خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3780 از 3794 نخستنخست ... 368037703779378037813790 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 56,686 به 56,700 از 56906
    1. Top | #56686
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نمیدونم بخندم ناراحت باشم عصبی باشم
      هیچ سالی اندازه امسال مریض نشدم..دیگه کم کم دارن دستم میندازن..برم تشک و پتومو همون جلو بیمارستان بندازم بخوابم سنگین تره
      خدایا حکمتتو شکررر
      Violins playing and the angels crying
      When the stars align then I’ll be there

    2. Top | #56687
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Darya is me نمایش پست ها
      نمیدونم بخندم ناراحت باشم عصبی باشم
      هیچ سالی اندازه امسال مریض نشدم..دیگه کم کم دارن دستم میندازن..برم تشک و پتومو همون جلو بیمارستان بندازم بخوابم سنگین تره
      خدایا حکمتتو شکررر
      منم تقریبا کل پاییز پارسال همین بودم
      Legends Never Die

    3. Top | #56688
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      زندگی قشنگه: )
      گاهی فکر میکنی تمومه ب فنا رفتی : )
      ممنونم که باعث شد بزرگ بشم : )
      امروز دوستم میگف داخل سلف عین میتا بودی بغض کرده بودی ...
      گریه ؟!
      نه نکردم : )
      کردم فقط یکی دید و اونم دلیلش این بود حالش بد بود : )
      یک تار مو ازش کم بشه من دیونه میشم: ))))
      چقد دیونه ام نه؟!
      نمیدونم چم شده ولی میدونم آدم مهربون کم پیدا میشه تو این دنیا اگه پیدا کردین آدم مهربونی دو دستی بچسبینش: ))))
      امشب رفتم شیشه بری ...
      هزاران جای دیگه مردونه که نمی‌رفتم... برام عجیب بود من از کی تاحالا انقد بزرگ شدم کارای مردونه رو خودم بکنم واقعا خوابگاهی بشی هرکاری رو خودت میکنی با وجود اینکه بابام گفت شبه نرو ولی رفتمو کارمو در حد ده دقیقه انجام دادم : ))) تنهایی..
      فکر کنم کم کم باعرضه تر بشم : )))
      روز خسته کننده ایی بود در کل با اون حجم مکعب سازی و ماکت سازی ...چقد پاره شدم : ))) ولی قشنگ بود

    4. Top | #56689
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      دیگه نمیتونم
      نمیتونم اضطراب و استرسامو تحمل کنم
      از درون دارم نابود میشم
      از همه درسا عقب افتادم
      همرو فقط خوندم که بخونم که بگم من به ازمون رسیدم
      درواقع احتمالا هیچی نخوندم
      از کانون بدم میاد
      واقعا دارم نابود میشم
      حالم خیلی خیلی خیلی خیلییی بده
      دلم میخواد دیگه فقط بشینم گریه کنم
      من واقعا دیگه تحملشو ندارم ...

      know the difference between being patient
      ⭐🌱and wasting your time


    5. Top | #56690
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      واقعا معماری خیلی قشنگه : )
      سختیش خفنه ولی عاشقشم : )
      چقد خوبه دوست داشتنیه همه فکر میکنن که تو داری کاردستی درست میکنی ...
      نقاشی میکشی ولی تو ، تو حال و هوای دیگه ایی هستی: )
      خوبه عالیه دوستش دارم : )
      اینم بگم خیلی تغییر داده منو و من اینو دوست دارم : )
      نگا کنید چ درختای نازین که کشیدم
      screenshot_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B1%DB%B2%DB%B0%DB%B4_%DB%B2%DB%B1%DB%B1%DB%B3%DB%B2%DB%B2_gallery.jpg

      screenshot_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B1%DB%B2%DB%B0%DB%B4_%DB%B2%DB%B1%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B7_gallery.jpg
      ویرایش توسط بی نامم : 14 آذر 1403 در ساعت 22:21

    6. Top | #56691
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      ینی مغزم جاراگا میزنه،من ینی گلبم گرفت
      سومباته رو دریاب
      :/
      گر همی دزدی بیا و لعل دزد
      زین خران تا چند باشی نعل دزد

      Adame khob

    7. Top | #56692
      MnT
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      در حالت سرماخورده ای بسر میبرم
      که عینکش خورد شده
      دستشو پوست کنده و میسوزه(سر انگشتم صاف شده و پوستش رفته)
      و اما کم کم شروع امتحانا اولین امتحان و رو مخ ترینشون ۲۴ ام در واقع تو مخ نترینشون
      یه چیزی برام عجیبه
      اگه کسی دانشگاه میره ولی فکر کنکور مجدد افتاده تو سرش بنظرم خیلی باید بهش بها داد
      چون خیلی سخته که ادم همچین افکاری دوباره تو سرش بیاد

    8. Top | #56693
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      خب بخوام در مورد هفته ای که گذشت بگم
      نسبت بهش رضایت نسبی دارم باوجود اینکه از هفته قبل هم بیشتر خوندم
      _________

    9. Top | #56694
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      واقعا نمیدونم چرا اون موقع رشته رو به دانشگاه ترجیح دادم الان انگار میبینم دانشگاه برام مهم تر بوده با اینکه عاشق رشتمم ولی تنفرم از دانشگاه باعث میشه دیگه به رشتمم اهمیت ندم کاش یه رشته ی پایین ترمیرفتم ولی دانشگاه بهتر پشیمونم این همه تلاش کردم رتبمم بد نشد ولی انتخاب رشته همه چیو خراب کرد نمیدونم چیکار کنم....

    10. Top | #56695
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      همون بحث همیشگی همون حرفای همیشگی همون دعوای همیشگی در نهایت همون نتیجه ی همیشگی

      از خودم بدم میاد
      خدایا یا تموم کن این کنکورِ لامصب یا منو تموم کن دیگه نمیکشم واقعا نمیکشم الکی نیستا خودت دکمه رو نزنی پا میشم خودم میزنم
      خستم واقعا خستم
      زبان را مگردان به عیب کسان
      که خود عیب داری و مردم زبان

    11. Top | #56696
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      روزای خوبی نیست..نبایدم باشه..اگه خوب بود باید تعجب میکردم..حس خوبی نسبت به این روزا ندارم..
      نمیدونم
      Violins playing and the angels crying
      When the stars align then I’ll be there

    12. Top | #56697
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط aytay نمایش پست ها
      همون بحث همیشگی همون حرفای همیشگی همون دعوای همیشگی در نهایت همون نتیجه ی همیشگی

      از خودم بدم میاد
      خدایا یا تموم کن این کنکورِ لامصب یا منو تموم کن دیگه نمیکشم واقعا نمیکشم الکی نیستا خودت دکمه رو نزنی پا میشم خودم میزنم
      خستم واقعا خستم
      بچه ها اگه حالتون بد کردم ،معذرت میخوام
      نمیدونم یهو آب و روغن قاطی کردم
      الان خوبم
      زبان را مگردان به عیب کسان
      که خود عیب داری و مردم زبان
      ویرایش توسط aytay : 16 آذر 1403 در ساعت 18:04

    13. Top | #56698
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط aytay نمایش پست ها
      بچه ها اگه حالتون بد کردم ،معذرت میخوام
      نمیدونم یهو آب و روغن قاطی کردم
      الان خوبم
      فشار کنکوره چیزی نیس

    14. Top | #56699
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات


      هرزنامه شماره ۱


      هرزنامه شماره ۲




      هرزنامه شماره ۳

      سال۱۳۹۳
      بعد از موفق نشدن های مکرر در کنکور در حالی که برای التیام بخشیدن روح و روان رنجورم دست و پا میزدم با این سایت آشنا شدم ؛ عضویت در این سایت همانا و وارد شدن‌‌ به یک مرحله جدید از زندگی همانا !
      در واقع اولین مواجهه من با اجتماع در این سایت اتفاق افتاد . من به عنوان فردی که تنها با خانواده و چند همکلاسی در ارتباط بود به‌یک‌باره وارد محیطی بدون مرز شدم‌ ؛ چند صد نفر از روستا های دور افتاده ، شهرستان‌های کوچک ، کلانشهر ها و حتی دانشجویان‌دانشگاه های خارج‌از کشور با فرهنگ ها و‌ ارزشها و روش‌های‌زندگی‌متفاوت و گاه متضاد در‌یک‌جا جمع شده بودند .

      حالا یک‌نوجوان که از دشواری شرایط روحی و روانی به فضای مجازی روی می آورد ، برای اولین بار وارد اجتماع میشود و از قضا یک‌اجتماع به این گستردگی‌ و رنگارنگی…
      تفاوت های فرهنگی ، اعتقادی ،‌‌ طبقاتی و تربیتی به مرور برای‌من روشن و روشن تر‌می شد . فعالیت در اینجا به شکلی بود که گویی من به درون یک‌تونل تاریک که انتهایش نامعلوم است وارد شدم ! بحرانها یکی پس از دیگری شکل می‌گرفتند و من بیشتر در تاریکی غرق میشدم اما لذت تجربیات جدید و کنجکاوی باعث میشد ادامه دهم ….

      بحرانهایی که در زندگی شخصی هر فرد می تواند وجود داشته باشد به همراه مشکلات دوره‌ی‌سنی‌نوجوانی‌ و فشار‌های عصبی حاکی از مردود شدن های متوالی در کنکور به‌ تنهایی میتوانند یک فرد را‌به‌مرز جنون‌برساند . جایی که انسان ناخود اگاه دست به کارهایی میزند تا صرفا خود را از فشار های روانی واقعیت برهاند . ( فارغ از درست و غلط بودن ، اخلاقی و غیر اخلاقی بودن)
      حال افزون بر اینها ، بحرانهای هویتی ، اجتماعی ، اخلاقی و اعتقادی (که حاصل وارد شدن ناگهانی به این جامعه ی بزرگ بود) هم یکی پس از دیگری شکل گرفتند و اوضاع نابسامانم را بسیار بسیار پیچیده تر و نابسامان تر کرد .


      جمله ی معروفی هست که می‌گوید ما برای گناهان خودمان وکیل هستیم و برای گناهان دیگران قاضی !
      واقعیت این است که من همه ی اینها را گفتم تا برای رفتارها و اعمالم وکیل باشم و همه ی افکار و اعمالم را با این پیشینه مورد نقد قرار دهم ! البته خود خواهی نباشد واقعیت هم همین است ! شرایط بسیار بسیار تاثیر شگرفی در رفتار ها و افکارمان در لحظه دارند .




      ویرایش توسط OLDMAN : 16 آذر 1403 در ساعت 21:25

    15. Top | #56700
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      امشب پاره گشتم : ))))
      سر ترکیب رنگ و چندتا شکل مکل طراحی
      نمیدونم هم خستم هم دلم میخاد تا صبح طراحیشون کنم
      نمیدونم امروز حالم بد بود اخه منو نادیده گرفته بودن : )
      یا نه خر فرض کردن: )
      از اون موقع یک حالت مظلوم گرفتن به خودشون ولی ...
      ولی خب : ) دلم شکست بیخیال
      اینم از امروز : )))
      img_20241205_193210_467.jpg
      img_20241205_161311_087.jpg

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 4 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. ضد حال یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 222
      آخرين نوشته: 15 بهمن 1397, 18:36
    2. اگه یه تابلوی بزرگ تو آسمون بود که همه میدیدنش، روش چی مینوشتی؟
      توسط نیلگون_M5R در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 256
      آخرين نوشته: 27 آبان 1397, 15:57
    3. پاسخ: 180
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 00:39
    4. با جرئت هستید یا بچه ننه؟ و به نظرتون با جرئت بودن یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 72
      آخرين نوشته: 26 شهریور 1393, 20:49
    5. چند درصد پایه وپیش بخونم تو تجربی؟
      توسط VCP در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 دی 1392, 02:27

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن