در پشت چارچرخه فرسوده ای / كسی
خطی نوشته بود:
"من گشته ام نبود !
تو دیگر نگرد
نیست!"...گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جستجوست.
پویندگی تمامی معنای زندگی ست.
هرگز
"نگرد! نیست"
سزاوار مرد نیست... فریدون مشیری
دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..
اولا آیا طبق گفته خود شما این جمله( پایین ) خود شما توهین نیست
مگه مسلمون نیستی توهین نکن مگه خودت نمیگی خب توهین نکن دیگه
مرگ خوبه اما واسه همسایه؟؟؟؟؟
دوما چرا میخوای با به حاشیه بردن عمل رو توجیح کنی؟
سوما خب بگو ببینم که کدوم حیونی بعد از کشتن دستور میده روی تن انسان های شریف با اسب بتازن
چهارما نرود میخ آهنی در سنگ
ویرایش توسط a.z.s : 02 آبان 1394 در ساعت 23:34
و اما در مورد کلمه شرافت خوبه که معنیش رو بدونین
لغت نامه دهخدا
شرافت . [ ش َ / ش ِ ف َ ] (ع اِمص ) شرف . بزرگی . بزرگواری . بزرگ مقداری .مجد. رفعت . قدر. (یادداشت مؤلف ). نجابت و اصالت و بزرگواری و بلندقدری و بزرگ مرتبگی . (ناظم الاطباء).
- شرافت نسب ؛ ارجمندی از حیث خاندان و نسب . (فرهنگ فارسی معین ).
به اینا میگن اهل تسنن...
ادمینستور کانال جهادی پیوند در پیام رسان سروش با لینک http://sapp.ir/ap_peyvand
فعال عرصه ی رسانه
مدرس سواد فضای مجازی
اره منم 3-4 روز بود اونجا بودم (امشب برگشتم) همیچین چیزایی شنیدم
به قول موذن زاده هرکی از مامانش قهر میکنه میره....
باید اموزش ببینن همچین چیزای غلطی رو به خورد مردم ندن
البته اکثرا میگن «خضرت ابلفضل الینن...» یعنی به واسطه ی حضرت ابولفضل که این ایرادی نداره
ایشون رو وسیله رسیدن به خدا قرار میدن و ازش کمک میخوان که ایرادیم نداره
مثلا تو قران اومده حضرت سلیمان از مردم هم تقاضای یاری و همراهی کرده
نه دوست عزیز توهین نیست.
اطلاع رسانیه اگر هم به نظر شما درست نیست، میشه گفت یه فرضیه از طرف منه.
اما نمیدونم کجا توهین توشه؟ لابد توش کلمه ای است که برای شما فحش حساب میشه!! با ادبیات شما آشنایی ندارم!
برای مثال شما درباره لگد کوب کردن فقط یه مطلب به عنوان دانستنی می نویسم:
اما اینکه روی جنازه ها تاختن و لگد کوب کردن بده اما در طول تاریخ هزاران جنگ شده و هزاران بار از این اتفاق ها افتاده دلیلی بر توهین نیست. شاید شاهان ما هم با دشمنان ایران همین کار را کرده باشند، البته به نوشته تاریخ طبری، در خلافت حضرت علی، این کار را با زنده ها کرده اند:
من نمیگم چی درسته چی غلط! تنها میتونم بگم تاریخ پر از داستان هایی هست که هر حکومتی به سبب نیاز خودش کم و زیادش کرده. و ما نمیتونیم بگیم 100 سال پیش چه اتفاق هایی افتاده چه برسه به بیش از 1000 سال پیش در دولتی غیر ایرانی.
طبری مینویسد: چونکه شورشها در زمان خلافت علی در ایران بسیار شده بود در سال 39 هجری، "زیاد ابن سمیه" که در بصره به جای عبدالله عباس نشسته بود به فرمان علی جهت سرکوب شورشیان راهی خوزستان و پارس شد. طبری میگوید: مردم را لگد کوب کردند و از ایشان خراج گرفتند. در اثر سرکوب شورشیان پارس به دست "زیاد"، امام علی حاکمیت پارس را طی نامهای به وی داد. طبری تعداد شورشها در ایران را در زمان خلافت علی، بیشتر از هر زمان میداند.
همچنین
زرینکوب در کتاب تاریخ ایران کمبریج مینویسد:بعد از کشته شدن عثمان بن عفان در شورش سال ۳۵ هجری قمری (۵۶۲-۵۶۳ میلادی)، مردم اصطخر تصمیم به شورش گرفتند که عبدالله بن عباس به دستور پسر عمویش، علی بن ابی طالب، خلیفه چهارم، شورش اصطخر را در خون فرونشاند. مدتی نه چندان بعد، علی زیاد بن ابیه را برای سرکوب شورش فارس و کرمان در سال ۳۹ هجری (۶۵۹ میلادی) فرستاد. مردم نیشابور هم در خلافت علی معاهده خود را شکسته و از دادن جزیه و خراج سر باز زدند. خلیفه سپاهی فرستاد تا آنها را به فرمانبرداری بازگرداند.
ویرایش توسط Pars : 03 آبان 1394 در ساعت 18:51
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)