خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 88
    1. Top | #31
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sahar95 نمایش پست ها
      وا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی چی؟ مثلا دکتر مملکته.


      پوشک بچه عوض کردن وقیمه درس کردن هم عار نیس...
      دو روز دیگه که شوهر نذاشت بره کار کنه رو میگن و گرنه که الان خونه باباشه
      هیچ زنه ایرانی وجود نداره که توی کشور پیشرفت کنه همه رفتن اون ور و پیشرفت کردن نمونه ش هم فراوونه لازم به گفتن نیست گل سرسبدشون خانم میرزاخانی

      مدرک پزشکی ایران توی دنیا اصلا ارزش نداره خواهر من
      دوست دارم یکی توی این وضعیت جهان و ایران هراسی و داعش و اسلام یکی پرچم کشورم رو بکشه بالا
      به هر حال نظر شما م محترم حس بحث هم نیس !
      طمع به خاک فرو می برد حریصان را

      ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید


      درود بر دل من باد کز ستم کیشان

      ستم کشید ولی بار منتی نکشید









    2. Top | #32
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      خالی بندی زیاد داشت به نظرم
      کارشناسی فیزیوتراپی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد ورودی 88

      دانشجوی دندان پزشکی علوم پزشکی اصفهان ورودی 95


      موفقیت اتفاقی نیست



    3. Top | #33
      A.Z
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      بعضی ها خیلی چرت و پرت میگن...
      درسته که اگه بخوای یکی مثل مریم میرزاخانی بشی باید از اینجا بزنی ببرون،ولی اگه کسی هم بخواد بمونه فک نکنم به اون پیستی که شماها تعبیر کردید در بیاد!!
      کلا گندد زدید به نظام و رفتید!!!؟؟

    4. Top | #34
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Adam Hart نمایش پست ها
      دو روز دیگه که شوهر نذاشت بره کار کنه رو میگن و گرنه که الان خونه باباشه
      هیچ زنه ایرانی وجود نداره که توی کشور پیشرفت کنه همه رفتن اون ور و پیشرفت کردن نمونه ش هم فراوونه لازم به گفتن نیست گل سرسبدشون خانم میرزاخانی

      مدرک پزشکی ایران توی دنیا اصلا ارزش نداره خواهر من
      دوست دارم یکی توی این وضعیت جهان و ایران هراسی و داعش و اسلام یکی پرچم کشورم رو بکشه بالا
      به هر حال نظر شما م محترم حس بحث هم نیس !
      کی گفته مدرک پزشکی ایران هیچ جا ارزش نداره
      پزشکی میشه گفت یه رشته بومی حساب میشه و به همین دلیل جابه جایی از یک کشور به کشور دیگه توی پزشکی سخته
      و نیازمند تطابق و ... است
      وگرنه مدرک پزشکی ایران این همه داغون نیست


    5. Top | #35
      A.Z
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط optician نمایش پست ها
      خالی بندی زیاد داشت به نظرم
      دختره باحالی بنظر میاد!
      یادش بخیر تو نفرات برتر آزمونای کانون ,عکسش شبیه عروسک بود...خخ

    6. Top | #36
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط gign نمایش پست ها
      کی گفته مدرک پزشکی ایران هیچ جا ارزش نداره
      پزشکی میشه گفت یه رشته بومی حساب میشه و به همین دلیل جابه جایی از یک کشور به کشور دیگه توی پزشکی سخته
      و نیازمند تطابق و ... است
      وگرنه مدرک پزشکی ایران این همه داغون نیست
      درسته زیاد داغون نیست اگه مدرکت از تهران و شهید و ایران باشه بقیه دانشگاه ها ....
      به هر حال حس بحث ندارم دوست خوب
      شما درست میگی !
      طمع به خاک فرو می برد حریصان را

      ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید


      درود بر دل من باد کز ستم کیشان

      ستم کشید ولی بار منتی نکشید








      ویرایش توسط Adam Hart : 17 آذر 1394 در ساعت 16:18

    7. Top | #37
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Majid.VZ نمایش پست ها
      دوستان عزیز خواهشا این پست رو به منزله ی تبلیغ نگاه نکنید!! در پس این مطلب نکات ارزشمندی وجود داره...

      من هم گاهی با شرایط دشوار روبه‌رو بودم

      از چه زمانی به رشته‌ی پزشکی فکر می‌کردی؟
      من در کودکی به همه‌ی شغل‌ها و مهارت‌ها علاقه داشتم. در دبیرستان رشته‌ی ریاضی محض را خیلی دوست داشتم؛ چون به حل مسئله علاقه داشتم اما فقط علاقه به این موضوع نمی‌توانست برایم مفید باشد. من خیلی از گرایشات رشته‌ی انسانی را هم دوست داشتم اما می‌دانستم که نمی‌توانم آن‌ها را به عنوان یک شغل ادامه دهم. به هر حال وارد رشته‌ی تجربی شدم و پزشکی را به دلیل کارهای عملی آن انتخاب کردم.
      برای این انتخاب از بین آن‌ همه علایق، با چه کسانی مشورت کردی؟
      پدر و مادرم هیچ گاه رشته‌ی خاصی را به من پیشنهاد ندادند. من در مورد رشته‌های مختلف برای آن‌ها توضیح می‌دادم و آن‌ها هم درنهایت تصمیم مرا تأیید کردند. من می‌توانستم رشته‌های انسانی را به صورت مطالعه‌ی آزاد هم بخوانم. در ریاضی هم به این نتیجه رسیدم که به رشته‌های مهندسی علاقه ندارم؛ بنابراین تنها انتخابم رشته‌ی تجربی بود که به پزشکی به‌ویژه جراحی علاقه داشتم. البته پدرم استاد دانشگاه هستند و شیمی تدریس می‌کنند. مادرم هم رشته‌ی مامایی خوانده‌اند اما در حال حاضر شاغل نیستند. آن‌ها هم درواقع رشته‌ی تجربی خوانده‌اند و با شناختی که از من داشتند انتخاب مرا برای رشته‌ی تجربی تأیید کردند.



      از چه سالی عضو کانون شدی؟
      از دوم دبیرستان در آزمون‌های کانون شرکت کردم.
      باور داشتی که می‌توانی چنین رتبه‌ای را در کشور به دست آوری؟
      البته رتبه‌ی 1 برایم عجیب بود. بعد از مدتی که در کانون عضو شدم احساس کردم هر چه بیش‌تر به رتبه فکر می‌کنم نگرانی‌ام بیش‌تر می‌شود و نتیجه‌ی عکس آن را خواهم گرفت. در اولین آزمونی که در دوم دبیرستان شرکت کردم رتبه‌ی 8 کشور شدم و البته این رتبه‌ها نوسان داشت و گاهی دورقمی هم می‌شد؛ درواقع تمرکز روی رتبه ترازم را پایین می‌آورد. از سوم دبیرستان تصمیم گرفتم از آزمون دادن لذت ببرم و از آن پس در اغلب آزمون‌ها رتبه‌ی 1 می‌شدم. سه ماه اول سال چهارم فضای درس خواندن کمی تغییر کرده بود و درس‌ها فشرده شده بود و از طرفی هم‌کلاسی‌ها و دبیرانم همیشه انتظار رتبه‌ از من داشتند و فشار مضاعف شده بود و باعث شد کمی از مسیر قبلی فاصله بگیرم؛ اما دوباره خودم را پیدا کردم و تا کنکور روند تقریباً ثابتی را داشتم.
      از چه زمانی درس خواندن برای کنکور را شروع کردی؟
      امتحانات نهایی سال سوم که تمام شد به مدت 10 روز تا شروع کلاس‌های مدرسه تعطیل بودم. در این ده روز، سه روز آن را به مسافرت رفتم و بقیه‌ی روزها به جزوه‌های سال دوم مراجعه کردم و روزنامه‌وار خواندم. برنامه‌ی درس خواندنم مطابق با برنامه‌ی راهبردی بود که به مدت یک ماه تست‌های جامع برای درس‌های سال سوم کار کردم و کتاب‌های درسی را هم یک بار مرور کردم. در این فرصت کتاب زیست سال دوم را دقیق خواندم و یادداشت‌برداری کردم. در طول تابستان نیز فقط درس ریاضی را از سال چهارم برای آزمون‌ها انتخاب کرده بودم؛ زیرا مدرسه‌ی ما از تابستان شروع شده بود و درس‌ها را می‌خواندیم و امتحان می‌دادیم.
      مدرسه‌ی شما از تابستان شروع شده بود. در پاییز این موضوع تو را دچار دوگانگی با برنامه‌ی راهبردی نکرد؟
      اتفاقاً سه ماه اول باعث فشردگی درس‌ها شده بود. مثلاً آزمون‌ها شامل مباحث نیم‌سال اول بود اما مدرسه‌ی ما مباحث پیش 2 را تدریس می‌کرد. من سعی می‌کردم سر کلاس خوب گوش بدهم اما به دلایلی برای بعضی از درس‌ها مجبور بودم از کلاس‌های خارج از مدرسه نیز استفاده کنم. برنامه‌ی اصلی من البته پیشروی با برنامه‌ی راهبردی بود. به نظرم سال چهارم مقطعی است که دانش‌آموز باید هر روز درس بخواند و امکان آن وجود ندارد که شب امتحان تازه به سراغ مباحث برود. من در دو هفته‌ی بین آزمون‌ها هم برای مباحث آزمون می‌خواندم و هم برای امتحاناتی که مدرسه از ما می‌گرفت. من مباحث امتحانات مدرسه را نیز در برنامه‌ی هر روزه‌ام گنجانده بودم. البته مطالعاتی که در تابستان داشتم حجم درس‌ها را برایم کم‌تر کرده بود. به نظر من باید هم به برنامه‌ی راهبردی و هم به برنامه‌ی مدرسه توجه داشت؛ البته اولویت من برنامه‌ی آزمون‌ها بود. امتحانات مدرسه برای من، پیش‌خوانی برای آزمون‌ها بود.



      همراهی و پیوستگی‌ات به آزمون‌ها چه دلیلی داشت؟
      من در کل سال و در سال کنکور فقط وقت آن را داشتم که برای آزمون‌های کانون درس بخوانم. من اگر در آزمون‌ها شرکت نمی‌کردم خیلی سخت بود که بخواهم یک سال برای کنکور بخوانم اما آزمون‌های دو هفته‌ یک‌بار هدف را برایم دست‌یافتنی کرده بود و انگیزه‌ی بیش‌تری برای ادامه دادن پیدا می‌کردم. گاهی به تسلط کامل بر مباحث آزمون نمی‌رسیدم اما باز هم شرکت می‌کردم؛ چون حتی اگر اشتباه می‌کردم از آن یاد می‌گرفتم.
      برنامه‌هایت برای خواندن عمومی‌ها و اختصاصی‌ها چگونه بود؟
      در آزمون‌های کانون سؤالات عمومی سطح بالایی دارد و چون موضوع رقابت مطرح است باید به همه‌ی درس‌ها اهمیت داد. من عمومی‌ها را خیلی خوب خوانده بودم و فقط مرور می‌کردم.
      به سؤالات کنکورهای سال‌های گذشته چه‌قدر بها می‌دادی؟
      من وقتی بار اول مبحثی را می‌خواندم بعد از تمرینات کتاب تست‌های کنکور آن را هم حل می‌کردم و نکات کنکوری آن را پیدا می‌کردم. نزدیک به آزمون‌های جمع‌بندی هم از این تست‌ها استفاده می‌کردم و نکات تست‌ها را مشخص می‌کردم و سؤالات دام‌دار را مشخص می‌کردم. من هفته‌ی آخر مانده به کنکور یک بار دیگر تمام این نکات را خواندم.
      آیا روش خاصی برای درس خواندن داشتی؟
      روش من برای همه‌ی درس‌ها به این صورت بود که وقتی دبیر درس می‌داد، در خانه مرور می‌کردم و بعد تست می‌زدم. بعد تست‌ها را بررسی می‌کردم و اشتباهاتم را یاد می‌گرفتم؛ یعنی اول کمی درس می‌خواندم، بعد تست می‌زدم و بعد دوباره آن مبحث را کامل و دقیق می‌خواندم.
      معمولاً دانش‌آموزان تجربی به درس زمین‌شناسی توجه زیادی ندارند اما تو این درس را در کنکور 100 درصد زدی!
      من درس زمین‌شناسی را مثل زیست‌شناسی می‌خواندم؛ یعنی اول متن کتاب را می‌خواندم، بعد تست‌های کنکور آن را می‌زدم و بعد دوباره کتاب را می‌خواندم. به نظرم زمین‌شناسی در رتبه‌ام تأثیر داشت. البته به آن علاقه هم داشتم.
      به چه نسبتی تستی و تشریحی کار می‌کردی؟
      به نظر من خواندن برای تستی و تشریحی فرقی ندارد. من وقتی می‌خواستم درسی را یاد بگیرم اغلب تست می‌زدم و نکات آن را متوجه می‌شدم و بعد از آن راحت‌تر درس را می‌خواندم. مثلاً برای زیست یک ساعت برای یک فصل حدود 20 صفحه‌ای وقت می‌گذاشتم. بعد تست می‌زدم و سپس نکات آن را در کتاب یادداشت می‌کردم و دوباره آن فصل را عمیق و نکته‌دار می‌خواندم.



