خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 43
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      بااین شرایط میشه رتبه سه رقمی بیاورم؟

      سلام دوستان من فارغ التحصیل رشته ی تجربی هستم.همیشه دانش آموز ممتاز بودم و معدل دیپلمم 19/17شد.همه چی خوب بود تا پایان امتحان نهایی.از روز بهدش استارت زدم برای کنکور 94.با اینکه روزه بودم تمام تلاشمو میکردم و با شور و اشتیاق زیاد حداقل روزانه 8 ساعت درس میخوندم.من تنبلی نکردم اما انگار دنیا نخواست من موفق بشم انگار کائنات دست به دست هم دادن که مانع موفقیتم بشن.یکسری موضوعات پیش آمد که آرامشمو به هم زد موضوعات خانوادگی و از این حرفا که تغییر دادن اوضاع دست من نبود.و کل تابستون این درگیریها ادامه داشت ومن نتونستم هیچی درس بخونم.با شروع سال تحصیلی 94-93 کلا روحیمو از دست دادم.چون اکثر دوستام دروس پایه رو تمام کرده بودن و من حتی یه کتاب رو هم نتونسته بودم بخونم.خیلی داغون شدم.تازه همون روز اول مدرسه دبیر شیمیمون گفت که اگه تا الان پایه رو جمع نکردین،با این سنگینی درس سال چهارم عمرا دیگه بتونین جمعش کنید.و اونموقع همون یه درصد روحیمو هم از دست دادم.هر جلسه از این حرفا میزد و هممونو نا امید میکرد.تا به خودم میومدم که استارت بزنم یا یکی از اقوام نزدیکمون میمرد یا مشکلات خانوادگیمون شدید میشد.بدتر از همه اینکه خودم هم یه بیماری وحشتناک گرفتم.وافسردگی شدیدم.کلا وضعم خیلی داغون شده بود.من از 6 سالگی ارزوی پزشک شدنو داشتم و این حق من نبود.خلاصه اینکه با این اوضاع فقط تونستم یه ماه مونده به کنکور درس بخونم.تازه همون سر جلسه ی کنکور هم شانس نیاورم و یه اتفاقای بدی واسم افتاد.رتبم شد 28000بدترین رتبه ای که فکرشم نمیکردم.احساس میکنم خدا نمیخواد من پزشک بشم.میترسم از اینکه تقدیرم اونیکه میخوام نباشه.همه میگن هر چی قسمت باشه همون میشه.اما من نمیتونم بپذیرم که تقدیرم پزشکی نباشه چون این طرز تفکر نمیذاره درس بخونم.از طرفی هم بهم میگن اگه در خودکشی درس بخونی شاید بتونی واسه کنکور 95 رتبه ی 10000 بیاری.و میگن استعدادت همین بوده.دوستان مگه ادیسون نگفته یک درصد نبوغ و 99درصد تلاش؟پس این استعداد دیگه چیه؟با این شرایطی که براتون تعریف کردم به نظرتون واقعا اگه تلاش کنم نمیتونم حداقل یه رتبه ی سه رقمی برای کنکور 95 بیارم؟یعنی میشه رتبه ی 28000رو تبدیل کرد به رتبه ی زیر هزار؟آیا میشه بر تقدیر مسلط شد؟اینا سوالای منه که همیشه بی جواب موند.ممنون میشم راهنماییم کنین.بابت پرحرفیم عذر میخوام.
      ویرایش توسط Mahdiyeh313 : 07 آذر 1394 در ساعت 14:06

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      khejalati
      نمایش مشخصات
      سلام امیدوارم حالت خوب باشه....
      این حرف دلتو که نوشته بودیو خوندم ،جالب این بود که شرایط منم عین شرایط تو بود دقیقا ناراحتی هام و مشکلاتت عین هم هست
      منم امسال رتبه ی 13000رو اوردم که دور از انتظارات همه و خودم بود همیشه هم شاگرد ممتاز بودم تو مدرسه،تا امروز قریب به یقین همه بهم گفتن عمرا پزشکی بیاری حتی خانواده ام هم گفتن که نمی تونی.....
      اما من عزممو جزم کردم می دونم هر ناممکنی رو می شه ممکن کرد و به این جمله هم ایمان دارم چون توانایی هامو من می شناسم نه معلمهام نه آدمای دیگه
      تو هم باید به خودت رجوع کنی ببین اون توانایی فوق العاده رو داری که همه رو شگفت زده کنی؟؟؟مطمعنم که داری اما باید به حرف دیگران گوش ندی
      اگه گفتن تا حالا کسی نتونسته این رتبه رو خیلی جا ب جا کنه بگو من اولین نفر می شم
      به هر حال ب خودت بیا و برنامه ریزی کن واسه امروزت فردات و آینده ات به این باور برس که ی دکتری
      امیدوارم موفق باشی

    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ahoo3654 نمایش پست ها
      سلام دوستان من فارغالتحصیل رشته ی تجربی هستم.همیشه دانش آموز ممتاز بودم و معدل دیپلمم 19/17شد.همه چی خوب بود تا پایان امتحان نهایی.از روز بهدش استارت زدم برای کنکور 94.با اینکه روزه بودم تمام تلاشمو میکردم و با شور و اشتیاق زیاد حداقل روزانه 8 ساعت درس میخوندم.من تنبلی نکردم اما انگار دنیا نخواست من موفق بشم انگار کائنات دست به دست هم دادن که مانع موفقیتم بشن.یکسری موضوعات پیش آمد که آرامشمو به هم زد موضوعات خانوادگی و از این حرفا که تغییر دادن اوضاع دست من نبود.و کل تابستون این درگیریها ادامه داشت ومن نتونستم هیچی درس بخونم.با شروع سال تحصیلی 94-93 کلا روحیمو از دست دادم.چون اکثر دوستام دروس پایه رو تمام کرده بودن و من حتی یه کتاب رو هم نتونسته بودم بخونم.خیلی داغون شدم.تازه همون روز اول مدرسه دبیر شیمیمون گفت که اگه تا الان پایه رو جمع نکردین،با این سنگینی درس سال چهارم عمرا دیگه بتونین جمعش کنید.و اونموقع همون یه درصد روحیمو هم از دست دادم.هر جلسه از این حرفا میزد و هممونو نا امید میکرد.تا به خودم میومدم که استارت بزنم یا یکی از اقوام نزدیکمون میمرد یا مشکلات خانوادگیمون شدید میشد.بدتر از همه اینکه خودم هم یه بیماری وحشتناک گرفتم.وافسردگی شدیدم باعث میشد که هر لحظه دست به خودکشی بزنم.کلا وضعم خیلی داغون شده بود.من از 6 سالگی ارزوی پزشک شدنو داشتم و این حق من نبود.خلاصه اینکه با این اوضاع فقط تونستم یه ماه مونده به کنکور درس بخونم.تازه همون سر جلسه ی کنکور هم شانس نیاورم و یه اتفاقای بدی واسم افتاد.رتبم شد 28000بدترین رتبه ای که فکرشم نمیکردم.احساس میکنم خدا نمیخواد من پزشک بشم.میترسم از اینکه تقدیرم اونیکه میخوام نباشه.همه میگن هر چی قسمت باشه همون میشه.اما من نمیتونم بپذیرم که تقدیرم پزشکی نباشه چون این طرز تفکر نمیذاره درس بخونم.از طرفی هم بهم میگن اگه در خودکشی درس بخونی شاید بتونی واسه کنکور 95 رتبه ی 10000 بیاری.و میگن استعدادت همین بوده.دوستان مگه ادیسون نگفته یک درصد نبوغ و 99درصد تلاش؟پس این استعداد دیگه چیه؟با این شرایطی که براتون تعریف کردم به نظرتون واقعا اگه تلاش کنم نمیتونم حداقل یه رتبه ی سه رقمی برای کنکور 95 بیارم؟یعنی میشه رتبه ی 28000رو تبدیل کرد به رتبه ی زیر هزار؟آیا میشه بر تقدیر مسلط شد؟اینا سوالای منه که همیشه بی جواب موند.ممنون میشم راهنماییم کنین.بابت پرحرفیم عذر میخوام.
      سلام....ببین خواهر عزیزم همه میگن ان شالله پزشکی میاریم....انشالله یعنی چی؟یعنی اگر خدا بخواهد...مطمن باش خدا میخواد...پس ایشالا ماشالا نداریم...تقدیری نداریم که تو رو از رسیدن به یک هدفی عقب بندازه...مطمن باش اگه بخونی از همین الانم بخونی میتونی یه رتبه ی تک رقمی هم حتی بیاری...فقط باید اصول درس خوندنو بلد باشی عزیزم...هر حرفی رو هر مشاوری زده از ذهنت بنداز دور....خیلیا بهت میگن رتبه ی 28000 رو میخوای تبدیل کنی به یه رتبه ی عالی؟خخخخ نمیشه...میخوام سوال کنم چرا نمیشه؟مگه تو همه ی تلاشتو کردی و هر چی داشتی خوندی ؟که 28000 شدی؟اگه همه ی تلاشتو کرده بودی و این رنبه رو میاوردی اونوقت حق داشتی که بگی بابا من کل توانم این بود دیگه....ولی الان چی؟اون همه ی تلاش و توانت نبود...پس از همین الان بشین....تلاش کن ولای از راههای اصولی....من چند تا لینک بهت میدم....برو اونارو بخون و کم کم با کنکور و راههای مطالعه ی درست که تو رو از خیلیا جلو میندازه اشنا شو...فقط یادت باشه کند رفتن به جلو مهم نیست...تو کنکور این مهمه که درسا رو به خوبی بلد باشی و روشون تسلط داشته باشی....

