خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3810 از 3811 نخستنخست ... 37103800380938103811 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 57,136 به 57,150 از 57156
    1. Top | #57136
      MnT
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      امتحانای میانترم شروع شده و حدود یک ماهه دیگه از دانشگاه مونده..... نمیدونم چه کار مزخرفیه یاد گرفتیم فقط دعا کنیم که روز ها زودتر بگذرن
      تولد باباجونه و دلم میخاد برم پیشش و از کیک تولدش بخورم
      حوصله درس نداررمممم

    2. Top | #57137
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Loneman نمایش پست ها
      آره جنگیدن خوبه ، یعنی زندگی کردن خوبه
      چون به چیزی که قسمتت باشه می‌رسی نه اون چیزی که خودت بخوای چون ممکنه تو چیزیو بخوای که به صلاح نباشه تو آینده رو ندیدی ، شاید رفتی تو اون راه و مردی زودهنگام اما رفتی تو یه راه دیگه و سلامت موندی ، و اینو بدون که قسمت آدما یه چیز نیست ، بچه های که الان دینی بیخونید اون آیه توفیق که جاهدوا فینا لنهدینا سبلنا میگه خدا ، چرا نگفته سبیلنا ؟ چون راه های متعددی رو جلو پات می‌زاره که اونایی که با عقل تشخیص میدی گناه آلود نیست و بری اون راهییه که خدا واست بهترینها رو توش رقم زده، مگر اینکه به حال خودت رها شده باشی که با دست خودت خودتو بندازی تو چاه توالت
      شکست و پیروزی رو آدما تعیین کردن
      شکست در جنگ یعنی کشته شدن بیشتر سربازان و عقب نشینی و پیروزیش یعنی کشتن و تسلیم کردن سربازای دشمن ، این چیزیه که مردم تعیین کردن از پیروزی و شکست در جنگ
      پس با این وجود یعنی امام حسین جنگو شکست خورد ، در حالی که شکست نخورد بلکه به هدف پشت اون رسید ،که فداکاری برای حفظ دین بود.
      اگه به چیزی که بنظرت بزرگ بود اون موقع میرسیدی تضمینی به این بود که حال الان خوب باشه ؟ چرا اینو نمی‌بینی که کف تو سقف یکی دیگس؟!
      هیچ چیز تو این دنیا مثل قبل دیدنش زیبا نیست بعد رسیدن ، مثل چشمه آبی میمونه که تو بیابان بهش برسی و ازش بخوری ببینی شوره ! و تلخ !
      دل مارو با فقط دنیا خوش کردن مغزا رو شستشو دادن که فلان خوبه فلان بد ، ما مثل ربات فکر میکنیم ، و من واسه کسایی که این افکار و به ما خوراندن ایستاده کف میزنم که درود ، کاری کردید که اسلام چنین نکرد ، که اگر اهل حق بودید الان دیگر گبر و کافر و پلیدی و دزد و قاتل و جنایت تو دنیا پیدا نمیشد
      باید دل سپرد به چیزای غیر فانی ، باید دنیا رو کوچک و پست دید ، هدف خلقت رو پیدا کرد و به سمتش رفت وگرنه دنیای کوچکی که بزرگ دیده میشه مارو میبلعه
      باید تلاش کرد باید زنده موند باید جنگید ولی نباید سخت گرفت ، سخت گرفتن مثل ترمز گرفتن با ته لنته ، چند بار بگیری دیسک صفحه کنده میشه
      حالت خوب میشه ان شاالله خدا حالت را خوب کند
      مرسی ازت لطف کردی
      دقیقا خیلی به این اعتقاد دارم که شاید به صلاحمون نبوده باشه،چندین مورد رو واقعا حس کردم
      بازم ممنونم بابت حرفاتون.
      ایشالله همیشه تندرست و شاد باشید
      من ساختم،آنچه مرا ویران کرد

    3. Top | #57138
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      امروز خیلی حالم بهتر شد.باید یکم بیشتر خودمو کنترل کنم.سریع به هم میریزم.امیدوارم دیگه مثل دیروز نشم که هم خودمو ناراحت کنم هم دیگران رو
      من ساختم،آنچه مرا ویران کرد

    4. Top | #57139
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات


      گروه تلگرامی هر کی داره مال خود 2022 و قبل بگه بفروشم براش اگر میخواد

    5. Top | #57140
      کاربر نیمه فعال

      Daghon
      نمایش مشخصات
      دقیقا از ۳۰ فروردین تا امروز ۱۹ اردیبهشت مریضم.
      همینجور دوره های متوالی که تموم نمیشن.
      احمقانست که وسط بهار دارم زیر پتو میلرزم.
      این ۳ هفته یکی از مهمترین دوره های مدرسه بود.همش میانترم کتبی و شفاهی
      این یه چیز بدیهیه و هیچکس مسلما مریضی تب و لرز و عفونت و اینارو دوست نداره،اما واقعا ازش متنفرم.اینقدر شربت سرفه و سرماخوردگی خوردم قیافم شبیه عسل و آویشن و ژلوفن شده .
      یحتمل ویروسه.
      برای همتون آرزوی موفقیت و سلامتی میکنم
      وقتی رفاقتت با یکی تموم میشه
      تمام رازهاشو پیش خودت نگه‌دار
      پایان رفاقت پایان شرافت نیست...

    6. Top | #57141
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      دیشب خیلی بد خوابیدم
      امروز صبح هم هفت بیدار شدم
      هوشیار نیستم خوابمم نمیاد
      داشتم شیمی این درس شیرین اصل زندگی رو میخوندم که فرطی برق رفت ...
      اصلا عالی شد
      خوابم گرفت دوباره
      حتی این جریان خواب اور بودن نوسانی شده
      میره میاد با ولتاژ نامیزون : ))
      امروز باز عقب میوفتم کههه
      کمی استرس دارم
      وقتی مرتب میکنم اطرافمو ذهنم شفاف میشه انگار که نثلا قبلش کور بوده!
      بعضی وقت ها باید برای چیزهایی که ارزش جنگیدن دارن بجنگی!


      "چقدر عوض شدی
      دیگه مثله قبلنا نمیخندی
      تلخه چشمات
      دو رگه نگاه میکنی مردمو"




    7. Top | #57142
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      مثل آدمی شدم که منتظره یکی در بزنه و بگه تمام
      زندگیت تموم شد
      همون چیزی که میخواستی..

      مثل مرده متحرکی شدم
      که بوی مرگ میده

      اما مرگ؟

      ...

      روزایی بوده که دوست داشتم بمیرم و فقط تموم شه..اما اون روزا گذشتن..تموم شدن..
      روزایی بوده که تنها چیزی که گره م میزده به زندگی..
      این جمله بوده
      "حواست هست؟فقط همین ی زندگیو داریا
      تموم میشه
      تموم میشی!"

      اما این جمله الان حتی اصلا به کارم نمیاد

      میخوام تموم شه
      .

      شاید حالم بد نیست
      بد منم !

    8. Top | #57143
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      بعد میان ترم ها تقریبا هیچی درس نخوندم
      عجیبه
      تو بازه امتحانات دلت میخواد فیلم ببینی، بیرون بری، تفریح کنی
      اما وقتی آخرین امتحان رو میدی هیچ حسی نداری حتی خوابیدن هم عذاب آور میشه برات و برای من همیشه بدترین دوره ای که گذروندم همین دوران بوده.

      داشتم به این فکر میکردم کاش پروسه امتحان و آزمون یه سیکل استرس زا نبود، مثلا اینطور بود که کسی استرس پاس شدن و قبول شدن نداشت اما در کنارش مهارت های لازم رو هم کسب میکردی اما تقریبا همه چیز برعکسه. متاسفانه حجم زیاد خستگی هامون به این دلیل نیست که داریم تلاش میکنیم، فقط به این خاطره که از نتیجه واهمه داریم، میترسیم نکنه این تلاش جواب نده و این ترس هم محصول سیستم معیوب آموزش از مدرسه تا دانشگاه و الی اخر ...


    9. Top | #57144
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      استرس امتحان نهایی دارم
      احساس میکنم امسالم پشت کنکور میمونم
      اما الان وقت فکر کردن به این مسئله نیست فعلا تلاشم میکنم تا ببینم بعد کنکور چی میشه
      امیدوارم همین امسال نتیجه مورد نظرم رو بگیرم
      ی سال دیگه پشت کنکور بودن واقعا سخته

    10. Top | #57145
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      از صبح اومدم خونه احمد اینا تا شبم اینجا تلپم
      گفته بودم که عید میخواستم برم نشد بعدا دیدنش ولی فایده نبود باس میرفتم
      آنقدر پشت رول سلطون ننشستم باطریش خوابیده بود ،شارژر باتری داشتم زدم استارت زدم رفتم هر جور بود ساعت هفت صبح
      امروز احمد دانشگاه نداشت گاراژ هم ماشین زیر دستش نباشه نمیره دوشنبه رو ، بنده خدا ننه اش به زحمت افتاد یه مهمون اضافه (من)شد
      برای یه چیز دیگه هم رفته بودم ، کفترام ، روز بیست مهر همرو ریختم (۲۰ تا بودن ) تو قفس بردم تحویل دادم امانت بهش ، که بعد کنکور بیارمش ، امروز همین که برق رفت و پارت اول درسی رو تکمیل کردم ، رفتیم یکم بپرونیم ، ولی چیزی که فهمیدم این بود که از بیست تا مدل سوتی که بلد بودم فقط پنج تاش یادم مونده بود ، دیگه یادم رفته ، بعد احتمال زیاد از این شهر برم واسه رشته های مورد نظرم ، کسی نیست کفتر بپرونه ، همرو از بیخ بخشیدم به رفیق شفیقم ، گفتم خواست بفروشه هم بفروشه ، چون قراره بی صاحب شن گربه بزنه بهشون و کفتر بازای محل صاحب بشن
      خلاصه دیگه کلا آدم قبل نیستم ، نمی‌دونم بهترم یا نه ، ولی یال و کوپال و ریخته و حتی نوع حرف زدم و رفتارم تغییر کرده
      خدا بخیر کنه ، پناه بر خدا
      وقتی تاس آدم بد نشست، بد نشست .
      این دنیا یه نخود بهم مردونگی نشون نداده که براش یه دنیا مردونگی کنم

    11. Top | #57146
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      احتیاج دارم ب یک گریه که تموم غصه هامو بشوره ببره..اما چرا فرداش انگار دوباره قلبم سنگینی میکنه؟
      انگاری دارم تو برزخ دست و پا میزنم..چرا نمیتونم خودمو جمع کنم؟شد سه سال و من هنوز دلتنگ رفتن عموم هستم.....هنوز نتونستم نبودن داییم و گوشه گیریش تو این مدتو هضم کنم..
      سه ساله که این دختر دیگه دختر سابق نیست..اونایی ک هم پدر بودن هم برادر..الان یکیش زیر خاکه یکیش ک دیر ب دیر میبینمش...

      از دست خودم دلخورم ک چرا قوی نیستم.جمع جور کردن خودم و رسیدگی ب زندگی ای که خیلی وقته رنگ زندگی ب خودش ندیده.کار سختیه واسم.
      ویرایش توسط Zargool : 23 اردیبهشت 1404 در ساعت 04:15

    12. Top | #57147
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      ویرایش توسط Bardya : 24 اردیبهشت 1404 در ساعت 03:42

    13. Top | #57148
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      میگن یه سیبو میندازی بالا هزارتا چرخ میخوره بیاد پایین
      داستان منه و اینجا
      چهار پنج سال گذشته از اون زمان که اینجا بودم
      حس عجیبی داره واقعا
      چه ها که تجربه نکردم تو این مدت
      و اینکه آقا چرا کامنتای من هنوز داره لایک میگیره من خودم خیلیاشونو میخونم مخالفشونم شماها چطوری موافقید؟
      بودن یا نبودن
      مسئله اینست...

    14. Top | #57149
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      چرا نمیتونم به برنامم متعهد باشم؟!
      خیلی خستم
      همش دلم میخواد بخوابم
      خیلی عصبی میشم خیلی

      دلم نمیخواد عصبی و پرخاشگر باشم
      همه رو ناراحت میکنم اینطورییی

      لعنت بهتتتتتتت مغز من
      تو با من همکاری کن
      رو تخم چشماااااام میزارمت
      بعضی وقت ها باید برای چیزهایی که ارزش جنگیدن دارن بجنگی!


      "چقدر عوض شدی
      دیگه مثله قبلنا نمیخندی
      تلخه چشمات
      دو رگه نگاه میکنی مردمو"




    15. Top | #57150
      کاربر نیمه فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      نمیدونم چرا از سایت شوت شده بودم بیرون رمزمم یادم نمیومد هزارتا چیز زدم تا شد

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. ضد حال یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 222
      آخرين نوشته: 15 بهمن 1397, 18:36
    2. اگه یه تابلوی بزرگ تو آسمون بود که همه میدیدنش، روش چی مینوشتی؟
      توسط نیلگون_M5R در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 256
      آخرين نوشته: 27 آبان 1397, 15:57
    3. پاسخ: 180
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 00:39
    4. با جرئت هستید یا بچه ننه؟ و به نظرتون با جرئت بودن یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 72
      آخرين نوشته: 26 شهریور 1393, 20:49
    5. چند درصد پایه وپیش بخونم تو تجربی؟
      توسط VCP در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 دی 1392, 02:27

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن