بزرگداشت جالب روز دانشجو در دانشگاه صنعتی شریف به روایت تصویر

**mamad.hny** · 16 آذر 1394, 21:42

نوشته اصلی توسط Mahdiyeh313

میگم این بسته بودن دهناشون چه مفهومی داره؟!

جالبه ها

این بسته بودن دهنا برای اعتراض به انتقادناپذیری رئیس‌جمهور بود.

**SHARIF** · 16 آذر 1394, 21:43

متاسفانه رسانه های ایران هیچ وقت بی طرف نبودند و همیشه یک طرفه قضاوت کردند و خودشونو گذاشتن جای مردم...به جای مردم فکر می کنند، به جای حرف می زنند و ...
با این خبرا هم میخوان یه سری چیزا رو به جامعه القا کنند و پشت هر خبرگزاری یه جریان سیاسی وجود داره...
کار خبر گزاری ها صحت و امانت در خبر و نقد منصفانست نه...!

**mamad.hny** · 16 آذر 1394, 21:43

نوشته اصلی توسط magicboy

این چی میگه اون وسط : ))))))

وای خدا دلم : ))))

ایشون رو برداشتن بردن بیرون :‌))

**srh** · 16 آذر 1394, 21:47

نوشته اصلی توسط mamad.hny

ایشون رو برداشتن بردن بیرون :‌))

ميگن امنيتي بوده يعني چي
يعني نذاشتن دانشجوياي مخالف بيان تو مراسم ؟

**SHARIF** · 16 آذر 1394, 21:47

نوشته اصلی توسط Mahdiyeh313

میگم این بسته بودن دهناشون چه مفهومی داره؟!

جالبه ها

دلقک بازیه!

**srh** · 16 آذر 1394, 21:50

نوشته اصلی توسط SHARIF

دلقک بازیه!

اقاي حامي تو چه چيز مثبتي تو اين دولت ديدي ؟؟
بشمار ببينم

حالا نري مقايسه كني با دولتاي قبلي اگرم مقايسه كردي با سه سال اولش مقايسه كن كه از نظر زماني يكي باشه

**mamad.hny** · 16 آذر 1394, 21:50

نوشته اصلی توسط srh

ميگن امنيتي بوده يعني چي
يعني نذاشتن دانشجوياي مخالف بيان تو مراسم ؟

من نمیدونم از کی شنیدی که میگی امنیتی بوده. اگه از روحانی شنیدی، منظورش اینه که نمیشه راحت همه ی حرفارو زد. اگر از کسی دیگه شنیدی باید ببینم دقیقا چی گفته.
اما خب هم مخالف داخل بود هم موافق. کلا خیلی سروصدا هم داد. درگیری شد بین دو گروه که انتظامات اومد جمعشون کنه خودشونم زدن :‌))

**gign** · 16 آذر 1394, 22:13

با این جور ملاقات ها هیچ چیز حل نمیشه

**a.z.s** · 16 آذر 1394, 22:18

نوشته اصلی توسط gign

با این جور ملاقات ها هیچ چیز حل نمیشه

یه روز یکی تو زندان با مشت به دیوار بتنی میکوبید تا دیوار خرراب بشه و آزاد بشهو هر روز همین کار رو میکرد و همه بهش میگفتن دیوونه ای
یه بار که یکی ازش پرسید چرا این کار رو میکنی گفت: فکر میکنی نمیدونم که نمیتونم دیوار رو خراب کنم من این کار رو میکنم تا بقیه امید داشته باشن و هیچ وقت نا امید نشن
حکایت این جور ملاقات ها همون حکایت زندانیه
لا اقل این امید تو بقیه به وجود میاد که حرفشون رو زدن

**gign** · 16 آذر 1394, 22:24

نوشته اصلی توسط a.z.s

یه روز یکی تو زندان با مشت به دیوار بتنی میکوبید تا دیوار خرراب بشه و آزاد بشهو هر روز همین کار رو میکرد و همه بهش میگفتن دیوونه ای
یه بار که یکی ازش پرسید چرا این کار رو میکنی گفت: فکر میکنی نمیدونم که نمیتونم دیوار رو خراب کنم من این کار رو میکنم تا بقیه امید داشته باشن و هیچ وقت نا امید نشن
حکایت این جور ملاقات ها همون حکایت زندانیه
لا اقل این امید تو بقیه به وجود میاد که حرفشون رو زدن

مشکل اینه که بقیه عین خیالشون نیست