خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3787 از 3799 نخستنخست ... 368737773786378737883797 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 56,791 به 56,805 از 56973
    1. Top | #56791
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      حال خوب نداریم
      همه چیو گند زده
      عین مرداب آلوده بوی مرده میده..!
      عمیقااا خستم
      از چی خستم ؟
      +از همه چی

      میگن وقتی نصف شب از خواب بشی یعنی فرشته ها بیدارت کردن که همون موقع ارزو هاتو بگی و خدا بشنوه !

      دیشب بیدار شدم نمیدونم ساعت چند بود با دل درد شدید نمیتونستم بخوابم
      انگار بدنم تب دار بود
      لباس ضخیم بافتنی و بخاری برقی تو اتاقم داشت منو میسوزوند
      حس خفگی داشتم
      دلم اب خنک میخواست
      چند جرعه اب خوردم
      پیچیدم خودمو توی پتو و ارزو هامو گفتم
      بعدش دردم اروم شد و نفهمیدم کی خوابم برد

      کاش شنیده باشی خدا
      کاش
      کاش کاش

      دلم تنگه خیلییی

      اینطوری شدم که اگر کسی ناامیدم کنه دیگه تمایلی به زندگی کردن و بقا نداارم دیگه
      سریع میخوام خودمو خلاص کنم
      خب که چی؟
      وقتی باهام مخالفت میکنی من سیر میشم از زندگی
      هوای بند نفسم به یه نه گفتن تو وصله
      نبودنت محاله
      بامن بودنت محاله
      کاش این محال بودنا یه روز محال نباشه
      خستم ازینکه همیشه من دستمو اوردم جلو و تورو خواستم
      غمگینم
      واسه پس زدن های تو
      ولی باز همونطوری دوستت دارم
      ناراحتم میکنی ولی باز هیچی تغییر نمیکنه واسم

      من هیچوقت منطقی نمیشم
      من با یه مشت احساسات مزخرف و اشک دم مشک زندگی میکنم

      چقدر دل کندن واسه همتون آسونه !!
      من نمیتونم اخه!
      من دلم نمیاد یه خراش بردارید
      اونوقت دل من عین آبکش برنج شده از بس با حرفاتون سوراخش کردید

      https://dl.aba-music.ir/music/1403/0...met-kardam.mp3

      تمومت کردم...


      کاش خودم یه روز تموم کنم خیلی زووود


      +امتحان اخری مو بدم و تمام
      بعضی وقت ها باید برای چیزهایی که ارزش جنگیدن دارن بجنگی!


      "چقدر عوض شدی
      دیگه مثله قبلنا نمیخندی
      تلخه چشمات
      دو رگه نگاه میکنی مردمو"




    2. Top | #56792
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      یه دلتنگی و غم عجیب که نمیدونم برای چیه
      هربارم که میرم مدرسه برمیگردم بیشتر میشه
      شاید چون خیلی نمونده تا تموم شدن مدرسه ها و...کنکور...
      سعی میکنم بیخیالتر شم کمتر فکر کنم،چون با فکر کردن بهش بیشتر بهم استرس میده
      میگذره این روزاهم...نه؟..
      Violins playing and the angels crying
      When the stars align then I’ll be there

    3. Top | #56793
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نوشتن رو دوست دارم..اما همین که میام حرفای تو ذهنمو سروسامون بدم و بنویسم.میبینم نمیتونم دست به قلم شم.درواقع اونموقع انگار نمیتونم جمله بندی کنم،،
      گاهی آدما به یک نقطه از زندگی میرسن که دلشون واسه خودِقبلیشون تنگ میشه.اون حس خوب و اون حس زندگی که قبلاً تو رگ هاشون
      جاری بود الان نیست،مثال بارز خود من...انگار یکی دست و پامو و بسته و من توان هیچ حرکتی از خودم ندارم.فهمیدم کسی که زیاد احساسی باشه با همون با سر میخوره زمین،دنیا جای این نیست که بخای با هر مشکلی احساسی رفتار کنی،،

    4. Top | #56794
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      یس

    5. Top | #56795
      کاربر باسابقه

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      خب فردا امتحان دارم
      خسته ام ی کم
      حس و حالم خوبه ولی
      هیچ نمیدونم چی بنویسم ولی امروز ب خودم قول دادم خودم باشم خوب و عالی
      و ب رفتار های دیگران توحه نکنم خودخوری نکنم
      درگیر بودم ی مدتی امروز خوب بودم
      فردا قطعا بهتر خاهم شد
      زخمامو دیگران زدن ولی من خودم قراره ترمیمش کنم

    6. Top | #56796
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      قدیما ! نه اونقدر قدیم . همین حوالی... یعنی هفت هشت سال پیش ! یکی دیگه بودم
      • عاشق بید مجنون بودم ، الان میخوام درخت سرو باشم ! شاید اون موقع سربه زیر بودم و الان میخوام مثل سرو باشم. همونقدر بلند ! با شکوه
      • موزیکای پاپ گوش میکردم ، اما از یه جایی دنیام اندازه ی ابوعطای شجریان و دشتی هاش و کمانچه ی کلهر و تار لطفی و سنتور پرنیا و مشکاتیان شد. همونقدر زیبا و بزرگ و اصیل
      • نوشته هام سطحی بود ، حتی دغدغه هام ، الان هم پخته نیست نگاهم ، اما... انگار صبور ترم. انگار بیش از اونچه که بگم مینویسم.
      • دوستای زیادی داشتم ، اما الان تنها کسی که همراهه سایه ی خودمه !
      • فیلمای کمدی میدیدم اما الان دنیام طعم گیلاس و زیر درختان زیتون و شب یلدا و شب های روشن و جهان با من برقص و قصه های مجید واز این دسته
      • قبلا آدما رو دوست نداشتم ، اما الان دارم ! چون یکیشونو میشناسم ( مونولوگ شب های روشن :مهدی احمدی )

      پس میگذره. بزرگ میشیم. زمین میخوریم ، خوبی میکنیم بدی میبینیم ، گاهی هم آدم بده ی ماجرای کس دیگه میشیم ، زخم میخوریم زخم میزنیم. اما بزرگ میشیم. همه ی این ها تاوان بزرگ شدنه. گاهی دنیات کوچیک میشه. گاهی مجبور میشی خودتو سوا کنی. چون نمیخوای همرنگ جماعت شی.
      اینا میگذره. بقول صابر ابر که میگه ، یک قرار ، بیا تازه بمانیم ! بیا جا نزنیم ! هوم؟
      🌿♥️ Dear GOD, Thank you for being always beside me, when no body else was

    7. Top | #56797
      کاربر نیمه فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      سرماخوردم دوباره تازه خوب شده بودم

    8. Top | #56798
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      به شدن به مشکل خوردم
      امیدوارم درست شه امییییدوارم


    9. Top | #56799
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      87.png


    10. Top | #56800
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      بسیار هوا هوای شجریان و چاووشی و قربانی هست
      +
      این ماه اورژانس رو بگذرونم ماه بعد میرم دیالیز
      بخش محبوب من
      از همکارای اورژانس خوشم نمیاد
      اذیتم
      حوصله ی خودمم دیگه ندارم
      +
      نمیدونم آینده چی میشه
      نمیدونم چی میخوام


    11. Top | #56801
      MnT
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      داغون بودم رفتم حرمو نفس کشیدم و اروم شدم....بابارضا دوست دارم و این جزو اندک دفعات لمس کردن این حس قشنگه

    12. Top | #56802
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      تازگیا خوابام دارای قابلیت حواس 5 گانه شدن. خواب دیدم تو یه جاده ایم. یه آهنگی میخونه... شجریان میخوند که :
      ای مه من ای بت چین ای صنم؛ لاله رخ و زهره جبین ای صنم تا به تو دادم دل و دین ای صنم؛ بر همه کس گشته یقین ای صنم

      صبح پا شدم و پلی کردم
      🌿♥️ Dear GOD, Thank you for being always beside me, when no body else was
      ویرایش توسط Nadiaa : 01 بهمن 1403 در ساعت 15:21

    13. Top | #56803
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها
      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 87.png
مشاهده: 210
حجم: 95.4 کیلو بایت



      از ادا اطوار و حرف های قلمبه سلمبه بدم میاد ، همه بدشون میاد. حتی نمیخوام مثل باقری تو طعم گیلاس که تو رنجرور با اقای بدیعی بریده از دنیا با اون چشمای خالی از حس زندگی ، تپه های خاکی اطراف تهرون رو گز میکردن و از معنای زندگی و طعم گیلاس و طلوع غروب آفتاب میگفتن حرف بزنم. نمیدونم این پستت واقعیه یا کیکه ! اما دروغ چرا شاید تک تک ما تو بعضی از برهه های زندگیمون به فکرش میفتیم. اما انگار با طلوع خورشید فردا پشیمون میشیم. نمیدونم زندگی چی داره؟ انگار رشته هایی که ما رو به زندگی پیوند میزنه محکمه ! پدر و مادری ، دوستی ، عشقی ، خدایی ، هر کس و هر چیزی ! مهم اینه پیداش کنی. ممکنه برای من هنر یا فیلم دیدن باشه برای تو نسخه ش فرق میکنه. باید پیداش کنی. زندگی کلافی پیچ در پیچ شادی و غمه. اینا سوا شدنی نیستن. در هم تنیده ن. یه روزی خوب یه روزی بد. میگذره. میگذریم ما هم. امیدوارم و سعی کردم که شعاری حرف نزنم. چیزی که تجربه کردم. شبا سیاهی که تجربه کردمو نوشتم برات. که من هم یه روزی از همین روزا که چند سال پیش بود میخواستم خودمو خلاص کنم. اشتباهی سوار اتوبوس شدم و نتونستم به مکان خاصی که مد نظرم بود برسم. راستش انگار میخواستم مردنم رو هم دراماتیک کنم. اما از یه جای دیگه ای سردراوردم و اغاز ماجرا. هم کلام شدن با پیرزن و پیرمردی که انگار باید میبودن اونجا. مثل کاراکتر های یه فیلم. هنوزم وقتی یاداوریش میکنم انگار یه تله فیلم بود. بعد هم 12 شب تنهایی به خونه برگشتم و کفش هایی که خبر از نگرانی اعضای خانوادم میداد. رها کن. میگذره... میگذره
      🌿♥️ Dear GOD, Thank you for being always beside me, when no body else was
      ویرایش توسط Nadiaa : 01 بهمن 1403 در ساعت 15:48

    14. Top | #56804
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      دلم دردی که دارد با که گوید؟
      گنه خود کرده تاوان از که جوید…

      دریغا نیست همدردی موافق؛ که بر بخت بدم خوش خوش بموید
      سیه بختم که بختم واژگون بی… واژگون بی…
      سیه روزم که روزم تیره گون بی… تیره گون بی…
      شدم محنت کشِ کوی محبت
      زدست دل که یا رب غرق خون بی؛ غرق خون بی
      🌿♥️ Dear GOD, Thank you for being always beside me, when no body else was

    15. Top | #56805
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      فکر میکنم توی زندگی هرکدوم‌مون یسری الگوهایی هستن که شکستن‌شون برامون بشدت سخته و تا زمانی که تغییرشون ندیم زیاد فرقی نمیکنه توی چه جایگاه و مسیری باشیم، باز کم و بیش قالب کلی رفتارمون یکسانه

      برای خودم یکی از اون الگوهای رفتاری که بهش زنجیر شدم
      اجتناب از اشتباه کردنه...

      توی نگاه اول شاید چیز بدی نباشه
      من باید حتما مطمعن باشم که در اون چیز اشتباهی نخواهم کرد تا بتونم برم سراغش
      دوران مدرسه هیچ وقت نمیرفتم پای تخته مگر اینکه صد درصد مطمعن بودم جواب دقیقا چیه و راه حل دقیقا چیه و چجوریه
      بعد از کنکور نرفتم سراغ مشاور شدن چون کاملا مطمعن نبودم قراره اشتباهی نکنم و خیلی خیلی فرصت‌های مختلف دیگه که میتونستم ایجاد کنم و شروعشون کنم و تجربه کنم اما بخاطر الگوی اجتناب از اشتباه کردن ، سمت شون نرفتم و خیلی اوقات سکون و ایستایی رو ترجیح دادم

      همچین الگوهایی که توی آدم ریشه‌ی سفت و سخت زده
      شدیدا توی آینده‌اش تاثیر میذاره
      تاثیرش حتی بیشتر و جدی‌تر از چیزایی مثل رتبه‌ی کنکور و رشته و چیزای مختلف دیگه‌ست
      و شناختن و شکست دادن این الگوها و تغییر دادنشون توی خودمون شاید مهم‌ترین و بزرگ‌ترین چالشی هست که باهاش روبه‌رو هستیم در طی کل مسیر زندگی
      و این همون چیزی هست که تصویر زندگی‌مون رو میسازه
      الگوهایی که درونمون ریشه زدن..

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (1 کاربر و 1 مهمان)

    1. Mahsa_khanoom

    موضوعات مشابه

    1. ضد حال یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 222
      آخرين نوشته: 15 بهمن 1397, 18:36
    2. اگه یه تابلوی بزرگ تو آسمون بود که همه میدیدنش، روش چی مینوشتی؟
      توسط نیلگون_M5R در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 256
      آخرين نوشته: 27 آبان 1397, 15:57
    3. پاسخ: 180
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 00:39
    4. با جرئت هستید یا بچه ننه؟ و به نظرتون با جرئت بودن یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 72
      آخرين نوشته: 26 شهریور 1393, 20:49
    5. چند درصد پایه وپیش بخونم تو تجربی؟
      توسط VCP در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 دی 1392, 02:27

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن