خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3675 از 3782 نخستنخست ... 3575366536743675367636853775 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 55,111 به 55,125 از 56730
    1. Top | #55111
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      آدمیزاد تو یه سنی، یه قبر می‌کنه، آرزوهاشو می‌ریزه توش و می‌شینه به نگاه کردن. باور کنید حال سوگواری‌ام نداره. بهت‌زده به مرگ آرزوهاش زل می‌زنه. گیج و منگ. می‌دونه هم که دیگه نمی‌شه. به قول فروغ؛ «چه می‌شود کرد؟ مگر می‌شود دنیا را پاره کرد و از تویش خوشبختی درآورد؟ همین است که هست».
      انگار نفرین کرده اند... این خاک را اجداد ما
      تا بوده زاری بوده و... تا مانده غم در یاد ما
      ما نسل بازی خورده ایم...آتش به پرهامان زدند
      شاهان به آتش بازی و... نیرنگ و استبداد ما
      بازندگان بازی شطرنج قدرت نسل ماست
      پایان بازی مات بود...از کیش مادرزاد ما.
      ..

    2. Top | #55112
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      آه ای جان
      آخر تا کی سرگردان...

    3. Top | #55113
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      درسته که چندوقتی هست بزور حرف برای گفتن پیدا میکنم ولی کاش میشد در سکوتم بود -
      امروز دوتا قهوه خوردم پس چرا هنوز خستم و چشام میسوزه؟ -
      حس زندگی؟ شاید برگه چسبیده به دیوار -
      دیگه باید بر بخوره بهم دیگه ندید گرفتن بسه
      دیگه وقتشه بر بخوره.

    4. Top | #55114
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      خاطرات بس عجیبند...
      گاهی میخندیم به حال روزهایی که گریه میکردیم
      گاهی میگرییم به یاد روز هایی که میخندیدیم
      در همین حال و هوای جمله بالا به سر میبرم

    5. Top | #55115
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ما ک نفهمیدیم
      چجوری هم خوشحالم ،هم غم رو تا عمق وجودم حس میکنم.




      هعی
      اومدم ی سوال بپرسم ولی خیلی افتضاح بود
      از ورژن خجالتیم متنفرم
      ویرایش توسط Aurora : 24 اسفند 1402 در ساعت 17:39

    6. Top | #55116
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ادمای اورتینکر ،خیلی خطرناکن
      قبول دارید ؟

    7. Top | #55117
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      خیلی خیلی خوشحالم امروز کلاس شیمی داشتم استاد ازم امتحان گرفت کل دهم رو دوره کردیم. خیلی ازم راضی بود کلی تشویقم کرد گفت چقدر سریع محاسبه میکنی
      و مهمتر هرجا تاحالا اشکال داشتم رفع کرد.خیلی خوب بود
      خلاصه خیلی خوشحالم انرژی گرفتم اصلا
      ترس احمقانه است؛ افسوس هم همینطور.

    8. Top | #55118
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      چنان استرسی دارم
      ک نگم براتون


      ینی واقعا چی قراره بشه
      ویرایش توسط Aurora : 24 اسفند 1402 در ساعت 20:46

    9. Top | #55119
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      رفته بودم بیرون بعد میخواستم از ماشین پیاده شم بعد من عادت دارم همیشه درو محکم ببندم درو محکم بستم دو تا انگشتام زیر در موند انقدر شکه شده بودم و دردم گرفته بود فقط جیغ میزدم درو باز نمیکردم دستمو نجات بدم مامانمم بجای اینکه درو باز کنه میخندید الان هم دستم داغون شده هم با مامانم قهرم

    10. Top | #55120
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط e1nuz نمایش پست ها
      رفته بودم بیرون بعد میخواستم از ماشین پیاده شم بعد من عادت دارم همیشه درو محکم ببندم درو محکم بستم دو تا انگشتام زیر در موند انقدر شکه شده بودم و دردم گرفته بود فقط جیغ میزدم درو باز نمیکردم دستمو نجات بدم مامانمم بجای اینکه درو باز کنه میخندید الان هم دستم داغون شده هم با مامانم قهرم
      اخ چقدر بد من داداشم یبار اینکارو کرد کل دستش خونی بود خیلی بد بود
      وای وای الان بهتری ؟
      ترس احمقانه است؛ افسوس هم همینطور.

    11. Top | #55121
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      عصبیم انقدر عصبیم که فقط خدا میدونه دارم منفجر میشم
      سه روزه یه ادم روان منو داره بهم میریزه بازم میگم ازت متنفرم

    12. Top | #55122
      Uio
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      IMG_20240314_224429_631.jpg

      هیچ وقت فکر نمی کردم یه روزی پنچ شنبه آخر سال اینقد واسم مهم باشه
      روحت شاد بابا...از الان تا شب قبل کنکور دیگه ازت یاد نمیکنم. مراقب خودت باش

    13. Top | #55123
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خستم ولی هستم در و بستم تا که نشستم دیدم مستم پس سریع شستم خبر دار شد که بله

    14. Top | #55124
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      تعریفی نداره حالم انگار تو باطلاقم هرچی دستو پا میزنم بدتر میشه

    15. Top | #55125
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      کاشکی میشد ذهنمو برای یه لحظه هم که شده متوقف کنم
      خسته شدم از بس به اتفاقات و کارایی که نشده و نکرده فکر کرده
      خسته شدم از بس به زمانای نرسیده فکر میکنه
      خسته ام کرده انقد به این و اون فکر کرده
      خسته ام کرده که داره به ناراحتی و حال و احوال بقیه فکر میکنه
      خسته شدم از بس حرفامو انالیز کرده از بس اشتباهاتمو یادآوری کرده
      نمیدونم ولی دارم از دست افکار پریشونم دیوونه میشم:/

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 8 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 8 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. ضد حال یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 222
      آخرين نوشته: 15 بهمن 1397, 18:36
    2. اگه یه تابلوی بزرگ تو آسمون بود که همه میدیدنش، روش چی مینوشتی؟
      توسط نیلگون_M5R در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 256
      آخرين نوشته: 27 آبان 1397, 15:57
    3. پاسخ: 180
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 00:39
    4. با جرئت هستید یا بچه ننه؟ و به نظرتون با جرئت بودن یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 72
      آخرين نوشته: 26 شهریور 1393, 20:49
    5. چند درصد پایه وپیش بخونم تو تجربی؟
      توسط VCP در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 دی 1392, 02:27

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن