فریب این پسران را نخورید!ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.
تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است.
دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.
عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.
دوستی هایی برای پر كردن اوقات فراغت
دوستی هایی كه بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر كردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملكرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی كه شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران نا پذیر است . بخصوص برای دختران كه در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شكست عاطفی تا هتك حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند .
دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهی است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند.این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی كه زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد.
این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...راه چاره چیست؟**بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.
**بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.
**اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.
به این مردان اعتماد نکنید
کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:
**به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.
**از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.
**عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.
** مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.
**به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.
** هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...
نقش والدین در پیشگیری
در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها مۆثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند.
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
اینم خوندنش بد نیست
���� موضوع انشاء یک دانش آموز چگونه میشود آمریکا را نابود کرد.
به نام خدا
اول، يك گروه جاسوس كه از دستورات ما پيروي كنند در كشور آمريكا مستقر ميكنيم. سپس آنها را در راس امور قرار ميدهيم و با كمك آنها به سه دستورالعمل زير عمل ميكنيم:
1- دخترها و پسرها را از همان كودكستان از هم جدا ميكنيم تا از همان زمان، همگي آنها تبديل به انسانهاي مريضي شوند و تا سطح كمي كمتر از ديوانگي به پيش روند. مثلا پسرها فكر كنند دخترها چقدر جاذبه دارند، چقدر متفاوتند، چقدر فرشتهاند، ولي غير قابل دستيابيند، نميتوانم با آنها حرف يا قدم بزنم و همين افكار را هم دخترها نسبت به پسرها پيدا خواهند كرد. بعد كه همه را تا آخر عمر مريض كرديم تا به چیزی جز جنس مخالف نیاندیشند كليه ثروت مادي و معنويشان را غارت ميكنيم.
2- علومانساني را بيحيثيت ميكنيم. كاري ميكنيم تا آمريكاييها، رشتههاي علومانساني را مسخره كنند و سخيف بشمارند.
دستور ميدهيم، به فارغ التحصيلان رشتههاي: فلسفه، مديريت، جامعهشناسي، اقتصاد، روانشناسي، حقوق، قضاوت و ... ، كار ندهند و بيشترشان، سالها دنبال كار بگردند.
در عوض، رشتههاي فنيمهندسي، پزشكي و دندانپزشكي را خيلي پررونق و پولساز ميكنيم.
ميگوييم علومانساني مربوط به انسانهاي خنگ و لات است. سپس، مغزها را ميبريم رشتههاي مهندسي، پزشكي و دندانپزشكي.
به دليل اينكه بچههاي علومانساني از استعدادهاي متوسط به پايين انتخاب شدهاند توانايي حل مشكلات مديريتي و اجتماعي را نخواهند داشت، بنابراين آمريكاييان مجبور ميشوند بااستعدادترها كه درس اين كار را نخواندهاند مثل مهندسها و دندانپزشكها را بگذارند كار مديريت بكنند.
تمام كارهاي مديريتي كشور به جاي اينكه دست مديران بيفتد، به مهندسان و پزشكان و دندانپزشكان سپرده ميشود.
فيلسوفي وجود نخواهد داشت كه تئوريهاي عقلاني را به جامعه عرضه كند.
جامعهشناس قوي براي حل مشكلات جامعه به وجود نخواهد آمد.
يك وكيل و حقوقدان باهوش و خبره نخواهند داشت و الي آخر، در نتيجه كشور درست اداره نشده و همه ارگانها و سازمانهايش از هم ميپاشد.
سپس ما ايرانيان وارد عمل مي شويم و تمام آن استعدادهاي آمريكا كه در رشتههاي مهندسي مثل: فيزيك، فضا، نانو، مكانيك، برق و ... تحصيل كردهاند را دعوتنامه ميزنيم تا بيايند كشور ما، مفت و مجاني شروع به كار كنند.
روزي 15 ساعت از آنها، كار خرحمالي مي كشيم و گاهي هم توي سرشان ميزنيم كه اگر به كار زيادت اعتراض كني، مجوز اقامتت را ميگيريم و تو مجبور ميشوي به همان ديوانهخانهي آمريكا باز گردي. آنوقت است كه وي مثل اسب، شروع به كار ميكند و دم نميزند تا روز مرگ.
3- موسيقي را كلا از مدارس حذف ميكنيم.
اولا ً، وقتي موسيقي خوب، از كشورشان حذف ميشود، جاي آنرا افسردگي و دلمردگي خواهد گرفت. دوما ً همگي نسبت به موسيقي، بيسواد ميشوند و فرق ما ما ي گاو و موسيقي بتهوون را نخواهند فهميد و همين موضوع به ما كمك ميكند تا بهتر بتوانيم آنها را نسبت به خوانندههاي خودمان علاقمند و عاشق كنيم. تا مثلا وقتي اسم يكي از خوانندههاي ما را ميشنوند از حس حقارت، حتي نتوانند حرف بزنند. آنوقت است كه عاشق كشور ما، موسيقي ما، فرهنگ ما، فيلمهاي ما و كلا عاشق ما ميشوند و ما تا ميتوانيم، از اين قضيه سوءاستفاده خواهيم كرد. به اين صورت است كه شما مي توانيد آمريكا را ظرف 30 سال نابود كنيد.
اين بود انشاي من براي نابود كردن آمريكا...
یک روز رسد غمی به اندازه کوهیک روز رسد نشاط اندازه دشتافسانه زندگی چنین است گلمدر سایه کوه باید از دشت گذشت
سجاد ، علی
تسلیم نشوید ، مقاومت کنیدبرای برخی از افراد زندگی روال طبیعی را که در اکثر خانواده ها طی می شود، نداشته و فرزندان در این نوع خانواده ها مجبورند برای مقابله با برخی مسایل مهارت های خود را بالا ببرند. اگر روحیه درماندگی در فرزندان بالا باشد وقایع را شکست تلقی می کنند و تسلیم زندگی می شوند و همه چیز را می بازند و برای همیشه این احساس شکست را با خود به همراه خواهند داشت . اما اگر نوجوان در محیط خانه و اجتماع بیاموزد که برای هر اتفاق به دنبال راه حل باشد و آن را زمینه ای برای افزایش تجربیات فرض کند، نه تنها تسلیم نمی شود که مستحکم تر از گذشته می ایستد و اجازه احساس باخت را به خود نمی دهد . موضوعی که در این مقاله به آن اشاره می شود یک مثال است . هزاران اتفاق دیگر می تواند وجود داشته باشد که به خلاقیت شما نیاز پیدا می کند . از شما می خواهیم با خواندن این مقاله مسایل زندگی شخصی را در نظر آورده و راه حل هایی را برای آن در نظر بگیرید.
آیا والدین شما از یكدیگر جدا شده اند و یا در حال جدا شدن می باشند؟
اگرچه بچه های بزرگسالی كه والدینشان از یكدیگر جدا شده اند, ممكن است تمام مدت به این موضوع فكر نكنند, اما زندگی آنها به طرز غیر قابل وصفی, تحت تاثیر جدایی والدینشان قرار میگیرد.
طلاق (جدایی), همیشه بر روی كودكان حتی بچه های بزرگتر تاثیر می گذارد و تقریباً همیشه, پیامدهای بعدی نیز بدنبال دارد. برای مثال, سئوالات ذیل را در نظر بگیرید:
1- آیا در مورد جدایی (طلاق) والدین خود, احساس گناه و یا احساس مسئولیت می كنید؟
2- آیا هرگز احساس كرده اید كه بخاطر واقعه طلاق, بخشی از كودكی خود را از دست داده اید؟
3- آیا احساس می كنید والدین شما به شدت نیازمند حمایت عاطفی تان هستند؟
4- وقتیوالدینتان مشاجره می كنند, آیا خود را در نقش یك آشتی دهنده می یابید؟
5- آیا احساس میكنید, هر یك از والدینتان آنقدر درگیر مسایل شخصی خودشان یا مسایل جدیدی در زندگی هستند كه خواسته ها و نیازهای شما, غالباً نادیده انگاشته می شود؟
این موارد, تنها, نمونه هایی از موقعیت هایی هستند كه شما به واسطه جدایی والدینتان تحت تاثیر آنها واقع شده اید و پاسخ شما به هر یك از سئوالات فوق, می تواند نمایانگر موضوعات بسیاری باشد. تحصیلات, روابط فعلی و آینده و حتی سلامت عاطفی شما به شدت تحت تأثیر چگونگی حل و فصل مشكلات از یك سو و احساستان نسبت به طلاق والدین از سوی دیگر, قرار می گیرد.
بیایید از برخی مسایل ابتدایی شروع كنیم. نخست آنكه شما مسبّب مشكلات زناشویی یا جدایی والدین نیستید. دوم آنكه, داشتن پاسخهای عاطفی قوی نسبت به طلاق یك عكس العمل طبیعی بوده و در اغلب موارد با تقسیم وفاداری نسبت به والدین و تمایل به طرفداری از والد شكننده و ضعیف تر همراه می باشد.جملات مثبت تری را جایگزین افكار منفی نمائید, برای مثال قاطعانه بگوئید, من شخص ارزشمندی هستم. این حقیقت به موقعیتها ی من بستگی ندارد.
چگونه می توان جدایی والدین را تحمل نمود
سوم اینكه, شما حق دارید به زندگی شخصی خود ادامه دهید و حق آن را دارید كه به آرزوهای شخصی و نیازهای شخصی خود طی این دوران دسترسی پیدا كنید.
شما می توانید حقوق زیر را از والدین خواسته یا از آنها انتظار داشته باشید گر چه در حال حاضر والدینتان قادر به تهیه آنها نبوده و یا قادر به درك اهمیت شان نباشند.
1)شما حق آن را دارید كه روابطی رضایتبخش با هر یك از والدین داشته باشید.
2) شما حق آن را دارید كه مهار كننده كشمكش های والدین خود نباشید.
3) شما حق آن را دارید, احساساتی چون خشم, خستگی, درد, عشق و ... داشته باشید.
4) شما حق آن را دارید, از روی احساسات عمل كنید و از دیگر افراد خانواده, جهت رسیدگی نمودن به مشكلاتی كه در ارتباط با جدایی والدینتان تجربه می كنید, كمك بگیرید.
5) شما حق این را دارید كه در استفاده از منابع مالی خانواده نیازهایتان را بویژه در رابطه با تحصیل در اولویت اول قرار دهید.
موارد ذیل در مورد چگونگی مراقبت از خود, می تواند به عنوان خطمشیهایی مورد استفاده قرارگیرد. همه این موارد قابل تعمیم به همه موقعیت ها نیستند. از آنها به گونه ای متناسب با خودتان استفاد ه كنید. سه خط مشی اولیه بر اساس كتاب "خانه مادر, خانه پدر" (نوشته ایزولیناریسی) تنظیم شده است.شما حق آن را دارید, از روی احساسات عمل كنید و از دیگر افراد خانواده, جهت رسیدگی نمودن به مشكلاتی كه در ارتباط با جدایی والدینتان تجربه می كنید, كمك بگیرید.
راهنمای اساسی برای زندگی و رشد و ترقی
1- بپذیرید كه شما والدینی دارای مشکل دارید و نیز بپذیرید كه این مورد, بر روی شما تاثیراتی داشته است.
* احساسات غیر قابل قبول گذشته, نظیر خشم, خجالت, گناه و ... را در خود بپذیرید، درک کنید و برای رفع آن تلاش نموده و یا کمک بگیرید.
* راجع به حمایت والدین كه هرگز دریافت نداشته اید, سوگواری نكنید بلکه خود برای جبران مافات حرکت کنید.
* به یاد داشته باشد كه شما مسئول ایجاد مشكلات والدین یا تثبیت وضعیتشان نیستید.
2- روشهای جدید مراقبت از خود را توسعه دهید.
* خواسته های قانونی خود را تشخیص دهید و شروع به محافظت از آنها نمایید.
* عوامل فشارزای زندگی خود و شیوه های مقابله با آنها را یاد بگیرید.
* جملات مثبت تری را جایگزین افكار منفی نمائید, برای مثال قاطعانه بگوئید, من شخص ارزشمندی هستم. این حقیقت به موقعیتها ی من بستگی ندارد.(علی رغم موقعیت ها و شكست ها , من انسان ارزشمندی هستم). زندگی من بالا و پائین دارد ولی ارزش من تغییر ناپذیر است.
3- روشهای جدیدی را برای برقراری ارتباط با دیگران ایجاد نموده و توسعه دهید.
* الگوهای قدیمی غیر سالم را در ارتباط فامیلی تشخیص دهید. و روشهای جدید ارتباط برقرار كردن با والدین و دیگر اعضا خانواده را تمرین نمائید.
* مشكلات خود را در ارتباط با مناسباتتان تشخیص دهید و راههای جدید ارتباط داشتن با آنها را بیاموزید.
* نسبت به توانایی تان در حفظ روابط خود قدرشناس باشید و از آن لذت ببرید. و این نكته را تشخیص دهید كه مناسبات, بوسیله بحران ها یا تبعات آن قابل تعریف نمی باشد.
4- منابع دیگر را جستجو نمائید.
اگر یکی از والدین دچار بیماری های روحی بوده و این امر موجب بروز درگیری و جدایی در میان آنها می شود "معلومات خود را در زمینه بیماری والدین خود افزایش دهید" این مطالعه به شما كمك خواهد كرد, آنچه را كه والدین شما با آن مواجه هستند و آنچه را سبب مشكلات خانوادگی شما شده اند, دریابید. همچنین, این امر می تواند, در برطرف نمودن احساسات درونی شما نظیر: احساس گناه, احساس رنجش, احساس دست پاچگی و شرمساری كمك نماید.
*"مراجعه به یك روان شناس را در نظر داشته باشید."
یك مشاور می تواند, به شما كمك كند, تا روشهای صحیح تر و سالم تر ارتباط برقرار نمودن با دیگران و حفظ خواسته های شخصی خودتان را بیاموزید.
ترجمه: مریم نوری زاده
www.msrt.ir
روان پژوه
تنظیم و تغییر برای تبیان : کهتری
یک روز رسد غمی به اندازه کوهیک روز رسد نشاط اندازه دشتافسانه زندگی چنین است گلمدر سایه کوه باید از دشت گذشت
آموزش جنسی، چگونه؟غریزه جنسی از غرایز اصلی انسان و از مهم ترین جنبه های شخصیت است که بر دیگر جنبه های شاکله وجودی و خصوصیات شخصیتی انسان تاثیر می گذارد. ارضا تنظیم و تعدیل غریزه جنسی ضروری است و غفلت از این جنبه فرایند تربیت را ناکارا و ابتر می سازد. تربیت جنسی جنبه ای غیر قابل انکار در تربیت بر می شمارد و ارائه آموزش ها و اطلاعات ضروری در رابطه با مسائل جنسی در ذیل پیشنهادات واقع گرایانه و نیز بهره جویی از توصیه های دینی در ایجاد تعدیل این غریزه ضرورتی غیر قابل انکار است. عنایت ویژه به تربیت جنسی در عصر حاضر ضرورت مضاعف بوده و فوریت پیدا می کند زیرا که گسترش شبکه های اطلاع رسانی و وسایل ارتباطی را تهدیدی است که به تشدید و تحریک شهوت منجر می گردد.
دکتر بهشتی در بخش معنا و مفهوم تربیت جنسی بیان می نماید نباید تربیت جنسی را تنها به انتقال اطلاعات، آموزش مسائل جنسی، ایجاد زمینه رشد غریزه جنسی یا آشنایی با روش های ارتباط جنسی و بیان عوامل ضعف های جنسی منحصر نمود. او در ادامه با اتکا به نظریات اساتید رشته علوم تربیتی و علمای دین از قبیل مرحوم کاشانی تر بیت جنسی را از نظر ایشان این گونه تعریف می نماید که تربیت جنسی تنها در ارائه اطلاعات و آموزش های جنسی و یا پرورش و تحریک مضاعف این غریزه محدود نمی شود بلکه مقصود از این تربیت ایجاد موقعیت هایی است که متربی را با ارضاء مشروع غریزه و رفتار معتدل و هماهنگ با قاموس خلقت آشنا سازد و بهداشت روانی و جسمانی وی را امنیت بخشد. او را از انحراف و خطا در مسایل جنسی مصون دارد و در عین کام یابی دنیوی، عافیت و عاقبت به خیری متربی را دنبال نماید.
بهشتی در این بخش به نقل قولی تامل برانگیز از مرحوم کاشانی می پردازد که عبارت است از: «شهوت و تمایل جنسی برای ایفای لذت جنسی و بقای نسل در انسان به ودیعت نهاده شده اما بدون تردید این تمایل نیرومند و سرکش نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.»پیامدهای خطرناک افراط و تفریط در ارضاء این غریزهتمایل سرکش جنسی نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.
نکته قابل تامل در نظرات مرحوم کاشانی نوع نگاه ایشان به شهوت و تمایلات جنسی است. ایشان در عین تاکید بر تعدیل ارضاء غریزه و توصیه به تنظیم روابط، کارکرد شهوت را برای دو منظور ایفای لذت و بقای نسل مد نظر می گیرد. که این خود نشان گر تجویز نگاه لذت جویانه ایشان (درجایگاه یک فقیه) به روابط زن و مرد است منوط به این که در حیطه ضوابط و شرایط شرع ایجاد گردد. و این دیدگاه بیان گر این است که خلاف تصور مردم از فقه کام جویی در روابط مشروع زن مرد نه تنها حرمت ندارد که از جایگاه بی بدیل و منحصر به فردی نیز برخوردار است.
بهشتی در بخش تفاوت تربیت جنسی و اخلاق جنسی این گونه نظر می دهد که اگر چه این دو مقوله هر دو به مسایل جنسی می پردازند اما اخلاق جنسی به صدور حکم در رابطه با ارزش رفتارها، صفات و خصلت های جنسی می پردازد از این رو تنها مواردی را به بحث می گذارد که قابلیت نگرش ارزشی یا غیر ارزشی داشته باشند و در مقابل تربیت جنسی در رابطه با کلیه رفتارها صفات و خصلت های مرتبط با این غریزه بحث می کند و ما را با روش های اجرایی و کاربردی کنترل، اعتدال و ارضاء مشروع غریزه جنسی آشنا می سازد.
اصل ایجاد اعتدال در ارضای غریزه بر پرهیز از افراط تاکید می کند . کاشانی می گوید تفریط در این مقوله نیز خروج از اعتدال و عدل و انحراف از تقید به سیره نبوی است و علاوه بر این آنان که از رابطه زناشویی گریز دارند در برقراری ارتباط اجتماعی ناتوانند و تهذیب باطن نیز بدون ازدواج ابتر می ماند. (نقل به مضمون)
بهشتی روابط مشروع زن و مرد (رابطه زناشویی) را کانون مهر توصیف می نماید و متذکر می شود که اگر زن و مرد عشق و عاطفه خود را برای کانون خانواده ذخیره و مصرف نمایند به مرتبه ای از آسایش و آرامش نایل می گردند .
آموزش مسایل جنسی
در آموزش های جنسی باید اصل ابتلا رعایت گردد به این معنا که تنها به آموزش مسایلی باید پرداخته شود که فرد مبتلای به آن مسایل است و مسایل مربوط به هر مرحله ای همگام با رشد فرد و ورود به آن مرحله بیان می شود
پاره ای از ضرورت های آموزش های جنسی مرحوم کاشانی.«تربیت جنسی به ما شیوه انتخاب همسر، همسرداری و چگونه زندگی کردن در خانه و خانواده را می آموزد.»
تاکید بر پوشش بدن به ویژه پوشش اندام های جنسی
دریافت اجازه برای ورود به حریم خصوصی دیگران
تفکیک محیط خواب کودکان از یک دیگر: بهشتی تاکید می کند یکی از روش های پیش گیری از انحرافات جنسی کنترل روابط و ارتباطات است که از جمله این کنترل ها تفکیک محیط خواب کودکان به ویژه کودکان غیرهم جنس از 6 سالگی است.
تاکید بر پرورش روحیه عفت و رعایت اصل عفاف
این مولفه در نگاه بهشتی از چنان تاکید و حساسیتی برخوردار است که وی با تکیه بر تعالیم دینی بیان می کند به دختران سوره مبارکه نور را بیاموزید و از آموزش سوره مبارکه یوسف خودداری نمایید. «پیام سوره نور حیا و عفاف است و به این جهت فرمان رسیده که این سوره را به دختران بیاموزید تا بنیان های عفاف و حیا در آنان مستحکم گردد. اما در سوره یوسف سخن از عشق زن به مرد رفتهاست.
ارائه اطلاعات ضروری در رابطه با بلوغ و آشنایی نوجوان با تکالیف شرعی اعم از فردی و اجتماعی
رعایت حریم خصوصی و داشتن روابط رضایت بخش زناشویی
او پرده دری در رابطه با مسایل و روابط جنسی را موجب ناهنجاری های روانی و پیامدهای منفی می داند و تاکید می کند که والدین نباید گمان برند که کودک از درک این مسایل عاجز است یا عنایتی به این جنبه ها نمی کند. اگر در مکانی کودکی حضور دارد نباید مردی با همسر خود رابطه برقرار کند زیرا نهایتِ این عمل بی عفتی و زناکاری است. (به نقل از کاشانی )
«هر چند نظر غالب فقیهان استحباب ازدواج است اما با توجه به آیات و روایات فراوان در این زمینه و نیز با توجه به لسان آن ها و نحوه برخورد ائمه با این مساله احتمال وجوب آن بعید نیست.» (به نقل ازکاشانی ) ارضاء و تامین غریزه جنسی تا بدان میزان اهمیت دارد که اگر پیوند زناشویی انجام گرفت اما پس از آن زن یا شوهر با عیوب و نواقصی برخورد کردند که ناتوانی جنسی را به دنبال داشت بی تردید این عیوب موجب فسخ عقد نکاح است.»
بهشتی رابطه زناشویی موقت را نیز از دیگر روش های مشروع معرفی می کند
کاشانی در بخش دیگری از نظرات خود بحث تعدد زوجات را مطمح نظر قرار می دهد و بیان می دارد تعدد زوجات با قیود و حدود ویژه و در شرایط و موقعیت های خاصی پذیرفته شده است که ایشان از جمله این شرایط را پرداخت نفقه و اقامه عدالت و ایفای عادلانه حقوق گوناگون همسر معرفی می کند.
روش های کنترل غریزه جنسی
در نظر کاشانی عفت توان باطنی و درونی است که از طغیان شهوت جلوگیری می کند. اصل این توان در زن و مرد نهاده شده اما باید با ممارست پرورش یابد و پرورش این جنبه میسر نمی شود مگر با تکیه بر کنترل مصرف غذاهای شهوت زا، کاهش کمیت غذا و پرهیز از روابط و فضاهای برانگیزاننده شهوت از قبیل خلوت با نامحرم و نگاه حرام.
چگونه باید انگیزش دینی را تقویت نمود :دو روش برای تحقق این شرایط وجود دارد که عبارتند از: معرفت و بصیرت و دیگری تهذیب نفس و مقاومت در پیشگاه گناه.
سخنان دکتر بهشتی "استاد دانشگاه" در مقاله تربیت جنسی ار منظر فیض کاشانی
تنظیم و تلخیص: کهتری
اینا باز بیکار شدن گیر دادن
موسیقی از نوع زیر زمینی
ترویج شیطان پرستی در پوشش موسیقی زیر زمینیمروجان این فحاشی های ریتمیک، در حال حاضر در داخل کشور در حال فعالیت و حتی در حال تولید کلیپهای مبتذل تصویری و به نوعی تامین کننده خوراک شبکه های ماهواره ای هم هستند. کما اینکه غفلت نهاد های نظارتی، برای آنها تبدیل به سایه ای امنیتی نیز شده است!
اکنون به زعم نظارت های ضعیف و غفلت برخی مسئولین، موسیقی های زیر زمینی مبتذل همچون موریانه در میان نوجوانان و جوانان در حال رشد است.
هر چند رشد ماهواره و علاقه دست اندرکاران شبکه های مختلف ماهواره ای به ترویج این نوع موسیقی و خصوصا سبک "رپ"(که البته به فحاشی ریتمیک شباهت بیشتری دارد تا موسیقی) را نمی توان بی تاثیر دانست، در همین حال ضعف نهاد های نظارتی در این عرصه را که منجر به افسار گسیختگی موسیقی و رشد موسیقی های زیرزمینی شده را نمی توان نادیده گرفت.
