نظرسنجی! از خطبه زیر از امام علی (ع) چه برداشتی می کنید؟

[M.AMIN.D]

​سلام دوستان!


بنده قبلا پیرامون ائمه (ع) و قرآن کریم تاپیک هایی زده بودم و اعجاز علمی که توسط این عزیزان و خداوند متعال اشاره شده بود را متذکر گشته بودم!


منتهی این مطالب به مذاق برخی دین ستیزان خوش نیامده بود!


حال گوی و میدان در دست شماست تا خود برداشتتان را نسبت به این خطبه امام علی (ع) بیان دارید!


لطفا نقل قول نفرمایید! چون منجر به بسته شدن مبحث می گردد!


هر کس نظرش را با دلائل متقن ابراز نماید! و الا با دلائل واهی و توهین تنها عجز خود را به نمایش گذارده!


پیرامون هیچ مساله دیگری جز این خطبه پاسخ ندهید!


قضاوت با خودتان!


با تشکر فراوان!


این هم خطبه 211 نهج البلاغه:



از نشانه‏ هاى توانايى و عظمت خدا، و شگفتى ظرافت‏هاى صنعت او آن است كه از آب درياى موج زننده، و امواج فراوان شكننده، خشكى آفريد، و به طبقاتى تقسيم
كرد، سپس طبقه‏ ها را از هم گشود، و هفت آسمان را آفريد، كه به فرمان او برقرار ماندند، و در اندازه‏ هاى معيّن استوار شدند. و زمين را آفريد كه دريايى سبز رنگ
و روان آن را بر دوش مى‏كشد، زمين در برابر فرمان خدا فروتن، و در برابر شكوه پروردگارى تسليم است، و آب روان از ترس او ايستاد، سپس صخره‏ ها، تپه‏ ها، و كوه‏ هاى بزرگ را آفريد، آنها را در جايگاه خود ثابت نگاه داشت، و در قرارگاهشان استقرار بخشيد. پس كوه‏ها در هوا و ريشه‏ هاى آن در آب رسوخ كرد، كوه‏ها از جاهاى پست و هموار سر بيرون كشيده و كم كم ارتفاع يافتند، و ريشه آن در دل زمين ريشه دوانيد، قلّه‏ ها سر به سوى آسمان بر افراشت، و نوك آنها را طولانى ساخت تا تكيه‏ گاه زمين، و ميخ‏ هاى نگهدارنده آن باشد، سپس زمين با حركات شديدى كه داشت آرام گرفت، تا ساكنان خود را نلرزاند، و آنچه بر پشت زمين است سقوط نكند، يا از جاى خويش منتقل نگردد.
پس پاك و منزّه است خدايى كه زمين را در ميان آن همه از امواج نا آرام، نگه داشت، و پس از رطوبت آن را خشك ساخت، و آن را جايگاه زندگى مخلوقات خود گردانيد، و چون بسترى بر ايشان بگستراند، بر روى دريايى عظيم و ايستاده‏اى كه روان نيست و تنها بادهاى تند آن را بر هم مى‏ زند، و ابرهاى پرباران آن را مى‏ جنباند «و توجه به اين شگفتى‏ ها درس عبرتى است براى كسى كه بترسد»

[reyhane]

اول و آخر هستی خداست
به نظرم تنها کسی که تو سختی ها تو خوشی ها
تو تک تک لحظاتمون از همه بهمون نزدیک تره خداست
و این خطبه به نظرم فوق العاده بود
گرچه تک تک حرفای ائمه بی نظیر هستن
چقدر جالب بیان شده بود
سپاس از استاتر این بحث

[AMIN.VAFA]

خداوند به همه چیز قادر است.الله بکل شئ قدیر.

[Maede h]

وصف ناشدنی.....
بی نظیر......
گاهی به خودم مغرور میشمو افتخار میکنم بخاطر همچین خدایی ک دارم

[sam-n]

از نظر من نهج البلاغه کتابی است برای مرام و ایدئولوژی فکری و آخرت
و بیرون آوردن این دست از معجزات رو کار درستی نمیدونم
اما این خطبه رو امروز چندین بار خوندم و گفتم شاید حق با دوستمون (امین)باشه
اگر هم نقدی داشته باشم سالم بیان میکنن
متاسفانه نصف این تاپیک شده متلک انداختن و توهین کردن ...

[moho]

از نظر من نهج البلاغه کتابی است برای مرام و ایدئولوژی فکری و آخرت
و بیرون آوردن این دست از معجزات رو کار درستی نمیدونم
اما این خطبه رو امروز چندین بار خوندم و گفتم شاید حق با دوستمون (امین)باشه
اگر هم نقدی داشته باشم سالم بیان میکنن
متاسفانه نصف این تاپیک شده متلک انداختن و توهین کردن ...

بله اگه بحث با احترام متقابل به عقاید بقیه همراه باشه و همراه با منطق هیچ اشکالی نداره اما این که کسی بیاد عقاید شما رو بنویسه و زیرش یه ؛



بزنه این دیگه بحث منطقی نیست بلکه توهین به طرف مقابله و متاسفانه (از دید بعضی ها ) یا خوشبختانه من توهین به امام معصومم رو با لطف برادر ، داداش ، قربانت ، فدایت گردم

جواب نمی دم ....

خداوند همه رو به راه درست هدایت کنه ...

و السلام ....

[sam-n]

بله اگه بحث با احترام متقابل به عقاید بقیه همراه باشه و همراه با منطق هیچ اشکالی نداره اما این که کسی بیاد عقاید شما رو بنویسه و زیرش یه ؛



بزنه این دیگه بحث منطقی نیست بلکه توهین به طرف مقابله و متاسفانه (از دید بعضی ها ) یا خوشبختانه من توهین به امام معصومم رو با لطف برادر ، داداش ، قربانت ، فدایت گردم

جواب نمی دم ....

خداوند همه رو به راه درست هدایت کنه ...

و السلام ....

کسی نگفت با قربانت
فدایت گردم
یا داداش جواب بدید
با این طرز جواب داد ابدا نمی تونین کسی رو به سمت خودتون و افکارتون سوق بدید
من فک میکردم شما خیلی خیلی عاقل تر از اینها باشید

هیچ قومی از سوی تاریکی رها نشد مگر اینکه خودشون خواسته باشند

[moho]

کسی نگفت با قربانت
فدایت گردم
یا داداش جواب بدید
با این طرز جواب داد ابدا نمی تونین کسی رو به سمت خودتون و افکارتون سوق بدید
من فک میکردم شما خیلی خیلی عاقل تر از اینها باشید

هیچ قومی از سوی تاریکی رها نشد مگر اینکه خودشون خواسته باشند

قبلا بار ها با خوبی جوابش رو دادم بهتر نشد هیچ ، بدتر هم شد ... بار ها هم گفتم توهین نکن ولی کو گوش شنوا ...

هر کسی تا یه حدی ظرفیت پذیرش توهین رو داره و من دیگه بیشتر از این تحمل توهین بدون شنیدن و توجه کردن دفاعیات طرف مقابل رو نداشتم ...

مثل این می مونه که بری تو یه جمع و بدون توجه به کلام طرف مقابلت فقط یک ریز بهش توهین کنی ... طرف مقابل شاید تا یه حدی صبور به خرج بده و لی بعد از

یه مدت واکنش متقابل نشون میده ... غیر از اینه ؟؟؟

اما بحث منطقی چیزیه که من هم قبولش دارم ولی توهین نه ...

باشد که هدایت شویم ...

[Ahmad-Rp]

الله علی کل شی القدیر

[pouria98]

هیچی... صادقانه میگم هیچی به نظرم نیومد

[Mr Sky]

اینکه هر اتفاقی دلیلی داره.........رابطه علت و معلول

[Dayi javad]

خب این نشان از آگاهی امام علی تو اون زمان بوده
تقریبا میشه خیلی چیزا ازش فهمید !

چیزایی که بعد 1400 سال حالا دارن دانشمندا بهش پی میبرن !!

این نشان از عظمت امام علی در درگاه خداوند !!

[aliseydali]

بله واقعا این هم تعبیر زیبای حضرت علی بود از ابتدای خلقت تا افرینش موجودات

لذت برم

[Aveni]

البته من دقیقا نفهمیدم کدوم قسمت از این صحبت ها معجزه علمی بود اما به هر حال لازم دیدم از دید کلی تر جواب بدم.
ببینید دوستان اینطور گفته ها که تعبیر به پیش گویی علمی یا معجزه و... میشن صرفا مربوط به اسلام یا سایر ادیان نیستند. این صحبت ها از حرف های فلاسفه یونان گرفته تا فلاسفه معاصر و حتی کتاب های ادبی و رمان هم دیده میشن. اما شاید این سوال پیش بیاد که چرا؟ یعنی چرا تو بعضی نوشته ها و حرف ها که پشتوانه تحقیقی ندارن چنین چیزهایی دیده میشه که مثلا بعد از ۱۵۰۰ سال معلوم میشه که اون حرف ها یه جورایی درست بودن. یکی از استدلال های نایچل واربرتون (نویسنده الفبای فلسفه) اینه که این حرف ها در واقع استعاری هستند و بار علمی ندارند. واربرتون میگه اگه گوینده های این حرف ها واقعا میدونن دارن چی میگن خوب چرا اینقدر استعاری حرف می زنند. مثلا در همینجا امام علی بیاد واضح بگه که سیاره زمین یکی از میلیارد اجارام اسمانیه که وجود داذن و از برخورد اجرام اسمانی کوچیکتر بوجود اومده و ..... خلاصه تا اینکه فرونشستن اب اقیانوس ها باعث پیدایش خشکی ها شده و قس علی هذه .... این موارد حتی در شعر شعرای فارسی هم دیده میشه. نمونه :
هر ذره که بشکافی افتابیش در میان یابی
خیلی ها معتقدن تو این شعر به انرژی هسته ای اشاره شده اما آیا شاعر حتی از این مسئله اطلاعی داشته؟ مسلما نه اما لفظ استعاری اون باعث شده که حرف استعاری شاعر در اینجا به یک وافقعیت علمی شبیه باشه. در مورد متنی که گذاشته شد هم همینطوره. متنی که من خوندم بیشتر شبیه یک استعاره ادبی و کلام ادبی بود تا طرح یک موضوع علمی. ریچارد داوکنیز در این مورد توضیحات جالبی داره کنه پیشنهاد می کنم بعد کنکور سری به نوشته هاش بزنید اما علی الحساب می تونید به سخنرانیش در ted مراجعه کنید. باز هم یک موضوع دیگه هم هست. شما در مورد دموکریت مطلب خوندید. شیمی ۲ بحث اتم. اونجا گفته شده که دموکریت اولین اشارات رو به وجود اتم کرد اما تو کتاب ما بهش اشاره نشده که اتم مد نظر دموکریت این اتم حال حاضر نبود بلکه منظور اون کوچکترین واحد سازنده گزاره های جهان (نه صرفا ماده ها) بوده. شبیه اینها در مورد اناکسیمندرس و تالس و حتی ارسطو و افلاطون و بیایم جلوتر تا برتراند راسل و ویتگنشتاین و.... هم هست. در کل بخوایم به این طور مسائل جنبه علمی بدیم فکر کنم باید افلاطون رو هم اولین کسی بدونیم که تقریبا ۲۶۰۰ سال پیش گفته که مغز مرکز تفکره! (تا اوتخر قرون وسطی و اوایل رنسانس اعتقاد بر این بود که قلب مرکز تفکره) افلاطون در جایی از کتاب جمهور به نقل قول از یکی از افرادی که با ارسطو دیالوگ دارند می پردازه و میگه که : او به ارسطو گفت ایا باید این مفاهیم را با سنگ در سرت کنم؟
اگه بخوایم با نگاهی هیجانی به موضوع نگاه کنیم لابد یکی هم میگه اقا افلاطون ۲۰۰۰ سال قبل از اینکه دانشمند ها بفهمن مغر مرکز تفکره به این موضوع اشاره کرده پس افلاطون لابد با «خدا» در ارتباط بوده و...
ببخشید طولانی شد.

Sent from my Nexus 7 using Tapatalk

[Aveni]

و البته ضمنا یک توضیح دیگه اینکه تا زمانی که ما بهن چیزی «اعتقاد» داریم حتی اگر هزاران دلیل علمی هم ببینیم باز هم دست از اعتقاد بر نمی داریم چون اصلا اعتقاد یعنی باور به یک موضوع بدون داشتن پشتیبانی علمی. اعتقاد به خالق قادر موجود در ادیان ابراهیمی هم از همین دسته.

Sent from my Nexus 7 using Tapatalk