      ...:::برنامه ریزی برای کنکور...آشنایی با کنکور تجربی و تشریح دروس:::...

      ...:::برنامه ریزی برای کنکور....مراحل خواندن یک درس::...

      ..:::برنامه ریزی کنکور...مراحل خواندن و مرورهای مهم:::..

      ..:::برنامه ریزی کنکور...نکات مربوط به تست زنی:::..


      به ترتیب بخون ....
      ویرایش شده توسط مدیریت
      خلاف قوانین.

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ahoo3654 نمایش پست ها
      سلام دوستان من فارغالتحصیل رشته ی تجربی هستم.همیشه دانش آموز ممتاز بودم و معدل دیپلمم 19/17شد.همه چی خوب بود تا پایان امتحان نهایی.از روز بهدش استارت زدم برای کنکور 94.با اینکه روزه بودم تمام تلاشمو میکردم و با شور و اشتیاق زیاد حداقل روزانه 8 ساعت درس میخوندم.من تنبلی نکردم اما انگار دنیا نخواست من موفق بشم انگار کائنات دست به دست هم دادن که مانع موفقیتم بشن.یکسری موضوعات پیش آمد که آرامشمو به هم زد موضوعات خانوادگی و از این حرفا که تغییر دادن اوضاع دست من نبود.و کل تابستون این درگیریها ادامه داشت ومن نتونستم هیچی درس بخونم.با شروع سال تحصیلی 94-93 کلا روحیمو از دست دادم.چون اکثر دوستام دروس پایه رو تمام کرده بودن و من حتی یه کتاب رو هم نتونسته بودم بخونم.خیلی داغون شدم.تازه همون روز اول مدرسه دبیر شیمیمون گفت که اگه تا الان پایه رو جمع نکردین،با این سنگینی درس سال چهارم عمرا دیگه بتونین جمعش کنید.و اونموقع همون یه درصد روحیمو هم از دست دادم.هر جلسه از این حرفا میزد و هممونو نا امید میکرد.تا به خودم میومدم که استارت بزنم یا یکی از اقوام نزدیکمون میمرد یا مشکلات خانوادگیمون شدید میشد.بدتر از همه اینکه خودم هم یه بیماری وحشتناک گرفتم.وافسردگی شدیدم باعث میشد که هر لحظه دست به خودکشی بزنم.کلا وضعم خیلی داغون شده بود.من از 6 سالگی ارزوی پزشک شدنو داشتم و این حق من نبود.خلاصه اینکه با این اوضاع فقط تونستم یه ماه مونده به کنکور درس بخونم.تازه همون سر جلسه ی کنکور هم شانس نیاورم و یه اتفاقای بدی واسم افتاد.رتبم شد 28000بدترین رتبه ای که فکرشم نمیکردم.احساس میکنم خدا نمیخواد من پزشک بشم.میترسم از اینکه تقدیرم اونیکه میخوام نباشه.همه میگن هر چی قسمت باشه همون میشه.اما من نمیتونم بپذیرم که تقدیرم پزشکی نباشه چون این طرز تفکر نمیذاره درس بخونم.از طرفی هم بهم میگن اگه در خودکشی درس بخونی شاید بتونی واسه کنکور 95 رتبه ی 10000 بیاری.و میگن استعدادت همین بوده.دوستان مگه ادیسون نگفته یک درصد نبوغ و 99درصد تلاش؟پس این استعداد دیگه چیه؟با این شرایطی که براتون تعریف کردم به نظرتون واقعا اگه تلاش کنم نمیتونم حداقل یه رتبه ی سه رقمی برای کنکور 95 بیارم؟یعنی میشه رتبه ی 28000رو تبدیل کرد به رتبه ی زیر هزار؟آیا میشه بر تقدیر مسلط شد؟اینا سوالای منه که همیشه بی جواب موند.ممنون میشم راهنماییم کنین.بابت پرحرفیم عذر میخوام.


      دوست عزیز اول از همه دو سه روزی سعی کنین ذهن خودتون رو از افکار گذشته پاک کنین حالا به هر طریقی که شده مثل مسافرت ، گردش با دوستان یا ... بعدش برنامه ریزی و ....

      این که شما 28 هزار آوردین پس نمیتونین دو رقمی یا سه رقمی یا حتی یک رقمی بشین زاییده ذهن شماست نه حرف بقیه ! فقط حرفای بقیه این موضوع رو براتون تبدیل به واقعیت ِ کاذب! کرده ، پس همانطور که با افکار خودتون سدی مقابل موفقیت درست کردین همانطور هم میتونین اون سد رو خراب کنین .
      امیدوارم به خواستتون برسین

      الهی در شب فقرم بسوزان
      ولی محتاج نامردان مگردان
      عطا کن دست بخشش همتم را
      خجل از روی محتاجان مگردان




    5. Top | #5
      کاربر انجمن

      Romantic
      نمایش مشخصات
      منم همینجوری بودم
      با معدل ۱۹/۸۰ مشکلاتی سال کنکور برام پیش اومد که کنکورمو خیلی بد دادم...خیلی بد

      من ۳۶۰۰ منطقه یک شدم اما امسال مجبورم برم دانشگاه
      چون شرایطمون مثل همه خوشحال میشم کمکت کنم
      تو به خدا توکل کن و تمام تلاشتو بکن سال دیگه‌همین موقع بهت میگن خانم دکتر

    6. Top | #6
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ahoo3654 نمایش پست ها
      سلام دوستان من فارغالتحصیل رشته ی تجربی هستم.همیشه دانش آموز ممتاز بودم و معدل دیپلمم 19/17شد.همه چی خوب بود تا پایان امتحان نهایی.از روز بهدش استارت زدم برای کنکور 94.با اینکه روزه بودم تمام تلاشمو میکردم و با شور و اشتیاق زیاد حداقل روزانه 8 ساعت درس میخوندم.من تنبلی نکردم اما انگار دنیا نخواست من موفق بشم انگار کائنات دست به دست هم دادن که مانع موفقیتم بشن.یکسری موضوعات پیش آمد که آرامشمو به هم زد موضوعات خانوادگی و از این حرفا که تغییر دادن اوضاع دست من نبود.و کل تابستون این درگیریها ادامه داشت ومن نتونستم هیچی درس بخونم.با شروع سال تحصیلی 94-93 کلا روحیمو از دست دادم.چون اکثر دوستام دروس پایه رو تمام کرده بودن و من حتی یه کتاب رو هم نتونسته بودم بخونم.خیلی داغون شدم.تازه همون روز اول مدرسه دبیر شیمیمون گفت که اگه تا الان پایه رو جمع نکردین،با این سنگینی درس سال چهارم عمرا دیگه بتونین جمعش کنید.و اونموقع همون یه درصد روحیمو هم از دست دادم.هر جلسه از این حرفا میزد و هممونو نا امید میکرد.تا به خودم میومدم که استارت بزنم یا یکی از اقوام نزدیکمون میمرد یا مشکلات خانوادگیمون شدید میشد.بدتر از همه اینکه خودم هم یه بیماری وحشتناک گرفتم.وافسردگی شدیدم باعث میشد که هر لحظه دست به خودکشی بزنم.کلا وضعم خیلی داغون شده بود.من از 6 سالگی ارزوی پزشک شدنو داشتم و این حق من نبود.خلاصه اینکه با این اوضاع فقط تونستم یه ماه مونده به کنکور درس بخونم.تازه همون سر جلسه ی کنکور هم شانس نیاورم و یه اتفاقای بدی واسم افتاد.رتبم شد 28000بدترین رتبه ای که فکرشم نمیکردم.احساس میکنم خدا نمیخواد من پزشک بشم.میترسم از اینکه تقدیرم اونیکه میخوام نباشه.همه میگن هر چی قسمت باشه همون میشه.اما من نمیتونم بپذیرم که تقدیرم پزشکی نباشه چون این طرز تفکر نمیذاره درس بخونم.از طرفی هم بهم میگن اگه در خودکشی درس بخونی شاید بتونی واسه کنکور 95 رتبه ی 10000 بیاری.و میگن استعدادت همین بوده.دوستان مگه ادیسون نگفته یک درصد نبوغ و 99درصد تلاش؟پس این استعداد دیگه چیه؟با این شرایطی که براتون تعریف کردم به نظرتون واقعا اگه تلاش کنم نمیتونم حداقل یه رتبه ی سه رقمی برای کنکور 95 بیارم؟یعنی میشه رتبه ی 28000رو تبدیل کرد به رتبه ی زیر هزار؟آیا میشه بر تقدیر مسلط شد؟اینا سوالای منه که همیشه بی جواب موند.ممنون میشم راهنماییم کنین.بابت پرحرفیم عذر میخوام.
      سلام علیکم
      من اگه جای شما بودم جای این همه حاشیه رفتن میشستم درس میخوندم
      حضرت رسول اکرم(ص) : در کارهایتان از رازپوشی استفاده کنید چرا که افراد حسود بسیارند
      اگر به حرف مردم گوش کنی که دیگه هیچی اصلآ درس نخونی سبکتری

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ahoo3654 نمایش پست ها
      .ممنون میشم راهنماییم کنین.بابت پرحرفیم عذر میخوام.
      ببین عزیزم تو هم هوششو داری هم استعداد...اگه ب خوبی از اینا استفاده کنی و با تلاش هم همراه باشه حتما میتونی ... دیگران ب جای تو نیستند .. حرف دیگرانو گوش نکن... خدا خیلی کریمه... من خودم عربی اصلا دوست نداشتم ... همیشه 10درصد و اینا میزدم .. معلمم ب من میگف تو 1درصدم عربی نمیتونی بزنی ولی ب خود خدا توکل کردم سر جلسه باور کن عربی اختصاصیمو 50زدم...

      تلاش کنارشم توکل...مطمئن باش میتونی

      موفق باشی

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      یک تناقضی در حرفهاتون بود چطور بعد از ماه مبارک رمضان روزی 8 ساعت مطالعه داشتید و تا مهر هیچی نخونده بودید ؟

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      بخند وبذار همه بدونن امروزخیییییییییییییلی قوی تر از دیروزشدی..دیروز گذشت دیگه بهش فکرنکن فراموشش کن..تنها چیزی که باید ازش تو خاطرت بمونه چیزایی که مانع تلاشت بودن رو برطرف کنی..حیف نیست روز قشنگتو با تکه های شکسته شده دیروز شرو کنی؟امروز مال توهه برای گام برداشتنت،برای نزدیک شدن به خواسته هات..ازدستش نده..همینجا به خودت قول بده اخرشب وقتی خواستی کاراتو مرور کنی جز خنده وپیروزی هیچی بهت نزدیک نشه.به این دقت کن..
      این لحظه یه لحظه نو هست هرچی که بوده ازالان دیگ تموم شد،اگه تا الان درس نخوندی،اگه خوندی ولی خوب نخوندی،اگه ازخودت راضی نیستی..همش گذشت..به جلو نگاه کن اونجاست که انتظار تورومیکشه،انتظاربهترین ها برای تو..وقتی نمیتونی به یه لطیفه چندین بار بخندی مثه اینه یه موضوع هم نمیتونه بارهاوبارها تورو نگران وغمگین کنه..مهم دید توست..تمام اتفاقات میان تا تو ازشون تجربه کنی وچیز یاد بگیری..
      ویرایش توسط khatereh 2 : 30 مرداد 1394 در ساعت 16:27

    10. Top | #10
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      nothing is impossible except impossible
      فقط غیر ممکنه که غیرممکنه!

    11. Top | #11
      در انتظار تایید ایمیل

      Maghror
      نمایش مشخصات
      ببینید دوست عزیز من سال 89 کنکور دادم رتبم شد 94562 منطقه دو چیزی حدود 220 هزار کشوری .... یه سال پشت کنکور موندم رتبم شد 3677 منطقه دو ینی 7452 کشور در صورتی از ابان ماه شورو کرده بودم به خوندم....بعد از 4 سال امسال دوباره کنکور دادم رتبم کم شد البته چوب معدل کم خودمو خوردم...ولی با این وجود دارم تلاش میکنم تا سال بعد بهترین رتبه رو بیارم و مطمنم که میارم ... پس همیشه هدف داشته باش و به حرف کسی گوش نده ببین دلت چی میگه به همون عمل کن ... اگه باور داری که می تونی مطمئن باش حتما می تونی...به امید موفقیت همه
      ویرایش توسط 19behnma91 : 15 شهریور 1394 در ساعت 21:33

    12. Top | #12
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      سلام بر شما...

      ببینید یه سری واقعیت ها هست که باید باهاش رو به رو شد...
      اونی که الان داره یه رشته ی بدترین سطح(که چنین چیزیم نداریم!)در بدترین نقطه ی کشور واحد بین المللش میخونه!به خاطر پزشکی اومده بود تجربی...!
      پس هر کسی میاد تجربی قرار نیست پزشک باشه حتی اگه ارزوشو داشته باشه چون همه ی اونها این ارزو رو دارن...!
      هر کسی که تلاشش زیاد باشه دلیلی بر موفقیتش نیست...شما فرض کن تو یه اتاق گیر افتادی...یه دیوار هم جلوت هست...و چند تیکه چوب و یه تیکه اهن هم گوشه ای از اتاق افتاده...
      هدف شما برداشتن دیوار هست!و شما با انگیزه ی تمام و امیدواری شروع به مشت کوبیدن به اون دیوار میکنی!با نهایت تلاش چند برابر دیگران...ولی ایا باید از چنین حرکتی انتظار تخریب دیوار داشت؟!
      یا بهتره وقتی رو صرف درست کردن ابزار کرد و روی حساب دیوارو خراب کرد!؟
      حتی اگه اون ابزار رو هم بسازید تضمینی وجود نداره که اگه این دیوارو برداشتید پشتش دیوار های بعدی نباشه...!
      گاهی اوقات باید در کل مسیر رو عوض کرد...
      قصدم از گفتن این حرفا ناامید کردن شما نیست و محدود به کنکور هم نمیشه...
      شما باید با شرایط کنار بیاید و مدیریتش کنید...
      مگه هدف شما که پزشکی بود با انتخاب دیگران برای شما شروع شد!؟که تلاش کردن برای هدفتون با گفتار یک نفر تمام شد...؟!

      شما یا میتونید دیدتونو عوض کنید و از شرایط نه چندان ایده عال بهترین شرایط رو بسازید...!
      یا همه ی ریسک هارو قبول کنید,اشتباهاتتونو بپذیرید و با فکر و روشی درست و تلاشی کافی شروعی دوباره کنید...

      اکثر مدرسه ها حداقل از بین 40نفر 10نفر معدل بالا دارن(****)خیلی از اونها هوششون عالیه ولی اصلا حوصله ی خوندن ندارن...اگه قرار بود هر معدل بالایی بهترین رشته و بهترین دانشگاه قبول شه و هر معدل پایینی بدترینشو...پس کنکور این وسط چیگارس؟!
      کسایی رو سراغ داشتم که مطالعه هفتگیشون 50ساعت کمتر نمیشد!نتیجه هاشون اومد...
      43هزار منطقه 3!
      کسی بود از سوم شروع کرده بود به خوندن...سال چهارم هم عالی پیش رفت و انقدر مطمین بود که روی خودش لقب دکتر گذاشته بود...!
      نتیجه اومد..9700منطقه3!
      هیچکدومشون هم نه سرنوشت رو مقصر دونستن و نه از زندگی ناامید شدن...تازه اهداف خیلی قشنگ تری براشون شکل گرفت...(همشون هم دختر بودن!)
      خیلیا خیلی مشکلا براشون پیش میاد...افسردگی,بیماری,مرگ بستگان,شکست عشقی,مشکلات مالی و خانوادگی و...

      خدا رو شکر کنید با یک مطالعه ی کم این نتیجه رو به دست اوردید...

      و اما یک سری واقعیت های دیگه...
      با این طرز فکر سال دوم موفق نمیشید اگه بخوام رک باشم!
      کسی که پزشکی میخواد!و اونی که سال دوم میخواد بمونه و بخونه باید از لحاظ روحی کاملا تاثیر ناپذیر و قوی باشه...با یک حرف که هیچ!با 1مشکل که هیچ!سقف خونه هم از بین بره باید روحیه ای مثال زدنی داشته باشه و بشینه بخونه...سال دوم کار هر کسی نیست به همین دلایل روحی و افت انگیزه و ساعت مطالعه...وگرنه اگه روحیه و انگیزه خوب باشه سال دوم خیلی هم ایده عاله...

      هر حرفی هر کسی زده در مورد اینکه سال دوم تا این قدر میتونید رتبتونو کم کنید بزارید کنار...سال اول سال اول بود و سال دوم سال دوم...!کاملا متفاوت خواهد بود اگه شما متفاوت باشید...حتی میتونید 2 رقمی-3رقمی بیارید...

      اگه به تقدیر بدون تلاش و تفکر معتقد هستید که نه!اصلا و به هیچ وجه نمیتونید باهاش بجنگید و شما محکوم به انتخاب تقدیر هستید...!
      ولی اگه باور دارید که میتونید بهترین شرایط رو خلق کنید با تلاش و نوع دیدتون...بله...چرا که نه...هم بر خودتون هم بر تقدیر میتونید غلبه کنید...

      همه شرایط رو در نظر بگیرید...الان روحیتون خوبه...ایا وسط سال هم همینطوری هستید!؟
      درس ها همون درس هاست...میتونید باهاشون کنار بیاید!؟
      سال دوم حرف های بسیار و ناخوشایندی رو ممکنه بشنوید...ایا امادگیشو دارید!؟
      اگه امسال برید دانشگاه میتونید دید و ذهنتونو عوض کنید و راضی باشید...؟!
      به همه ی اینها باید فکر کنید و جواب براش پیدا کنید...
      در نهایت بهترین تصمیم رو بگیرید...
      موفق و تلاشگر باشید...

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط patrik نمایش پست ها
      یک تناقضی در حرفهاتون بود چطور بعد از ماه مبارک رمضان روزی 8 ساعت مطالعه داشتید و تا مهر هیچی نخونده بودید ؟
      سلام من در ایام ماه مبارک رمضان بعد امتحان نهایی کل ماه رمضانو خوندم ودر همین ایام جدی روزی 8 ساعت میخوندم..ولی بعدش خوندن برام معنی نداشت.ممکن بود یه خط از یه کتابو میخوندم.یه فصل از اون کتاب اما ذهنم درگیر مشکلات بود طوریکه نه تمرکز داشتم نه خوندنم کیفیت داشت و میشه گفت هیچی نخوندم.

    14. Top | #14
      کاربر انجمن

      Daghon
      نمایش مشخصات
      خود کشی از نشانه ی افسردگیه حاده
      اگر بخواید با این شرایط باسه هر کاری حالا درس یا چیزه دیگه تلاش کنید
      فردا پیشه خودتون میگید نه نمی شه اینطوری می شه و اون طوری میشه
      در نتیجه اولین کاری که باید بکنید اینه که به یه روانشناس یا روانپزشکه خوب مراجعه کنید
      و از اونجایی که جامعه ی ما از فرهنگ و درک پایینی برخورداره توصیه می کنم به کسی نگید
      حدالمقدور به خانواده ی خودتون بگید

      اگر هم به قسمت اعتقاد دارید و فکر می کنید قسمت نبوده
      پیشه خودتون اینجوری فکر نکنید که قسمت نبوده پزشکی بخونید
      بگید قسمت این بوده که ساله 95 وارده دانشگاه بشید
      که تو این 1سال هم از نظر روانی به شرایطه بهتری برسید و تو روابط اجتماعیتون به مشکل بر نخورید

      موفق باشید

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      شما چهار کلمه حرف میزنید سه کلمش دیگرانن.دیگران گفتن.دیگران نزاشتن.دیگران نخواستن.معلمموون گفت.افسردم کردن.رتبه 1 کنکور امسال تو مصاحبش گفته بود هدف گذاری نمیکرده فقط و فقط تلاش میکرده کاری به حرف کسی نداشته.فقط کار خودشو میکرده شما مشکلت اینه که موفقیتو تو جایی خارج از ذهنتون گم کردید.همین الانم میگی میشه از 28000 هزار بشم زیر هزار؟من میگم با این روحیه و فکر نمیشه.دوست من بعد 12 سال دوری از کنکور امسال شد 700 خودمم بعد دوازده سال اگه بد شانسی نمی اوردم 700 میشدم ولی 3500 شدم.اگه فکر میکنی نمیشه یا اگر فکر میکنی میشه درهرصورت درست فکر میکنی.فکرتو تغییر بده.
      ?

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن