گزاردن و گذاردن (گذاشتن)
گزاردن:
1. انجام دادن، اجرا کردن، ادا کردن، پرداختن، به جا آوردن (در موردِ : کار، شغل، خدمت، حق، وام، دِ ین،شکر، سپاس، نماز، حج) : کارگزار - سپاس گزار - نماز گزار
2. رساندن و ابلاغ کردن (در موردِ خبر، پیام، پیغام و مانند این ها): خبرگزاری - گزاره ی جمله
3. تعبیر کردن (در مورد ِ خواب): خوابگزار
گذاردن (گذاشتن):
1. نهادن و قرار دادن (در موردِ اشیا، اجسام، ...): کتاب را همین جا بگذار.
2. تاسیس کردن و وضع کردن (در موردِ بنیان، پایه، قانون، بیمه، ...): قانونگذار
3.گذشتن، عبور کردن، پشت سر گذاشتن (در موردِ راه، مسیر، طریق، بیابان، ...): وادی عشق را جز به مدد راهنما نتوان گذارد
4.سپری کردن (در موردِ عمر، وقت، روز، ...): عمر به بطالت گذاشتیم.
5.ترک کردن، رها کردن: مرا محروم مگذار. / چنین کارها را مهمل نتوان گذارد.
6.اجازه دادن: بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
7.واگذار کردن: مگذار ما را به که و مه.