LinkBack URL
About LinkBacks
خدا نصیب گرگ نکنه
ولی هدف نداشتن بدترین درده
من هدف مشخصی ندارم بین کنکور ریاضی و تجربی موندم
فارغ التحصیل ریاضیم
یا خداااااااا
خدا نصیب گرگ نکنه
ولی هدف نداشتن بدترین درده
من هدف مشخصی ندارم بین کنکور ریاضی و تجربی موندم
فارغ التحصیل ریاضیم
یا خداااااااا
آخه از آیندش میترسم
نوشته اصلی توسط biology115
نکنه بیکار بشم مثل یکی از آشناهام که مکانیک گیلان خونده و از بیکاری داره ارشد میخونه
یا مث یکی دیگه که مهندسی شیمی تهران خونده و درآمد خوبی نداره
یا خدا
من هم مثل شما با این تفاوت که من تجربی ام و میخوام کنکور ریاضی بدم ولی موندم بین دو راهی
همه که میگن مهندسی شیمی همیشه براش کار هست
داداش همینجور هدف تداشتم کلا الان له شدم.gif "Yahoo (21)")
There is enough light for one who wants to see
___________________
...Chemistry : Chem is Try
بله واسه همه کار هست اما چه کاری؟
من میخوام تو کارم انقد شرایط و درامد خوب باشه که فقط واسه بهتر انجام دادن اون کار تلاش کنم
Sent from my SM-N910H using Tapatalk
من اصلا روحیم به پزشکی و اینجور چیزها نمیخوره ! میمونه دارو که اون هم از مهندسی شیمی میشه بهش رسید (گرایش دارو)
There is enough light for one who wants to see
___________________
...Chemistry : Chem is Try
خب چرا واسه دندون نمیخونی؟
خیلی آسونتره و چندان با خون سروکار نداری
حتی میتونی بری دندون سازی که کلا فضای دیگه ای داره
نه داداش حالم به هم میخوره از این رشته ها ! فک کن دست کنی تو دهن یه نفر ! اییییییییییییی چندش !
باز دارو بیشتر حال میده هم کار آزمایشگاهی داره هم از مهندسی شیمی بری دیگه نمیخواد این زمینشناسی لعنتی رو بخونیم
There is enough light for one who wants to see
___________________
...Chemistry : Chem is Try
دوست عزیز کلا رشته های دانشگاهی تجربی بیشتر با بدن سروکار دارن
شما همون کنکور ریاضی بده و برو مهندسی پزشکی
دندانسازی چی؟
بعد مهندسی پزشکی واقعن رشته خوبیه؟
میگن ایران چون اینارو تولید نمیکنه فارغ التحصیلا یا میرن با درآمد کم تو بیمارستان وسایل رو تعمیر میکنن یا اگه پولدار باشن واردکننده میشن
دوستم با 6000کشوری امسال رفت امیرکبیر ولی من با رتبه یکم بهتر نرفتم
به نظرم واسه رشته های مهندسی رشته های مادر مث برق و مکانیک بهتره و بعد میشه گرایشهارو انتخاب کرد
Sent from my SM-N910H using Tapatalk
دوست عزیز به نظر من علاقه در موفقیت نقش به سزایی داره
شما برو دنبال علاقه ات ، بدون شک موفق میشی
هیچگاه پی حرف مردم و دیگران نباش که نابودت میکنه
موفق باشی
هدف چطور بوجود میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای ایجاد هدف اولین معیار علاقه خواه بود...اول ببین به چه شغلی علاقه داری...اصلا هم به عاقبتش فکر نکن...بعد ببین شغل مورد علاقت درکدوم یک از این دو رشته جای گرفته...بعد از اون براش تلاش کن...فکر خوب دربارش بکن..باور کن که اگه باور داشته باشی...بهش خواهی رسید...
ولی اینجا یه موضوع دیگه هم مطرح میشه..اینکه شغلی که بهش علاقه داری تو این دو رشته نیست...و اینده ی خوبی هم نداره...پس چکار باید کرد...بذار یه مثال بزنم....یه دختر هست که خودت میخوایش ولی مادر مخالفه و یه دختر هست که مادر میخواد....اگه عاقلانه فکر کنیم مادرت بد تورو نمیخواد...و دختری نجیب و پرشخصیتی رو برات انتخاب کرده....و اگه با کسی که مادرت بهت میگه ازدواج کنی به احتمال 90 درصد خوشبختی..این درحالیکه مادرت دختری که عاشقشی رو قبول نداره و میگه باهاش ازدواج نکن...قطعا این دختر اشکالاتی داره که تو بدلیل عشق قادر به دیدنش نیستی...اگه با دختر مورد علاقه خودت ازدواج کنی به احتمال 90 درصد بدبختی..چرا؟چون اشکالاتی که نمیدیدی کم کم برات اشکار میشن و عشق اولی که نسبت بهش داشتی هم از بین میره و کار به طلاق و بدبختی میکشه.........پس بهتره با کسی که مادر بهت میگه ازدواج کنی..چون پیش گیری بهتر از درمانه...ولی چطور؟عشقی درمیان نیست...باید چه کرد؟؟؟ببین بعضی وقت ها عشق کورکورانه بدبختی میاره مثالشم قبلا زدیم...عشق باید عاقلانه باشه...تو باید عشق رو بین خودت و دختری که مادرت انتخاب کرده بوجود بیاری...مطمن باش اگه خودت بخوای این کار شدنیه...
بحث ما ازدواج نبود...فقط خواستم یه مثال بزنم تا برات جا بیفته....شاید به شغلی علاقه داشته باشی که اینده ی کاری نداره...پس علاقه تو بوجود بیار...علاقه قبل ازدواج رو ولش کن...سعی کن علاقه بعد ازدواج رو بوجود بیاری...
برای اینکار میتونی بیشتر در بین کتابهای مربوط به رشته ای که میخوای بخونیش باشی...بری و درموردش تحقیق کنی از افراد متخصصش از دانشجوهاش و از افراد کاردان مثل فامیلاتون بپرسی...هر روز به خودت بگی من عاشق فلان رشتم...حتی به دروغ...
اگه این عشق افریده بشه...هدف هم به دنبالش میاد...فکر خوب هم میاد...انرژی مثبت و انگیزه هم میاد...همین هم یه عال محرکی خواهد بود تا تو رو به جلو حرکت کنی...
امیدوارم مفید بوده باشه...
ویرایش شده توسط مدیریت
خلاف قوانین.
کتابا واقعیت رو در نظر نمیگیرنهدف چطور بوجود میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای ایجاد هدف اولین معیار علاقه خواه بود...اول ببین به چه شغلی علاقه داری...اصلا هم به عاقبتش فکر نکن...بعد ببین شغل مورد علاقت درکدوم یک از این دو رشته جای گرفته...بعد از اون براش تلاش کن...فکر خوب دربارش بکن..باور کن که اگه باور داشته باشی...بهش خواهی رسید...
ولی اینجا یه موضوع دیگه هم مطرح میشه..اینکه شغلی که بهش علاقه داری تو این دو رشته نیست...و اینده ی خوبی هم نداره...پس چکار باید کرد...بذار یه مثال بزنم....یه دختر هست که خودت میخوایش ولی مادر مخالفه و یه دختر هست که مادر میخواد....اگه عاقلانه فکر کنیم مادرت بد تورو نمیخواد...و دختری نجیب و پرشخصیتی رو برات انتخاب کرده....و اگه با کسی که مادرت بهت میگه ازدواج کنی به احتمال 90 درصد خوشبختی..این درحالیکه مادرت دختری که عاشقشی رو قبول نداره و میگه باهاش ازدواج نکن...قطعا این دختر اشکالاتی داره که تو بدلیل عشق قادر به دیدنش نیستی...اگه با دختر مورد علاقه خودت ازدواج کنی به احتمال 90 درصد بدبختی..چرا؟چون اشکالاتی که نمیدیدی کم کم برات اشکار میشن و عشق اولی که نسبت بهش داشتی هم از بین میره و کار به طلاق و بدبختی میکشه.........پس بهتره با کسی که مادر بهت میگه ازدواج کنی..چون پیش گیری بهتر از درمانه...ولی چطور؟عشقی درمیان نیست...باید چه کرد؟؟؟ببین بعضی وقت ها عشق کورکورانه بدبختی میاره مثالشم قبلا زدیم...عشق باید عاقلانه باشه...تو باید عشق رو بین خودت و دختری که مادرت انتخاب کرده بوجود بیاری...مطمن باش اگه خودت بخوای این کار شدنیه...
بحث ما ازدواج نبود...فقط خواستم یه مثال بزنم تا برات جا بیفته....شاید به شغلی علاقه داشته باشی که اینده ی کاری نداره...پس علاقه تو بوجود بیار...علاقه قبل ازدواج رو ولش کن...سعی کن علاقه بعد ازدواج رو بوجود بیاری...
برای اینکار میتونی بیشتر در بین کتابهای مربوط به رشته ای که میخوای بخونیش باشی...بری و درموردش تحقیق کنی از افراد متخصصش از دانشجوهاش و از افراد کاردان مثل فامیلاتون بپرسی...هر روز به خودت بگی من عاشق فلان رشتم...حتی به دروغ...
اگه این عشق افریده بشه...هدف هم به دنبالش میاد...فکر خوب هم میاد...انرژی مثبت و انگیزه هم میاد...همین هم یه عال محرکی خواهد بود تا تو رو به جلو حرکت کنی...
امیدوارم مفید بوده باشه...
به نظرم دوجور علاقه وجود داره
علاقه واقعی که همون علاقه دوران بچیگیمونه
علاقه مجازی که حاصل فکر کردنه و تو سنین بالاتر به وجود میاد
من از بچگی به برق علاقه داشتم و تمام اسباب بازیهامو باز میکردم و میبستم
پس باید مهندس برق بشم
اما تو سنین بالاتر با فکرکردن و دیدن جامعه و خانواده و توصیه معلما و عطش مردم برای دکتر شدن میخوام پزشک بشم
هرچند خودم از پزشکی خوشم میاد و کلا شغلای حساس و فعال رو بیشتر ترجیه میدم
اما به تولید و اختراع و نوآوری هم علاقه شدیدی دارم که تو مهندسی بارزتره
Sent from my SM-N910H using Tapatalk
خب منم دقیقا این حرفو بهت گفتم....پس اگه میخوای به علاقه بچگیت برسی که خوب هم هست....برو به سمتش و مطمن باش موفق هم میشی و همه ی سختیاشم به جون بخر...
ولی اگخ میخوای به چیزی برسی که عقلت میگه...پس اول باید علاقه و عشقتو ببری سمتش...چرا فکر میکنی پزشکی شغل پویایی نیست؟برو و تتحقیق کن...سعی کن کم کم بهش علاقه مند شی...
انتخاب با خودته...عشق بیاد...هدفو امرژی و انگیزه هم میاد....gif "Yahoo (1)")
ویرایش شده توسط مدیریت
خلاف قوانین.
پاسخ با نقل قول