      چگونه خودت را برای آزمون‌ها آماده می‌کردی؟
      هدف درس خواندن من رسیدن به مباحث آزمون‌ها شده بود؛ چون درس خواندن بدون آزمون برایم معنی نداشت. آزمون‌ها باعث می‌شد درس خواندن برایم لذت‌بخش باشد و وقتی از جلسه‌ی آزمون برمی‌گشتم همیشه خوشحال بودم. ارزیابی آزمون از خود آزمون برایم لذت‌بخش‌تر بود. من سعی می‌کردم در فاصله‌ی دو هفته‌ای آزمون‌ها درس‌هایی را که نخوانده بودم یا درس‌های عمومی که فرّار هستند در هفته‌ی اول بخوانم و هفته‌ی دوم هم دوباره‌ آن‌ها را مرور می‌کردم. درس‌هایی مثل شیمی که برای المپیاد خوانده بودم مخصوص هفته‌ی دوم بود که نیاز به زمان زیادی نداشت. برای درس ریاضی هم جزوه‌ها و تست‌های نشان‌دار خودم را می‌خواندم. چون دبیران همیشه امتحان می‌گرفتند برای درس‌های اختصاصی همیشه آماده بودم و فقط لازم بود مرور کنم. روز قبل از آزمون زیست می‌خواندم و این کار را حتی روز قبل از کنکور هم انجام دادم. اگر درس دیگری هم بود که احساس می‌کردم نیاز به مطالعه دارد آن را هم می‌خواندم. آخرین کاری که روز پنج‌شنبه‌ی قبل از آزمون انجام می‌دادم آزمون غیر حضوری بود.
      سر جلسه‌ی آزمون چگونه می‌گذشت؟
      من کلاً همیشه طبق ترتیب دفترچه به سؤالات پاسخ می‌دادم و سرعتم در تست‌زنی بالا بود؛ بنابراین همیشه وقت می‌آوردم و به سراغ تست‌هایی می‌رفتم که احساس می‌‌کردم ممکن است اشتباه پاسخ داده باشم. هم چنین به سراغ سؤالاتی می‌رفتم که نزده بودم و آن‌ها را دوباره حل می‌کردم. معمولاً آن‌قدر وقت اضافه می‌آوردم که می‌توانستم دوباره از اول شروع به حل تست‌ها کنم.
      به نظرت سؤالات زیست‌شناسی چگونه بود؟
      سؤالات زیست در آزمون‌های کانون سطح بالایی داشت و گاهی بر سر بعضی سؤالات با دبیرانمان بحث می‌کردیم. پاسخ‌نامه‌ی درسی هم نکات جالبی داشت. به طور کلی در این درس وضعیت خوبی در آزمون‌ها داشتم.
      اگر با سؤالات سخت و چالش‌برانگیز مواجه می‌شدی عکس‌العملت چه بود؟
      در مورد سؤالات سخت و وقت‌گیر معمولاً سعی می‌کردم در مورد حل آن‌ها‌ فکر کنم. وقتی به نتیجه نمی‌رسیدم دور آن خط می‌کشیدم و بعد از پایان آزمون دوباره به آن برمی‌گشتم. اغلب سعی می‌کردم صورت سؤال را خوب بخوانم؛ چون گاهی به دلیل بی‌دقتی در خواندن صورت سؤال نمی‌توانستم پاسخ درست را پیدا کنم. معمولاً از 200 سؤال، 15 سؤال را جواب نمی‌دادم و برمی‌گشتم مجدداً فکر می‌کردم.
      در کنکور و آزمون‌ها چند پاسخ غلط داشتی؟
      در کنکور 18 غلط داشتم و در آزمون‌های کانون به طور میانگین 8 سؤال را اشتباه می‌زدم.
      پاسخ‌های اشتباه چه‌قدر ذهنت را مشغول می‌کرد؟ آیا به دنبال راهکاری برای آن بودی؟
      ابتدا غلط‌هایم را دسته‌بندی می‌کردم و اکثراً به دلیل سرعت تست‌زنی و بی‌دقتی بود. بعد از آزمون در مسیر، سؤالات را بررسی می‌کردم و اشتباهاتم را متوجه می‌شدم. به خانه که می‌رسیدم ناهار می‌خوردم و استراحت می‌کردم. نتایج که اعلام می‌شد آزمون را به طور کامل بررسی می‌کردم و کلاً حدود دو ساعت را به ارزیابی آزمون اختصاص می‌دادم.
      آیا از غلط زدن نمی‌ترسیدی؟
      به نظرم غلط زدن باعث می‌شود نکات بیش‌تری یاد بگیریم و از تکرار آن جلوگیری کنیم. من از اشتباه جواب دادن نمی‌ترسیدم بلکه راهکاری بود که مبحث را کامل‌تر یاد بگیرم. درواقع اشتباه کردن بخشی از فرایند یادگیری است.
      در کدام آزمون بیش‌ترین اشتباه را داشتی؟
      اولین آزمون جامع 11 غلط داشتم البته باز هم رتبه‌ی 1 شدم. اشتباهاتم همه به دلیل بی‌دقتی بود.
      آیا روز کنکور برایت متفاوت گذشت؟
      قبل از کنکور کمی نگرانی به سراغم آمده بود. 5 دقیقه بعد از شروع آزمون همه چیز به روال عادی برگشت و با آرامش کامل آزمون دادم. من سر جلسه اصلاً به کنکور فکر نمی‌کردم. فقط بر سؤالات تمرکز کرده بودم ‌که آن‌ها را چگونه حل کنم. سؤالات فیزیک سخت بود و 78 درصد زدم. سؤالات زیست هم چالش‌برانگیز بود و 89 درصد زدم. ریاضی نسبتاً سخت بود و 91 درصد زدم. سؤالات شیمی هم برایم خوب بود و 100 درصد زدم.
      یک نتیجه‌ی عالی پس از این همه تلاش! در خانواده به چه ویژگی‌ای معروف هستی؟
      من اراده‌ی قوی‌ای دارم.
      به جز درس خواندن چه مهارت‌های دیگری داری؟
      من از دبستان تا سوم دبیرستان به کلاس ویولن می‌رفتم. غیر از درس خواندن به فیلم و تئاتر هم خیلی علاقه دارم. تفریح و استراحت من در سال کنکور دیدن فیلم بود.
      نقش پدر و مادرت را در این موفقیت چگونه می‌بینی؟
      وقتی به مدرسه رفتم پدرم دائره‌المعارف برایم می‌خرید و من علاقه‌ی زیادی به کشف و اختراع پیدا کرده بودم و از ایده‌هایم برای پدرم می‌گفتم. این‌که مسیر علمی را برای زندگی‌ام انتخاب کردم تحت تأثیر تشویق‌ها و راهنمایی‌های پدر و مادرم بوده است.
      به عنوان سخن آخر چه صحبتی داری؟
      درس خواندن مسیر مشخصی دارد و فقط باید از این مسیر لذت برد. من دوستانی دارم که همیشه حمایتم کرده‌اند و از آن‌ها تشکر می‌کنم. پدر و مادرم نیز سعی کردند با برنامه‌ی من پیش بروند و محیط را برایم فراهم کنند. البته باید بگویم موفقیت نتیجه‌ی شرایط ایده‌آل نیست بلکه من هم گاهی با شرایط دشوار روبه‌رو بودم و محیط و امکانات ایده‌آل نداشتم.


      منبع: کانون قلم چی
      خانوم دکتر مثل ایشون باید بیشتر مدیون پدر مادرش باشه
      اگه خیلی از دختر های دیگه هم شرایط ایشون رو داشتن شکی ندارم رتبه برتر میشدن
      ولی اینکه پشتکار ایشون زیاده شکی در اون نیست
      ولی بیشتر پرورش پدر و مادر رو نشون میده زحمت 18 ساله الان نتیجه داده

    8. Top | #38
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      واااااااااااا پس این همه دکترای زن چی هستن این وسط؟؟؟
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    9. Top | #39
      کاربر انجمن

      Daghon
      نمایش مشخصات
      ان شالله که موفق باشه هر ارزویی بهایی داره ایشون بهاشو داده به ارزوش رسیده ما هم میتونیم هزینشو بدیم و بهش برسیم دوستان خوبم ...

    10. Top | #40
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      جالبه در مورد رشتش با تعصب حرف نزده فک کنم مث خیلیای دیگه بخاطر شرایط کاری و درآمد و اینچیزا اومده تجربی...علاقشم که به ریاضی محض بوده...خودشم گفته((به هر حال وارد رشته تجربی شدم))

    11. Top | #41
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      حالا یه سوال
      این دختره زمین رو 100 زده.و گفته تو رتبه ام تاثیر دات.مام زمینو بزنیم یعنی؟
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    12. Top | #42
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mersede نمایش پست ها
      حالا یه سوال
      این دختره زمین رو 100 زده.و گفته تو رتبه ام تاثیر دات.مام زمینو بزنیم یعنی؟
      بستگی داره اگه رشته های زیر گروه یک رو میخوای زیاد وقت نگذاری روش بهتره
      اما اگه رشته های بقیه زیرگروه ها رو می خوای باید زمین بزنی

      یه عده هم بخاطر بهتر شدن رتبه کشوری زیاد زمین میزنن


    13. Top | #43
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mersede نمایش پست ها
      حالا یه سوال
      این دختره زمین رو 100 زده.و گفته تو رتبه ام تاثیر دات.مام زمینو بزنیم یعنی؟

      رقابت برای اول و دوم شدن ....

    14. Top | #44
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط gign نمایش پست ها
      بستگی داره اگه رشته های زیر گروه یک رو میخوای زیاد وقت نگذاری روش بهتره
      اما اگه رشته های بقیه زیرگروه ها رو می خوای باید زمین بزنی

      یه عده هم بخاطر بهتر شدن رتبه کشوری زیاد زمین میزنن
      اوهوم زیرگروه یک:فقط پزشکی
      ای همون نزنیم بهتره دیگه
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    15. Top | #45
      کاربر باسابقه

      Daghon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mersede نمایش پست ها
      حالا یه سوال
      این دختره زمین رو 100 زده.و گفته تو رتبه ام تاثیر دات.مام زمینو بزنیم یعنی؟
      این دختره؟؟؟



    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. آشنایی با زندگی پروفسور مریم میرزاخانی، برنده معتبرترین جایزه ریاضی
      توسط Ultra در انجمن اخبار و مطالب جالب و خواندنی
      پاسخ: 24
      آخرين نوشته: 31 تیر 1396, 10:18
    2. برنامه برای امتحانات نهایی 94 (ریاضی ، تجربی، انسانی
      توسط Tzar در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 8
      آخرين نوشته: 30 اردیبهشت 1394, 11:00
    3. درخواست راهنمایی برای زبان انگلیسی، تخصصی و عمومی
      توسط Sleeplife در انجمن منابع زبان انگلیسی و زبان تخصصی
      پاسخ: 17
      آخرين نوشته: 17 بهمن 1393, 21:30
    4. پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 27 دی 1392, 18:37
    5. پاسخ: 4
      آخرين نوشته: 05 آذر 1392, 18:59

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن