
نوشته اصلی توسط
artim
نگاهی دقیقتر به زبان فارسی و معنای لغات
از 25 سؤالی که در قالب درس زبان و ادبیات فارسی در کنکور طرح میشود، نزدیک به 5 سؤال از درس زبان فارسی است. این امکان وجود ندارد که روی درصد زبان و ادبیات فارسی کنکور برای خود حسابی باز کرد و زبان فارسی را نادیده گرفت. مباحث کلی طرحشده در این درس عبارتاند از: تکواژ و واژه، اجزای جمله، ویرایش، واژهشناسی و گروه اسمی و «بیاموزیم». معمولاً یک تست در کنکور از هر یک از مبحثهای گفتهشده طرح میشود. تسلط روی این مباحث مستلزم تمرین کافی و تست است؛ بهویژه در مبحث تکواژ. نکتهها را خوب یاد بگیرید و از هر تمرین یا تست نکتهبرداری کنید. از بیاموزیمها نیز غافل نشوید.
معنی لغت و املا:
از این بخش نیز درمجموع 5 سؤال در کنکور طرح میشود. املای واژگان در درس زبان فارسی طی چند درس به طور مجزا بررسی میشود، اما این درسها تنها منابع طرح سؤال در کنکور نیستند. تمام کتاب ادبیات دوم، سوم و چهارم جزء منابع مطالعاتی شما هستند. پس طی خواندن ادبیات، زیر واژگانی که املای نسبتاً دشواری دارند، خط بکشید که بعداً آنها را مطالعه کنید. راه به خاطر سپردن این واژگان نیز دیدن چندبارهی آنهاست. در بخش معنی لغت نیز به لغات انتهایی کتاب (لغات ستارهدار در متن کتاب) توجه کنید و تمام معانی آنها را یاد بگیرید. برخی لغات دارای چند معنی هستند که برخی از آنها چندان معمول و رایج نیستند؛ اما این باعث نمیشود که طراح آنها را نادیده بگیرد و حتی بیشتر اوقات جذب آنها نیز میشود. ریشهیابی کلمات در این بخش به ما در یادگیری کلمه کمک میکند. برخی لغات نیز در متن کتاب وجود دارد که ستارهدار نیستند ولی ممکن است مورد سؤال واقع شوند. آنها را نیز یاد بگیرید. لغات را هر روز مرور کنید. از روش لایتنر نیز میتوانید استفاده کنید.
نگاهی دقیقتر به قرابت معنایی
سؤالات درس ادبیات در چهار دستهی کلی قرار میگیرد: تاریخ ادبیات، معنای کلمات و املا، قرابت معنایی و آرایههای ادبی. بیشترین بخش سؤالات ادبیات کنکور را قرابتهای معنایی به خود اختصاص داده است. به طوری که از 25 سؤال زبان و ادبیات فارسی به طور میانگین 9 سؤال از این مبحث طرح میشود؛ یعنی حدود 36 درصد. این به معنای فراهم شدن یک فرصت ایدهآل برای رسیدن به یک نمرهی عال در درس ادبیات است. تنها کافی است بخواهیم و با منطق درست تلاش کنیم تا این گونه تستها را در زمانی کمتر از یک دقیقه پاسخ دهیم و از آن لذت ببریم.
نباید فراموش کرد که قرابتهای معنایی حفظکردنی نیستند. برای تسلط روی این قسمت باید ابیات یا متنهایی را که بهاصطلاح زمینهی طرح سؤال از قرابت معنایی دارند، بهخوبی درک کنید. برای این کار میتوانید از تدریس دبیر یا کتابهایی که در این زمینه طراحی شدهاند استفاده کنید. ادراک صحیح، رمز موفقیت در قرابت معنایی است؛ یعنی اگر از شما بپرسند که راجع به آن توضیح دهید باید بتوانید این کار را انجام دهید، نه اینکه مانند تاریخ ادبیات فقط جمله به جمله حفظ کرده باشید. اگر نتوانید توضیح دهید، یعنی نتوانستهاید پیام شاعر یا نویسنده را درک کنید.
اکنون که مفهوم ابیات کتاب را دریافتید، نوبت آن است که این مفاهیم را در ابیات دیگر که گاهی در تستها طرح میشود، پیدا کنید. اگر از دانشآموزان باسابقهی کانونی هستید قطعاً دریافتهاید که ابیات خارج از کتاب بهراحتی در تستها آورده میشود. در کنکور نیز وضع به همین گونه است. یک اشتباه رایج در این قسمت، معنی کردن تستهای قرابت معنایی است. این کار نهتنها زمان زیادی از شما میگیرد، بلکه گاهی به دلیل ناآشنا بودن برخی کلمات، رسیدن به پاسخ را دشوار میکند. برای معنا کردن، نیاز به نگاه از پایین دارید (موشکافی) و این وقتگیر است. در صورتی که نزدیک نبودن مفهوم دو بیت با یک نگاه از بالا بهراحتی به دست میآید. شما میتوانید با این روش که مقایسه کردن و رد گزینهی غلط نام دارد، گزینهی درست را کشف کنید؛ یعنی مفاهیم ابیات یک تست را دو به دو مقایسه کرده و با رد گزینهی غلط به گزینهی درست دست پیدا کنید.
به عنوان سخن پایانی میتوانید برای خود گنجینهای از قرابتهای معنایی درست کنید. روبهرو شدن با ابیات بیشتر مساوی است با کسب مهارت بیشتر در پاسخگویی به قرابتهای معنایی.