لازم به یاد آوری نیست که مروجان این فحاشی های ریتمیک، در حال حاضر در داخل کشور در حال فعالیت و حتی در حال تولید کلیپ های مبتذل تصویری و به نوعی تامین کننده خوراک شبکه های ماهواره ای هم هستند. کما اینکه غفلت نهاد های نظارتی، برای آنها تبدیل به سایه ای امنیتی نیز شده است!
اما باید به یک نکته اساسی هم توجه داشت، که یکی از موثرترین ابزارهایی که شیطان پرستان در ترویج آیین های خرافی و انحرافی خود از آن استفاده می کنند، موسیقی رپ ،بلک متال و ...است که برخی خوانند گان و نوازندگان آنها گرایش های شیطان پرستی دارند.جای تاسف است که این نوع از موسیقی با بی توجهی خانواده ها، در میان نوجوانان رشد قابل توجه و غیر قابل انکاری را پیدا کرده است و در حالی که انتظار می رود تا خانواده ها نظارت بیشتری را بر نوع موسیقی که فرزندان شان گوش می دهند داشته باشند ، غفلت آنها نیز بر این بی سروسامانی دامن زده است.
دکتر شاهین فرهت موسیقیدان و استاد دانشگاه معتقد است:
این نوع از موسیقی اصالت فرهنگی ندارد و ریتم آن به گونه ای است که باعث ایجاد خشونت می شود و در حالی که موسیقی ایرانی دارای ردیف های عرفانی است و تعالی فکر انسان در آن دیده می شود.وی معتقد است عدم تولید موسیقی خوب باعث گرایش جوانان به این نوع از موسیقی نازل و مبتذل شده است.
اما آنچه بسیار مهم است نظارت خانواده ها به موسیقی هایی است که فرزندان شان گوش می دهند.اگر سهل انگاری برخی سازمان های نظارتی را بتوان به دلایلی توجیه کرد ، اما خانواده و پدر و مادر هیچ دلیل موجهی برای سهل انگاری در تربیت فرزند خود ندارند و بی توجهی آنان می تواند لطمه ی جبران ناپذری به تربیت فرزند شان بزند.
سایت جهان
گروه خانواده و زندگی سایت تبیان
پسرانی با موهای فشنبه نظر میرسد دیگر برخی از نوجوانان و جوانان به زیباییشان فكر نمیكنند بلكه تنها در این اندیشهاند كه وقتی از كوچه و خیابان میگذرند، همه چشمها به سویشان خیره شود و همه از آرایش مدل موهایشان تعجب كنند شاید هم آنان زیبایی را در آراستن موهای خود به شكل سیخسیخی یا مدلهایی كه مردم تا به حال آنها را ندیدهاند، میبینند.
كارشناسان معتقدند، پدیدههای اجتماعی شاید در ظاهر ساده باشند اما در نگاهی تیزبین و تخصصی بسیار پیچیدهاند و همین پیچیدگی حل آنها را دشوار میسازد؛ در واقع این پدیدهها همیشه ابعاد و زوایای متعددی دارند و ریشه و شكلگیری آنها متنوع و نیز دارای پیامدهای مختلفی هستند.
امید 22 ساله راجع به مدل موهایش میگوید: مدل سر من آناناسی است به این شكل كه بالایش مثل آناناس سیخ و ایستاده ولی پشتش صاف است.***
مدل موهای سیخ سیخی انواع مختلفی دارد ، متناسب با فراوانی سیخسیخیها روی سر، نام مدلها هم فرق میكند مثلا اگر موهای پشت سر هم كج و كوله بشوند، اسم مدل میشود "اسپانیایی " كه البته به آن اسپاكی هم میگویند و اگر هر چهار طرف مو را سیخ سیخی كنید آن وقت مدل موی سرتان میشود؛ "میخی ".
* مد محصول تنوعطلبی انسان است
یك جامعهشناس میگوید: مدل موهای گوناگون و مجموعه اتفاقاتی كه در سبكهای زندگی از جمله مدل موی پسرها اتفاق میافتد عوامل بیرونی یعنی بیرون جامعه و عوامل درونی خاص خود را دارد.
در یك دستهبندی دیگر عوامل محیطی و عوامل درونی كه درون فرد و خانوادهاش است مورد بررسی قرار میگیرد و روانشناسان باید در این خصوص اظهار نظر كنند.
عوامل بیرونی روشن است و ما با مد مسئلهای نداریم؛ مد محصول تنوعطلبی انسان و امری طبیعی و پذیرفته شده است. مناقشه ما رهبران مد است كه در قصه رهبران مد عوامل بیرونی مانند رسانههای بیگانه و ماهوارهها و امثالهم توانستهاند رهبری مد را تا حد بسیاری به عهده بگیرند.
* بسترهای بروز و ظهور پتانسیل جوانی تأمین نشده است
یكی از راهكارهای مهم مصرف، تولید مد است و لازمه سرعت بخشیدن به مصرف، سبكهای نو به نو زندگی و مد است.
در حقیقت تولیدكنندگان مد خودشان نیاز را به وجود میآورند و خودشان هم نیاز به وجود آمده را رفع میكنند. متأسفانه ما بسترها و كانالهای بروز و ظهور پتانسیل جوانی را به اندازه كافی تأمین نكردهایم. ما عرصههای كافی و بسیار متنوعی را برای نشان دادن جوانان به طور كامل تأمین نكردهایم.
به همین سبب نوجوانان و جوانان برای ابراز تفاوت و دیدهشدن به سمت كانالهای انحرافی میروند تا در جامعه مطرح شوند.
* نوجوانان برای مطرحشدن از هر نوع تغییری استقبال میكننددیده شدن و متفاوت بودن یكی از خواستههای مهم جوانان است كه اگر تأمین نشود خودش را از راههای دیگر نشان میدهد.
یك روانشناس میگوید: بحث وضعیت ظاهری كه بخشی از آن به موهای افراد برمیگردد، مسئله مهمی است و باید ببینیم كه در حقیقت چه كسانی و در چه سنی دوست دارند وضعیت ظاهری خود را اینگونه درست كنند كه میبینیم اكثریت افراد در دوره نوجوانی قرار دارند.
در رفتار بیشتر نوجوانان در مقایسه با سنین دیگر میتوان به وضوح دید كه این افراد در زمینههای مختلف تنوعطلب هستند و درواقع نیازهایشان متفاوت و تا حدی انفجاری و بالاتر است.
ابراز وجود، هویت، كنجكاوی، الگویابی و تنوعطلبی نوجوانان مخصوص مقطع سنیشان است و آنان از هر نوع تغییر استقبال میكنند تا بتوانند ابتدا در گروه همسالانشان و سپس در جامعه مطرح شوند.
* آرایش مو و تأثیرپذیری فرد از دوستان
با توجه به اینكه نوجوانان در بین دوره كودكی و بزرگسالی قرارگرفتهاند باید نقشهای مختلفی را امتحان كنند تا خودشان را بیابند. معمولاً رفتارهایی كه این مقطع سنی از خود نشان میدهند نه در حد دوران كودكی و نه در حد نوجوانی آنان است كه بخشی از این رفتارها به مسئله ظاهری و آرایش موهایشان برمیگردد.
هر نوع ارتباط اجتماعی ممكن است بخشی از نیاز عاطفی فرد را فراهم كند به این معنی كه هنگامی كه با كسی ارتباط برقرار میكنیم طرف مقابل با ما همراهی، همدلی، همدردی و همفكری كرده كه این روابط بخشی از نیاز افراد را برطرف میكند.با توجه به نیازهای عاطفی كه در دوران نوجوانی وجود دارد، عملاً دامنه دوستان گستردهتر شده و تأثیرپذیری فرد از دوستانش بیشتر میشود.
بالاترین میزان گرایش و وقتی كه نوجوان صرف میكند با گروه دوستان است پس میزان یادگیریهایش نیز متناسب با نیازهای عاطفی، شناختی و جسمانی خودش و نیاز گروه همسالانش است.
* مطرح شدن در برابر جنس مخالف
یكی دیگر از نیازهایی كه در دوره نوجوانی و جوانی خود را بروز میدهد، نیاز به جنس مخالف است كه در دوره كودكی برای فرد مهم نبوده اما در این مقطع سنی میخواهد تعیین نقش كرده و ازدواج كند.
فرد این نیاز را در خود میبیند كه خودش تمرینی برای روابط اجتماعی و مطرحشدن در مقابل جنس مخالف داشته باشد و به عنوان فرد بزرگسال خود را مطرح كند تا در نقش یك دختر به عنوان زن یا یك پسر به عنوان مرد خود را نشان دهد.
* خانواده تأثیر مستقیمی بر رفتار نوجوانان و جوانان دارد
بخش دیگر این مسئله به خانوادهها باز میگردد كه در دوره نوجوانی نقش خانواده كمرنگتر است و هر خانواده متناسب با شیوه فرزندپروری خود اعمال نظر میكند.
خانوادههای سختگیر وجود دارند كه دیكتاتور مآبانه با فرزندانشان برخورد میكنند كه فرزندان این خانوادهها در دوران نوجوانی فاصله بسیاری با خانواده خود دارند.
بخش دیگری از خانوادهها كسانی هستند كه از لحاظ تئوری بیبندوبار هستند و چارچوب مشخصی ندارند و بعضی وقتها خیلی سخت و برخی موارد نیز همان موضوع را سهل میگیرند كه فرزند متوجه نمیشود كه خاستگاه و انتظار اعضای خانواده از او تا چه اندازه است كه این شیوه بدترین شكل برای فردی كه وارد نوجوانی شده، است.خانوادههای دیگری نیز هستند كه رابطه صمیمانهای با فرزندانشان دارند اما سعی میكنند اقتدار خود را حفظ كنند كه فرزندان این خانوادهها بیشتر به خانواده وابسته هستند و حرفشنوی بیشتری دارند.
در این اشخاص بالاترین میزان گرایش به مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی دیده میشود و این دسته از افراد طرفدار گروه همسالانشان میشوند زیرا آنها را پذیرفتهاند.
منبع : فارس - با تلخیص
تنظیم برای تبیان : داوودی
دلهره کنکوراین همه؟
اضطراب امتحان و کنکور(1)
حتما در برخی شرایط زندگی احساس ناخوشایند اضطراب راتجربه کرده اید . احساس نامطبوعی که درمواردی از این که بتوانید کار یا فعالیت مورد نظرتان رابه خوبی انجام دهید ، ممانعت کرده است اضطراب چیست ؟آیا سعی کرده اید به عوامل ایجاد یا تشدید کننده آن پی ببرید ؟
چرا در موقعیت امتحان یا کنکور یا شرایط خاص ، که برای شمابسیارمهم وحیاتی است دچار اضطراب می شوید؟
آیا راه کنترل یا غلبه براضطراب را می شناسید؟
عصر ما را عصر اضطراب نام داده اند. زیرا در تمام شئون زندگی آثار اضطراب را می توان دید . با توجه به این که تعاریف ، تقسیم بندی و راه های کنترل و درمان متعدد وجود دارد ، به برخی ازآن ها درزیر اشاره می کنیم :
تعاریف اضطراب :
اضطراب امتحان با عوامل شخصیتی ، اجتماعی خانوادگی ، فرهنگی وآموزشگاهی رابطه دارد و در عملکرد تاثیرگذار است و آن را «ترس ودلهره و نگرانی که افراد درمواجهه باموقعیتی به نام امتحان با آن روبرو می شون» تعریف کرده اند.اضطراب حالت عاطفی نامطبوع است که با تغییرات سایکو فیزیولوژیک در پاسخ به یک تعارض درونی همراه می باشد.
یک ترس درونی شده، واکنش ناآگاهانه دربرابر تمایلات سرکوب شده و نتیجه طرزتفکر غیرمنطقی است. میزان اضطراب را متناسب با میزان بی اعتباری پیش بینی های فردی دانسته اند .
معمولا کسانی دارای اضطراب امتحان هستند که :
1- هنگام مطالعه دروسی بخاطر گذراندن امتحان مضطربند.
2- به هنگام حضور درامتحان دچار فراموشی می شوند.
3- درباره نحوه امتحان ونتایج آن از مدت ها قبل نگرانند.
4-علایم جسمانی نظیر تپش قلب، عرق کردن ،تنفس عضلانی و.... دارند .
5- هنگام امتحان دادن ، تمرکز حواس ندارند وقادر به تنظیم آموخته ها نیستند.
عوامل موثر در اضطراب امتحان
1- تصویرغیر واقع بینانه ازخود: انسان خود راحقیرمی بیند وازشخصیت واقعی اش درحال فراراست وازسوی دیگر اضطراب این امر را تقویت می کند .
2- مسائل گذشته و پیشامدهای آینده: رها کردن وضعیت فعلی ومعطوف داشتن فکر به مسائل گذشته ویا آینده
3- عوامل عاطفی وفیزیکی قبل وحین امتحان: مکانیسم های روانی هیجان درقبل وحین امتحان بر یاد آوری وحافظه تاثیر دارد. اضطراب امتحان درسطح بالا همواره درفعالیت وکارآیی مزاحمت ایجاد می کند واضطراب درسطح متوسط مقداری انگیزه ایجاد می کند.
4-عوامل شخصیتی: اضطراب عمومی ، عزت نفس پایین، اسناد درونی ، شکست ها
5- عوامل خانوادگی: الگوهای خشک وغیرقابل انعطاف پرورش انتظارات بیش ازحد ، تنبیه وسرزنش ،عدم تشویق ، وضعیت اقتصادی ، اجتماعی پایین
6-: محیط و موقعیت امتحان ، محدویت زمان ، عدم مطالعه صحیح وکافی ، عوامل مزاحم (نور ،صدا مراقبین و........)عواملآموزشگاهی
7- عدم آمادگی: هوش ، انگیزه موفقیت ، درماندگی آموخته شده..
علایم اختلالات اضطرابی
1-علایم شناختی: مشکلات حسی ادراکی ، مشکلات تمرکز وحواس پرتی ،اشکالات مفهومی ( تعریف شناختی)
2-علایم عاطفی: بی حوصلگی ، نارآمی ، ترس.
: بازداری ، اجتناب، اشکال کلامی، ناهماهنگیرفتاری3-علایم
4-علایم فیزلوژیکی: علایم قلبی – عروقی ( افزایش ویاکاهش فشار خون و ضعف ) اشکالات تنفسی(احساس خفگی ) علایم عصبی – عضلانی ( اسپاسم ) معده ای – روده ای ( درد شکم وتهوع) علایم پوستی ( تعریق – برافروختگی چهره و..)
در مقاله بعد شما با راه های در مان اضطراب و رهنمودهایی برای کاهش اضطراب کنکور آشنا می شوید
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)