چنين شرايطي اگر فشار خانواده نيز اضافه شود، مشكل فرد تشديد ميشود. يك كنكوري به خودي خود استرس و دغدغه كنكور را دارد و خانوادهها بايد سعي كنند بيشتر از هر چيزی به او دلگرمي دهند.
وقتي دچار حس نااميدي ميشدي چطور با آن كنار ميآمدي؟
من از تكرار و يكنواختي كلافه ميشدم اما خودم را نميباختم و سعي ميكردم خيلي زود فراموشش كنم و به جبران بپردازم.
در مصاحبههاي سالهاي قبل گفته بودي كه دوست داري در آينده استاد روانشناسي يا تاريخ شوي. چه شد كه سر از رشته حقوق درآوردي؟
در مورد اين رشته زياد تحقيق كردم و ديدم به حقوق بينالملل و كار در سفارتخانهها علاقه دارم؛ براي همين رشته حقوق را انتخاب كردم. همچنين به خاطر امتياز تكرقمي بودنم ميتوانم در دو رشته تحصيل كنم كه تصميم دارم از ترم سوم در رشته تاريخ هم ادامه تحصيل دهم. در روانشناسي نيز مطالعات جانبيام را ادامه ميدهم چون صرفا مدرك برايم مهم نيست.
دانشگاه با چيزي كه در ذهنت ساخته بودي، يكي است؟
تا حدودي بله. اما تصورات ديگري داشتم و فكر ميكردم بهتر از اين باشد.
فاطمه جان! چه پيشنهادي براي كنكوريها داري؟
دوستان من! يكي از چيزهايي كه دفتر برنامهريزي به شما ياد ميدهد اين است كه با خود رقابت كنيد و كيفيت كارتان را بالا ببريد چراكه طبق يافتههاي روانشناسي مقايسه با ديگران بيشتر نااميد و مأيوستان ميكند؛ پس در قدم اول با خودتان در رقابت باشيد. اينكه بايد چه ميزان مطالعه كنيد مهارتي فراشناختي است كه بايد به آن برسيد و يك كار تقليدي از برنامه ديگران نيست. اميدوارم همه موفق شوند!
منبع: مشاورنامه رتبه