خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 21
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      خانه اینشتین ساعتی پس از مرگ نابغه!

      رالف مورس" عکاس امریکایی مجله "لایف" که به عنوان جوانترین عکاس به جبهه جنگ جهانی دوم فرستاده شده بود گرچه به خاطر شمار بالای عکس‌هایش از جنگ در آن زمان شناخته شده بود اما عکس‌هایی که چند سال بعد از دفتر کار نابغه فیزیک جهان پس از مرگ گرفت او را در تاریخ عکاسی ماندگار کرد.
      صبح روز 18 آوریل ساعتی پس از اعلام خبر درگذشت فیزیکدان و نابغه مشهور جهان آلبرت اینشتین در بیمارستان "پرینستون" امریکا "رالف مورس" عکاس مجله لایف برای عکاسی از مراسم درگذشت به پریسنیون رفت و این شانس را پیدا کرد که تنها کسی باشد که از دفتر کار و نیز محل زندگی او در روز درگذشتش عکاسی کند. او که به شکل نامحسوسی در اطراف خانه از رفت و آمدها عکاسی می‌کرد درست در زمان سوزاندن و دفن خاکستر از مراسم جاماند و نتوانست گزارش تصویری خود را کامل کند.
      دانشمند آلمانی روز قبل از آن به دنبال پارگی آنوریسم آئورت شکمی دچار خونریزی داخلی شده و به بیمارستان منتقل شده بود. نقل است در حالیکه به تشخیص پزشکان قرار شد عمل جراحی بر روی او صورت گیرد وی مخالفت کرده و گفت: «من می‌خواهم وقتی که بخواهم، بمیرم. زنده ماندن، به صورت مصنوعی، کج‌سلیقگی است. من سهمم را انجام داده‌ام، وقت رفتن است. می‌خواهم مرگ را با ظرافت، تجربه کنم.»

      او که قرار بود فردای آن روز در یک برنامه تلویزیونی سخنرانی کند آخرین لحظات عمرش را در همان بیمارستان سپری کرد و پس از آنکه چند کلمه‌ای به آلمانی به زبان آورد از دنیا رفت. وی هنگام مرگ 76 سال داشت. جسدش 7 ساعت بعد برای دقایقی به خانه‌ آورده شد و با حضور خانواده، دوستان و نزدیکان پس از برگزاری مراسم رسمی سوزانده شد و خاکسترش در اطراف محوطه انستیتوی مطالعات پیشرفته این شهر دفن شد.

      یکی از نکات قابل توجه در مرگ اینشتین بیرون آوردن مغز او توسط آسیب شناسی به نام"توماس هاروی" بود که طی همان 7 ساعت پس از مرگ تا انتقال جسد به خانه صورت گرفته است. او که بعدها مدعی شد با رضایت پسر اینشتین دست به این کار زده است به دنبال کشف تفاوت مغز نابغه آلمانی با مردم عادی بود.

      عکس‌هایی که رالف مورس از دفتر کار اینشتین برداشت به سرعت به صفحه اول بسیاری از روزنامه‌ها رفت و از نوشته ناتمام روی میز به عنوان راز بزرگ نام برده شد اما عکس‌هایی که وی از خانه اینشتین برداشت به خواست پسر وی تا چند دهه بعد منتشر نشد و در آرشیو مجله لایف باقی ماند.

      خانه و دفتر کار اینشتین در روز مرگ نابغه















































      "توماس هاروی"، کسی که مغز اینشتین را برای آزمایش از جمجمه خارج کرد




      برچسب:

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      جالب بود.خیلی ممنون

    3. Top | #3
      A.Z
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      ی جا خونده بودم که انیشتین یجورایی شلخته ای بوده!از میز تحریرش کاملاً مشخصه!
      مث خودمِ

    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات

      ممنون استارتر
      ، ولی خودمونیم چقدر این اینشتین شلخته و بی نظم بوده خخخ





    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط 8MIT8 نمایش پست ها

      ممنون استارتر
      ، ولی خودمونیم چقدر این اینشتین شلخته و بی نظم بوده خخخ


      بالای 80 درصد افراد این انجمن میزشون از اون بدتره
      شلختگی خوبه نظم چیه

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      راستی کسی از اون نوشته های روی تخته سر درمیاره چین؟

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط a.z.s نمایش پست ها
      راستی کسی از اون نوشته های روی تخته سر درمیاره چین؟
      احتمالا داشته یه چیزی رو کشف میکرده که نشده....
      ویرایش شده توسط مدیریت
      خلاف قوانین.

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      برای شادی روحش صلوات ختم کنین
      ادمینستور کانال جهادی پیوند در پیام رسان سروش با لینک http://sapp.ir/ap_peyvand

      فعال عرصه ی رسانه

      مدرس سواد فضای مجازی

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      خب جا داره یه عکس مرتبط با انیشتین اینجا بذارم..

      همش شکست خوردن اما باز بلند شدن...

      mardanemovafagh.jpg

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ندگي عجيب پس از مرگ براي مغز انيشتين

      موج - به بهانه سالروز درگذشت «آلبرت انيشتين» فيزيکدان آلماني.
      به گزارش خبرگزاري موج به نقل از «بي بي سي»، درست 60 سال پس از مرگ دانشمند معروف هنوز مهم ترين قسمت بدن وي؛ يعني مغز او، در شرايط آزمايشگاهي نگه داشته شده و به عنوان الگويي براي محققان مورد استفاده قرار مي گيرد.
      در ساعت 1 و 15 دقيقه صبح روز 18 آوريل 1955 آلبرت انيشتين – فيزيکدان، سفير صلح و نابغه بي مانند – آخرين کلمات خود را به آلماني به زبان آورد و پس از دو نفس عميق از اين دنيا رفت. اگرچه پرستار بيمارستان «پرينستن» آلماني نمي دانست و آخرين کلمات وي نيز براي هميشه از بين رفت.
      جسد وي همان روز سوزانده شد، اما؛ پسر او، هانس آلبرت، متوجه شد که جسد، بطور کامل در «نيوجرسي» سوزانده نشده است (جسد وي به درخواست خود او سوزانده شد تا عبادتگاهي براي مردم نباشد). روز بعد تيتر اول روزنامه «نيويورک تايمز» "جدا شدن مغز کسي که نظريه نسبيت را ارائه کرد براي تحقيقات علمي" بود.
      دکتر «توماس هاروي» دانشمندي که اين وظيفه را بر عهده داشت علت مرگ را پاره شدن آئورت پشت سر هم اعلام کرده و سپس مغز او را جدا کرده بود.
      اين ماجرا پسر او را به شدت عصباني کرد، اما؛ محققان توانستند او را راضي کنند که پدر هميشه موافق کارهاي علمي بوده است. تحقيق بر روي مغز انيشتين مي توانست راز بزرگ زندگي؛ يعني نابغه بودن را فاش کند.
      دکتر هاروي نيز با در دست داشتن مغز انيشتين مشکلات زيادي را پشت سر گذاشت و درحالي که يک عصب شناس نبود به مردم قول داد يافته هاي خود را منتشر کند. اما سال ها گذشت و مقاله اي منتشر نشد تا مغز انيشتين از يادها رفت.
      در 1978 خبرنگار جواني به نام «استيو لوي» ماجرا را پيگيري کرد اما مغز را در مرکز تحقيقاتي پرينستون نيافت و حتي دکتر هاروي نيز در کانساس يافته شد. لوي مي گويد: به او گفتم مي خواهم داستان مغز انيشتين را بنويسم، اما؛ او گفت نمي تواند به من کمکي بکند.
      اما دکتر بعدا راضي شد با لوي مصاحبه کند، اما؛ همچنان گزارش علمي ارائه نکرد. اما مغز را در يک شيشه به او نشان داد. و راز اين 23 سال سکوت فاش شد.
      دکتر هاروي پس از جدا کردن مغز از آن عکس گرفته بود و آن را به 240 قسمت و 12 دسته و 200 تکه تقسيم کرده بود. در سال هاي اول دکتر هاروي با ديگر محققان همکاري داشت، اما؛ تمام آنها گزارش داده بودند که مغز وي يک مغز معمولي بوده است. دکتر هاروي نيز زماني که اولين بار مغز را وزن کرده بود 1 کيلو و 230 گرم بوده که وزن طبيعي مغز انسان است.
      اما در اين زمان ارتش روسيه و آمريکا به دنبال جمع آوري قسمت هاي مختلف مغز او بوده اند و جمع آوري اين کلکسيون در آن زمان به مسأله مهمي تبديل شده بود که اين کار را براي دکتر هاروي مشکل کرده بود.
      زندگي براي دکتر هاروي پس از به دست آوردن مغز انيشتين سياه شد و او شغل و همسر خود را از دست داد. اما زماني که مقاله وي در 1978 منتشر شد دوباره توجه ها به سمت هاروي جلب شد. خبرنگاران او را محاصره مي کردند و دانشمندان از او تقاضاي نمونه داشتند. در بين اين دانشمندان دکتر «ماريان دايموند» عصب شناس بود که نمونه خود را در دانشگاه کاليفرنيا دريافت کرد. و پس از آن تحقيق جدي بر روي مغز انيشتين آغاز شد.
      در مقاله منتشر شده در 1985 توسط دکتر دايموند آمده که در يکي از نمونه ها سلول گليال بيشتري براي هر عصب وجود دارد. سلول هاي گليال که از ريشه يوناني به معني چسب هستند عصب ها را سرجاي خود نگه مي دارند و به آنها غذا و اکسيژن مي رسانند. دکتر دايموند در تحقيقات قبلي خود بر روي موش ها متوجه شده بود که شرايط خاصي منجر به افزايش سلول هاي گليال مي شود.
      در 1996 دکتر «بريت اندرسون» از دانشگاه آلاباما مقاله جديد منتشر کرد. وي متوجه شد که نرون هاي عصبي بيشتر در يک منطقه به معني پردازش اطلاعات سريع تر است.
      در 1999 دکتر «سندرا ويتلسون» از دانشگاه مک مستر در کانادا تصاوير گرفته شده توسط دکتر هاروي را مورد بررسي قرار داد. وي اعلام کرد که لوببل جداري داخلي مغز انيشتين – قسمتي که مسوول شناخت فضايي و تفکرات رياضي مغز است – وسيع تر از معمول و يکپارچه تر از معمول است.
      در 2012 انسان شناس معروف دکتر «دين فالک» بر تصاوير مغز انيشتين کار کرد و تمامي قسمت ها را مورد بررسي قرار داد که در نتيجه متوجه برخي ويژگي هاي غير طبيعي شد. که شايد مهم ترين آنها وجود يک خط الراس اضافي در وسط فرونتال لوب – قسمتي که مسئول تفکر و برنامه ريزي است - بود. بيشتر مردم سه خط الراس دارند، اما؛ انيشتين چهار خط داشت. وي همچنين متوجه شد که لوب هاي جداري نيز به شدت نامتقارن هستند، ويژگي اي که نشانه "اومگا" ناميده مي شود و به موسيقي دان هايي که راست دست هستند، ارتباط داده مي شود. انيشتين نيز ويالون مي نواخت.
      در 2013 نيز مقاله اي جديد از دکتر «فالک» به بيشتر بودن فيبر هاي اتصال دو نيمکره در مغز انيشتين اشاره کرد. که اين امر بر هماهنگي بيشتر دو نيمکره مرتبط مي شود.
      اما سوال اصلي اينجاست که آيا اين ويژگي ها از آغاز تولد با انيشتين بوده و يا او آنها را در سال هاي زندگي خود کسب کرده است؟
      انسان ها با برخي ويژگي ها متولد مي شوند، اما؛ دامنه اين ويژگي ها مشخص نيست. اگرچه دکتر فولک معتقد است که خط الراس اضافي در اثر نواختن ويالون در کودکي در مغز انيشتين ايجاد شده است.
      «ترنس هينس» روانشناس دانشگاه پيس مي گويد: "نمي توان مغز يک نفر را مورد بررسي قرار داد که گفت که او متفاوت بوده است؛ زيرا همه ما مغز هاي متفاوت از ديگران داريم. براي نمونه اگر کسي به جمع آوري تمبر علاقه دارد نمي توان مغز او را به 100 مغز ديگر مقايسه کرد و گفت که مي توان تفاوت آن را در جمع آوري تمبر يافته ايم."
      وي دانشمندان درگير با مغز انيشتين را گرفتار نوعي بزرگ بيني و بي طرف نبودن مي داند.
      اين در حالي است که بررسي هاي انجام شده به عنوان يک مدرک باقي مانده اند و به مفاهيمي براي کتاب ها و رمان ها تبديل شده اند. اما واقعيت اين است که ممکن است انيشتين هيچ تفاوتي با ديگر مردم نداشته و يا اينکه نبوغ او مادر زاد بوده اند، اگرچه هيچ اثبات علمي براي آن ارائه نشده است.

    11. Top | #11
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط a.z.s نمایش پست ها
      بالای 80 درصد افراد این انجمن میزشون از اون بدتره
      شلختگی خوبه نظم چیه
      خخخ من که داداش متنفرم و بدم میاد دور و ورم این طوری شلخته و بی نظم باشه

    12. Top | #12
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط a.z.s نمایش پست ها
      راستی کسی از اون نوشته های روی تخته سر درمیاره چین؟
      نه خدایش توقع داری داداش کسی سر در بیاره خخخ

      دقیق مشخص نیست چی نوشته
      ولی به نظرم داشته یه موضوعی رو اثبات میکرده ، به اون تیک ها که دورشون رو قرمز کردم دقت کن ، احتمالاً از صحت و درستی اون موارد اطمینان پیدا کرده ، نمیدونم والا بازم ، من اینطور فکر میکنم



    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط 8MIT8 نمایش پست ها

      ممنون استارتر
      ، ولی خودمونیم چقدر این اینشتین شلخته و بی نظم بوده خخخ




      به این میگین شلخته؟؟؟؟؟؟؟؟///اتاق منو ببینین چی میگین پس خخخخخخخخ

    14. Top | #14
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pardis77 نمایش پست ها
      به این میگین شلخته؟؟؟؟؟؟؟؟///اتاق منو ببینین چی میگین پس خخخخخخخخ
      دختر ها که معمولاً نظم و نظافت رو رعایت میکنن در هر صورت خدا بخیر کنه پس آبجی خخخ

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن

      هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید. بله،همگی ما می دانیم که انیشتن این فرمول [e=mc2] را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم،خودتان را بااین هشت مورد،شگفت زده کنید!

      1 - اوبا سر بزرگ متولد شد

      وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما او بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.

      2 - حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود، نبود

      مطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد ]برای بچه های کوچک بود.

      3 - او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بود

      انیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد.
      به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.

      4 - او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد

      درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.
      در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛ او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.

      5 - علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت

      انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
      علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟

      6 - او فقط یکبار رانندگی کرد

      انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت.
      انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد.
      یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟
      راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
      عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد.
      او قبول کرد، اماکمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
      به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
      در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"سپس انیشتن از میان حضار برخواست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد.

      7 - الهام گر او یک قطب نما بود

      انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.
      وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.

      8 - راز نهفته در نبوغ او

      بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد.
      اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد. بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
      هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد.
      علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.


    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن