دشمنتون. خارج از وظیفه شما بود پس هیج تعهدی برای این مورد نداشتید. عذر خواهی برای منه که توی زحمت انداختمتون.
استرس واقعی بود و اینکه به جایی رسیده بودم که فهم ودرک لازم رو نداشتم یعنی قندم افتاده بود. من فقط یک بار دیگه که اینم از اونجا شروع شد و شاید بخشی از اون به خاطر تغذیه بود شد. عربی و درس های دیگه هم کم کاری اختیاری نبود بلکه جریان این بود اینکه من کسی رو برای راهنمایی نداشتم و نمیدونستم چطور باید بخونم. بعدش فهمیدم عربی نکته محور هست و با این چیزا درست نمیشه. آره همه اینها درسته. اگر هم تصمیم به خوندن بکنم تا آخر هفته و با راهنمایی امثال شما کارم رو میکنم.
منطقه 1 مثل شیراز هم برای امثال مثل من که تو مدارس دولتی متوسط یا پایین بهتر از شما نیست. حداقل شما میدونید باید خودتون بخونید ما نه معلم یه چیزی میگفت کتاب یه چیزی میگفت. من بزرگیترین مشکلم اهداف مقطعی در زندگی بود و الان فهمیدم که هیچ تصویر کمی از خودم نداشتم. یکی بی برنامه بودن آینده. شما میگید هدف اما هدفی نبود بلکه یک ایده آل بود همیشه که با نرسیدن به اون اهداق مقطعی جهنم میشد مثلا المپیاد فیزیک. همه موارد از این امتحانات نهایی و... از این مورد شروع شد. نمیدونم شاید لازم بود با یک ضربه زندگیم عوض بشه. و قبول نشدنم مصلحتی بود.
برای رتبتون هم تبریک میگم. بهتر از اینها ان شاء الله. 370 منطقه منو یاد برق یا مکانیک شریف میندازه درسته؟. آخی.
البته
باید فکر کنم. امیدوارم زمان درستش کنه. امروز ساعتت 6 تا 8 وارد میکنم تو سایت سنجش. ببینم چی میشه؟ از همون موقعیت های منتظر نشانه بود هستا؟
با انتخاب شاید راهم عوض نمیشه اما از آسفالت میوفته تو خاکی. قبلا هم دلیلش رو گفتم.