یادش بخیر یه فیزیکدان داشتیم تو انجمن اسمش ساب زیرو اینا بود نمیدونم الان هست یا نه کسی میدونه فعالیت داره یا نه؟ خیلی مخ بود حلالش در کل خاطرات جالب انگیز و خوبی بود
یادش بخیر یه فیزیکدان داشتیم تو انجمن اسمش ساب زیرو اینا بود نمیدونم الان هست یا نه کسی میدونه فعالیت داره یا نه؟ خیلی مخ بود حلالش در کل خاطرات جالب انگیز و خوبی بود
خیلی جالب بود اگه چیزی مینوشتیم منتظر ریکشن بقیه هم میموندیم الان خیلی چیزا عوض شده ها راستی یه زیست شناسم داشتیم کهکو بود خیلی آدم باحالی بود اونم نمیدونم فعالیت داره یا نه
آقا این چه مسخره بازی ایه دهم یازدهم دوازدهم؟ دو تا کنکوره بودن؟ یعنی ریدن به نظام آموزشی ولکن بابا کلمات علمی رو فارسی کردن بیای دانشگاه چمیدونم به جای کلروفیل بگی سبزینه میرینن به هیکلت ولکن بابا کل کتابای ادبیات شده انقلاب و شهادت دیگه اشعار اخوان ثالث و حلاج و چمیدونم شاعرا و عارفا و نویسندگان درجه یک دیگه نیست چقدر خاطره داشتیم با ادبیات دبیرستان یعنی کشور از این مسخره تر و گوهدونی تر نداریم
چرا همه نوشتن خستمو دارم نابود میشم؟ اگه کنکوری هستی که نگران نباش کنکور واقعا مسخره ترین و غیر قابل درک ترین مرحله زندگیه و همه میدونن نشستن و درس خوندن سخته و قالل درکه ولی خب واقعا سرنوشتت رو تعیین میکنه ولی میشه ازش لذت برد اگر چیزی که میخونی رو با عشق بخونی و بفهمیش ولی در کل سخته
واقعا کنکور دکان خوبیه واسه بعضی لاشخورا کنکوری که بودم ازین معلمای کنکور که بدو بدو میان درس میدن سریع میخان برن بدم میومد انگار که درس و علم شده ابزاری بی ارزش صرفا برای پر کردن جیب. کلاس کنکور رو فقط برای رفع اشکال میرفتم مشاور پشاورم نداشتم در کل دورانی بود مثل برزخ گذشته رو نمیتونستی تغییر بدی آینده هم که نا معلوم
انصافا از حق نگذریم این حذف دروس عمومی واقعا اتفاق خوبیه دیگه نیاز نیست عربی رو تستی بخونی وای چقدر خوبه یا خودتو پاره کنی برای ریدینگ انگلیسی یا تستای ادبیات که مزخرفن نگم براتون خیلی عالیه خوش به حالتون![]()
از اواخر بهمنه که اینجوری شدم خیلی استرسم زیاد شده و نمیتونم کنترلش کنم نه تنها استرسمو هیچیو نمیتونم کنترل کنم انگار دارم خفه میشم
هیچکاری انجام نمیدم اما درسم نمیتونم بخونم میخوام اما نمیتونم کتابام جلومه اما نمیتونم حتی میدونم واسه فصای مجازی هم نیست چون خیلی وفته گوشیمو جمع کردم
مشاور هم رفتم فایده نداشت و هر روز این استرسه وضعیتمو از روز قبل بدتر میکنه
از اینکه نمیتونم خودمو جمع کنم و بعد قراره پشیمون بشم متنفرم
این استرسه باعث شده منی که اصلا نمیخوابیدم یا نهایتا خواب من تو شبانه روز 5 ساعته(حتی از بچگی) تو سال کنکور حداقل باید 7 ساعت بخوابم و الان که کنکور نزدیکه همش خوابم دست خودم نیست حتی بیدارم که میشم نمیتونم بخونم
نمیدونم این چه اوضاعیه واسه خودم درست کردم اما امیدوارم تا دیرتر از این نشده بتونم خودمو جمعوجور کنم
از این وضعیت خستم از همه چیز
کاش تموم بشه اما اونجوری که دلم میخواد
خب
همکلاسیم اخر هفته رو خارج از کشور رفته
کلا
زیاد درکش نمیکنم
ینی هزینه شو مادر پدرش تامین کردن یا خودش ؟؟
اخه یکی نیس بگه
ب تو چه ؟؟؟
پ.ن : چی میشه اخرش ،هدف از زیستن چیست ؟
یک روز ممکنه این دلیل رو پیدا کنی تا از خودت بپرسی حد دردی که میتونی تجربه کنی چقدره ؟
و متوجه میشی که اصلا حدی وجود نداره.درد پایان ناپذیره.تنها افراد هستن که پایان پذیرن. به وسیله مرگ
خب ، لوکریتوس معتقده که
هر جا من باشم مرگ نیست
و هرجا مرگ باشد من نیستم
پس دیگه چه دلیلی برای نگرانی وجود داره ؟
"دردی که انسان را ب سکوت وا میدارد
بسیار سنگین تر از دردیست
ک انسان را ب فریاد وا میدارد!
و انسان ها فقط به فریاد هم میرسند
نه به سکوت هم.."
فروغ فرخزاد
ویرایش توسط _Aramesh_ : 11 اسفند 1402 در ساعت 22:50
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)