!♠♥ احساسات روزانه♥♠امروز چه حسی داری؟!♠♥

[zaittoon6]

از دست خودم خیلی عصبانی هستم امروز

[N0body]

امشب پاره گشتم : ))))
سر ترکیب رنگ و چندتا شکل مکل طراحی
نمیدونم هم خستم هم دلم میخاد تا صبح طراحیشون کنم
نمیدونم امروز حالم بد بود اخه منو نادیده گرفته بودن : )
یا نه خر فرض کردن: )
از اون موقع یک حالت مظلوم گرفتن به خودشون ولی ...
ولی خب : ) دلم شکست بیخیال
اینم از امروز : )))
فایل پیوست 110354
فایل پیوست 110355

فک کنم جذاب تر از ایناس ولی خب قطعا راحت تر نیس برا من نقاشیم صفره

[بی نامم]

فک کنم جذاب تر از ایناس ولی خب قطعا راحت تر نیس برا من نقاشیم صفره

بنازم داشم به
نقاشی چیه بی تربیت قهر فور اور

[zaittoon6]

شنیدم که گفت : روژبین توانایی هاش خیلی زیاده اما خودش نمی خواد

[Darya is me]

بعضی ادما خیلی مظلومن تو زندگیت..انقدری که وقتی یاد حرفاشون کاراشون و مظلومیت و مهربونی نگاهشونم میوفتی گریه ات میگیره..میگی من لایق داشتن همچین ادمی تو زندگیم هستم واقعا؟خودم هیچی.. چطور میتونم این چهره مظلومو ناراحت کنم؟

[بی نامم]

امروز...
روز بدی بود گرفته بودم اگ حرف نمیزدم خالی نمیشدم : )))

خداروشکر که این همه نعمت دادی بهم
ولی پاره شدم امروز از پنج صبح بیدارم ولی به جای طراحی یا بقول حسین کذاب ( نقاشی )
مکعب و حجم سازی آورده ام

[MohAmMad-H7]

من که امروز مثل همیشه تو راه برگشت به خونه درس خوندم که انگیزه بگیرم ولی تهش رسیدم رفتم پای کامپیوتر و این حرفا تا شب بعد نشستم به شیمی تست زدن سوالارو دیدم چون خیلی برام عجیب بودن یه انگیزه خاصی بهم دادن که دلم میخواد برگردم به عقب ظهر رو بشینم مضربای ۲۲.۴ و ۶.۰۲ رو حفظ کنم😅
ولی هرروز همینه ظهرو بعد از ۸ ساعت مدرسه خستم میشینم پای گوشی یا کامپیوتر تا عصر که وقت کم میارم

[Zargool]

حس میکنم نسبت به همه چیز بی‌حس شدم...دارم زندگیمو با دستای خودم از این که هست بدتر میکنم.

[بی نامم]

امروز که زنگ زد دلش گرفته بود خسته بود : ) دلم میخواست زودتر برم بغلش بکنم نازگل من خسته شده بود : ) من نبودم که بغلش کنم نه من نبودم کاراشو بکنم خسته کرده بودنش : )
چرا گلای زندگیم دارن پژمرده میشن : )
چرا اونایی که دوست دارم دارن یا پژمرده میشن یا میرن یا هم اذیتم میکنن : )
امروز آتی میگفت دو روزه خیلی پکری نه میخندی نه حرف میزنی نه میگی کذاب نه میگی داشمی: )
چ جالب آدما دقت میکنن به حالم به رفتارم جالب بود : )
شاید از اون شب دلم گرفت... ولی بهش نمیگم از چی دلگیرم فردای اون شب نشستم زار زدم پشت گوشی و هرچی پرسید گفتم متنفرم از خودم ...
شاید میدونستم چرا متنفرم از خودم : )
حتی اونم میدونه دلیلش رو ... هربار که بهش گفتم گفت نمیفهمم چرا خودت رو مقصر میدونی : ) خیلی خوبه که با درک و شعوره و منو میفهمه... خوبه که هست : ) وگرنه من الان اینجای زندگی نبودم میگه یکی تورو میندازه تو گ.و ه دونی اون یکی تورو میندازه وسط مزرعه سر سبز : ) فرق آدما تو اینه...
خستم یکم یا نه زیاد ولی میگذره ...
این همه از طراحی و گذاشتم عکس ولی در پشت پرده من هنوز از مشتق رها نگشتم مودونی : )

[zaittoon6]

از صبح تا حالا توی دفتر اسناد رسمی بودم
که برق رفت و کارا انجام نشد
حالا باید دوباره فردا برم
اعصاب آدمو بهم میریزن

[_Euphobia_]

این روزا کمتر حرف میزنم و بیشتر فکر می کنم

خیلی راجع به آینده رویاپردازی می کنم. قبل از کنکور کنترلش کرده بودم.. ولی معمولا وقتی شرایط سخت میشه ترجیح میدم تو رویاهام زندگی کنم تا زندگی واقعی

با اینکه این چند ماه به شدت برام کسل کننده بود اما یه خوبی هایی هم داشت
یه قله ای رو برای خودم تصور کردم و از حالا به بعد کم و بیش میدونم برای چی باید بجنگم

[eng.zahra]

اقا سلام ی تایمی چقد ایجا پیام میدادما

عنج زهرا ر کییادشه واقعا؟

حالم؟
خوبم بلبا خوب خوب

[Rhea]

بزار کنکورم تموم شه یه دسته گل میگیرم با یه قوطي شیرینی میرم دم خنشون در میزنم
مامانش درو باز میکنه میگم سلام خانم
ای وای شما چقد خوشگلین ! میگم دخترتون به کی رفته..
بعدش میگم صداش کنه وقتی اومد بیرون دست گلو میگیرم سمتش میگم آهایی پرنسس زنم میشی ؟
به همین راحتی ))))
ای بابا پشت کنکوری بودنم سخته ها
من الان باید دنبال کارای زنو و بچم میبودم...
هعیییی زوندگانی

[Rhea]

به خزعبلات بنده توجه نفرمایید درس زور اومده
دارم خودمو خالی میکنم
نه دیگه واقعا سخته ۱۸ سالت باشه هنوز زن و بچه و خونه و ماشین نداشته باشی..

[Rhea]

ولی باید درس بخونم تا بتونم اینارو بسازم نه؟
نمیشه درس نخونم ولی داشته باشم ؟
کاش بچه کارخونه دار بودم
اونوقت نیاز نبود درس بخ‌ونم مدرک مجانی میگرفتم نیاز نبود دکتر شم نه؟
نه حالا اینجوریم نیست اگه اینجوری می‌بود دیگه نمیتونسم برای رویا ها و آرزو هام تلاش کنم زندگی کسل کننده میشد
خدایا شکرت که بهم هدفی دادی که براش میمیرم.