الان دوست داشتم میخوابیدم. چون عاشق خوابیدنم. اخه سرما خوردم شدید
الان دوست داشتم میخوابیدم. چون عاشق خوابیدنم. اخه سرما خوردم شدید
شاید بگید دیوونه شده
ولی دوست داشتم الان قبرستون روستامون باشم
خیلی آرام بخشه
بخصوص بعد از ظهر های بهار
اگر هم از دنیا سیر شدی فصل پاییز باید بری
بخدا بعد از ظهر هاش اینقدر دلگیره که از خدا میخوای همین الان بمیری
ولی حیف که الان 14 ماه که روستامون رو به چشم ندیدم
(فاصله شهرمون تا روستامون همش 30 کیلومتره ولی من با روستامون قهر کردم،دیگه نمیرم)
"حسِ بوسیدنت تو عاشورا !"
"میشه از پیله سَر در آوردُ با تو عشق بازی کرد تو هیجدهِ تیر !"
"امشب به تو رو کردم ای یار صدا مُرده!!"
دوست داشتم الان کلن بودم پیش راین پیش اون تک درخته روی لبه مینشستم و هندزفیری میزاشتم تو گوشمو اهنگ گوش میکردم و کل مسیر برگشت تا دوسلدورف رو پیاده میرفتم.....
بعد از روی اون پله که پر قفله از رو لبش رد میشدم...
چون عاشق قدم زدن و اهنگ گوش کردن تو شبم....
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنهانمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دلهای خسته
ویرایش توسط Ro.Architect : 18 فروردین 1392 در ساعت 15:12 دلیل: چراش یادم رفت...
دوست داشتم الان با یدونه سگ--از این گنده شکاریا-- یک کوله پشتی و وسایل ضروری تو دامنه دماوندی جایی که سرد باشه تنها زندگی میکردم--فقط برا یک هفته..دی
خدانگهدار
ویرایش توسط davood : 18 فروردین 1392 در ساعت 11:28
زیر خاک
دختر:خوابی؟؟؟
پسر: آره بيدار شدم زنگ مي زنم بهت
دختر:من دوس پسر قبليم اين موقع روز خواب نبود
پسر:چه ربطي داره؟
دختر:من واسش مهم بودم
پسر:خوب بيا من بيدار شدم، خوب شد؟
دختر:دوس پسر قبليم اصلا” نمي گفت: من بيدار شدم بيا
پسر:اون يه آدمه ديگه بود من يه آدمه ديگه
دختر:من كه همون آدمم
پسر:من قانع شدم ، از اين به بعد هر روز 6 صب بيدارم
دختر:من 6 خوابم.!!
پسر:دوس دختر قبليم 6 بيدار بود..!
دختر:برو با همون ( گوشي را قطع مي كند)
وبلاگ شخصی من: http://nabzekhab1.blogfa.com
دوست داشتم الان اینجا باشم : تو لاک خودم ...................
این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت؟؟؟؟؟ هرکجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت....... دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود ............ گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت...........
جایی باشم که کلی آدم دورم باشن ولی باهام غریبه باشن...حتی زبونشونو نفهمم و ارتباطی هم باهاشون نداشته باشم...فقط باشن که از تنهایی نترسم
Lady in Red
دوست داشتم الان بارسلون بودم ، داشتم تو شهر چرخ میزدم ، بلیط vip بازی بارسا - پاریس سنت ژرمن رو هم تو جیبم داشتم ، چهارشنبه شب میرفتم بازیو از نزدیک تماشا میکردم ...
شب بازی هم میرفتم خونه ی جرارد پیکه ؛ منو جرارد و شکیرا + دو خط موازی ...
عشــــــق ؛همین خنده های ساده توست . . . !
وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .
دوست داشتم الان پیش اون یه نفر باشم
و نگاش کنم .
فقط دوتایی به هم زل بزنیم .
اشکهایی که پس از هر شکست میریزیم همان عرقهایی است که برای پیروزی نریخته ایم .
عشــــــق ؛همین خنده های ساده توست . . . !
وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .
میدونم که زیادی احمقانه است، ولی دوست داشتم توی پاریس کنار رودخونه ی سین، فال حافظ بگیرم!
و بعد توی کوچه هاش، تا فردا صبح، زیر بارون نم نم، فقط و فقط قدم بزنم!!!!!!
من بدجور عاشق پاریسم!!!!!!!
ممنون از این تاپیک باحال
كنكور منحصرا زبان:www.StateofGrace.blogfa.com
دختر:خوابی؟؟؟
پسر: آره بيدار شدم زنگ مي زنم بهت
دختر:من دوس پسر قبليم اين موقع روز خواب نبود
پسر:چه ربطي داره؟
دختر:من واسش مهم بودم
پسر:خوب بيا من بيدار شدم، خوب شد؟
دختر:دوس پسر قبليم اصلا” نمي گفت: من بيدار شدم بيا
پسر:اون يه آدمه ديگه بود من يه آدمه ديگه
دختر:من كه همون آدمم
پسر:من قانع شدم ، از اين به بعد هر روز 6 صب بيدارم
دختر:من 6 خوابم.!!
پسر:دوس دختر قبليم 6 بيدار بود..!
دختر:برو با همون ( گوشي را قطع مي كند)
وبلاگ شخصی من: http://nabzekhab1.blogfa.com
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)